جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پایان جنگ

زمان مطالعه: 31 دقیقه

جنگ در سال هشتم

شهریور 1366 تا مرداد 1367

هشتمین سال جنگ در حالى آغاز شد که درگیرى ایران و امریکا در خلیج فارس با حملات امریکا به سکوهاى نفتى ایران و مقابله‏ى ایران به نقطه اوج خود رسید. (1) با فرارسیدن ماه آبان، امریکایى‏ها به تدریج از مواضع خود عقب‏نشینى کردند. چنان که پس از اصابت موشک به اسکله‏ى الاحمدى کویت در بامداد 30 مهر 1366 و انفجار یک بمب در کویت در دوم آبان همان سال، ریگان رئیس جمهور وقت امریکا با توجه به دست نیافتن امریکا به اهداف خود براى پایان بخشیدن به اوضاع بحرانى در خلیج فارس، اعلام کرد:

»فکر نمى‏کنم در هیچ چیز دچار اشتباه محاسبه شده باشیم. ما در آنجا (خلیج فارس) براى آغاز جنگ حضور نداریم… ما گفته‏ایم در صورتى که مورد حمله واقع بشویم از خود دفاع مى‏کنیم.» (2).

این اظهارات به روشنى نشان‏دهنده عدم تمایل امریکا به ادامه‏ى درگیرى‏ها ارزیابى مى‏شد، چنان که وزارت خارجه امریکا رسما اعلام کرد:

»به عهده دولت کویت است که تصمیم بگیرد به سومین موشک شلیک شده توسط ایران پاسخ لازم را بدهد.» (3).

بدین ترتیب امریکایى‏ها به رغم تبلیغات و توافق براى اعمال پشتیبانى از کویت، سرانجام به دلیل نگرانى از عواقب تداوم و گسترش درگیرى ایران و امریکا، تصمیم‏گیرى درباره پاسخ به حملات موشکى را بر عهده کویت گذاشتند. (4) وزیر دفاع وقت امریکا با پذیرش تلویحى شکست امریکا در درگیرى با ایران، اعلام کرد:

»بهترین راه پایان بخشیدن به ستیزه‏جویى ایران، اجراى برنامه تحریم سازمان ملل در مراودات ایران است.» (5).

سفیر کویت در امریکا نیز طى مصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط با توجه به تغییرى موضع امریکا گفت:

»منافع کشورهاى شوراى همکارى این است که در زندگى با آرامش و صلح در کنار ایران باشند… درگیر شدن با ایران آسان است ولى پایان دادن به چنین نبردهایى دشوار مى‏باشد!» (6).

ریگان رئیس جمهور امریکا با صدور بیانیه‏اى تحریم اقتصادى ایران را اعلام کرد. در بیانیه صادره چنین تأکید شده است:

»ما فقط پس از تلاش‏هاى مکرر و ناموفق براى کاهش بحران با ایران، دست به این تحریم‏هاى اقتصادى زدیم!» (7).

از جمله موارد تحریم، خرید نفت از ایران ذکر شده است. (8).

در وضعیتى که ابتکار عمل امریکا براى پایان دادن به جنگ با شکست مواجه شد، تحولات دیگرى در حال انجام بود که بدون تردید نقش مهمى در فراهم‏سازى زمینه‏هاى پایان دادن به جنگ داشت. پیش از این تلاش عراق براى بین‏المللى کردن جنگ با فراهم کردن زمینه‏هاى حضور امریکا در منطقه و حمله به ایران و تصویب قطعنامه 598 و همچینن حمله به مردم بى‏دفاع و غیرنظامى در شهرها، گرچه ابعاد فشار به ایران را گسترش داد و تشدید کرد ولى هیچ کدام به پایان یافتن جنگ منجر نشد. بنابراین عراقى‏ها در جستجوى راه‏حل پایان دادن به جنگ، «تغییر استراتژى» عراق را «از تدافعى به تهاجمى» مورد توجه قرار دادند. ضمن اینکه تلاش براى دستیابى به موشک‏هایى براى «حمله موشکى به تهران» و تداوم «حمله به مراکز صنعتى و اقتصادى» ایران را کماکان در دستور کار خود داشتند.

