دنیاى جدید و عصر کنونى، که حامل تمدن و فرهنگى نوین در عرصه حیات بشرى است، نتیجه تحول در نگرشها، و ظهور جهانبینى و اندیشههاى نوینى است که از رنسانس علمى و فرهنگى اروپا سرچشمه مىگیرند. دنیاى جدید، حاصل بینشها و نگرشهاى جدید به خدا، هستى، انسان و روابط اجتماعى آدمیان است. فرهنگ و تمدن جدید غرب، که بسان بهمنى غیرقابل کنترل، تمامى فرهنگهاى موجود را مورد تهدید قرار داده است، در آغاز جرقهاى بود که در اندیشهى متفکران نوگراى غرب بوجود آمد، و اندک اندک صورتى اجتماعى به خود گرفت. این امر در سیر تحول تاریخى خود، با بهرهمندى از زمینههاى مناسب اجتماعى و فلسفى، از رشد و گسترش و بالندگى افزونترى بهرهمند گردید. بررسى تاریخ تمدنها، این نکته را تأیید مىکند، که هر تمدن جدید، با اندیشهها و نگرشهاى جدید آغاز مىشود. از این رو، انقلاب اسلامى ایران، به دلیل برخوردارى از اندیشهها، آرمانها، نگرشها و ارزشهاى نوین خود – که براى فرهنگ و تمدن اومانیستى غرب، چندان قابل شناخت و هضم نیست – سرآغاز فرهنگ و تمدنى نوین خواهد بود. اندیشهها و ارزشهاى انقلاب اسلامى، با سپرى شدن زمانى کوتاه – که
در مقایسه با گامهاى تاریخى تحولات تمدنها، چون لحظهاى زودگذر مىنماید – شکلى اجتماعى به خود گرفت و خیزشى همگانى را باعث گردید، و سرانجام موجبات تحقق نظام سیاسى – فرهنگى را فراهم ساخت.
بروز جنگ تحمیلى دوم در راستاى تحولات انقلابى ملت ما به شمار مىرود، چرا که اندیشه حاکم در جنگ، حفظ انقلاب و پیشبرد اهداف آن بود. این جنگ، از زاویهاى دیگر، تأثیر و نقش مهم در روند تکوین تمدن اسلامى جدید داشت. در این دورهى تاریخى درخشان، ظرفیتهاى جدید و شگفتآور انقلابى معتقدان به اندیشهها و ارزشهاى انقلاب اسلامى، پدیدار گردید. در این جنگ بینشها و ارزشهاى انقلاب، به رغم گستردگى عرصهى نبرد و کثرت دشمنان و پیچیدگى روزافزون جنگ و سلاحهاى جنگى، به خوبى توانست از کیان اسلامى و ملى ما دفاع کند. اگر به این حقیقت، که دوران ما، دوران ظهور و بروز پیچیدهترین و مرموزترین اندیشهها، در باب جنگ و مخاصمات مسلحانه انسانهاست. توجه کنیم، و دریابیم که امروزه کلیه فنون و دانشهاى بشرى به استخدام جنگ و امور دفاعى درآمدهاند، عظمت و اقتدار اندیشه و تفکرى که دفاع هشت سالهى ما را، به عنوان بزرگترین نبرد کلاسیک قرن، هدایت کرد، بیشتر هویدا خواهد شد. بدون تردید باید اذعان داشت که اندیشه و اقتدار معنوى حضرت امام خمینى (ره) به عنوان فرمانده کل قوا، مهمترین عامل هدایتگر این دفاع سرنوشتساز و پیروز بود.
بازشناسى تفسیر و تحلیل اندیشههاى حضرت امام خمینى (ره) بویژه اندیشههاى دفاعى ایشان، ضرورتى انکارناپذیر و رسالتى مقدس در شرایط تاریخى معاصر است. اندیشهها افکار و سیره عملى ایشان، به عنوان قرائتى نوین از آموزههاى دینى، از منظر دینشناسى و دینپژوهى، عرصهاى وسیع، لاجرم و ضرورى، براى این گونه پژوهشهاست. از جانب دیگر بازشناسى و تدقیق در آراء و نظرات امام خمینى (ره(، به عنوان رهبیر کبیر انقلاب اسلامى، و به عنوان فردى که بزرگترین نقش را در ایجاد، هدایت و بالندگى این خیزش عظیم فرهنگى و تمدنساز دارد، علاوه بر قدردانى و قدرشناسى، ضرورتى انکارناپذیر در مطالعات تاریخى مربوط فرهنگها و تمدنهاست.
