جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گزارش‏های مستند و تکان ‏دهنده از بمباران سردشت

زمان مطالعه: 9 دقیقه

سردشت یکی از شهرهای مرزی و از توابع استان و آذربایجان غربی است که اکثر مردم آن از راه فعالیت‏های کشاورزی کسب معاش می‏نمایند. این شهر در جریان بحران‏آفرینی گروه‏های ضدانقلاب در سال‏های اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره مورد ستم و تحت فشار نظامی آشوبگران محلی قرار داشت و در سال‏های نزدیک به فاجعه بمباران شیمیایی شهر، به تازگی از کانون تشنج و تحرکات مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران خارج گردیده بود، هر چند گلوله‏باران مکرر ارتش عراق و حتی کاربرد سلاح‏های شیمیایی به طور محدود علیه این شهر و حومه آن امکان بازگشت آرامش به این منطقه را سلب کرده بود. اما حمله گسترده‏ی شیمیایی و جنایتی چنین وسیع علیه مردم سردشت پیش‏بینی نمی‏شد. در ادامه سه گزارش در این باره ارائه گردیده است؛ گزارش اول را گروه اعزامی متشکل از پزشکان و متخصصین درمانی تهیه و تنظیم کرده‏اند و دو گزارش دیگر به وسیله گروه‏های مراکز نظامی معتبر که از تهران به سردشت اعزام شدند، به نگارش درآمده است.

گزارش اول: در ساعت 16:30 روز یکشنبه 7 تیر 1366 یکی از فجایع تاریخی در شهر سردشت به وقوع پیوست. بمباران شیمیایی شهر سردشت نقطه عطفی در حملات شیمیایی عراق بود که متأسفانه هیچ تأثیری بر افکار مردم دنیا نداشت و حتی در داخل نیز اهمیت آن به درستی درک نشد.

چند فروند هواپیمای عراقی با پرتاب 7 بمب خردل سکوت شهر کوچک سردشت در غرب کشور را شکستند؛ دو بمب به بازار شهر و دو بمب دیگر به دو منطقه مسکونی اصابت کرد. سه بمب دیگر در باغ‏های مجاور شهر فروافتاد. به علت شرایط جوی مناسب از نظر حرارت و جریان ملایم هوا، آلودگی به تدریج تا کیلومترها دورتر از کانون‏های انفجار گسترش یافت و بوی نامطبوع خردل که مشابه بوی سیر و گوگرد می‏باشد، از فاصله دور استشمام

می‏شد. متأسفانه بیمارستان و نقاهتگاه شهر نیز در مسیر جریان هوای آلوده قرار گرفت و حتی برخی پزشکان و پرستاران پس از چند ساعت به دلیل تأثیر مواد شیمیایی در آنها، مجبور به ترک آنجا شدند. برق و مخابرات قطع و کلیه فعالیت‏های خدماتی شهر فلج شده بود؛ زیرا اکثر کارکنان محلی مصدوم شده بودند.

کادر پزشکی بهداری سپاه با کمک نیروهای محلی توانستند از دو حمام شهر به عنوان دو ایستگاه رفع آلودگی برای زن‏ها و مردها استفاده کنند. ماشین‏های آتش‏نشانی نیز مسئولیت تدارک آب حمام‏های شهر را عهده‏دار بودند. سالن ورزشی شهر به عنوان یک نقاهتگاه 150 تخته مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به چگونگی تأثیر گاز خردل (برخلاف گاز اعصاب که ناگهان همه بیماران در همان ساعت اول مراجعه می‏کنند) ساعت به ساعت بر تعداد مصدومین افزوده می‏شد. در نقاهتگاه درمان‏های اولیه انجام می‏گرفت و مصدومین پس از پایدار شدن نسبی علائم حیاتی به شهرهای دیگر اعزام می‏شدند.

آلودگی مواد غذایی، میوه‏جات، سبزیجات، مزارع، آب‏ها و حتی حیوانات باعث برخی مسمومیت‏های گوارشی شده بود. گله‏های گاو و گوسفند که تنها سرمایه برخی از خانواده‏ها بود، از بین رفته بودند و محصول برخی مزارع آلوده و غیرقابل استفاده شده بود.