درک جدید عراق درباره ضرورت تغییر استراتژى با کمک مستشارى کارشناسان ارشد نظامى شوروى و کمک‏هاى نظامى و اطلاعاتى امریکا انجام گرفت، ضمن اینکه برخى از افسران ارشد عراق نیز با تجزیه و تحلیل

شوروى‏ها درباره ضعف‏ها و کاستى‏هاى اساسى در ساختار هجومى ارتش عراق موافق بودند. (9) ناتوانى عراق در بازپس گیرى فاو و سپس ناکامى در تأمین اهداف استراتژى موسوم به دفاع متحرک، نشان‏دهنده‏ى ضعف در ساختار دفاعى و تهاجمى عراق بود. آنتونى کردزمن یکى از کارشناسان نظامى امریکا بر این نظر است که عراقى‏ها مشکل استراتژیکى و تاکتیکى داشتند و قادر نبودند در برابر پیشروى نیروهاى ایران مقاومت کنند و همچنین نمى‏توانستند با تصرف بخش‏هاى محدودى از خاک ایران، این کشور را مجبور به پذیرش صلح کنند. (10).

در واقع پیشروى قواى نظامى ایران در مستحکم‏ترین مواضع دفاعى عراق در منطقه شرق بصره، مجددا ضعف‏هاى عراق را آشکار ساخت. برابر برخى گزارش‏ها، در 15 مارس 1987)14 اسفند 1365) صدام حسین در جلسه‏اى 5 ساعته با فرماندهان ارتش عراق و برخى از مسئولان سیاسى و حزبى، خطر شکست تدریجى عراق را بررسى کردند که در این جلسه تصمیم‏هاى اساسى براى تغییر استراتژى عراق، با گسترش بیشتر سازمان گارد ریاست جمهورى و سایر نیروها جهت تدارک ضد حملات و تشدید جنگ نفتکش‏ها اتخاذ شد. (11).

روس‏ها با برخوردارى از نقش جدید در منطقه، با افزایش حمایت سیاسى و تسلیحاتى از رژیم بعثى، نقش تعیین‏کننده‏اى در بهبود موقعیت عراق داشتند. رهبرى جدید شوروى براى خاتمه دادن به جنگ، در اندیشه تجهیز بیشتر عراق بود تا بدین وسیله ایران را مجبور به پذیرش صلح نماید. گورباچف رهبر وقت شوروى در همان زمان رسما اعلام کرد:

»این جنگ باید از طریق مذاکرات سیاسى پایان یابد و راه دیگرى وجود ندارد.» (12).

رئیس هیئت نمایندگى شوروى در سازمان ملل نیز اعلام کرد که مسکو امیدوار است سیاست فروش تسلیحات جنگى به عراق، ایران را وادار سازد درصدد حل‏وفصل جنگ از راه گفتگو برآید. وى در اظهارات خود با تأکید بر عدم تغییر روش مسکو در حمایت از عراق، گفت:

»مسکو هیچ گونه تردیدى براى تأمین اسلحه عراق به خود راه نمى‏دهد.» (13).

گرچه شوروى در این مرحله نقش برجسته‏تر و فعال‏ترى در مقایسه با سایر کشورها براى حمایت از عراق داشت، ولى تصمیم به تقویت نظامى عراق در برابر ایران، یک تصمیم جهانى بود. (14) (15) منطق حاکم بر این تصمیم مشترک به این دلیل بود که هیچ‏گونه چشم‏انداز واقعى و روشن براى خاتمه‏ى جنگ مشاهده نمى‏شد. بر پایه این ملاحظه چنین تصور مى‏شد که «یک تغییر اساسى در موازنه نظامى جنگ به نفع عراق، شرط اولیه‏ى پایان سریع جنگ است.» (14) از سال 1365 اعزام کارشناسان شوروى براى تأمین تسلیحات عراق به میزان و کیفیتى بود که وضعیت استراتژیکى را تغییر دهد و ایران را مجبور به قبول یک راه‏حل سیاسى کند. (14).

