جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فصل 4 (2)

زمان مطالعه: 7 دقیقه

کم کم خورشید در آسمان فاو ظاهر شد؛ اما آن چه را که خورشید مى‏دید، باور کردنى نبود. به جاى عراقى‏ها، بسیجیان در منطقه حضور داشتند و نبرد سختى درگرفته بود. نیروهاى پیاده خط مقدم جبهه را به جلوى شهر فاو کشانده بودند و غواص‏ها، در کنار اروند، به دنبال دوستان خود مى‏گشتند.

مهدى نیز در میان نى‏زارها مى‏گشت. او دید که داخل موانع و در ساحل اروند غوغایى برپاست. جسم بى‏جان 8 نفر از غواصان داخل موانع در کنار هم افتاده بود. مهدى به سوى خورشیدى‏ها رفت و کریم وفا را دید. کریم با اصابت گلوله، طورى پرت شده بود که سرش در خورشیدى فرو رفته و ایستاده به شهادت رسیده بود. مهدى و دوستانش شروع به جمع‏آورى شهدا کردند. وقتى همه‏ى شهدا را از لابه‏لاى موانع

بیرون کشیدند، خورشید به اوج آسمان رسیده بود…

ساعت 9 صبح – 21 بهمن 1364 – محور چپ عملیات تا شهر فاو، یعنى منطقه‏ى راس البیشه سقوط کرد و به تصرف رزمندگان ایرانى درآمد. روز اول عملیات به غروب نزدیک شد، در حالى که عراقى‏ها به علت غافل‏گیرى، عدم اطلاع دقیق از وضعیت موجود و هم چنین ابرى بودن هوا مهلت عکس‏العمل زمینى و هوایى پیدا نکردند. آن روز غروب، فرمان‏دهان عراقى تنها راه چاره را تسلیم در مقابل بسیجیان دیدند.

در ساحل خور عبدالله، مجاور پایگاه موشکى دشمن رو به روى جزیره‏ى بوبیان کویت، قایق‏ها دیده شدند. آن‏ها براى بردن فرماندهان، امکانات و وسایل جاسوسى و تجهیزات مربوط به سکوهاى پرتاب موشک و رادارهاى نظامى تلاش مى‏کردند. تا غروب این روز 950 اسیر عراقى به عقب تخلیه شدند و این آمار به سرعت در حال افزایش بود. هم زمان با فرا رسیدن شب، تیپ 16 زرهى از لشکر 6 عراق از محور جاده‏ى استراتژیک بصره و تیپ کماندویى سپاه هفتم از محور جاده‏ى البحار روانه‏ى منطقه‏ى فاو شدند. بسیجیان خسته از یک شب و روز جنگ تن به تن مشغول استراحت شدند؛ اما هنوز در آرامش فرو نرفته بودند که جنگى دیگر درگرفت. رزمندگان به مقابله با این دو تیپ برخاستند و سرانجام هر دو تیپ عراقى با گذاشتن تلفات سنگین مجبور به عقب نشینى شدند. با همت و

تلاش فرمان‏دهان لشکر، از جمله حاج حسین خرازى فرمانده لشکر امام حسین (ع) اسکله‏هاى مورد نیاز در ساحل خودى برپا شد. به همین علت، امکانات مهندسى، تدارکاتى و تسلیحاتى به طرف فاو سرازیر شدند.

شب دوم عملیات از راه رسید. حال نوبت جهادگران مهندسى بود که هنر خود را به نمایش بگذارند. شب دوم، سرآغاز جنگ مهندسى بود. بسیجیان، جهادگران بى‏ادعا را به نظاره نشستند. در میان رانندگان لودر و بلدوزر، برخى نوجوان و جوان به چشم مى‏آمدند که با مهارت و چابکى مشغول کار بودند. مسؤول مهندسى در محور شمال منطقه‏ى عملیاتى سرگرم هدایت امکانات مهندسى شد. سرانجام او از چند ناحیه مورد اصابت قرار گرفت و زخمى شد. او را در حالتى که از فرط خسته‏گى و تشنه‏گى در حال بى‏هوش شدن بود، به عقب منتقل کردند اما روز بعد جهادگردان او را دیدند که با دستى گچ گرفته و اعضایى باندپیچى شده، به منطقه برگشته(1).

