جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گسترش جنگ

زمان مطالعه: 23 دقیقه

جنگ در سال پنجم

شهریور 1363 تا شهریور 1364

عراق پنجمین سال جنگ را در وضعیتى آغاز کرد که پیش از آن سالانه نیمى از تولید ناخالص داخلى خود را، یعنى حدود 14 میلیارد دلار، صرف خرید جنگ‏افزار کرده بود. (1) در همین سال 60 درصد از کل درآمد نفتى عراق به خرید جنگ‏افزار و تکنولوژى ساخت سلاح اختصاص یافت. (2) اعتبارات و سلاح‏هاى ارسالى امریکا، شوروى، فرانسه، آلمان و انگلیس، و همچنین فروش بخشى از نفت صادراتى کویت و عربستان براى عراق، در مجموع وضعیتى را فراهم ساخت که بنابر گزارش کمیته روابط خارجى سناى امریکا، تعادل نظامى را به سود عراق تغییر داد. (3) در حالى که بر اثر تحریم فروش سلاح به ایران، جمهورى اسلامى هیچ گونه تجهیزات مهم نظامى دریافت نکرده بود. (4) (5) برخى ارزیابى‏ها حاکى از آن بود که عراق با دریافت تجهیزات جدید (6) از اعتماد به نفس بیشترى برخوردار شده است و

به خوبى در برابر حملات مکرر ایران مقاومت مى‏کند. (7) در عین حال، بنابر همین ارزیابى‏ها عراق فاقد استراتژى دقیق و روشن بود و به نظر مى‏رسید روحیه سربازان عراقى نیز شکننده است. (8) متقابلا مهم‏ترین ضعف عمده ایران کمبود تجهیزات و قطعات یدکى در زمینه‏هاى مختلف ارزیابى مى‏شد. (9).

وضعیت نظامى ایران و عراق به نحوى آشکار بر استراتژى دو کشور سایه افکنده بود. عراق در حالى که در اندیشه حفظ منابع انسانى محدود خود بود، تلاش مى‏کرد ضمن حفظ مواضع دفاعى خود، از راه‏هاى بین‏المللى بر ایران فشار وارد کند تا شرایط خود را به ایران تحمیل نماید. عراق براى متقاعد ساختن جامعه بین‏الملل جهت وارد کردن فشار سیاسى و اقتصادى بر ایران، به دنبال «گسترش دامنه جنگ» بود. (10) در گزارش کمیته روابط خارجى سناى امریکا در این زمینه آمده است:

»هدف اصلى ارتش عراق پایان دادن فورى به جنگ است که این خود به معناى ایستادگى در برابر حملات زمینى ایران، دامن زدن به جنگ نفتکش‏ها براى کاستن از برترى اقتصادى ایران و احتمال حمله به جزیره خارک مى‏باشد.» (11).

جمهورى اسلامى متقابلا به دلیل محدودیت‏هایى که در تأمین تجهیزات و تکنولوژى مورد نیاز خود داشت، همچنان متکى بر نیروى داوطلب بود. عناصر اصلى استراتژى ایران، مقاومت در برابر فشارها و تأکید بر خواسته‏هاى برحق (12) خود با ادامه تهاجم مکرر به عراق و سیاست مقابله به مثل در برابر حملات عراق به نفتکش‏ها بود. به موازات تشدید فشار به ایران و مشکلات موجود براى دستیابى به نیازمندى‏هاى نظامى و کسب پیروزى در صحنه جنگ، برخلاف گذشته تحرکات دیپلماتیک نیز مورد توجه قرار گرفت. کمیته روابط خارجى سناى امریکا مواضع ایران را در این دوره چنین ارزیابى مى‏کند:

»ایرانى‏ها معتقدند که آنها هستند که مورد تجاوز قرار گرفته‏اند و استحقاق مجازات متجاوز را دارند. تا همین اواخر به نظر نمى‏رسید که هیچ کس در ایران به چیزى کمتر از یک پیروزى قاطع نظامى فکر کند، اما در چند ماهه‏ى اخیر بعضى از اعضاى رهبرى ایران درباره ادامه جنگ دچار تردید شده‏اند.» (10).

در عین حال پافشارى ایران بر تأمین اهداف خود، على‏رغم برترى قابل توجه عراق، موجب گردید که به این موضوع توجه شود که «نباید احتمال یک پیشرفت غیرمنتظره از سوى ایران را نادیده گرفت.» (13) برخى از ناظران سیاسى در مصاحبه با هیئت اعزامى کمیته روابط خارجى سناى امریکا به منطقه، معتقد بودند که حمله برق‏آساى ایران قادر است این وضع را تغییر دهد. (14).

»گسترش دامنه جنگ» با توجه به تشدید جنگ نفتکش‏ها به وسیله عراق در سال 1363 و مقابله به مثل ایران و توانایى احتمالى جمهورى اسلامى براى مسدود کردن تنگه هرمز، (15) مداخله غرب را ضرورى مى‏کرد و این مسئله به منزله ایجاد فرصت‏هاى جدید براى شوروى در ایران و منطقه ارزیابى مى‏شد. (16) به همین دلیل امریکایى‏ها بر تلاش‏هاى دیپلماتیک براى پایان بخشیدن به جنگ تأکید داشتند. (4) (17).

»پیروزى ایران» به دلیل پیدایش فرصت‏هاى جدید براى صدور انقلاب، موجب نگرانى شدید امریکا و غرب بود. در واقع ظرفیت انقلابى ایران براى تحمل فشارها و ایجاد فرصت‏هاى استثنایى و بهره‏بردارى از آن، نقطه ثقل پیش‏بینى تغییر احتمالى اوضاع در جنگ ارزیابى مى‏شد. براى همین على‏رغم تقویت و حمایت همه‏جانبه از عراق، همچنان پیروزى ایران محتمل و با نگرانى دنبال مى‏شد.

در 25 مهر 1363 عملیات میمک (عاشورا) روى ارتفاعات میمک با هدف

آزادسازى قسمتى از اراضى اشغالى انجام شد. (18) این عملیات صرف‏نظر از نتایج آن، نشان‏دهنده‏ى استقامت ایران در برابر فشارهاى عراق، با وجود حملات این کشور به جزیره خارک بود. عراق در این عملیات همانند عملیات خیبر، با تعداد معتنابهى گلوله‏هاى حاوى گازهاى شیمیایى منطقه را گلوله‏باران کرد. (19).

با فرارسیدن زمستان و احتمال اجراى عملیات جمهورى اسلامى – که در منطقه جنوب در موقعیت مناسب فصلى انجام مى‏گرفت – زمزمه‏هاى تازه‏اى مبنى بر احتمال گسترش حملات عراق به نفتکش‏ها و حمله به شهرها و اماکن غیرنظامى آغاز شد. وزیر اطلاعات عراق طى مصاحبه‏هایى در آبان 1363 رسما اعلام کرد عراق اماکن غیرنظامى (20) را هدف حمله قرار خواهد داد. (21) یک افسر عالى‏رتبه عراق نیز اعلام کرد عراق سلاح‏هاى جدید دریافت کرده است تا به اهداف موردنظر در عمق خاک ایران حمله کند. (22).

