یکى از اهداف مهم انقلاب اسلامى در حوزهى فرهنگ، اصلاح نظام تربیتى بر اساس مبانى و اصول اعتقادى اسلام است؛ زیرا برنامهریزى در محیط بستهى خانواده یا مدرسه، به هر میزان که خوب و مفید باشد، در صورت بروز ناهنجاریهاى فرهنگى یا نفوذپذیر بودن فرهنگ جامعه در برابر هجوم فساد و ابتذال اخلاقى، از داخل و خارج، همهى تلاشهاى ترتبتى به هدر خواهد رفت. فرهنگ، گسترهى همه اعتقادات و نگرشها و رفتار فردى و جمعى افراد یک ملت است. و به همین دلیل، در جهان کنونى دشمنان براى تهاجم به کشورى، فرهنگ آن کشور را بهترین بستر براى اجراى اهداف خود مىدانند و پیش از هر اقدام نظامى در مرزهاى جغرافیایى آن کشور، مرزهاى فرهنگى آن را مورد یورش قرار مىدهند.
بدین ترتیب، فرهنگ همانند رودخانهاى است که آب آن از مجارى مختلف به حوض منازل افراد مىرود. اگر آب این رودخانه گلآلود شد، تنها با تصفیه و پالایش آب حوضچههاى منازل، مشکل حل نمىشود. باید علت آلوده شدن آب روخانه را پیدا کرد و درصدد رفع آن برآمد.
هر انسانى دوست دارد که فرزندان جوان و نوجوانش درست تربیت شوند و از لغزشها و خطاهاى فاحش به دور باشند. تحقق این امر تنها به این نیست که در همه حال مراقب فرزندان باشیم؛ که این کار نه ممکن است و نه مفید. باید ریشههاى فساد را قطع کرد و راه نفوذ اندیشههاى ناصواب و ویرانگر را بست و این مأموریت بزرگ به عهدهى فرهنگ جامعه است که با تقویت مبانى اعتقاد و اخلاقى جوانان سد محکمى در برابر امواج تهاجم دشمن برپا سازد. بنابراین تنها با فراگیر کردن مبانى اعتقادى و ارزشهاى اخلاقى در فرهنگ جامعه مىتوان سلامت افراد آن، بویژه جوانان را تضمین کرده و و از اسارت انواع وابستگیها رهایشان ساخت. درد امروز جوامع، وابستگى روحى و خودباختگى در برابر بیگانگان است، و تنها دینباورى است که انسان را از وابستگى به غیر خدا و خودباختگى نجات مىدهد. امام راحل (ره) در همین باره فرمودند:
»ما یک وابستگى روحى پیدا کردیم، این وابستگى روحى از همهى
چیزها براى ما بدتر است.» (1).
همچنین ایشان اولین گام در راه احیاى فرهنگ، اصلاح نظام تربیتى جامعه و تضمین تحقق برنامههاى اسلامى را ریشهکن کردن همهى عوامل فساد مىداند:
»اولین اقدام این است که همهى عوامل فساد و مهمتر این که همهى انگیزههاى فساد در زمینههاى اجتماعى و اقتصادى و سایر زمینهها با کمال جدیث باید ریشهکن شود.» (2).
1) صحیفه نور، ج 7، ص 25.
2) همان، ج 3، ص 47.