یک روز پس از حادثه، مصدومین بدحال با چندین پرواز از ارومیه به تهران منتقل شدند. در فرودگاه مهرآباد تهران صحنه‏ای بسیار ناراحت کننده بود که تحمل آن برای خلبانان و خدمه هواپیماهای نظامی نیز دشوار بود. کودکانی که در سنین مختلف با چشم‏های ورم کرده به سختی ناله می‏کردند و سعی داشتند از مادران خود دور نیفتند. تعداد زیادی از مصدومین بدحال به بیمارستان بقیه‏الله (عج) منتقل شدند. برخی کودکان در حال اغما بودند و ضربان قلب آنها بالاتر از 160 بار در دقیقه می‏زد. اگر چه هنوز علائم پوستی، وضعیت مهمی از مسمومیت را نشان نمی‏دادند. این حالت ربطی به عفونت

نداشت و احتمالا به دلیل آثار خاص خردل بود. یکی از مصدومین، پسربچه 4 ساله‏ای بود و در حالی که مشغول مرتب نمودن تختش بودیم و هنوز دقایقی از بستری شدنش نگذشته بود،ناگهان دچار ایست قلبی شد و متأسفانه به عملیات احیا جواب نداد. آن شب به همراه سایر دوستان تا صبح به بیمارستان‏های تهران سر زدیم و به بررسی مصدومین سردشت پرداختیم.

چگونگی این حادثه و آمار مصدومین و شهدای آن در گزارش‏های متعددی به اطلاع دبیر کل و شورای امنیت سازمان ملل رسید. اما متأسفانه هیچ کارشناسی برای بررسی حادثه اعزام نشد. حتی در یکی از گزارش‏ها، تصاویر متعددی از مصدومین شیمیایی سردشت ضمیمه شد. از شهر سردشت طبق آمارهای رسمی 8025 نفر مصدوم شدند که این آمار شامل مصدومین خفیف نیز می‏شد. حداقل 4500 نفر از مصدومین نیاز به درمان داشتند. 3000 نفر آنها در خود شهر به طور سرپایی درمان شدند و سپس در روستاهای مجاور مدتی را سپری کردند تا آلودگی شهر کاملا برطرف شد. 1500 نفر از مصدومین حال وخیم‏تری داشتند و باید بستری می‏شدند که به خارج از

سردشت اعزام شدند. 600 نفر از این گروه 15000 نفری به تهران و بقیه به چند شهر شمال غربی کشور اعزام شدند. از بیمارانی که به تهران آمدند، 420 نفر طی 7 تا 10 روز اول از بیمارستان‏ها ترخیص شدند. تعداد 180 نفر باقی مانده، وضعیت وخیم‏تری داشتند که گروهی شهید شدند و گروهی نیز هفته‏های زیادی را در بیمارستان‏ها گذراندند که عده‏ای هنوز از عوارض شدید ریوی رنج می‏برند.

آمار شهدای این حمله شیمیایی 130 نفر است که 20 نفر آنها در سردشت در همان دقایق و ساعات نخستین پس از بمباران شهید شدند. 10 نفر در حین انتقال از سردشت به شهادت رسیدند. 100 نفر در طول 7 تا 30 روز پس از حادثه به تدریج در بخش‏های مراقبت ویژه بیمارستان‏های مختلف کشور به شهادت رسیدند.

ناراحت کننده‏ترین مسئله برای ما این بود که مصدومین تغییر حالت سریعی داشتند. مثلا با یک بیمار امروز به خوبی صحبت می‏کردیم ولی روزهای بعد سخت‏تر با ما صحبت می‏کرد و تدریجا دچار حالت نیمه اغما می‏شد. وجود ضایعاتی به شکل تورم شدید در پلک‏ها و پوست صورت و تاول باعث می‏شد تا در برخورد بستگان و آشنایان با وی، همه از قیافه وی شدیدا متأثر و وحشت‏زده شوند. مدت حدود 7 تا 10 روز دیگر هم بیمار به کمک دستگاه‏های تنفس مصنوعی زنده بود و سپس بر اثر یک عارضه ثانوی ریوی یا قلبی به شهادت می‏رسید. این مرگ تدریجی به همراه تورم و تغییر رنگ پوست صورت، چهره بیمار را غیرقابل تشخیص می‏نمود و لذا بستگان و نیز کادر پزشکی و پرستاری رنج روحی شدیدی را تا زمان شهادت مصدوم تحمل می‏نمودند. اعضای یک خانواده که منزلشان در 5 متری محل اصابت بمب بود (خانواده شهید اسدزاده) شامل سه پسر 4، 14 و 16 ساله و نیز سه دختر 7، 18 و 22 ساله و پدر و مادر آنها در مدت 10 روز به تدریج به شهادت رسیدند. تنها بازمانده این خانواده، پسری بود که در زمان حادثه در کرمان خدمت سربازی را می‏گذرانید. (1).