این تهدیدات که بعدها تحقق یافت در عین حال که به منزله‏ى تشدید فشار به ایران و در نتیجه گسترش دامنه جنگ بود، نشان‏دهنده‏ى ناکامى استراتژى عراق در مراحل پیشین نیز بود.

بنابراین اگر قصد عراق از ایجاد زیرساخت تولید گازهاى شیمیایى مقابله با حضور گسترده نیروهاى داوطلب بود و حمله به نفتکش‏ها براى «محروم کردن ایران از درآمد ارزى» انجام مى‏گرفت، «حمله به اماکن غیرنظامى» با موشک‏هاى دور برد و افزایش حملات هوایى با هدف «فشار روانى – اجتماعى» مستقیم روى مردم و غیرمستقیم بر مسئولان و تصمیم‏گیرندگان براى فراهم‏سازى زمینه‏هاى پایان دادن به جنگ بود. (23) سخنان صدام در این

باره تا اندازه‏اى اهداف رژیم عراق را آشکار مى‏سازد:

»ما دو راه بیشتر نداریم یا مصالحه و یا اینکه براى حل مسئله جنگ باید شهرهاى ایران را بزنیم.» (24).

متعاقب انفجار اولین راکت هواپیماهاى عراقى در تهران که کاملا دور از انتظار بود و نگرانى‏هاى بسیارى را به وجود آورد، برخى تحلیل‏گران هدف عراق از این اقدام را وادار ساختن ایران براى دست زدن به یک حمله زمینى زودرس ذکر کردند. (25) رادیو امریکا نیز به نقل از دیپلمات‏هاى مقیم تهران بر همین تحلیل تأکید کرد. (26) لطیف جاسم وزیر وقت اطلاعات عراق هم با اشاره به برخوردارى عراق از 400 جنگنده و بمب‏افکن اعلام کرد که هدف عراق از تهاجم به مردم بى‏دفاع در شهرها، مجبور ساختن ایران به مذاکره و پایان دادن به جنگ مى‏باشد. (27).

اقدام تلافى‏جویانه ایران در برابر عراق، طى این دوره، به شلیک 13 موشک زمین به زمین اسکاد به شهرهاى کرکوک و بغداد انجامید که یگان موشکى سپاه پاسداران اجراى این عملیات را به عهده داشت. اولین موشک ایران ساعت 20 / 3 بامداد پنج شنبه 23 / 12 / 1363 به بانک رافدین در بغداد اصابت کرد. شگفتى ناظران از این واقعه و تکذیب عراق نشان‏دهنده اهمیت و تأیید حملات موشکى ایران به بغداد بود. (28) عراقى‏ها پس از وقوع چهار انفجار در بغداد، همچنان اصابت موشک به بغداد را تکذیب مى‏کردند و انفجار را حاصل اقداماتى خرابکارانه (29) اعلام مى‏کردند. حتى سخنگوى وزارت خارجه امریکا نیز گفت: چنین برداشت مى‏کنیم که انفجار بغداد یک انفجار داخلى بوده است! (30).

وقوع افنجارهاى پى‏درپى در بغداد و سردرگمى مقامات عراق، اوضاع را در این شهر دستخوش تغییر کرد و دیپلمات‏هاى غربى روزها از تردد در شهر اجتناب مى‏کردند و شب‏ها نیز در هراس و نگرانى به سر مى‏بردند. این حملات چند ماه ادامه یافت و در مجموع دو اقدام ایران اهداف عراق را عقیم کرد. نخست آنکه حملات موشکى ایران به بغداد و آمادگى نداشتن عراق براى رویارویى با این واقعه، وضعیت ناهنجارى را براى عراقى‏ها در شهر بغداد به وجود آورد. عراقى‏ها تصور نمى‏کردند ایران از توانایى لازم براى حمله موشکى به بغداد برخوردار باشد به همین دلیل کاملا غافلگیر شدند. در ثانى، سپاه پاسداران سیستم موشکى سام 2 (زمین به هوا) را به سرعت فعال کرد و به این ترتیب دفاع از تهران در برابر حملات هواپیماهاى عراقى تقویت شد.

فشار روانى حاصله از این وضعیت، اوضاع را به زیان عراق به چرخش درآورد. علاوه بر این، آغاز عملیات بدر در تاریخ 20 / 12 / 1363 در منطقه هورالهویزه، (31) عراق را در وضعیت دشوارى قرار داد. بدین معنا که از یک سو باید در خطوط مرزى به مقابله با تهاجم قواى نظامى ایران مى‏پرداخت و از سوى دیگر مشکلات روحى – روانى مردم و غربى‏ها را در بغداد برطرف مى‏ساخت.

انتخاب منطقه هور براى اجراى عملیات بدر صرف‏نظر از نتایج آن، با دشوارى‏هاى زیادى همراه بود. در حدفاصل عملیات خیبر (اسفند 1362) تا عملیات بدر تلاش‏هاى بسیارى براى انتخاب منطقه عملیاتى انجام گرفت، لیکن هیچ یک به نتیجه مطلوب نرسید. در این زمینه فرمانده کل سپاه مى‏گوید:

»ما در ادامه جنگ با عراق منطقه‏اى را پیدا کرده‏ایم که داراى یک رشته نقاط ضعف و یک رشته نقاط قوت است. اگر ما برویم جایى دیگر که نقاط ضعف براى ما بیشتر است و نقاط قوت براى دشمن بیشتر، سرنوشت جنگ به صورت دیگرى خواهد بود. اگر نیروى زرهى داشتیم، امکانات داشتیم و آتش داشتیم، مى‏توانستیم در دشت‏هاى عریض و عمیق مانور بکنیم.» (32).

در واقع محدودیت‏هاى موجود در زمینه امکانات زرهى، آتش و پدافند هوایى مانع از اجراى مانور در دشت‏هاى عریض و عمیق بود. ضمن اینکه فشار

روى سپاه براى اجراى عملیات گسترده با تضمین پیروزى بیش از گذشته، افزایش یافته بود. (33) بنابراین انتخاب منطقه هور براى اجراى عملیات بدر اساسا به این دلیل بود که «باید مى‏جنگیدیم» و اگر متوقف مى‏شدیم، کلاف سردرگم بن‏بست جنگ پیچیده‏تر مى‏شد. (34) ضمن اینکه از یک سال گذشته به موازات افزایش فشارها و دشوارى‏هاى موجود براى دستیابى به پیروزى نظامى، برخى سپاه را – که میدان‏دار جنگ بود – تشویق و ترغیب مى‏کردند که رسما به امام اعلام کند «نمى‏توانیم بجنگیم» برادر رضایى در این زمینه مى‏گوید:

»بعضا از ما خواسته مى‏شد که اگر توانایى جنگ را نداریم، برویم به امام بگوییم که نمى‏توانیم بجنگیم. این ایده‏آل و آرزوى کسانى بود که احساس مى‏کردند واقعا نمى‏شود جنگید. این تفکر از کجا حاصل شده بود؟ از اینکه احساس ناتوانى در جنگ مى‏شد. پس ما باید به هر قیمتى شده مى‏جنگیدیم. توقف در جنگ فرورفتن در یک منجلاب را به دنبال داشت.» (35).