در نتیجه‏ى پشتیبانى‏هاى همه‏جانبه‏ى جهانى، دو تحول اساسى در ساختار نظامى عراق پدید آمد: گسترش سازمان رزم، خرید و انباشتن تجهیزات. در طول سال 1366 عراقى‏ها تمرین‏هاى آموزشى گسترده‏اى را با انتقال نیروها از خط مقدم به عقب در تمام سطوح انجام دادند. واحدهاى گارد ریاست‏جمهورى از اجازه‏ى آزادى عمل بیشترى برخوردار شدند. به واحدهاى توپخانه

آموزش‏هاى ویژه‏اى در زمینه تمرکز و تغییر مسیر آتش داده شد. مجموع این آموزش‏ها اصلاحات عمده‏اى در تعدادى از سپاه‏ها و لشکرهاى کلیدى عراق به وجود آورد. (16) ضمن اینکه نیروى زمینى عراق از 26 لشکر در سال 1986)1365) به 45 لشکر در 1988)1367) افزایش یافت. بنابراین رشد واقعى هم در ساختار نیرو و هم توانایى عملیاتى آنها به وجود آمد. (14) صدام طى مصاحبه‏اى با روزنامه کویتى السیاسه رسما اعلام کرد که عراق در تمام زمینه‏هاى سیاسى – نظامى قوى‏تر از سال گذشته است و امکانات نظامى آن حداقل از 6 ماه پیش، دو برابر شده است. (17).

بنابراین در سال 1366، در وضعى که ایران عمیقا درگیر مشکلات فزاینده ناشى از فشارهاى بین‏المللى و حملات عراق به مراکز صنعتى و اقتصادى بود، (18) «فضاى تنفس حیاتى» براى عراق فراهم شد تا با سازماندهى کامل نیروهایش و ایجاد قابلیت‏هاى جدید دفاعى و تهاجمى، براى حمله به مواضع و استحکامات ایران کمین نماید.

عناصر اصلى استراتژى ایران در موقعیت دشوار هشتمین سال جنگ، مقاومت در برابر فشارها (19) با رویکرد جدید نظامى در جبهه‏هاى غرب بود. گرچه موقعیت برتر نظامى ایران با پیروزى در عملیات کربلاى 5 تثبیت شد، ولى همین عملیات نقطه ثقل آغاز تحول جدید در جنگ و چرخش روند جنگ به زیان ایران بود. یکى از کارشناسان نظامى بر این عقیده است که «در این عملیات چکش ایران در مقابل سندان عراقى‏ها درهم شکست.» (20) و ایران پس از آن دیگر مجال بازسازى پیدا نکرد. حال آنکه عراق تحت حمایت بین‏المللى به رشد کمى و کیفى شگفت‏انگیز و باورنکردنى دست یافت.

محسن رضایى فرمانده کل سپاه درباره‏ى تأثیرات عملیات کربلاى 5 بر روند

جنگ و کاهش توانایى ایران مى‏گوید:

»1- بخش قابل توجهى از توان سپاه با استقرار در مناطق فاو، جزایر مجنون و شلمچه زمین‏گیر شد.

2- استراتژى کشور براى بسیج امکانات شکست خورد.

3- در منطقه جنوب به بن‏بست رسیدیم و امکان غافلگیرى دشمن از میان رفت.» (21).

اجراى عملیات کربلاى 8 در ادیبهشت 1366 بر اثر اصرار مسئولان، و سایر دشوارى‏هاى موجود سبب گردید فرمانده کل سپاه طى نامه‏اى به امام خمینى با بیان کردن مشکلات جنگ بر این مسئله تأکید نماید که اگر کشور وارد جنگ نشود، عراق حملاتش را علیه ایران آغاز خواهد کرد. (8).

نگرانى‏هاى ذکر شده در این نامه به ملاقات آقاى رضایى با امام و سپس ملاقات با حاج سید احمد خمینى انجامید و در پى آن طى نامه‏اى 20 صفحه‏اى مسائل به طور مشروح بیان شد. (22).

افزایش توان نظامى عراق به صورت روزافزون و متقابلا کاهش توان اقتصادى و نظامى ایران، شکاف عمیقى میان توانایى نظامى ایران و اهداف سیاسى کشور به وجود آورده بود و امکان تغییر موازنه جنگ با آغاز تهاجمات عراق وجود داشت. در واقع گرچه استقرار نیروهاى ایران در طول مرز و حملات پى‏درپى قواى خودى موازنه را همچنان به نفع ایران حفظ کرده بود (23) ولى همین وضعیت موجب کاهش تدریجى توان نظامى و افزایش آسیب‏پذیرى ما شده بود. ضمن اینکه خلأ استراتژیک (24) موجود بر اثر درنگ و تردید دو ابرقدرت جهت اقدام علیه ایران، در حال کم‏رنگ شدن بود. (14) چنان که از اواسط سال 1987)1366) با حضور نظامى امریکا در منطقه و اسکورت نفتکش‏ها و تصمیم شوروى براى بازسازى و تقویت ماشین جنگى

