جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

کارکرد گرایى‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

تئورى کارکردگرایى اصولا تجلى تفکر دورکیم است که البته زمینه آن به اندام‏گرایى بر مى‏گردد.

کارکردگرایان اندام‏گرا جامعه را ارگانیسمى مى‏دانند که هر عضو آن داراى کارکردى

معین براى خدمت به وحدت و انسجام کل جامعه است اما کارکردگرایان جدید چندان بدنبال مقایسه جامعه با ارگانیسم نیستند. از منظر کارکردگرایان وجود و ادامه حیات هر ساخت و رویدادى در جامعه بخاطر فواید و اثرات آن است. تحلیلهاى فونکسیونالیستى (کارکردگرایى) بدنبال وظیفه و نتیجه مفید پدیده‏ها، نهادها و رفتارهاى اجتماعى‏اى هستند که به نفع وفاق و تثبیت کل نظام باشد. مثلا از این دیدگاه فرهنگ و مذهب در جامعه کارکردهایى چون همبستگى اجتماعى، دادن معنى به زندگى، کنترل اجتماعى از طریق هماهنگى ارزشها، حمایت روانى و… دارند.

کارکردگرایان به حفظ قوانین و هنجارهاى اجتماعى تمایل دارند و بدنبال حفظ وضع موجود هستند و لذا به تغییرات عمده و انقلابى تمایلى نشان نمى‏دهند و معمولا اصلاحات تدریجى را مى‏پسندند. از نظر آنان نگهدارى کلیت و تمامیت یک نظام اصل است. در مسیر حفظ نظام اگر چه تعدادى از افراد به هر دلیلى از بین بروند چون اصالت با جمع و جامعه است مانعى ایجاد نمى‏شود.

البته ما در این کتاب بدنبال همه نقاط قوت و معایبى که این دیدگاه و دیدگاههاى دیگر دارند، نیستیم، اما با توجه به موضوع شهادت طلبى به برخى از آنان اشاره مى‏کنیم.

از منظر کارکردگرایى: شهادت طلبى داراى کارکردى مطلوب است و شهید با اینکه عضو فعال و صالح و فداکار یک جامعه است اما به خاطر حفظ نظم و تعادل جامعه و حرکت آن به سوى تکامل، خود را فدا مى‏کند تا نظم و ارزشهاى اجتماعى بماند و در حقیقت او خود را فانى مى‏کند تا جامعه باقى بماند. بنابراین وجود روحیه فداکارى و تعلق جمعى در بین اعضاء به ویژه در هنگام بروز خطرات و تهدیدات، موجب مى‏شود تا سنتها و ارزشها و قوانین جامعه پایدار بماند.

سئوال این است که اگر یک نظام فاسد باشد یا ارزشهاى حاکم بر آن مطلوب نباشد چگونه مى‏شود براى حفظ آن فداکارى کرد و یک فرد یا یک گروه چگونه مى‏تواند خود را فداى آن نماید؟

براى تبیین بهتر موضوع شهادت طلبى از دیدگاه کارکردگرایان، ما ابتدا به نظریه دورکیم که از بنیانگذاران دیدگاه نظم و کارکردگرایى است اشاره مى‏کنیم و سپس دیدگاه مرتن را بررسى خواهیم کرد.