علاوه بر این، عامل دومى که در انتخاب هور نقش داشت، وضعیت زمین هور براى جنگ بود. در واقع با انتخاب هور معضل برابرى توان نیروهاى خودى و دشمن با عامل موقعیت و وضعیت زمین، تا حدودى حل مى‏شد. ضمن اینکه امکان گسترش عملیات با پیشروى در هور، در غرب رودخانه دجله و شمال غربى بصره و تهدید این شهر وجود داشت. (36).

عملیات بدر در موقعیتى بسیار دشوار و با امیدوارى زیاد آغاز شد (37) لیکن به دلیل هوشیارى و اطلاع دشمن از تاکتیک ایران براى اجراى عملیات در هور و همچنین آمادگى‏هایى که دشمن طى یک سال گذشته (پس از عملیات خیبر) به دست آورده بود و مهم‏تر از همه کاستى‏هاى خودى در زمینه پدافند هوایى و آتش توپخانه، با وجود پیشروى شجاعانه رزمندگان در مواضع

دشمن و حضور در غرب رودخانه‏ى دجله، رزمندگان سرانجام پس از یک هفته نبرد، از بخش اعظم مناطق تصرف شده، عقب‏نشینى کردند.

عملیات بدر، تکامل یافته‏ى عملیات خیبر بود (38) لیکن به دلیل شکاف موجود بین خلاقیت و ابتکار عمل طراحان، فرماندهان و رزمندگان از یک سو و از سوى دیگر مقدورات و امکانات موردنیاز براى تحقق آن، زحمات یک ساله آنها به نتایج مطلوب نرسید. یکى از نشریات چاپ لندن در این زمینه نوشت:

»ایرانى‏ها با کارایى بسیار نیروهاى خویش را به هنگام رسیدن به اراضى خشک استحکام بخشیدند، اما آنها نتوانستند مواضع خویش را حفظ کنند چون از پشتیبانى تدارکاتى، تسلیحاتى و یا پوشش هوایى کافى براى مقابله با ضدحمله عراق برخوردار نبودند. آنها از دو سال پیش نظیر این مواضع را داشته‏اند ولى نتوانسته‏اند آنها را حفظ کنند. نبرد اخیر مقدورات و محدودیت‏هاى هر دو طرف را به خوبى نشان مى‏دهد. عراق از جنگ‏افزارهاى بسیارى برخوردار بوده و یک نیروى هوایى عظیم دارد و…» (39).

در واقع اجراى عملیات در هور و درهم شکستن خطوط دفاعى عراق – که به حیرت عراقى‏ها منجر شد – یکى از مشکل‏ترین و خطرناک‏ترین عملیات رزمى (40) و حاصل ابتکار عمل و خلاقیت قواى نظامى ایران بود زیرا بدون برخوردارى از این ویژگى، عبور از خطوط دفاعى و استحکامات عراق امکان‏پذیر نبود. (41) اما لازمه‏ى حفظ مواضع تصرف شده، برخوردارى از تجهیزات دفاعى مناسب بود. (42) کاستى‏ها و نقایص خودى در این زمینه و متقابلا برترى قابل توجه عراق سبب مى‏شد پس از اجراى پرحجم آتش توپخانه و فشار

هواپیماهاى عراقى همراه با به کارگیرى گازهاى شیمیایى، حفظ مواضع تصرف شده با دشوارى مواجه گردد و نیروهاى خودى به ناچار به مواضع اولیه مراجعت نمایند. (43) استفاده‏ى عراق از سلاح‏هاى شیمیایى با عملیات خیبر به صورت گسترده آغاز شد و همچنان ادامه یافت. بى‏توجهى محافل بین‏المللى درباره نقض قوانین منع استفاده از سلاح‏هاى شیمیایى، به دلیل تمایلات موجود براى حمایت از عراق با هدف غلبه این کشور بر ایران، وضعیت تحمل‏ناپذیرى را به وجود آورد. در واقع تلفات ناشى از به کارگیرى این سلاح‏ها و تأثیرات روانى آن، قدرت دفاعى ایران را تحت‏تأثیر قرار داده بود. عراق با درکى که از این مسئله داشت در عملیات بدر بیش از گذشته از سلاح‏هاى شیمیایى استفاده کرد. برابر آمار موجود تنها در طول 5 روز (از 22 تا 27 / 12 / 1363) عراقى‏ها بیش از 30 بار انواع سلاح شیمیایى را استفاده کردند. (44) برخى از منابع نظامى فاش ساختند که عراقى‏ها در کارخانه‏اى در حدود 10 کیلومترى جاده سامرا – بغداد در حال تولید سلاح شیمیایى مى‏باشند و همزمان با اوج‏گیرى عملیات بدر، دستور دو برابر کردن تولیدات کارخانه را که گازهاى خردل و تابون تولید مى‏کند، (45) صادر کرده‏اند. (46).

ابعاد گسترده ناشى از استفاده عراق از سلاح‏هاى شیمیایى، به تدریج توجه افکار عمومى را به خود معطوف کرد. سخنگوى وزارت خارجه امریکا رسما

اعلام کرد در بررسى مقدماتى متقاعد شده‏ایم که عراق از سلاح‏هاى شیمایى استفاده کرده است! (47) دبیر کل سازمان ملل (خاویر پرز دکوئیار) نیز پس از دیدار با نمایندگان ایران و عراق، استفاده از سلاح‏هاى شیمیایى را محکوم کرد. (48) در وضعیت جدید سرانجام شوراى امنیت طى بیانیه‏اى و با اجتناب از صدور قطعنامه، در 25 آوریل 1985 کاربرد سلاح‏هاى شیمیایى از سوى عراق را محکوم ساخت. (49) کشورهاى اروپایى نیز استفاده از این سلاح‏ها را محکوم کردند. سه روز بعد در 28 آوریل 1985 عراق طى یادداشتى به سازمان ملل درباره صدور بیانیه اعتراض کرد و طارق عزیز وزیر خارجه وقت عراق در مصاحبه‏اى مطبوعاتى اعلام کرد:

»عراق براى دفاع از خاک خود هرگونه سلاحى را که در اختیار دارد به کار خواهد گرفت!» (50).

برخى از تحلیل‏گران بیانیه اخیر شوراى امینت را به منزله تشویق و ترغیب ایران براى گفت‏وگو درباره‏ى مذاکرات صلح در سازمان ملل، ارزیابى کردند.

