دین اسلام طبیعتى جهانى دارد و مخاطبین آن، همهى انسانهاى جهانند. این جهانشمولى به دلیل مؤلفههایى است که موجودیت اسلام را تشکیل مىدهند. از جملهى این مؤلفهها، دعوت عمومى به حق و عدالت است. ممکن نیست که بنیان نظامى، اسلامى باشد، اما از حق و عدالت دم برنیاورد. بنابراین وظیفه مسلمانان سراسر جهان، دعوت عمومى به حق و عدالت و نیز دفاع از حریم حق و عدالت است. چنانچه مولاى متقیان على «علیهالسلام» مىفرماید:
فان جهاد من صرف عن الحق رغبة عنه وهب فى نعاس العمى و الضلال إختیارا فریضة على العارفین و انا قو هممنا بالمسیر (1) «جهاد با کسى که از راه حق دورى گرفته و به اختیار خود به سراشیبى نابینایى و گمراهى فروافتاده، بر پیروان حق لازم است. ما براى این کار کمر همت بستهایم.
به طوریکه ملاحظه مىشود، على «علیهالسلام» جهاد را براى هدایت مردم از ضلالت و گمراهى به سوى حق و عدالت، کارى پسندیده مىداند. لازمهى این کار نیز مقابله با ظلم و جور و سرنگونى پرچم جهل و ضلالت است.
از این جهت، آنچه که در خلال هشت سال دفاع مقدس براى امام راحل (ره) و ملت شهیدپرور ایران مهم بود، شناسایى و تنبیه متجاوز بوده است. مسامحه در این کار، به وجههى حقخواهى و عدالتطلبى نظام جمهورى اسلامى لطمه مىزد. چگونه از نظامى که پرچم حق و عدالتخواهى را به دوش مىکشد، انتظار مىرفت که در مقابل تجاوز آشکار رژیم عراق بىتفاوت باشد؟ در حالى که هویت این نظام، به حق و عدل اسلامى وابسته است و صلح واقعى هم در پرتو این دو عنصر محقق مىشود. از این رو امام راحل (ره) دربارهى تجاوز رژیم عراق به جمهورى اسلامى ایران فرمودند:
ملت ما در مقابل حق و عدالت تسلیم است؛ چنانچه در مقابل ظلم و جور ایستاده است؛ ما انتظار داریم تا هیأتى به تجاوزات و جنایات رسیدگى کامل نماید و ظالم و متجاوز را معرفى نموده و با آن طورى عمل کنند تا عبرتى براى متجاوزان به حقوق بشر گردد و با این شیوه نیز مىتوان صلح و آرامش را به جهان برگرداند.» (2).
1) مستدرک نهجالبلاغه، ص 132.
2) صحیفهى نور، ج 14، ص 156.