در حال حاضر، فرهنگ و تمدن غربى، با استفاده از مدرنترین ابراز تبلیغى در زمینههاى سختافزارى و نرمافزارى و حقوق بینالملل نوین – که عمدتا ریشه در باورها و نگرشهاى فرهنگ غرب دارد – در تلاش است تا ارزشهاى خود را جهانى ساخته و
بدین وسیله، تک صدایى در عرصهى فرهنگ و تمدن را، در گستردهى گیتى تثبیت نماید. بعد از جنگ جهانى اول، جامعهى ملل با تصویب میثاق آن جامعه، و بعد از جنگ جهانى دوم، سازمان ملل متحد با تصویب منشور ملل متحد، هدف اولیه و عمده خود را، به عنوان سازمانهایى بینالملل، در بسط و گسترش صلح و امنیت جهانى، از طریق مشارکت و همکارى کشورهاى عضو آن سازمانها اعلام کردند. اما خود به خوبى مىدانستند که پدیدهى تنازع، تخاصم و جنگ، همواره در حیات اجتماعى بشر وجود داشته و زدودن آن از زندگى او امرى ناممکن و محال مىباشد؛ اما به همان اندازه که وجود جنگ و دفاع ثابت بوده، همواره ماهیت آن در حال تغییر و حرکت به سوى پیچیدگیهاى روزافزون بوده است. از همین رو با تصویب اساسنامه این دو سازمان و دیگر سازمانى جهانى، و دیگر کنوانسیونهاى مربوط به جنگ، تلاش کردهاند، از عواقب وخامتبار جنگ کاسته و در برخى از موارد، صورت انسانىترى به آن بدهند. بدین ترتیب، شاخهى جدیدى از مطالعات حقوقى، در عرصه روابط بینالملل موجودیت یافت که در مراکز علمى، از آن به عنوان «حقوق مخاصمات مسلحانه«، یا «حقوق جنگ» یاد مىشود. به هر حال هدف از تدوین حقوق جنگ، اعم از حقوق قراردادى یا حقوق عرفى، منطبق ساختن جنگ با معیارهاى مدنیت امروزى است.
متأسفانه در تدوین قواعد بینالمللى نوین جنگ، اندیشه و فرهنگ اسلامى، نقشى نداشته است، هر چند که در آموزههاى صریح و کنایى و استنباطى دینى، پتانسیل بسیارى براى جهانى شدن آنها، و ورود در قواعد حقوقى بینالمللى به چشم مىخورد، آنچنان که نخستین آثار علمى در زمینه حقوق بینالملل، نوشتهى مسلمانان بوده است. ما اگر بخواهیم روند آینده تمدنسازى خویش را به پیش ببریم، و در تعیین سرنوشت خود در عرصه روابط بینالملل مشارکت داشته باشیم، و گامى را در راستاى جهانى شدن ارزشها و باورهاى خود برداریم، راهى جز بازشناسى، تحلیل و تفسیر علمى و محققانه آراء و اندیشههاى عالمان نواندیش دینى نداریم. ما اگر بخواهیم در تعیین نگرش و محتویات حقوق مخاصمات مسلحانه، در سحطى جهانى دخالت و مشارکت داشته باشیم، اولین و گستردهترین و مهمترین منبع ما، اندیشهها و آراى دفاعى حضرت امام خمینى (ره) خواهد بود، چرا که اندیشههاى آن حضرت در این باب، علاوه بر اتکاء بر منابع وحیانى، و متد و شیوهى دقیق استنباط اجتهادى، از پیشتیبانى هشت سال بکارگیرى این آراء موثر و کارساز، در عرصه عمل و اقدام و فرماندهى عالى جنگ نیز برخوردار است؛ و چنین
منبعى، با این ویژگیها، تقریبا بىنظیر است.
ضرورت دیگر این امر، یعنى؛ بازشناسى و تحلیل اندیشههاى دفاعى حضرت امام خمینى (ره(، ضرورت تدوین استراتژى دفاع ملى است.
متفکران علوم نظامى، استراتژى را، علم و فن توسعه و کاربرد قدرتهاى سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و نظامى ملت، به هنگام صلح و جنگ، و به منظور تأمین حداکثر پشتیبانى از سیاستهاى ملى، و افزایش احتمال پیروزى، و تقلیل احتمال شکست دانستهاند. با توجه به هدف بازدارندگى اقدامات و سازمانهاى نظامى، و اهمیت فوقالعاده استراتژى دفاعى در تضمین پیروزیها و مقابله با بحرانها، ضرورى است که به منظور دستیابى به استقلال و تدوین استراتژى دفاعى، به فرهنگ دفاعى خودى توجه و عنایتى تام به عمل آید. در این راستا و در عرصه فرهنگ دفاع خودى، آراء و اندیشههاى حضرت امام خمینى (ره(، از اهمیت بس والایى برخوردار است، چرا که تجربه امام راحل (ره) در مدیریت عالى یک نبرد بسیار مدرن و عظیم، در طول هشت سال دفاع مقدس، و توجه و اهتمام آن حضرت به ترسیم استراتژى دفاع همه جانبه، دلایل بسیار مستحکمى در اثبات این امر به شمار مىرود.
این اثر تلاشى آغازین، در راستاى تحقق این رسالت عظیم است. امیدواریم که با انتشار این اثر و دیگر آثار مربوط با موضوع آن، توانسته باشیم گامى هر چند کوچک، در راه احیاى این امر مهم، اما متأسفانه مغفول و متروک، برداشته باشیم. ضمن آنکه انتظار داریم که نویسندگان، متفکران و پژوهشگران عرصههاى مرتبط با امور دفاعى، و محقققان و کاوشگران اندیشههاى والا و راهگشاى حضرت امام خمینى (ره) نیز، ضمن نقد علم و محتوایى این اثر، خود نیز پاى در قلمرو تحقیق و تتبع، در موضوعات مرتبط با موضوع این کتاب گذاشته و به بالندگى، پالایش و تعمیق و استحکام و گسترش این مباحث بیفزایند. ان شاء الله.
مدیریت ادبیات و انتشارات