تداوم جنگ در سال 1364 نشان‏دهنده‏ى ناکامى استراتژى عراق براى از پا درآوردن ایران بود. صرف‏نظر از مقاومت ایران در برابر فشارهاى رو به گسترش عراق و تأثیر آن بر عقیم گذاشتن اهداف این کشور، بنابر ارزیابى تحلیل‏گران نظامى، عراق على‏رغم برترى بسیارى که در زمینه تجهیزات نظامى به دست آورده بود، همچنان دچار ضعف و کاستى بود. در کاربرد این تجهیزات و نتیجه‏گیرى از عملیات بدر، برخى از منابع غربى ناتوانى عراق در هدف‏گیرى دقیق در حملات هوایى به تهران و به نفتکش‏ها را به ضعف تاکتیکى خلبانان عراقى نسبت دادند. (51) آنتونى کردزمن معتقد است: «عراق فاقد ترکیب هواپیما و موشک‏هاى زیاد با شعاع عمل گسترده هوایى و قدرت حمل سلاح براى انجام حملات هوایى پرحجم علیه مردم ایران بوده است. ضمن اینکه عراق نتوانست حملات خود را دقیقا بر اهداف آسیب‏پذیر اقتصادى چون نیروگاه‏ها و پالایشگاه‏هاى نفتى متمرکز سازد.» (52) وى بر این باور است که «این ضعف و ناتوانى در رسیدن به اهداف استراتژیک، از فقدان

تکنولوژى ریشه مى‏گرفت. علاوه بر این، عراق از سازمان نظامى و فرماندهى مناسب برخوردار نبود. به همین دلیل حملات عراق همواره نتایج استراتژیک و سیاسى عمده‏اى به دست نداد.» (53).

با فرارسیدن تابستان 1364 در حالى که تهدیدات عراق براى حمله مجدد به شهرها و اماکن غیرنظامى ادامه داشت، لطیف جاسم وزیر اطلاعات عراق طى مصاحبه‏اى تهدید کرد که عراق حملات خود علیه کشتیرانى در خلیج فارس را تشدید خواهد کر تا بدین وسیله ایران را وادار به نشستن بر سر میز مذاکره کند. (54) وزیر نفت عراق نیز پیش از این اعلام کرده بود عراق به نفتکش‏هایى که به بنادر ایران نزدیک شوند حمله خواهد کرد زیرا این بنادر شاهرگ اقتصاد ایران که ماشین جنگى این کشور را تغذیه مى‏کند، مى‏باشند. (4).

به نظر مى‏رسید عراق پس از عملیات بدر در مرحله جدیدى از حملات خود، به تأسیسات نفتى جزیره خارک که محل صدور نفت ایران بود، حمله خواهد کرد. این اقدام عراق به منزله بنیان نهادن گسترش دامنه جنگ ارزیابى شد. (55) آقاى هاشمى فرمانده عالى جنگ و رئیس وقت مجلس شوراى اسلامى با درکى که درباره اهداف عراق داشت، گفت:

»آنها مى‏خواهند ما را از خارک محروم کنند تا نتوانیم نفت صادر کنیم، ولى ما مى‏توانیم در مقابل هر کشتى یک کشتى از آنها را بزنیم و مسئولیت هیچ کدام را به عهده نمى‏گیریم و به فرض اینکه به عراق امکاناتى بدهند که هیچ کشتى‏اى نتواند نفت ما را ببرد، ما تنگه‏ى هرمز را به راحتى مى‏بندیم.» (56).

عراق سرانجام در 24 مرداد 1364 به پایانه‏هاى نفتى ایران در خارک حمله کرد. گزارش‏هاى اولیه حاکى از انهدام پایانه‏هاى T و H در دو سوى جزیره بود. بنابر گزارش‏هاى موجود، عراق در حمله به خارک از موشک‏هاى پیشرفته فرانسوى «آرما» استفاده کرد (57) که قادر به ردیابى رادار بودند. (58) این

اقدام عراق مشکلات جدیدى را براى صدور نفت ایران به وجود آورد.

همزمان با حملات عراق به پایانه‏هاى نفت ایران در جزیره خارک، حملات هوایى عراق علیه مردم غیرنظامى در شهرها (مرحله دوم آن از خرداد 1364 آغاز شد) ادامه داشت. آقاى هاشمى فرمانده عالى جنگ وضعیت دشوار ایران را چنین ترسیم مى‏کند:

»ما الآن وضع امکانات و درآمدمان نمى‏کشد، به سختى خودمان را تجهیز و یا کالایى را فراهم مى‏کنیم. از نظر نظامى و امکانات مربوطه مشکلات داریم. الآن فشار اقتصادى مى‏آورند و نفت ما را نمى‏خرند. الآن ما در وضع ضعیفى حرکت مى‏کنیم و ظرف این دو ماه قدرت خرید ما مقدار زیادى پایین آمده، امکان فروش نفت در آن سطحى که مى‏خواهیم نیست. اینها در طول زمان براى کشور مشکل است.» (59).

هر اقدام نظامى ایران به طور طبیعى نتایجى را در بهبود وضعیت سیاسى – نظامى داشت، لیکن عدم دستیابى به پیروزى، عملا به تقویت موقعیت عراق مى‏انجامید و به منزله اثبات توانایى این کشور براى دفاع در برابر تهاجمات ایران ارزیابى مى‏شد. فرمانده عالى جنگ در همین زمینه مى‏گوید:

»تا یک ضربه مى‏زنیم شرایطمان بهتر مى‏شود، اما رکود که پیدا مى‏کند وضع کم‏کم بدتر مى‏شود.» (4).

در فضاى ناشى از تشدید فشارها تدریجا این سؤال مطرح مى‏شد که «چه مى‏خواهید بکنید؟» (60) امام خمینى براى رفع هرگونه تردید درباره ادامه جنگ، در ملاقات با مسئولان، بر «ادامه جنگ به صورت قاطع» تأکید کردند و چنین نقل شده است که ایشان فرموده‏اند:

»حتى اگر یک خانه سالم مانده باشد و یک نفر در این مملکت زنده مانده باشد، این جنگ را ادامه خواهیم داد.» (61).

براساس ضرورت‏هاى یاد شده، بلافاصله پس از عملیات بدر، فرماندهان ارتش با مسئولیت فرمانده وقت نیروى زمینى ارتش، عملیات کمیل را در منطقه هور طرح‏ریزى و آماده کردند. در این عملیات برادران ارتش قصد داشتند که از محور ضلع شرقى جزیره جنوبى تا نشوه و از آنجا با گسترش به

طرف شرق تا طلائیه و سپس کوشک پیشروى کنند. هدف نهایى این عملیات رسیدن به نزدیکى بصره از طریق غرب کانال ماهیگیرى بود. (62).

در این عملیات قرار بود یگان‏هاى سپاه تحت امر ارتش قرار گیرد و فرمانده سپاه نیز به عنوان معاون عملیات باشد. تأید بر شیوه‏اى مغایر با تجارب گذشته‏ى جنگ، تحت عنوان اصول کلاسیک و تأکید بر تدبیر فرماندهى به جاى بحث و بررسى که پیش از این انجام مى‏شد و سایر موارد، مشکلاتى را ایجاد کرده بود. نظر به اهمیت اجراى این عملیات، برادر رضایى به فرماندهان یگان‏هاى سپاه چنین نوشت:

»با برادر صیاد شیرازى که از طرف اینجانب هم مسئولیت دارد، مسائلتان را در میان بگذارید؛ هر تصمیمى ایشان بگیرد، واجب‏الاطاعه است و چون این عملیات مورد تصویب مسئولان بوده و به اطلاع شخص امام نیز رسیده است، لذا به برادران بگویید آبروى اسلام و سپاه و رزمندگان به عمل شما بستگى دارد.» (63).