عراق، به تدریج توانایى ایران براى بهره‏بردارى از رقابت ابرقدرت‏ها کاهش یافت و بدین ترتیب خلأ استراتژیک که براى اقدامات و سیاست ایران در خلیج فارس بسیار اهمیت داشت، منتفى گردید. (14).

لازمه فائق آمدن بر این وضعیت، تداوم حملات ایران بود که از این پس حداقل براى یک مقطع زمانى تنها در منطقه غرب کشور، قابل پیگیرى و اجرا بود. در واقع هرگونه درنگ در انتقال از جنوب به غرب هیچ گونه گشایشى را در جنگ حاصل نمى‏کرد، زیرا به دلیل بن‏بست نظامى، امکان اجراى عملیات گسترده و پیروز در جنوب وجود نداشت. ضمن اینکه امکان تهاجم دشمن همچنان پابرجا بود (25) با این تفاوت که حصول پیروزى در منطقه غرب کشور با پیشروى به سمت سلیمانیه و کرکوک امکان تجزیه قواى دشمن را به دنبال داشت. در عین حال عوامل مؤثر در تغییر رویکرد نظامى ایران از جنوب به غرب به شرح زیر بود:

1- ضرورت تداوم جنگ و ممانعت از ایجاد رکود در جنگ.

2- حفظ ابتکار عمل در برابر دشمن.

3- گشودن جبهه جدید در مقابل دشمن و تجزیه قواى آن.

4- کسب زمان از دشمن براى دستیابى به راه‏کار جدید در جنوب. (26).

در این چارچوب علاوه بر سلسله عملیاتى که سپاه پاسداران در نیمه اول سال 1366 (کربلاى 10، فتح 5، نصر 4 و نصر 7) انجام داد، عملیات نصر 8 را نیز در تاریخ 29 / 8 / 66 در ماؤوت به اجرا درآورد. سپاه پس از آن نیز دو عملیات بیت‏المقدس 2 و 3 را در 25 / 10 / 1366 و 24 / 12 / 1366 در محور ماؤوت اجرا کر. با توجه به دشوارى‏هاى موجود براى ادامه عملیات در این محور، سپاه پاسداران در منطقه حلبچه عملیات والفجر 10 را طرح‏ریزى کرد که در تاریخ 23 / 12 / 1366 اجرا شد. (27).

در این مرحله رژیم عراق به کارگیرى سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را براى مقابله با سیاست‏هاى ایران در همکارى با معارضین کرد عراقى به نحو گسترده‏اى افزایش داد. ملاقات صدام و رجوى در بغداد زمینه اجراى

عملیات‏هاى نامنظم منافقین را فراهم ساخت. (28) رجوى در پیام به نیروهاى شناسایى خود تأکید کرد که عملیات‏هاى شناسایى بدون برجاى نهادن رد پا از سازمان انجام گیرد. (29).

با فرارسیدن ماه پایانى سال 1366، از نیمه اسفند حملات موشکى عراق به تهران آغاز شد. به دلیل این تصور که عراق فاقد موشک مناسب براى حمله به تهران مى‏باشد، این حملات موجب شگفتى ناظران شد، به نظر مى‏رسید حمله موشکى ایران به بغداد در پاسخ به تهاجمات هوایى عراق به مردم بى‏دفاع و غیرنظامى در شهرها، در اسفند 1363 و بعدها در سال‏هاى 1364 و 1365، به تصمیم عراقى‏ها در شتاب براى تهیه و ایجاد زیرساخت صنایع موشکى و همچنین دریافت موشک‏هاى اس. اس. 12، منجر شده است. (30).

عراقى‏ها در فضاى خصومت‏آمیز بین‏المللى علیه ایران، متقاعد شده بودند که غرب از آنها حمایت مى‏کند و مى‏توانند به هر عملى دست بزنند. (31) به همین دلیل صدام طى سخنانى براى اعضاى شوراى فرماندهى عراق رسما اعلام کرد:

»عراق از کلیه سلاح‏هاى ممکن براى وادار ساختن ایران به پذیرش آتش‏بس استفاده خواهد کرد.» (32).