تیم تخریب از ابتداى شب با مین‏هاى مختلف حرکت کردند. آن‏ها سینه خیز تا نزدیکى محل استقرار تانک‏ها و نفرات دشمن در جاده‏ى البحار جلو رفتند و مین‏هاى همراه خود را در حاشیه‏ى جاده کار گذاشتند. گروه دیگرى از بچه‏هاى تخریب لشکر 5 نصر، براى تخریب و شکاف در

جاده‏ى آسفالته‏ى فاو – البحار مشغول کار شدند. آن‏ها تلاش کردند تا پس از کار گذاشتن مواد منفجره در جاده، آن قسمت را از بین ببرند؛ به این ترتیب امکان تردد خودرو، تانک و نفربرهاى دشمن به سمت بسیجیان از بین مى‏رفت.

یکى از فرمان‏دهان عملیات در خاطرات خود مى‏گوید:

»به شریف مطورى گفتم سریع حرکت کنیم و آخرین حد خطوط خودمان را شناسایى کنیم. خط هنوز در سه راهى فاو بود. نیروها داشتند مى‏جنگیدند. تیرهاى برق کنار جاده، توجهم را جلب کردند. دیدم براى دیده‏بانى مناسب هستند.

یک دستگاه دوربین 20 ضربدر 120 پیدا کردم و برگشتم به آخرین نقطه‏اى که بچه‏ها بودند. بالاى یکى از تیرهاى برق، دوربین را مستقر کردم. به شریف مطورى گفتم: مى‏روى بالا. با خودت پتو یا چیز دیگرى هم نمى‏برى. فقط یک تخته مى‏برى و آن‏جا مى‏نشینى و دوربین را مستقر مى‏کنى. یک وقت کارى نکنى که معلوم بشود یک شى‏ء بالاى دکل است و قضیه لو برود. فقط توجه داشته باش، تا جایى که ما پیش روى مى‏کنیم، تو تا عمق دو الى سه کیلومترى دشمن را دید داشته باشى.

شریف مطورى، صبح‏ها قبل از روشن شدن هوا مى‏رفت بالاى دکل و شب‏ها با تاریکى هوا برمى‏گشت پایین. او تمام کارهاى شخصى‏اش، مانند خواندن نماز را به سختى و با مشقت انجام مى‏داد. شریف مطورى مواضع عراقى‏ها را بررسى مى‏کرد؛ سپس اطلاعات دقیقى به فرمانده خود مى‏داد.

تحرکات عراقى‏ها توسط شریف مطورى گزارش مى‏شد و بسیجیان با این اطلاعات عراقى‏ها را ناکام مى‏گذاشتند. کار به جایى رسید که حتى یکى دو پاتک آن‏ها هم ناکام ماند. عراقى‏ها مستاصل شده بودند که چرا با پاتک کارى از پیش نمى‏برند.

بالاخره پس از گذشت چند روز، عراقى‏ها متوجه موضوع شدند. شاید یک دلیلش این بود که ایرانى‏ها تعدادى از دکل‏ها را قطع کرده بودند تا هواپیماهاى خودى هنگام پرواز در سطح پایین با آن‏ها برخورد نکنند.عراقى‏ها که متوجه دیدبان ایرانى‏ها شده بودند، با تانک و توپخانه، دکل را مورد هدف قرار دادند. بالاخره دکلى که شریف مطورى روى آن بود، هدف قرار گرفت و او بالاى دکل به شهادت رسید(2).

صبح روز دوم عملیات از راه رسید. با روشن شدن هوا، معلوم شد که عراقى‏ها نیروهاى جدیدى در جاده‏ى البحار – بصره، جاده استراتژیک فاو – بصره و جاده فاو – ام‏القصر مستقر کرده‏اند. آن‏ها مشغول آماده‏سازى یگان‏هاى خود براى اجراى پاتک شدند.

ساعت 7 و 15 دقیقه‏ى صبح با صداى انفجار بمب‏هاى هواپیماى عراقى همه داخل سنگرها، پناه گرفتند. از این لحظه به بعد هر 5 دقیقه یک بار هواپیماى دشمن منطقه را بمباران مى‏کرد.هر چند که حملات هواپیماها از ارتفاع بالا و

بى‏هدف بود.

خبر موفقیت‏هاى بسیجیان به سرعت در تمام دنیا پیچید. خبرگزارى رویترز اعلام کرد: حمله‏ى ایران به فاو، نیروهاى این کشور را به 40 کیلومترى مرز کویت که یکى از حامیان اصلى عراق در جنگ بود، رسانده است. تلویزیون دولتى ایتالیا در بخش اخبار نیم‏روزى خبر آغاز حمله‏ى نیروهاى ایرانى را پخش کرد. این کانال تلویزیونى اعلام کرد: براى اولین بار در مدت 5 سال از آغاز جنگ میان ایران و عراق است که ایرانى‏ها موفق شده‏اند از شط العرب، محل تلاقى دو رود بزرگ دجله و فرات در خاک عراق عبور نمایند.