با وجود محاسن بسیارى که براى اجراى عملیات کمیل به صورت ذهنى برشمرده مى‏شد (63) و على‏رغم اینکه یگان‏هاى خطشکن سپاه براى نخستین بار به این شکل تحت امر ارتش قرار مى‏گرفتند، به علل مشکلاتى که در طرح‏ریزى عملیات وجود داشت، پس از تعویق‏هاى مکرر (و سرانجام تعویق از فروردین به اردیبهشت(، در نهایت به دلیل عدم انطباق راه‏کارها با واقعیات، اجراى آن منتفى شد. (64).

سرانجام عملیات کمیل بسیار قابل توجه بود. پیش از این بسیارى از مسئولان و تصمیم‏گیرندگان جنگ تصور مى‏کردند که با واگذارى مسئولیت جنگ به ارتش و قرار دادن یگان‏هاى سپاه تحت کنترل ارتش، مسائل و مشکلات جنگ حل خواهد شد؛ به همین دلیل على‏رغم آنکه ضعف‏ها و کاستى‏هاى طرح‏ریزى در عملیات کمیل مرتبا به فرمانده عالى جنگ اطلاع داده مى‏شد، لیکن چندان به آن توجه نشد.

با پیدایش وضعیت جدید در صحنه جنگ و ملاحظات سیاسى – اقتصادى که به وجود آمده بود، ضرورت اجراى عملیات مطرح گردید. سپاه و ارتش

طرح‏هاى پیشنهادى خود را ارائه کردند. برادران ارتش پس از آنکه عملیات کمیل انجام نشد، مناطق مختلفى مانند کوشک و شلمچه در جنوب و سیدکان در غرب را پیشنهاد کردند. (65) (66) سپاه براساس درکى که از روند تحولات جنگ پس از فتح خرمشهر داشت، مشکل اساسى جنگ را در استراتژى و میزان اختصاص منابع و امکانات کشور، براى جنگ ارزیابى مى‏کرد. در چارچوب این تحلیل، شکست در عملیات بدر به منزله شکست در «استراتژى حرکت محدود و شتاب‏زده» تعبیر مى‏شد. مشخصه‏ى این استراتژى (67) کسب پیروزى با یک عملیات، بدون برخوردارى از برنامه درازمدت و در نظر گرفتن افزایش توان، گسترش سازمان رزم و محاسبه حرکت‏هاى احتمالى دشمن بود. (68).

فرمانده کل سپاه بر پایه این ملاحظات با فراخوانى فرماندهان مناطق پنجگانه سپاه، قرارگاه‏ها و برخى یگان‏ها به تهران، از آنها خواست صرف‏نظر از وضعیت موجود، طرح‏ها و نظریات خود را براى ادامه جنگ پیشنهاد کنند، تا به شوراى عالى دفاع ارائه شود. (61).

به موازات اقدامات مذکور، توجه به تحرکات دیپلماتیک که از تابستان 1363 با سفر گنشر وزیر خارجه وقت آلمان به ایران آغاز شده بود با سفر آقاى هاشمى به کشورهاى سوریه، لیبى، چین و ژاپن در تابستان 1364 ابعاد جدیدى به خود گرفت. طى این مدت بحث‏هایى در دفتر مطالعات و تحقیقات وزارت خارجه در باب سیاست خارجى ایران تحت عنوان «سیاست درهاى باز» انجام گرفت. در یکى از همین جلسات بر این مسئله تأکید شد

که باید «روابط با هر کشورى عادى شود مگر دلیل خاصى آن را محدود کند.» (69) همچنین بیان شد که «لازمه دیپلماسى ارتباط است. اگر ما نباشیم در غیاب ما سرنوشت ما رقم زده مى‏شود. ولى اگر باشیم به قدر لیاقت و کارمان در تعیین سرنوشتمان دخالت خواهیم داشت.» (70).

وزیر خارجه ایران نیز در مجلس شوراى اسلامى در پاسخ به سؤال نمایندگان مجلس درباره سیاست خارجى ایران بر همین مسئله تأکید کرد.

صرف‏نظر از کلیه ملاحظات، به نظر مى‏رسد ارزیابى جدید درباره قدرت رو به افزایش عراق (71) و مشکلات و دشوارى‏هاى ایران براى دستیابى به پیروزى، نقش بسیارى در ساماندهى مجدد سیاست خارجى ایران داشت. بنابر ارزیابى‏هاى موجود ارکان قدرت عراق بر سه عامل: «کمک‏هاى تسلیحاتى فرانسه، حمایت‏هاى مالى ارتجاع عرب در منطقه و همکارى تسلیحاتى شوروى با عراق» استوار بود. جمهورى اسلامى براى خنثى کردن و تضعیف این عوامل اقدامات جدیدى را شروع کرد. از جمله روابط جدید با فرانسه آغاز شد. این تماس‏ها گرچه تأثیرى بر کاهش حمایت فرانسه از عراق نداشت ولى فضاى جدیدى را براى تحرکات دیپلماتیک ایران و تماس با اروپا فراهم کرد. توماس مک تاور (کارشناس نظامى) با توجه به روابط سیاسى – اقتصادى ایران با آلمان، فرانسه، بریتانیا و ژاپن، گفت: «به هر صورت این روابط علامت مثبتى است که مى‏تواند در آینده به تحولى مثبت‏تر منجر شود.» (72) همچنین گفت‏وگو با روس‏ها به ویژه پس از روى کار آمدن گورباچف، موقعیت جدیدى

را براى ایران فراهم ساخت که به هنگام حمله عراق به تهران، آثار آن با حملات موشکى ایران به بغداد آشکار شد. ضمن اینکه روس‏ها از تحویل موشک به عراق اجتناب کردند و براى حل مسئله افغانستان انتظارات خود را از ایران بیان داشتند. گرومیگو وزیر خارجه وقت شوروى حتى در اردیبهشت 1364 آمادگى شوروى براى نظارت بر مذاکرات صلح میان ایران و عراق را اعلام کرد.

سفر سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان به ایران بخشى از نتایج شکل‏گیرى روند جدید در سیاست خارجى ایران بود. همچنین ایران از بیانیه‏ى سازمان ملل مبنى بر محکومیت به کارگیرى سلاح شیمیایى، در فروردین 1364، استقبال کرد که به گفته‏ى آقاى هاشمى براى اولین بار سازمان ملل به واقعیت جنگ توجه نشان داد. اینها تماما آثار و نتایج همین روند بود که تدریجا آشکار مى‏شد.