گرچه عراق توانایى شلیک موشک به تهران را با کمک آلمان و آرژانتین به دست آورد، ولى کمک‏هاى فنى روس‏ها (33) و نقش مشاوره‏ى فنى و پشتیبانى عملى آنها در طرح‏ریزى مأموریت و سازمان یگان‏هاى هوایى تهاجمى عراق در این مرحله بسیار مهم و مؤثر بوده است. مهم‏تر از این، عراق تهاجم موشکى به تهران را در چارچوب سیاست‏هاى شوروى (18) و با هدف تغییر موضع ایران در قبال افغانستان انجام داد. یک مقام رسمى وزارت خارجه

امریکا در همان زمان اعلام کرد:

»هر عکس‏العمل شوروى را باید در عملکرد فورى رژیم بعث عراق جستجو کرد.» (34).

بعدها آقاى ولایتى وزیر خارجه ایران در مصاحبه با روزنامه کیهان گفت:

»در اوج بمباران‏هاى عراق به قائم‏مقام وزیر خارجه شوروى گفتم: چرا به عراقى‏ها موشک مى‏دهید؟ گفت: شما دست از حمایت مجاهدان افغانى بردارید تا ما هم موشک ندهیم. (35) معامله خوبى نیست؟» (36).

در آغاز سال 1367 امام خمینى با درکى که از وضعیت حاکم بر جنگ داشتند، طى پیامى در تاریخ 11 / 1 / 1367 به مناسبت انتخابات سومین دوره مجلس شوراى اسلامى، فرمودند:

»این روزها روز امتحان الهى است. امروز روز عاشوراى حسینى است. امروز ایران کربلاست، حسینیان آماده باشید.«

در ادامه پیام امام آمده است:

»اى آزادگان و احرار بپاخیزید، قدرت‏هاى بزرگ شرق و غرب مى‏خواهند شما را زیر چکمه‏ها و چنگال‏هاى کثیف و خونین خود خرد کنند که حتى آخ هم نگویید. امروز روز مقاومت است.«

امام خمینى در ادامه‏ى پیام پس از اشاره به حملات موشکى دشمن به مردم بى‏دفاع در شهرها و حملات شیمیایى به مناطق مسکونى حلبچه، فرمودند:

»به سوى جبهه‏ها هجم برید تا ضربات پى‏درپى شما توان و امان او را بگیرد.» (37).

با فرارسیدن سال 1367 و در حالى که حملات موشکى عراق به تهران همچنان ادامه داشت، اجرا نشدن عملیات گسترده در جبهه‏ى جنوبى (طى سال 1366(، بازتاب وسیعى در رسانه‏هاى خارجى داشت. واشنگتن پست به نقل از کارشناسان نظامى نوشت که احتمال نمى‏رود ایران بتواند در آینده‏اى نزدیک حمله بزرگ و مورد انتظار خود را علیه عراق آغاز کند. (38).

علت این موضوع علاوه بر تأثیر حمله هوایى عراق بر ساختار اقتصادى ایران و تضعیف آن، عمدتا خسارات و تلفات ناشى از عملیات کربلاى 5 و عدم بازسازى و جبران نشدن کمبودها، ذکر شده است. (8) شائول بخاش یکى از کارشناسان مسائل ایران «مشکلات ایران در خرید اسلحه» بر اثر سیاست‏هاى دولت ریگان در تحریم بین‏المللى فروش اسلحه به ایران را یکى از عوامل مؤثر در پیدایش وضعیت جدید مى‏داند. (39) ریچارد مورفى معاون وزارت خارجه امریکا در همین زمینه گفت:

»قدرت نظامى ایران به دنبال حرکتى که تحت رهبرى امریکا براى جلوگیرى از فروش اسلحه به تهران صورت گرفته، شدیدا به تحلیل رفته است. امریکا تاکنون براى جلوگیرى از ارسال اسلحه به ایران با 20 کشور تماس رسمى گرفته است…

در سال 1987)1366) شش کشور غربى سلاح‏هایى به ارزش 200 میلیون دلار (40) به ایران فروختند، ولى در سال 1984 (1363) ارزش سلاح‏هایى که پانزده کشور غربى به ایران تحویل داده‏اند، یک میلیارد دلار بوده است.» (41).