گزارش دوم: در تاریخ 7 / 4 / 1366، ساعت 16: 45 عراق، شهر سردشت و حومه‏ی آن را هدف حمله شیمیایی قرار داد. هنگام حمله، باد ملایمی به سرعت 10 تا 15 کیلومتر بر ساعت از جهت جنوب غربی به سمت شمال شرقی می‏وزید. در این حمله 9 عدد بمب به شهر اصابت کرد که 3 عدد آنها در بیابان افتاد و غیرمؤثر بود. ولی شش بمب دیگر به شهر اصابت نمود.

در هنگام حمله، هواپیماها حدود 4 تا 10 دقیقه مانور کردند و وحشت شدیدی ایجاد نمودند. این شیوه را عراقی‏ها معمولا در بمباران‏های شیمیایی به کار می‏برند.

چند دقیقه پس از بمباران تیم‏های مختلف رفع آلودگی از تیپ‏ها و لشکرهای مختلف به شهر آمدند. سرعت عمل آنها بسیار خوب بود. لیکن تجمع آنها زیاد بود و همین موجب کندی کار شده بود. وقتی که تک دشمن انجام گرفت، یکی از ماشین‏های ذوالجناح 2 که در شهر مشغول گشت زنی بود، خود را به سرعت بر چاله‏ی پشت فرمانداری رساند و اقدام به خنثی‏سازی عامل شیمیایی نمود. دمای هوا 20 – 25 درجه سانتی‏گراد بود.

قبلا عراقی‏ها در جنوب از بمب‏هایی استفاده می‏نمودند که قدرت تخریبی

کمی داشت و احتمالا با ترکیدن پوسته‏ی آنها، مواد شیمیایی در فضا پخش می‏شد. ولی در تک شیمیایی به سردشت از بمب‏هایی استفاده کردند که دارای قدرت تخریبی زیادی بود. به عنوان مثال بمب‏هایی که در زمین‏های کشاورزی و دیگر نقاطی که دارای زمین سخت‏تری بودند، اصابت کرده بود، همگی به شکل چاله‏های انفجاری درآمده بودند. قدرت انفجاری آنها به حدی بود که تکه سنگ‏ها و گل‏های فشرده که کاملا بوی عامل خردل از آنها استشمام می‏گردید تا فاصله‏ی حدود 100 متری پرتاب شده بودند.

البته بدنه‏ی بعضی از چاله‏ها تخریب شده بود و به درون چاله ریخته بود، طوری که خنثی‏سازی عامل را مشکل می‏ساخت.

از این چاله‏ها گرد و خاک آلوده‏ی زیادی به اطراف پراکنده شده بود که هنگام بازدید از زمین‏های کشاورزی و خانه‏های مسکونی آلوده مشاهده گردید.

بمب دیگر در 5 متری ساختمان فرمانداری اصابت کرده بود. دیوار این ساختمان از سنگ و سیمان به ارتفاع 1 متر و ضخامت 4 / 0 متر بود که دو متر از آن تخریب شده بود. ترکش‏های بمب مذکور به دیوارهای داخلی اطاق‏های ساختمان روبه‏رو برخورد کرده بود که بعضی از آنها 10 تا 15 سانتی‏متر در سطح دیوار فرورفته بود. این مطلب بیانگر آن است که بخشی از این بمب‏ها دارای خرج انفجاری بوده است. نتایج این بررسی به شرح زیر است:

1 – تعداد کل مصدومین 5000 نفر و تعداد شهدا تا زمان تهیه گزارش 80 نفر بوده‏اند.