توجه جدیدى که در این مرحله به ایران شد به نظر مى‏رسد متأثر از چند موضوع بود. نخست آنکه با نگرش درازمدت به روند جنگ و اوضاع منطقه، تقویت و تجهیز عراق در هر صورت منشأ پیدایش نوعى نگرانى درباره رفتارهاى سیاسى و نظامى احتمالى عراق در آینده بود. ثانیا پیش‏بینى‏هاى موجود درباره از پاى درآمدن ایران با واقعیات انطباق نداشت (73) و جمهورى اسلامى همچنان براى اجراى عملیات‏هاى محدود و گسترده در جبهه‏هاى جنگ و اقدامات تلافى‏جویانه در برابر حملات عراق به نفتکش‏ها و اماکن غیرنظامى، از توانایى لازم برخوردار بود. ضمن اینکه همچنان احتمال وقوع حوادث غیرمترقبه و دستیابى ایران به پیروزى، قابل پیش‏بینى و موجب نگرانى بود. فراتر از این مسائل، بحث‏هاى جدیدى بود که چند تن از

نمایندگان در مجلس شوراى اسلامى تحت عنوان مجمع عقلا درباره برقرارى صلح انجام مى‏دادند (74) و در وزارت خارجه نیز بحث‏هاى دیگرى با عنوان «سیاست درهاى باز» در سیاست خارجى دنبال مى‏شد. این رخدادها به پیدایش تحلیل‏هایى جدید در رسانه‏هاى خارجى درباره‏ى وجود گرایش‏هاى دوگانه در ایران در زمینه‏ى ادامه جنگ منجر شد. هنرى کیسینجر وزیر خارجه اسبق امریکا و از طراحان و صاحب‏نظران سیاست خارجى آمریکا طى تحلیلى که در روزنامه واشنگتن پست در اسفند 1364 منتشر شد، نوشت:

»نفع امریکا در جلوگیرى از سقوط دول مقتدر عرب است که آن هم مستلزم عقیم گذاشتن ایران است. اما از طرفى ایران ضعیف نیز به نفع شوروى خواهد بود. ایران محور طبیعى براى اهداف روسیه در پیشروى به سوى اقیانوس هند است.

غرب باید از شکست عراق جلوگیرى کند، اما نه به نحوى که ایران از هم بپاشد. ایران یکپارچه که سیاست ملى معتدل را دنبال کند با منافع غرب هماهنگى خواهد داشت. سیاست منزوى کردن ایران تا موقعى درست است که تهران توسط متعصب‏هاى توسعه‏طلب رهبرى شود، لذا امریکا باید دروازه‏ها را به روى تهران نبندد، اگر یک جو واقعیت‏گرایى بر تهران حکمفرما شود. (75).

به عقیده من سیاست عاقلانه امریکا باید دو طریق را به موازات هم بپیماید. ایستادگى در برابر توسعه‏طلبى‏هاى ایرانى‏ها همگام با برقرارى یک رابطه سازنده، آنگاه که واقعیت‏ها خودشان را نشان بدهند.» (76).

این نظریات کیسینجر علاوه بر اینکه مورد توجه و اشاره‏ى بسیارى از تحلیل‏گران قرار گرفت، به تدریج آثار خود را در سیاست خارجى امریکا نمایان ساخت.

در ادامه‏ى تلاش‏هاى سیاسى و دیپلماتیک، سفر آقاى هاشمى به سوریه و حل معضل گروگان‏گیرى هواپیماى امریکایى تى. دبلیو. اى (T.W.A) و سپس اظهارات ایشان در سفر به چین و ژاپن درباره ابعاد رابطه با امریکا بسیار مورد توجه قرار گرفت. برابر شواهد و قرائن موجود زمینه‏ى شکل‏گیرى ماجراى موسوم به مک فارلین (77) و برقرارى رابطه پنهانى میان ایران و امریکا نیز از همین جا شروع شد.

مهم‏ترین رخداد جنگ در ماه پایانى پنجمین سال جنگ، صدور حکم امام خمینى به سپاه براى تشکیل سه نیروى هوایى، دریایى و زمینى بود. بنا به گفته‏ى محسن رضایى این اقدام بیش از آنکه متأثر از درخواست سپاه باشد، بر پایه درک امام از اوضاع جنگ و ضرورت‏هاى موجود بود. (78) به نظر مى‏رسد امام با توجه به روند تحولات جنگ پس از فتح خرمشهر و ضرورت‏هاى موجود براى تقویت سپاه، حکم تشکیل سه نیرو را صادر فرمودند. در عین حال این حکم نشان‏دهنده‏ى انتظار امام از سپاه براى حل معضلات جنگ نیز بود.

بدین ترتیب با گسترس دامنه جنگ از زمین به دریا و شهرها، از یک سو ادامه جنگ با دشوارى‏هاى بسیار همراه بود و از سوى دیگر موانع پایان دادن به جنگ با توجه به برترى عراق، به نحوى آشکار افزایش یافته بود. حال جاى این سؤال وجود دارد که:

»ایران در چنین وضعیتى چگونه مى‏توانست با تغییر توازن نظامى به سود خود، جنگ را پایان دهد؟«


1) کنت آر. تیمرمن، سوداگرى مرگ، ترجمه‏ى احمد تدین، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگى رسا، چاپ دوم 1376، ص 315.

2) پیشین، ص 443.

3) روابط عمومى فرماندهى کل سپاه، «گزارش رسمى کمیته روابط خارجى سناى امریکا، پس از سفر به منطقه«، ترجمه خبرگزارى جمهورى اسلامى، دى 1363، ص 22.

4) پیشین.

5) نشریه المجله چاپ انگلیس در آوریل 1985 عوامل اصلى عدم تعادل قدرت نظامى ایران و عراق را چنین ذکر کرد: 1- برترى کامل عراق در نیروى هوایى: عراق داراى 600 فروند هواپیماى بمب‏افکن و تهاجمى شامل توپولف، میگ 21، میگ 23 و میگ 27، سوخوى 7، سوخوى 20، میراژ اف – 1 و سوپراتاندارد مى‏باشد و در حالى که ایران حدود 60 تا 70 فروند هواپیماى جنگى دارد. 2- برترى عراق در زمینه سلاح‏هاى زمینى به ویژه تانک و نفربر زرهى و توپ. 3- نیروهاى ایران از داشتن عوامل کمکى و پشتیبانى لجستیکى و فرماندهى مناسب در هر عملیات تهاجمى محروم مى‏باشند. (وزارت ارشاد اسلامى، «بررسى مطبوعات جهان«، شماره 839، 20 / 3 / 1364، المجله 16 آوریل 1985 برابر 27 / 1 / 1364(.

6) نیویورک تایمز چاپ امریکا در شماره 27 / 7 / 1363 طى گزارشى نوشت: سلاح‏هاى سنگین عراق اخیرا نسبت به سال گذشته به میزان قابل توجهى افزایش یافته است.

7) مأخذ 3.

8) مأخذ 3، ص 2.

9) مأخذ 3، ص 38.

10) مأخذ 3، ص 13.

11) مأخذ 3، ص 25.

12) یکى از کارشناسان امور ایران طى تحلیلى از اوضاع جنگ در مصاحبه با رادیو امریکا گفت: «ایران خواستار شناخته شدن این حقیقت است که عراق متجاوز اصلى بوده است و این مسئله براى دولت ایران مهم است.» (خبرگزارى جمهورى اسلامى، «گزارش‏هاى ویژ«، شماره 1، 1 / 1 / 1367، به نقل از شیرین هانتر، معاون مؤسسه‏ى استراتژیک در دانشگاه جرج تاون(.

13) مأخذ 3، ص 24.

14) مأخذ 3، ص 27.

15) مأخذ 3، ص 12.

16) مأخذ3، ص 3.