در شب سوم عملیات، حمله در دو محور جاده‏ى بصره و جاده‏ى ام‏القصر ادامه یافت. در جاده‏ى بصره، ستونى از قواى دشمن، با تقویت خود در تقاطع جاده‏ى شنى و آسفالت (سه راهى زاویه‏ى جنوب غرب کارخانه‏ى نمک در کیلومتر 7 جاده‏ى فاو – بصره) مستقر شدند. بسیجیان حرکت خود را به سوى دشمن آغاز کردند. هر لحظه بر تعداد و امکانات عراقى‏ها افزوده مى‏شد. جنگ سختى میان طرفین درگرفت. نبرد آن‏قدر نزدیک بود که یکى از فرمان‏دهان گردان به فرمانده‏ى لشکرش با بى‏سیم چنین گزارش داد: ما مشغول جنگیدن سنگر به سنگر هستیم.

با توجه به افزایش آتش و گسترش نیروهاى پیاده‏ى دشمن، فرمانده عملیات در این محور تصمیم گرفت پیش‏روى نیروها

را به تاخیر انداخته و آن‏ها را به عقب بازگرداند. هم‏زمان در محور جاده‏ى ام‏القصر اتفاقاتى افتاد. رزمندگان لشکر 27 محمد رسول الله (ص) متشکل از دو گردان مالک و انصار از محل پایگاه موشکى دوم براى تصرف پایگاه سوم موشکى دشمن در سمت چپ جاده‏ى ام‏القصر و سپس انهدام و تصرف مقر فرمان‏دهى لشکر 26 دشمن در غرب کارخانه‏ى نمک، آماده‏ى حرکت شدند.

در شب سوم عملیات در این محور، نتایج زیر به دست آمد:

– تصرف کامل قرارگاه لشکر دشمن.

– به هلاکت رساندن یا اسارت درآوردن تعدادى از عراقى‏ها.

– به غنیمت گرفتن چندین توپ 130 میلى‏مترى و تعداد زیادى توپ‏هاى 57، 37، 35، 23 میلى‏مترى.

– به تصرف درآوردن چندین کیلومتر دیگر از اراضى دشمن و ایجاد خط دفاعى مطمئن‏تر در گلوگاه‏هاى ورودى فاو(1).

-روز سوم عملیات با پاتک عراقى‏ها شروع شد. عراقى‏ها از ساعت 3 بامداد در شمالى‏ترین جبهه‏ى داخل نخلستان و

حاشیه‏ى اروند رود، مقدمات پاتک سنگینى را روى مواضع خودى آماده کردند. در حالى که آتش سنگین توپخانه، شلیک گلوله‏هاى مستقیم تانک آن‏ها را حمایت مى‏کرد، جنگ سختى درگرفت و به صورت تن به تن درآمد. کاندوهاى عراقى به خاک‏ریز رزمندگان حمله کردند. با آتش سنگین بسیجیان، آن‏ها دسته دسته روى زمین افتادند. از طرف دیگر، در محور جاده‏ى البحار هم خبرهایى بود. لشکر گارد عراق از ساعت 7 و 30 دقیقه‏ى صبح پاتک خود را آغاز کرد. ستونى از تانک، نفربر و خودروهاى نظامى در حال حرکت بودند. تانک‏ها، پیشاپیش ستون، خاک‏ریز رزمندگان را هدف قرار دادند. دشمن با این حربه خود را به نزدیکى «کنج» رساند. نیروها به سختى موفق شدند تعدادى از تانک‏هاى تى – 72 را که ضد آرپى‏جى هستند، شکار کنند. عراقى‏ها در پناه تانک‏هاى سعى در نزدیک شدن به خاک‏ریز خودى را داشتند. در همین حال، هلى‏کوپترهاى هوانیروز سر رسیدند و به شکار تانک پرداختند. عراقى‏ها با دیدن هلى‏کوپترها پس از 4 ساعت درگیرى از منطقه‏ى نبرد عقب‏نشینى کردند.

به این ترتیب، لشکرهاى سپاه پاسداران با حملات شبانه در سه محور عراقى‏ها را عقب راندند و در نقاط جدید مستقر شدند. در این روز قرارگاه خاتم‏الانبیاء اطلاعیه‏اى صادر کرد. در بخشى از این اطلاعیه آمده بود:

روز گذشته رزمندگان پرتوان اسلام در ادامه‏ى عملیات

والفجر 8 موفق شدند ضمن پیش‏روى در امتداد جاده‏ى استراتژیک فاو – ام‏القصر و آزاد سازى بخش دیگرى از اراضى دشمن، مقر لشکر 26 عراق را به تصرف درآورده، قسمت دیگرى از دریاچه‏ى مصنوعى نمک را آزاد کردند.

