در زمینهى جهاد دفاعى روایات بسیارى وجود دارد که اهمیت آن را بخوبى نشان مىدهد. در اینجا تنها به چند نمونه از آنها اشاره مىشود.
1 – رسول گرامى اسلام «صلى الله علیه و آله» فرمودند:
الخیر کله فى السیف و تحت ظل السیف و لا یقیم الناس الا السیف و السیوف مقالید الجنة و النار. (1).
»همه خوبیها در شمشیرها و زیر سایهى شمشیر است و قوام جامعه بر شمشیر تکیه دارد، و شمشیرها کلید بهشت و دوزخاند.»
به طورى که ملاحظه مىشود، شمشیر مظهر جهاد دفاعى است. ثبات و استحکام جامعه به قدرت دفاعى آن جامعه بستگى دارد. البته توان دفاعى افراد باید در راه خدا و اعتلاى کلمهى حق باشد که حاصل آن جنت گشایى و فتح باب بهشت است؛ در غیر این صورت کلید دوزخ خواهد بود.
2 – امیرالمؤمنین على «علیهالسلام» در اهمیت جهاد فرمودند:
»و الله الله فى الجهاد باموالکم و انفسکم و السنتکم فى سبیل الله و علیکم بالتواصل و التباذل. (2).
خدا را، خدا را دربارهى جهاد با اموال، جانها و زبانهایتان! و بر شما باد که پیوندها را محکم کنید و از بذل و بخشش به یکدیگر (بویژه در راه جهاد) هیچ فروگذارى نکنید.»
و همچنین دربارهى ویژگیهایى اصحاب رسول خدا «صلى الله علیه و آله» فرمودند:
»لم یمنوا على الله و لم یستعظموا بذل انفسهم فى الحق حملوا
بصائرهمم على اسیافهم» (3).
به دلیل صبر بر سختیها بر خدا منتى نمىنهادند و بذل جان در راه خدا را بزرگ نمىدانستند و بینش و آگاهى خود را بر شمشیرهایشان حمل مىکردند.«.
یعنى جهاد و دفاع در راه خدا را یک تکلیف مىدانستند و تحقق اهداف دینى را بدون توان و قدرت دفاعى ناممکن تلقى مىکردند.
3 – حضرت زهرا «علیهماالسلام» دربارهى جهاد فرمودند:
جعل الله تعالى الجهاد عز للاسلام. (4).
»خداوند جهاد را مایهى عزت اسلام قرار داده است.»
4 – شخصى از امام رضا «علیهالسلام» مىپرسد: «یکى از یاران شما ندانسته به مزدورى تحت پرچم سلطان جائر رفته است.» امام این کار را نمىپسندد. سؤال کننده مىپرسد: «اگر دشمن به نقطه مرزى که او در آن پاسدارى مىکند رسید، چه کند؟»
امام رضا «علیهالسلام» مىفرماید: یقاتل عن بیضه الاسلام (5).
»براى دفاع از کیان اسلام، با دشمن مىجنگد«.
یعنى دفاع از کیان اسلام، اگر در سایهى حکومت سلطان ستمگر باشد، بر مسلمانان واجب است و این امر هیچ گاه به منزلهى تأیید دستگاه حاکم نیست؛ بلکه صرفا به منظور دفاع از موجودیت اسلام است که در خطر واقع شده است.
1) وسایل الشیعه، ج 11، ص 5.
2) نهجالبلاغه، نامهى 47.
3) نهجالبلاغه، خطبهى 150.
4) خطبهى حضرت زهرا «علیهماالسلام» در مسجد النبى (ص(.
5) وسایل الشیعه، ج 11، ص 20.