17) طى بررسى جامعى که دو تن از کارشناسان مجله میدل ایست چاپ لندن انجام دادند و در میان سناریوهاى مختلف شامل «ادامه جنگ فرسایشى«، «تشدید جنگ«، «نه جنگ نه صلح«، همچنان ادامه وضعیت «نه جنگ نه صلح» به میزان 40% ارزیابى شد. (فوریه 1985، ترجمه روابط عمومى فرماندهى کل سپاه، شهریور 1364، ص 23(.

18) محمد درودیان، از خرمشهر تا فاو، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ چهارم، اسفند 1375، ص 98.

19) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره 218، 2 / 8 / 1363، باختران.

20) در اینجا مفهوم حمله به اماکن غیرنظامى، حمله موشکى یا بمباران هوایى شهرها و تأسیسات بود. عراق براى نخستین بار پس از ناکامى اولیه در تهاجم به ایران، حملات موشکى به شهر دزفول را آغاز کرد، بعدها این حملات به سایر شهرها از جمله تهران گسترش یافت.

21) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره 216، 30 / 7 / 1363، روزنامه‏ى داگنس نیهتر، چاپ سوئد.

22) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره 253، 7 / 9 / 1363.

23) روزنامه وال استریت ژورنال در این باره نوشت: «عراق پس از 2 سال که در مواضع غیردفاعى قرار گرفته بود و امیدوار بود فشار بین‏المللى ایران را به گفت‏وگوهاى صلح وادار سازد، به این نتیجه رسید که به ادامه‏ى فشار به ایران نیاز دارد و تدارک تازه سلاح‏هاى پیشرفته فرانسوى و روسى به عراق اطمینان داد که مى‏تواند فشار را با حمله به مناطق غیرنظامى ادامه دهد و به نتایج حاصله از این فشار دست یابد.» (خبرگزارى جمهورى اسلامى «گزارش‏هاى ویژه«، 22 / 12 / 1363، وال استریت ژورنال، 21 / 12 / 1363(.

24) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره 353، 17 / 12 / 1363، رادیو بغداد، 16 / 12 / 1363.

25) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره 360، 24 / 12 / 1363، روزنامه‏ى گاردین چاپ انگلستان، 23 / 12 / 1363.

26) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره 354، 19 / 12 / 1363، رادیو امریکا، 18 / 12 / 1363.

27) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره 69، 7 / 3 / 1363، روزنامه واشنگتن پست، 6 / 3 / 1363.

28) بنابر اظهارات یک دیپلمات غربى به سفیر ایران در چین، عراق با تهاجم وسیع به شهرهاى ایران در نظر داشته است ایران را به قبول صلح وادار سازد، ولى موشک‏هاى ایران این محاسبه را دچار تأخیر کرده است و عراق در تلاش براى به دست آوردن موشک‏هایى است که تهران را مورد هدف قرار دهد. (دفتر سیاسى سپاه پاسداران، «رویدادها«، شماره 40، 31 / 1 / 64(.

29) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره 360، 24 / 12 / 1363، رادیو امریکا، 23 / 12 / 1363.

30) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره 361، 25 / 12 / 1363، خبرگزارى یونایتدپرس، 24 / 12 / 1363.

31) مأخذ 16، ص 94.

32) سند شماره 1283 / گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه: «عملیات بدر«، گزارش راویان قرارگاه‏ها و لشکرهاى سپاه در عملیات بدر، جلسه فرمانده کل سپاه پاسداران با فرماندهان یگان‏ها، 30 / 11 / 1363، قرارگاه خاتم‏الانبیاء (ص(.

33) در مباحث پیشین اجمالا به این موضوع اشاره شد.

34) سند 15309 / پ ن، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: مصاحبه راویان جنگ با فرمانده کل سپاه، نوار شماره‏ى 17377، 3 / 5 / 1365، ص 21 و 22.

35) پیشین، ص 22.

36) مأخذ 28، ص 25.

37) سردار محسن رضایى در این زمینه مى‏گوید: «تحلیل ما این بود که دشمن جهت اصلى را جزایر و طلائیه مى‏داند، لذا رفتیم روى العزیر تمرکز قوا دادیم و زمین را محدود گرفتیم. جاده زدیم به جاده شمال و با احداث پل خیبرى براى پشتیبانى، تلاش کردیم ضعف‏هاى قبلى را جبران کنیم.«(دانشکده فرماندهى و ستاد سپاه پاسداران، دوره عالى جنگ، 13 / 7 / 74(.

38) سردار محسن رضایى، «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق«، دانشکده فرماندهى و ستاد و سپاه پاسداران (دوره‏ى عالى جنگ(، 20 / 2 / 1375.

39) روابط عمومى فرماندهى کل سپاه، بولتن «تحولات یکساله جنگ تحمیلى در مطبوعات جهان«، شهریور 1363 تا شهریور 1364 (به نقل از فایننشال تایمز، 1 آوریل 1985(، ص 35.

40) روابط عمومى فرماندهى کل سپاه، «مایکل جانسون، کارشناس ارشد ارتش امریکا«، تیر 1364، ص 4.

41) یک کارشناس ارشد ارتش امریکا درباره این عملیات مى‏گوید: در حقیقت این عملیات به عنوان یکى از مشکل‏ترین و خطرناک‏ترین عملیات رزمى تلقى شد و روى آنان که هنوز فکر مى‏کنند ایرانیان یک مشت بى‏دست و پاى آموزش ندیده‏ى فناتیک هستند، اثر معکوس مى‏گذارد.

42) سپاه در این عملیات ارزش و اهمیت آتش توپخانه را بیش از گذشته درک کرد. بدین معنا که در سازمان سپاه باید توپخانه گسترش یابد و در عملیات نیز توپخانه ارتش تحت امر عملیاتى سپاه قرار گیرد تا آتش در اختیار فرماندهى باشد. در عملیات بدر این نقض موجب گردید در مناطقى که یگان‏هاى سپاه درخواست آتش پشتیبانى مى‏کردند، حمایت لازم از آنها صورت نگیرد.

43) برادر محسن رضایى در این زمینه مى‏گوید: «عملیاتى که در هور انجام دادیم، یک هفته کامل کنار دجله بودیم. در عملیات خیبر جاى پاى خوبى به دست آوردیم. همه اینها نشان مى‏داد زمین و طرح و مانور و همه مسائل بسیار خوب انتخاب شده و در جهت استراتژى انجام گرفته است. اما از پیروزى به دست آمده نمى‏توانستیم استفاده بکنیم. مشکل ما ضعف استفاده خودمان از پیروزى‏ها بود. (دشمن به دلیل تفوق استراتژیک به ما اجازه نمى‏داد) ما به اندازه کافى آن سه روز اول زمان داشتیم که بتوانیم پل عزیر را ببندیم کافى بود 2 گردان نیروى دیگر داشتیم، کافى بود 200 قایق دیگر مى‏دادیم به لشکر ولى عصر (عج) و یا…» (مصاحبه با راویان جنگ، نوار شماره 17378 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 21 و 22(.

44) روابط عمومى فرماندهى کل سپاه، گذرى بر پنجمین سال جنگ تحمیلى، شهریور 1364، ص 51.