50 – 2 درصد کل مصدومین زنان، کودکان و سال‏خوردگان هستند و 50 درصد دیگر مردان نظامی و غیرنظامی‏اند که شدت مصدومیت غیرنظامیان بیشتر از نظامیان است.

3 – شعاع تقریبی منطقه آلوده حدود یک کیلومتر از کانون انفجار بوده است.

4 – شعاع تقریبی آلودگی کشنده از صفر تا 50 متر می‏باشد.

5 – مدت اقامت شهدا در منطقه آلوده بیش از یک ساعت بوده است.

6 – بیشتر شهدا در مکان‏های بسیار نزدیک (50 تا 100 متری) به محل انفجار بوده‏اند.

7 – عده زیادی از مصدومین از مناطق غیرآلوده به محل آلوده آمده بودند.

8 – تعدادی از شهدا به دلیل عدم خروج از منازلشان دچار مسمومیت شدید و مرگ شده بودند. در یک مورد افراد یک خانواده پس از نیم ساعت هنوز در زیرزمین خانه خود مانده بودند.

9 – هر چند که به تصور عراقی‏ها تعداد زیادی نیروی رزمنده در شهر سردشت مستقر شده بودند و سردشت به عنوان عقبه رزمندگان اسلام مورد حمله واقع شد، ولی تعداد مصدومین و شهدای افراد نظامی بسیار کم بوده است. (2).

گزارش سوم: طبق تلفنگرامی به واحد «ش. م. ر» (3) ستاد کل و دریافت خبر تحریک شدن افراد ثابت سازمان ملل در تهران برای مشاهده این جنایت در سردشت، قرار بر آن شد که ما (رنجبران و حسین‏زاده) نیز به منظور نظارت، در معیت گروه و از نزدیک شاهد قضایا باشیم. در این سفر دو نفر از وزارت امور خارجه آقای طباطبایی، مسئول برنامه‏های گروه و آقای ابوالحسنی مترجم، دو نفر از سازمان ملل که نام یکی آقای هالفین بود و آقای کردان نماینده ستاد تبلیغات جنگ بودند. پس از ورود به سردشت با دو نفر از پرسنل پدافند ش. م. ر، آقایان صبور و مسئول آنها آقای علیخانی روبه‏رو شدیم.

پس از حضور در محل اصابت اولین بمب، مردم باقی مانده در شهر از طرف به سوی هیئت اعزامی گرد آمده و همراه با دیگر برادران نظامی جمعیتی انبوه را تشکیل دادند به طوری که جمعیت بسیار که از گوشه و کنار آن صحبت‏ها و شعارهای فردی داده می‏شد که همه نشانه‏ی انزجار و تنفر از سازمان‏های بین‏المللی بود، سبب شد که نماینده سازمان ملل به این

وضعیت اعتراض کرده و تکمیل بازدید خود را مشروط به خلوت شدن و وجود آرامش قلمداد نماید. تذکرات مکرر برادران به مردم هیچ گونه اثری نداشت و سبب شد که گروه تصمیم به بازگشت بگیرد تا در فرصتی مناسب‏تر بازدید را تکمیل نماید. در پی این تصمیم افراد به خودروها بازگشتند و به طرف منزل فرماندار حرکت کردند. نماینده سازمان ملل از رفتن به منزل فرماندار استقبال کرد؛ چون می‏توانست فرم‏های مخصوصی را که جهت ثبت و گردآوری اطلاعات مورد نیاز تهیه کرده بود، پر نماید. از طرفی آنها نظریات نماینده دولت را بر دیگران ترجیح می‏دادند. پس از اقامت در منزل فرماندار مردم که خواهان بازگویی نظراتشان بودند در بیرون منزل اجتماع کردند، به همین دلیل فرماندار تصمیم گرفت نمایندگانی از آنها را به نیابت از مردم سردشت فرابخواند. سخنان نمایندگان مردم همه حاکی از انزجار از واقعه حمله شیمیایی بود. طبق اظهارات فرماندار حمله در روز یکشنبه 7 / 4 / 66 در ساعت 4 تا 5 / 4 بعد از ظهر انجام گرفت و محل اصابت بمب‏ها در مرکز شهر و در دایره به شعاع حداکثر یکصد متر قرار دارد. زمان حمله کمی پس از باز شدن دکان‏ها و هنگام آمد و شد و شلوغی شهر بوده است. طبق آمار داده شده، تعداد 4 کودک، 10 زن و 23 مرد تا آن زمان شهید و دفن شده بودند و تعداد دیگری نیز در شهرهای دیگر که محل درمانشان بود، شهید شده، بودند. تعداد مصدومین حدودا 3000 نفر بوده است که تعدادی به طور سرپایی درمان شده و مابقی را به 9 شهر دیگر مانند تبریز، تهران، مشهد، اصفهان و… برای معالجه فرستاده‏اند، طبق اظهارات ایشان هنوز روزانه 10 تا 15 نفر که به طور خفیف مصدوم شده‏اند به درمانگاه شهر مراجعه می‏نمایند.

