جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

کانال خط شیر

زمان مطالعه: 4 دقیقه

فاصله دو کیلومتری خطوط دفاعی خودی دشمن و نبودن عوارض طبیعی و مصنوعی در مسیر باعث می‏شد در صورت اجرای عملیات، غافل‏گیری دشمن غیرممکن شود و تلفات زیادی برای تصرف خط اول عراق داده شود. اهمیت این مسئله با بررسی نقاط ضعف دشمن در حملاتی که به خط شیر داشت بیش‏تر مورد توجه قرار گرفت و برادران راه‏کارهای متعددی را مورد بحث قرار دادند. ابتکار و طرح اولیه احداث کانالی که بتواند ما را به دشمن نزدیک کند اولین بار به وسیله «محمود پهلوان‏نژاد» طرح گردید و برای احداث آن، همه بسیج شدند:

»اولین عید نوروزی بود که در جبهه بودیم. کندن کانال به طرف دشمن تصویب شده بود. عموما نیروهای مستقر در خط سعی می‏کردند در کندن آن سهیم شوند. البته کسانی مثل «عباس محسنی» و «عبدالرسول زرین» که روستایی بودند و از نظر جسمی آمادگی بیش‏تری داشتند پیش‏قدم بودند. «علی نوری» – که در همین عملیات فرمانده کل قوا شهید شد – مرد باصفایی بود. شعری ساخته بود تا بچه‏ها بخوانند و روحیه بگیرند و واقعا مؤثر بود: «گروه خرازی عازم خط شیره، برای کندن کانال به اونجا میره، این گروه تک، جبهه شون شهرک«، در خرداد ماه رسیدیم به نزدیکی عراقی‏ها، جلوی ما میدان مین بود و دو سه رشته سیم‏خاردار. آنها که جلوی کانال کار

می‏کردند، بعضی وقت‏ها ساعت‏ها حرف نمی‏زدند و در صورت نیاز با ایما و اشاره منظور خود را می‏رساندند. برای این که استتار منطقه به هم نخورد خاک‏ها را با گونی به عقب می‏آوردیم. در آن شرایط که در چند قدمی دشمن بودیم و آب خوردن قطره‏ای بود، باز هم دشمن اصلی پشه‏ها بودند. دهانمان را که باز می‏کردیم ده‏ها پشه توی آن می‏رفت، توی بینی می‏رفت. ناچار بودیم صورت خود را با چفیه بپوشانیم و فقط دو چشم ما پیدا بود. شهید «عسکری» و شهید «منصوری» که همیشه برای کار قبراق بودند سر و صورت خود را با گازوئیل می‏شستند تا از پشه‏ها در امان باشند. عسکری سطل گازوئیل را روی سر خود خالی می‏کرد تا از دست پشه‏ها راحت شود و کانال بکند. این‏ها همه به عشق عملیات بود و به عشق امام بود…» (1).

کندن کانال جدای از این که از لحاظ نظامی تلاش برای دست‏یابی به راه‏کاری مناسب بود، محرابی برای خودسازی شده بود. خط شیر، معراج روح‏های بزرگ بود، اما جلوی خط شیر، صدها متر جلوتر، در تاریکی شب که انفجار گلوله‏ها تو را به سینه‏خیز ناچار می‏کند و صدای تاپ تاپ قلب خود را می‏شنوی، آن جا که هر لحظه احتمال کمین دشمن است و برادرانی دور از جنجال‏های روزمره و دنیایی، کار جسمانی می‏کنند و عرق می‏ریزند، در هوای دم کرده و سوزان بالای 55 درجه. به راستی آن جا چه خبر بود؟

