جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فصل 1 (2)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

اروند، رودخانه‏ى بزرگى است در جنوبى‏ترین نقطه‏ى سرزمین ایران، که در کنار آن بزرگ‏ترین نخلستان جهان قرار دارد. در آن سوى رود، در سرزمین همسایه، نخلستان‏هاى بصره همه جا را پوشانده. در این سو، نخلستان‏هاى اروند کنار، مردمانى را که به دیدار این سرزمین مى‏آیند، به دیار مدینه مى‏برد. این نخل‏ها چه غم‏ها که بر دل آدمیان نمى‏گسترانند!

اگر پاى بر این سرزمین بگذارى و از میان جاده‏هایى که در میان نخلستان‏ها مى‏گذرد عبور کنى، به سرزمینى مى‏رسى که از سال 1364 خاطراتى فراموش ناشدنى دارد. در آن سال، در میان این جنگل انبوه و نى‏زار بى‏پایان، صدها سنگر گروهى ساخته شده بود و بسیجى‏ها، در میان نخل‏ها آماده بودند تا عملیات دیگرى را آغاز کنند.

غروب 20 بهمن ماه بود که سه هزار بسیجى، لباس غواصى بر تن کردند و آماده شدند. آفتاب که غروب کرد، به راه افتادند. آسمان سرد بود و باران نم نم بارش خود را آغاز مى‏کرد. بسیجیان غواص در سکوت شب پا به درون اروند گذاشتند. آن شب، هزاران هزار فرشته در آسمان با نگاهى نگران و مضطرب، فرشتگان زمینى را مى‏نگریستند که دل به دریاى آب داده بودند. این چنین شد که نام اروند دوباره بر سر زبان‏ها افتاد و از فرداى آن روز، همه از این مکان مى‏گفتند، از این رود پرخروش، از این دریاى آب. آرى! اروند در میان اهل آسمان آشناتر از اهل زمین است.

اما این پایان کارى نبود که آغاز شده بود. عملیات والفجر 8، نه یک شب، بلکه یک سال طول کشید تا به سرانجام رسید. یعنى درست از روزى که عملیات بدر در شرق دجله پایان یافت.

فرمان‏دهان جمع شدند تا طراحى عملیات دیگرى را انجام دهند. آن‏ها، هر یک به نوعى عوامل عدم موفقیت در عملیات قبلى را برمى‏شمردند. عراقى‏ها با بسیج امکانات و توان رزمى، به وضع نابه‏سامان خود سر و سامان داده بودند و در بین قواى طرفین، موازنه برقرار شده بود. در پایان جلسه که دو روز طول کشید، فرمان‏دهان به این نتیجه رسیدند که امکانات، توانایى و مقدورات‏شان کافى نیست. چند تن از فرمان دهان نظرشان این بود که منطقه‏ى اروند براى عملیات آزمایش و مشخص شود

که امکان عملیات و کار در آن جا هست یا خیر؟

با یک بررسى مختصر این نتایج به دست آمد:

– از نظر تاکتیکى، باید از رودخانه‏اى عبور مى‏کردند که فقط در توان ارتش‏هاى درجه‏ى اول دنیا بود.

– شهر فاو عراق به تصرف درمى‏آمد و مى‏توانستند از آن به عنوان برگ برنده و امتیاز استفاده کنند.

– بعد از گذشتن از اروند با کشور کویت هم مرز مى‏شدند که یکى از پشتیبانان اصلى عراق در جنگ بود. وقتى به خور عبدالله مى‏رسیدند، در آن طرف، جزیره‏ى بوبیان کویت قرار داشت.

– تسلط بر پایگاه موشکى عراق؛ در جنگ، عراقى‏ها همیشه به وسیله‏ى هواپیما و هلى‏کوپتر مشکل ساز مى‏شدند و کشتى‏ها را در خلیج‏فارس مورد هدف قرار مى‏دادند. پایگاه موشکى در راس البیشه قرار داشت و از این محل، هلى‏کوپترها به پرواز در مى‏آمدند و موشک‏هاى اگزوسه را به طرف کشتى‏هاى تجارى ایران شلیک مى‏کردند.