پس از تکمیل سؤالات و همچنین آماده شدن مکان‏های بمباران شده، هیئت مجددا به محل‏های بمباران مراجعه کرده و عکس‏ها و اطلاعات مورد نیاز را ثبت نمود.

محل‏های بمباران شده توسط افراد پدافند شیمیایی، با طناب و تابلوهای مخصوص علامت‏گذاری شده بود. بوی خردل که مشابه بوی سیر بود، در

محل اصابت به خوبی احساس می‏شد. در یک مورد بنا به تقاضای نماینده سازمان ملل از خاک محل و همچنین تکه‏هایی از پوسته بمب‏ها نمونه‏برداری شد. پس از اتمام بازدید، افراد به محل اقامت فرماندار بازگشتند. در آنجا نماینده سازمان ملل ضمن صحبت‏هایش نظر شفاهی خود را مبنی بر اینکه در این شهر حمله شیمیایی صورت گرفته است، ابراز نمود. همچنین طبق قرار قبلی برای مشاهده چند تن از مصدومین که در یکی از بیمارستان‏های تبریز بستری بودند با هلی‏کوپتر به تبریز رفتیم. مصدومین ملاقات شده چند زن و عموما مردان جوان بودند. از نظر ما نشان دادن این مردان غیرنظامی ممکن بود تا حدودی نماینده سازمان ملل را به تردید وادارد، ولی بافت هیئت اعزامی کلا خوب (صادق) به نظر می‏آمد.

به نظر ما با توجه به آمار ارائه شده، حمله به شهرها می‏تواند دارای ابعاد بسیار خطرناکی باشد. این حملات ممکن است ارزش مستقیم نظامی دربر نداشته باشند اما با توجه به مشاهدات ما موجب ایجاد آثار و ضایعات مهلک انسانی و تأثیرات سیاسی و اجتماعی می‏باشد. برای مثال در سردشت گروهک‏ها به سوء استفاده تبلیغاتی و سیاسی از این مسئله مبادرت کردند و با توجه به عدم آگاهی مردم از نحوه حملات شیمیایی دشمن و آثار آن، شایعات مختلفی را منتشر نمودند. اساسا حجم تبلیغات نسبت به این حمله و ابعاد فاجعه بسیار ناچیز است و در این جهت باید فعالیت گسترده‏تری صورت گیرد.

در این گزارش جا داشت به موارد زیر توجه بیشتری شود:

روحیه مردم و اعتراض آنها به کمبود دارو و درمان، اوضاع اردوگاه‏ها، سؤالات نماینده سازمان ملل از فرماندار، اظهارنظر نماینده سازمان ملل در مورد بازدید از منطقه آلوده، ضعف فیلمبرداری سردشت و بررسی برخورد مسئولان وزارت خارجه با مسئله. (4).


1) مأخذ 7، ص 185.

2) آرشیو معاونت عملیات ستاد مشترک سپاه پاسداران، گزارش منتشر نشده تک شیمیایی عراق به شهر سردشت، سند شماره 7-3-500.

3) »ش. م. ر«. ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران واحدی بود که مأموریت مقابله با سلاح‏های شیمیایی، میکروبی و راکتوری را به عهده داشت.

4) همان، سند شماره 5-3-500.