»… در تاریکی شب خود را به انتهای کانال رساندیم، هوا شرجی بود و عرق از سر و روی ما می‏ریخت. در انتهای کانال، دست چپ و راست، کانال پنجاه شصت متر موازی با خط دشمن امتداد داشت. یکی از بچه‏ها آرام آرام زمزمه می‏کرد و صدای تیشه‏ای که هر لحظه آسمان را می‏شکافت و با دقت قسمتی از خاک کانال را می‏کند شنیده می‏شد. خود را به او رساندم. سلام برادر. جواب او را شنیدم و باز صدای ذکری که تا اعماق وجود مرا فراگرفت. برادرم در حال خواندن نافله شب بود. دقایقی درنگ کردم و از او فاصله گرفتم. ناگهان چیزی در بالای کانال نظر مرا جلب کرد، دلم ریخت روی هم، دقت کردم. یکی از نیروها بالای کانال، دراز به دراز خوابیده بود. گلوله‏های رسام عراقی‏ها از بالای کانال به طرف خط شیر هجوم می‏آوردند و در پشت آن محو می‏شدند. در انتهای کانال، ذکر حق بود و سوز دل و کمی آن طرف، در خط دشمن، صدای هلهله حرامیان…» (2).

کانال انگیزه‏ای برای رسیدن به عملیات شده بود و طرح مانوری که برادران در ذهن خود مرور می‏کردند بر محور عبور از کانال استوار بود لذا در قسمت‏هایی از مسیر کانال، حفره‏های اضافی برای ذخیره کردن مهمات درست شد. حتی برای حل کردن این مشکل که با برانکارد مجروحان را چگونه به عقب بیاورند تا به کسانی که در حال رفتن هستند گیر نکند، فلکه‏هایی درست شد. بعدها معلوم شد که با باز شدن خط دشمن، این اقدامات اضافه بوده است، ولی مهم نیت پاک و صادقانه بچه‏ها بود که غوغا می‏کرد و باعث شده بود هر مسئولی که از کانال بازدید می‏کند تحت تأثیر کار عظیمی که صورت گرفته بود رأی مثبت به اجرای سریع عملیات بدهد:

»برادران شب و روز در زیر آتش خمپاره‏ها و گلوله‏های توپ و تانک و رگبار مسلسل به کندن کانال پرداختند و توانستند با تلاش فراوان و با بیل و کلنگ در حدود 1700 متر کانال بکنند و به نزدیکی دشمن یعنی حدود دویست متری آنها برسند. حفر این کانال در حدود سه ماه طول کشید و تعدادی از برادران در حین کندن کانال مجروح شدند. کندن کانال و خاک‏برداری آن در شب انجام می‏گرفت و عرض آن طوری بود که دو نفر با جعبه مهمات به راحتی می‏توانستند از داخل آن عبور کنند. ارتفاع آن نیز 180 سانتی‏متر بود. در طول کانال نیزارهایی وجود داشت که کمک فراوانی به کندن و مخفی کردن کانال می‏کرد و در نتیجه کانال از دید نیروهای دشمن استتار شده بود. بالاخره کانال در اثر تلاش برادران پایان یافت. بعد از اتمام کانال، اقدام به گسترش آن نمودیم و داخل کانال در فاصله‏های مختلف سنگر مهمات و سنگر نفرات و سنگر بهداری درست کردیم و از هر جهت کانال آماده استفاده برای حمله شده بود. با آماده شدن کانال، از ستاد اروند کارشناسان متعهد ارتش به منطقه آمدند و کانال را مورد بازدید قرار دادند و مدت پانزده روز مهلت خواستند که از نظر تدارکات و مهمات خود را تأمین کنند و توپ‏ها را تنظیم و جلوتر بیاورند و خود را آماده حمله کنند. مدت پانزده روز گذشت ولی باز از حمله خبری نشد…» (3).

کانال خط شیر، نمود مقاومت و پشت کار رزمندگانی است که در روزهای مظلومیت و بحرانی آغاز جنگ، در غرب و جنوب، دشمن را از رسیدن به اهداف خود محروم ساختند. هر چند مانور عملیات فرمانده کل قوا، تنها متکی به عبور از کانال نبود ولی نزدیک شدن نیروهای تک‏ور به دشمن از طریق کانال،

آسیب‏پذیری ما را در تک جبهه‏ای به صفر رسانید تا این پیروزی، طلیعه‏ای برای رسیدن به پیروزی‏های بزرگ‏تر شود.


1) همان.

2) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، سند شماره 453 / 505، روایت سردار اصغر صبوری.

3) مأخذ 11، ص 35 و 36.