– تنها راه دریایى عراق، منطقه‏ى راس البیشه و فاو بود. اگر ایران مى‏توانست به این منطقه دست پیدا کند، در مثلثى قرار مى‏گرفت که قاعده‏اش کارخانه‏ى نمک، یک ساق آن اروند و ساق دیگرش خور عبدالله بود.

– موضوع دیگر هم محاصره‏ى دریایى عراق بود. نیروى دریاى عراق از خور عبدالله وارد دریا مى‏شد. در صورت

تصرف این منطقه، مجبور مى‏شد در بندر ام‏القصر باقى بماند و در منتهى الیه شمال خور عبدالله پناه بگیرد(1).

این منطقه مزیت‏هاى تاکتیکى هم براى قواى ایران داشت. از جمله، زمین منطقه‏ى عملیات براى نیروهاى خودى امکان مانور مناسب و پشتیبانى آتش توپخانه را داشت. در حقیقت، از نوک راس البیشه تا عمق کارخانه نمک در تیررس آتش توپخانه‏ى ایران بود. این شرایط نشان مى‏داد که بهترین و کاراترین طرح براى عملیات، عبور از رودخانه‏ى اروند و تصرف شهر فاو است. در ضمن عراقى‏ها هم در منطقه‏ى فاو و اروند احتمال انجام عملیات از طرف نیروهاى ایرانى را نمى‏دادند.

در آن روزها، سروان ستار ناصر معاون گردان اول تیپ 111 عراق بود. گردان او در منطقه‏ى فاو و اروندرود مستقر بود. او یک روز صبح متوجه یک هیات بلندپایه‏ى نظامى مى‏شود. اعضاى هیات وادر قرارگاه آن‏ها شدند: سرلشکر ستاد محمد سعید (افسر مصرى در وزارت دفاع(، سرهنگ ستاد على شعاته (افسر مصرى(، سرهنگ ستاد محمد فوزى (افسر بازنشسته مصرى(، سرهنگ احمد یمانى (افسر یمنى(. آن‏ها براى بازدید از فاو و اروند و وضعیت استحکامات آن آمده بودند. دیدار این گروه ناگهانى و مخفیانه بود. سپهبد

عبدالجواد ذنون، رییس کل استخبارات، هم چنین سپهبد تا به النعیمى و سپهبد هشام صباح الفخرى هم همراه گروه بودند.

آن‏ها پس از بازدید از خط، براى استراحت به قرارگاه گردان بازگشتند. در حین استراحت، ستار از آن‏ها درباره‏ى استحکامات‏شان پرسید. افسران مصرى، در حالى که از کانال سوئز و نبردهاى قهرمانانه‏ى خود صحبت مى‏کردند، گفتند: مواضع شما از خط بارلیو(2) هم مستحکم‏تر است و اگر نیروهاى ایرانى قصد حمله به فاو را داشته باشند، شکست مى‏خورند. مواضع شما اجازه‏ى عبور به هیچ جان‏دارى نمى‏دهد و همین مواضع به تنهایى براى مقابله با ایرانى‏ها کافى است. با این حال و على‏رغم ارزیابى هیات از منطقه، دلایل و نشانه‏هایى وجود داشت که خبر از یک حادثه‏ى نامعلوم مى‏داد(3).


1) جاده‏هاى سربى، دفتر ادبیات و هنر مقاومت.

2) خط بارلیو: دیواره‏ى دفاعى که ارتش‏هاى عربى در نبردهاى اکتبر سال 1973 پشت سر گذاشتند. قهرمان این صحنه سعدالدین الشاذلى است و مهندس و طراح این دیواره‏ى دفاعى یک افسر اسرائیلى به نام بارلیو بود.

3) مدال‏هاى شکسته، دفتر ادبیات و هنر مقاومت.