رژیم عراق بعد از اشتغال خرمشهر، محاصره آبادان را نیز برگ برندهای در دست خود تلقی میکرد و صدام گاه و بیگاه ادعا میکرد که هر موقع لازم بداند آبادان را هم تسخیر خواهد کرد. لذا محاصرهی آبادان از آغاز تهدیدی بالقوه و جدی برای آبادان به شمار میرفت. پس از ناکامی عملیاتهایی که با فرماندهی بنیصدر برای شکست محاصره آبادان صورت گرفت با توجه به اهمیت و ارزش منطقه، موقعیت نیروهای خودی و وضعیت زمین و نحوهی استقرار دشمن، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فروردین 1360 طرحریزی عملیات در این منطقه را به طور جدی آغاز
کرد به خصوص که امام خمینی نظر صریح خود را مبنی بر ضرورت شکستن حصر آبادان اعلام کرده بود. به هر حال، پس از یک ماه، مراحل طرحریزی و سپس پیگیری تصویب عملیات با ترکیب برادران محسن رضایی، رحیم صفوی، حسن باقری، غلامعلی رشید و سرهنگ صیاد شیرازی (1) به شکل جدیتری ادامه یافت. همچنین، پس از ملاقات سرهنگ صیاد شیرازی با رئیس وقت شورای عالی دفاع (آیت الله خامنهای) و اخذ تدبیر از ایشان، قرار شد این عملیات به صورت مشترک با نیروهای ارتش انجام شود. در این میان، برادران رحیم صفوی، غلامعلی رشید و حسن باقری نخستین طرح پیشنهادی منسجم و کامل عملیات را در اوایل خرداد 1360 برای بنیصدر تشریح کردند. (2) نماینده سپاه نیز طرح را در جلسهای که نماینده حضرت امام، آقای هاشمی، فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش و سایر اعضای شورای عالی دفاع حضور داشتند، ارائه کرد که مورد تصویب قرا گرفت. در این حال، فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش با توجه به اینکه لشکر 77 خراسان مسئولیت این منطقه را بر عهده داشت، گفت: «لشکر 77 باید این طرح را قبول کند«؛ (3) در پی این تصمیم و با تلاشها و اقداماتی که صورت گرفت، سرانجام لشکر 77 طرح را پذیرفت و برای شرکت در اجرای آن متقاعد شد.
در اواخر خرداد 1360 جلسه دیگری با شرکت جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش، فرمانده نیروی زمینی، فرماندهان لشکری 77،21،16 و 92 ارتش و فرمانده سپاه پاسداران خوزستان و با حضور حجت الاسلام اشراقی نماینده حضرت امام و دکتر چمران در دفتر فرماندهی لشکر 92 زرهی اهواز تشکیل و درباره چگونگی ادامه نبرد بحث شد. در این جلسه فرمانده نیروی زمینی ارتش بر پایه طرح جدید سپاه، بر شکستن
محاصره آبادان تأکید داشت حال آن که جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش بر حمله به بستان به عنوان تقدم نخست، پافشاری میکرد. بدین ترتیب، توافق لازم به دست نیامد، (4) ولی سپاه به تلاشهای خود ادامه داد، چنان که در 9 تیر 1360 – یعنی ده روز پس از جلسه بررسی طرحهای یاد شده – فرمانده سپاه پاسداران خوزستان طرحی را ارائه کرد که مربوط به عملیات آفندی قاطع در منطقه ماهشهر و آبادان بود. این طرح قابل اجرا تشخیص داده شد، اما به سبب مشکلاتی که وجود داشت، اجرای آن تا شهریور 1360 مسکوت ماند. (5).
در این باره آقای هاشمی رفسنجانی در یادداشتهای خود نوشته است:
»در جلسه شورای عالی دفاع در ستاد مشترک ارتش، تیمسار فلاحی میگوید: آقای ظهیرنژاد فرمانده نیروی زمینی معتقد به حرکت ارتش نیست و بهتر میداند که وضع کنونی محفوظ بماند و نامهای از سرهنگ یعقوب حبشی از افسران ستاد نیروی زمینی خواند که ارتش را در وضع کنونی قادر به اخراج ارتش عراق نمیداند.» (6).
این وضع در حالی است که برخی از نیروهای انقلابی ارتش خواهان تغییرات اساسی در کادر فرماندهی نیرو در ارتش بودند. به هر صورت، از اوایل شهریور 1360 بار دیگر مقدمات اجرای عملیات فراهم و طرح به واحدها و قرارگاهها ابلاغ شد.
1) سرهنگ علی صیاد شیرازی (شهید) در آن زمان پس از درگیری با بنیصدر، از ارتش اخراج شده و به نیروهای سپاه پیوسته بود.
2) در 5 خرداد 1360 برادران رحیم صفوی و حسن باقری (شهید) برای توضیح طرح سپاه با بنیصدر ملاقات کردند. [سند شماره 402 / د، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، دفتر ثبت جنگ (یادداشت روزانه شهید حسن باقری(، 26 / 12 / 1360 – 1 / 1 / 60].
3) مصاحبه اختصاصی با سردار رحیم صفوی.
4) سازمان عقیدتی – سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نقش ارتش در 8 سال دفاع مقدس، جلد سوم، اشغال خرمشهر و شکستن حصر آبادان (تهران: بهار 1373(، صص 248 و 249.
5) همان، ص 250.
6) اکبر هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، دفتر انتشارات معارف انقلاب، 1378، ص 196.