45) برابر مندرجات کتاب سوداگرى مرگ نوشته کنت. آر. تیمرمن که به نقل از منابع اطلاعاتى انگلیس و امریکا نوشته شده است، عراقى‏ها در این کارخانه هر ماه 60 تن گاز خردل تولید مى‏کردند. تولید گاز تابون و ساروین تازه آغاز شده بود و طبق برنامه در طول یک سال تولید ماهانه آن به 8 تن بالغ مى‏گردد. عراقى‏ها نیازمندى‏هاى خود را از آلمان، هلند، انگلیس و بازار مشترک تأمین مى‏کردند. (سوداگرى مرگ، ص 379(.

46) پیشین، ص 171.

47) مأخذ 34، ص 63، 7 / 1 / 1364.

48) مأخذ 34، ص 64، 7 / 1 / 1364.

49) مأخذ 34، ص 189.

50) مأخذ 34، ص 50.

51) مأخذ 32.

52) آنتونى کردزمن و آبراهام. آر. واگنر، درس‏هایى از جنگ مدرن (جلد دوم: جنگ ایران و عراق(، ترجمه‏ى: حسین یکتا، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 229 (منتشر نشده(.

53) پیشین، ص 225.

54) مأخذ 34، ص 156.

55) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره 187، 1 / 7 / 1363، جان هیوز، 31 / 6 / 1363.

56) روزنامه‏ى اطلاعات، 8 / 10 / 1363.

57) این موشک بسیار پیچیده و پیشرفته بود و شرکت سازنده‏ى آن از انتشار هرگونه عکس درباره آن خوددارى کرد و در سیاهه‏ى طبقه‏بندى شده تسلیحات عراق که سازمان اطلاعات ارتش فرانسه در اوت 1990 تهیه و ارائه کرد، جاى آن خالى بود. (سوداگرى مرگ، ص 421(.

58) مأخذ 1، ص 49.

59) سند شماره 0221 / گ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: «مسائل اساسى جنگ و سپاه پس از عملیات بدر«، آذر 1365، گزارش جلسه قرارگاه خاتم، 16 / 6 / 1364، ص 9.

60) مأخذ 48.

61) مأخذ 48، ص 10.

62) مأخذ 48، ص 12، برادر علایى 4 / 3 / 1364.

63) مأخذ 48، ص 15.

64) مأخذ 48، ص 24 و 25.

65) مأخذ 48، ص 27.

66) البته به دلیل آنکه برادران ارتش در این مقطع بررسى‏هاى خود را جداگانه انجام مى‏دادند و پیشنهاد مى‏کردند، اطلاعات یاد شده براساس گزارش‏هایى است که در جلسات مشترک مطرح مى‏شد و اطلاع دقیقى از کم و کیف آن در اختیار این مرکز نیست.

67) آقاى هاشمى قبل از عملیات بدر درباره این استراتژى مى‏گوید: «ما بعد از فتح خرمشهر یک سیاستى را اتخاذ کردیم که یک جایى را از دشمن بگیریم که در صورت ادامه جنگ، براى دشمن اهمیت داشته باشد و نتواند تحمل کند. در این صورت اگر جنگ هم متوقف بشود، مى‏توانیم امتیازاتى از دشمن بگیریم.» (سند شماره 0221 / گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ،» مسائل اساسى جنگ و سپاه پس از بدر«، آذر 65، ص 30، به نقل از جلسه قرارگاه خاتم‏الانبیاء، 14 / 10 / 64(.

68) مأخذ 48، ص 30.

69) محمدجواد لاریجانى، مقولاتى در سیاست خارجى، دفتر مطالعات سیاسى و بین‏المللى، اسفند 1363، ص 125.

70) سیروس ناصرى،، گزارش سمینار، دفتر مطالعات سیاسى و بین‏المللى، 1364، ص 23.

71) در همین وضعیت سیل ارسال سلاح به عراق همچنان ادامه داشت طورى که در خرداد 1364 طارق عزیز اعلام کرد: عراق موشک‏هاى پیشرفته و تسلیحات بیشترى خواهد گرفت. شیخ صباح الاحمد نیز در ملاقات با یک هیئت ایرانى گفت: صدام درباره جنگ مشغول رسیدن به توافق‏هایى با شوروى است. برابر گزارش روزنامه دى‏ولت چاپ آلمان، امریکا نیز قرار است 20 هلى‏کوپتر مدرن بل هاوک به مبلغ 30 میلیون دلار به عراق واگذار نماید. (8 / 3 / 64، گذرى بر پنجمین سال جنگ تحمیلى از انتشارات روابط عمومى فرماندهى کل سپاه، ص 174(فرانسوى‏ها نیز در همین موقعیت 60 هواپیماى میراژ 2000 به عراق تحویل دادند. (همان، ص 174، به نقل از مجله جینزدیفنس) بنابر گزارش‏هاى مطبوعات امارات به نقل از لوموند، کیسینجر و راکفلر نیز اخیرا معاملاتى را به ارزش میلیاردها دلار براى تحویل اسلحه برزیل به عراق ترتیب داده‏اند. (همان، ص 171(.

72) دفتر سیاسى سپاه پاسداران، خط توطئه در ششمین و هفتمین سال جنگ، شهریور 1366، ص 62.

73) در خرداد 1364 همزمان با روز قدس در حالى که حملات عراق به شهرها ادامه داشت، به درخواست آقاى هاشمى مردم براى حمایت از جنگ به تظاهرات فراخوانده شدند. حضور گسترده مردم در این تظاهرات به گونه‏اى بود که خبرگزارى فرانسه به خاطر وسعت تظاهرات، آن را با تجمع‏هاى عظیم اوائل انقلاب قابل مقایسه دانست. (خبرگزارى جمهورى اسلامى، «گزارش‏هاى ویژه«، 25 / 3 / 1364، خبرگزارى فرانسه، 24 / 3 / 64(.

74) زمانى که حفظ و نگهدارى منطقه تصرف شده در عملیات بدر با دشوارى روبه‏رو شد و فرماندهى در حال تصمیم‏گیرى بود، آقاى روحانى نماینده مجلس که در قرارگاه حضور داشت، به وجود این جمع و تلاش آنها براى خامه دادن به جنگ اشاره کرد. امام خمینى با حساسیتى که درباره این مسئله داشتند، دستور فرمودند جلسات مزبور تعطیل شود.

75) برژینسکى مشاور امنیت کارتر مشابه نظریات کیسینجر را مطرح کرد و گفت: «هدف غرب مى‏بایست این باشد که از شکست عراق جلوگیرى کند، ولى نه به طریقى که ایران را فرسوده و بى‏نظام سازد. زیرا یک ایران متحد با اهداف سیاسى میانه‏رو با منافع امریکا در ثبات خلیج فارس مطابق است، به همین منظور سیاست منزوى نمودن ایران تا جایى صحیح است که دولت تهران به وسیله افراطیون توسعه‏طلب رهبرى مى‏شود.» (دفتر سیاسى سپاه، خط توطئه در ششمین و هفتمین سال جنگ، 1366، ص 78(.

76) روزنامه کیهان، 17 / 11 / 1363.

77) در فصل هشتم توضیح داده خواهد شد.

78) مأخذ 31، سال 1374.