بنابراین اظهارات، علاوه بر کاهش کشورهاى فروشنده سلاح به ایران، حجم خرید ایران نیز کاهش بسیارى یافته است. مورفى در ادامه اظهارات خود درباره‏ى تأثیرات اقدام امریکا در تحریم ایران مى‏گوید:

»ایران در خرید تکنولوژى پیشرفته و سیستم نظامى مدرن از غرب، دچار مشکل شده و به همین دلیل بهاى گرانى را براى سلاح‏ها مى‏پردازد و با تأخیر زمانى بیشترى سلاح دریافت مى‏کند.» (8).

مجموع این عوامل سبب گردید علائم و نشانه‏هاى مهمى از «تغییر موازنه قدرت به سود عراق» آشکار شود. (42).

امریکایى‏ها در حالى که فشارهاى شدید و گسترده‏اى را روى ایران متمرکز

کردند و متقابلا سیاست‏هاى حمایت‏آمیزى را درباره عراق اعمال مى‏کردند، تنها به این دلیل از تأمین نظر ایران مبنى بر متجاوز شناختن عراق خوددارى مى‏کردند که این اقدام ممکن است به سرنگون شدن رژیم عراق بینجامد و به ایران پیروزى ببخشد که در میدان نبرد توان دستیابى به آن را نداشته است. (43).

در همین وضعیت امریکایى‏ها در تاریخ 28 / 1 / 1367 به دو سکوى نفتى ایران در خلیج فارس حمله کردند. (44) و همزمان با آن عراقى‏ها غافلگیرانه و پس از حمله‏ى گسترده‏ى شیمیایى به خطوط پدافندى خودى در منطقه فاو، با سپاهى مجهز به این منطقه یورش آوردند؛ بدین ترتیب جمهورى اسلامى در برابر یک آزمون بسیار دشوار و سرنوشت‏ساز قرار گرفت. (8) برابر شواهد و قرائن موجود پیش از این احتمال حمله دشمن، به ویژه در منطقه فاو بررسى شده بود. (45) با ادامه جنگ در فصل زمستان در منطقه‏ى شمال غرب، چنین تصور مى‏شد که قواى دشمن به این منطقه گسیل خواهند شد و خطر حمله به جبهه‏ى جنوب رفع مى‏شود و یا اگر عراقى‏ها به جنوب حمله کنند با توجه به پیشروى‏هاى عمیق رزمندگان در منطقه شمال غرب و دسترسى به سلیمانیه، نوعى تعادل برقرار خواهد شد (46) ولى قبل از رسیدن به نتایج و دستاوردهاى استراتژیک و حیاتى در منطقه شمال غرب، دشمن تهاجم به فاو را آغاز کرد.

عراق توان لازم را براى این اقدام به تدریج طى سال‏هاى قبل به ویژه سال 1366 به دست آورد، ضمن اینکه سیستم فرماندهى و سازماندهى عراقى‏ها دچار تغییر و اصلاحاتى شد که بر کارآمدى آنها در مقایسه با گذشته افزود. (47).

سقوط فاو در عرض 36 ساعت (48) – پس از آنکه 2 سال و 3 ماه در اختیار ایران بود – و در حالى که عراق از حضور عمده قواى ایران در منطقه غرب

اطلاع داشت، (49) با به کارگیرى سلاح‏هاى شیمیایى (50) و از جمله گاز خردل و گاز سیانور، انجام گرفت. این رخداد نظامى، به دلیل آشکار شدن برترى نظامى عراق و مهم‏تر از آن، احتمال خاتمه یافتن جنگ، بازتاب نسبتا گسترده‏اى داشت. برخى از تحلیلگران بازپس گیرى فاو را همانند زمان فتح آن در سال 1986)1364) به منزله نقطه عطف و نشانه‏ى مرحله‏ى نهایى جنگ ارزیابى کردند. (51) تایمز لندن بر تأثیر روانى سقوط فاو تأکید کرد. (52) اظهارات برخى از شخصیت‏هاى رسمى نیز قابل توجه بود.

میتران رئیس جمهور وقت فرانسه با تأکید بر ضرورت خاتمه یافتن جنگ، گفت:

»این جنگ باید بدون غالب و مغلوب پایان پذیرد.» (53).