رسانه‏هاى گروهى جهان، تمام حواس‏شان به حمله‏ى زمینى ایران علیه عراق جلب شده بود. هر کدام از این رسانه‏ها به نوعى خبرهاى جنگ را پوشش مى‏دادند. کانال 2 تلویزیون فرانسه در آخرین بولتن خبرى خود در ساعت 23 و 30 دقیقه‏ى پنج‏شنبه 24 بهمن اعلام کرد: استفاده‏ى عراق از سلاح شیمیایى بر علیه ایرانیان، دال بر موفقیت حمله‏ى ایرانى‏ها است.

جنگ و گریز در روزها و شب‏هاى بعد ادامه پیدا کرد. مهم‏ترین آن شکست پاتک سنگین عراقى‏ها در روز هفتم عملیات بود. خبرگزارى‏ها و رسانه‏هاى گروهى دنیا لب به تحسین ایرانیان گشودند و حمله‏ى سپاه ایران از نظر نظامى و در نوع خود بى‏نظیر عنوان کردند. صدام حسین، پس از یک هفته به آزاد شدن شهر وفا توسط بسیجیان اعتراف کرد.

تلویزیون دولتى بى‏بى‏سى هم که سعى در مخفى نگاه داشتن این عملیات داشت، سرانجام پس از 11 روز به پیروزى نظامى ایران در عملیات والفجر 8 اعتراف کرد. این شبکه‏ى تلویزیونى، یک فیلم 4 دقیقه‏اى از خبرنگار اعزامى خود به منطقه‏ى فاو را پخش کرد.

جنگ در فاو هفتاد و پنج روز به درازا کشید. اروند هر روز شاهد عبور و مرور هزاران نفر رزمنده بر روى خود بود. بى‏آن که این رودخانه‏ى وحشى بتواند آن‏ها را شکار کند. عراقى‏ها پس از گذشت هفتاد و پنج روز پاتک‏هاى پى‏در پى از باز پس‏گیرى فاو مستأصل شدند و ناگریز، به تثبیت مواضع دفاعى‏شان پرداختند. در این نبرد سهمگین، فاو به تصرف رزمندگان ایرانى درآمد. بصره از جنوب مورد تهدید رزمندگان قرار گرفت و راه ورود عراق به خلیج فارس مسدود شد.

در مجموع حدود 600 کیلومترمربع از خاک دشمن به تصرف درآمد. بیش از 000 / 50 نفر کشته و مجروح شدند، هر چند بخشى از این تلفات مربوط به بمباران اشتباه شیمیایى عراقى‏ها بر سر نیروهاى خودشان بود. 2105 نفر به اسارت درآمدند و 540 تانک و نفربر آن‏ها منهدم شد. هم چنین 45 هواپیما، 20 توپ، 5 دستگاه مهندسى و 5 هلى‏کوپتر منهدم شدند و 95 تانک و نفربر، 20 توپ و 35 دستگاه مهندسى به غنیمت درآمد.

بسیجیان با خوش‏حالى و هم‏زمان با دفاع و مقابله با دشمن، به ادامه‏ى فعالیت مهندسى پرداختند. آن‏ها با احداث خاک‏ریزهاى ممتد و چند جداره، خط دفاعى خود را مستحکم کردند. رزمندگان با استفاده از آب رودخانه‏ى اروند و خور عبدالله، کانال‏هاى عریض و دریاچه‏هاى کوچک و مصنوعى در برابر عراقى‏ها ایجاد کردند. با این کار، قدرت

مانور و پیش‏روى عراقى‏ها تا حد زیادى کاسته شد.

پس از پایان عملیات، نیروهاى مهندسى به منظور تسهیل رفت و آمد و حمل و نقل وسایل و ادوات، پل ثابتى بر روى رودخانه‏ى اروند نصب کردند. هر چه عراقى‏ها سعى کردند آن را از بین ببرند اما تا پایان جنگ این پل سالم ماند.

به این ترتیب، پس از هفتاد و پنج روز نبرد در فاو، منطقه روى آرامش به خود گرفت و عراقى‏ها حضور رزمندگان ایرانى را در جزیره‏ى فاو پذیرفتند.


1) نبرد فاو، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ.

2) جاده‏هاى سربى، دفتر ادبیات و هنر مقاومت.