واینبرگر وزیر دفاع وقت امریکا نیز اعلام کرد:

»امریکا نمى‏خواهد ایران در جنگ برنده شود.» (8).

گرومیکو وزیر خارجه وقت شوروى با توجه به پافشارى ایران بر تعیین متجاوز، اعلام کرد:

»بدون توجه به اینکه چه کسى مسئول آغاز جنگ مى‏باشد، این جنگ باید به فوریت پایان یابد.» (54).

مورفى معاون وزارت خارجه امریکا گفت: «ادامه جنگ ایران و عراق به هیچ وجه به نفع امریکا نیست.» (55) وى در جاى دیگر با توجه به تأثیرات بازپس گیرى فاو، در سمینار خلیج فارس اعلام کرد: «ما مى‏خواهیم توازن در جنگ برهم نخورد.» (56) مورفى بر این باور بود که عراق با بازپس گیرى فاو توازن را مجددا برقرار کرده است و ادامه تهاجمات عراق به برهم خوردن موازنه منجر خواهد شد. (57).

آقاى هاشمى فرمانده عالى جنگ با توجه به ابعاد و نتایج احتمالى این حادثه اعلام کرد:

»از این پس زمان به نفع ما نخواهد بود.» (58).

با توجه به اهمیت سقوط فاو، به نظر دو تن از تحلیل‏گران نظامى درباره علت وقوع این حادثه اشاره مى‏شود. کردزمن معتقد است مرحله جدید جنگ را سه عامل شکل داد: نخست، تغییرات مهم در نیروهاى مسلح عراق (59) و شیوه رزم آن. دوم، تغییر توانایى ایران براى ادامه جنگ و سومین عامل که کمتر محسوس بود، حضور نیروهاى غربى در خلیج فارس و انزواى فزاینده دیپلماسى ایران بود. (60) ژنرال موگلن کارشناس نظامى فرانسه معتقد است عراقى‏ها به چند دلیل توانستند فاو را مجددا آزاد سازند: اولا برنامه‏ریزى بسیار خوب و دقیق. ثانیا اطلاعات بسیار دقیق از مواضع استقرار نیروهاى ایران در فاو. ثالثا اجراى مانور موفق و ایجاد این ذهنیت براى ایرانى‏ها که عراق قصد انجام عملیات در شمال را دارد. (61).

بدون تردید افزایش توان نظامى عراق و تغییر استراتژى این کشور، نقش مهمى در تغییر اوضاع به سود عراق داشت. بیش از این عراق با عملیات موسوم به «استراتژى دفاع متحرک» در اندیشه تصرف برخى از مناطق مرزى و شهرهاى ایران بود که به توفیق چندانى دست نیافت. عراق ضعف و کاستى‏هاى خود را در این زمینه برطرف ساخت و «با بهبود ارتش عراق» (62) و تغییر شیوه رزم آن، از موقعیت برترى برخوردار شد. محى‏الدین مصباحى در مقاله خود وضعیت نظامى عراق را در آستانه بازپس گیرى فاو چنین ذکر مى‏کند:

»نیروهاى مسلح عراق در نتیجه فروش عظیم تسلیحاتى توسط شوروى و سایرین، در مدتى کمتر از 2 سال سیستم‏هاى تسلیحاتى خود را به بیشتر از 40% افزایش دادند. ارتش عراق در شرف بازپس گیرى فاو در آوریل 1988 (فتح نظامى که بعدا ثابت شد نقطه عطفى در جنگ مى‏باشد) حدود 5000 تانک، 4500 نفربر زرهى (5500(، (AF7) عراده توپ و آلات توپخانه، 420 هلى‏کوپتر و 720 هواپیماى جنگى آماده براى عملیات در اختیار داشت. این خیل عظیم سیستم‏هاى

تسلیحاتى با حداقل 300 موشک زمین به زمین اسکاد و مقادیر زیادى مهمات شیمیایى تکمیل مى‏شد. بغداد با کسب این مقادیر عظیم سلاح توانست نیروهاى زمینى خود را از 26 لشکر در سال 1986 به 50 لشکر در سال 1988 یعنى دو برابر برساند. این امر نمایانگر رشد واقعى در ساختار نیرو و توانایى‏هاى عملیاتى بود و گام مهمى در تغییر موازنه استراتژیک کلى در خلیج فارس به شمار مى‏رفت. افزایش نیروى انسانى آموزش دیده در ارتش عراق نیز به وضوح نشان‏دهنده‏ى کمک‏هاى شوروى در این زمینه بود که عراق را قادر ساخت ضمن کسب مقادیر زیادى سلاح از شوروى، امر سازماندهى ارتش خود را مجددا تکمیل نماید.» (63).

نشریه اسپرسو چاپ ایتالیا با ارائه آمارى از نیروها و تجهیزات نظامى ایران و عراق، وضعیت دو کشور را مقایسه کرده است:

ایران- نیرو: 655000 نفر، تانک: 1050 دستگاه، توپخانه: 600 قبضه، هواپیما: 400 فروند (64)، هلی کوپتر: 300 فروند، کشتی: 21 فروند

عراق- نیرو: 800000 نفر، تانک: 7000 دستگاه، توپخانه: 5600 قبضه، هواپیما: 500 فروند، هلی کوپتر: 200 فروند (65)، کشتی: 34 فروند (66).

در عین حال، غافلگیر شدن ایران در فاو و به کارگیرى سلاح شیمیایى به وسیله عراق به نحوى گسترده، نقش مؤثرى در سقوط فاو داشت. عراقى‏ها با استفاده از زمان تمرکز نیروهاى ایران در منطقه شمال غرب کشور، تهاجم خود را به منطقه فاو آغاز کردند و آن را بازپس گرفتند. البته برترى بارز عراق در تجهیزات، سازمان گسترده و آمادگى قوا نیز به گونه‏اى بود که با فرض هوشیارى و غافلگیر نشدن ایران، با توجه به موقعیت فصلى و حضور حداقل

نیروهاى مردمى در جبهه‏هاى جنگ و به تحلیل رفتن قواى ایران به دلیل اجراى عملیات والفجر 10، احتمالا سقوط فاو به جاى 36 ساعت زمان بیشترى به طول مى‏انجامید. به عبارت دیگر، تفوق استراتژیک عراق وضعیت را به گونه‏اى اساسى به نفع عراق و به زیان ایران تغییر داده بود و مهار تهاجمات عراق در مرحله جدید امرى بسیار دشوار بود.

ارتش عراق در تداوم تهاجمات خود در ساعت 8 صبح 4 / 3 / 1367 حمله به منطقه شلمچه را آغاز کرد. (67) در این هجوم منطقه شلمچه طى 8 ساعت سقوط کرد در حالى که نیروهاى خودى در این منطقه نسبت به منطقه فاو آماده‏تر بودند، عقبه مناسبى داشتیم، هوشیار بودیم و غافلگیر نشدیم. (48) زیرا از 24 ساعت قبل، تحرکات عراق و تجمع نیرو نشان‏دهنده آمادگى عراق براى عملیات بود. (68) این اراده وجود داشت که شلمچه را حفظ کنیم اگر نیروى احتیاط در اختیار داشتیم و خطوط تقویت شده بود، ولى دشمن قدرتمند بود و تغییر تاکتیک داده بود. (69).

امکانات فوق‏العاده، تجهیزات پیشرفته، کاربرد سلاح‏هاى غیرمتعارف همچون سلاح‏هاى شیمیایى و گسترش سازمان ارتش عراق، امکان مانور گسترده با استفاده از شیوه‏هاى جدید را به عراق داد. این تغییرات در ارتش عراق و شیوه‏هاى رزم و برترى چشمگیر این کشور از نظر نیرو و سازمان، بعد از سقوط فاو مورد توجه رسانه‏هاى خارجى و تحلیل‏گران نظامى قرار گرفت ولى پس از سقوط شلمچه «استراتژى تازه کادر رهبرى سیاسى عراق» و ظهور نشانه‏هایى آشکار از کارآیى این استراتژى مورد توجه واقع شد. (70) روزنامه نیویورک تایمز به نقل از مقامات عراقى نوشت: «آنها مى‏گویند استراتژى تازه‏اى در پیش گرفته‏اند.» (71) نظر به اهمیت منطقه شلمچه و نگرانى‏هاى جمهورى اسلامى از احتمال پیشروى دشمن از محور شلمچه به سمت خرمشهر و آبادان، یگان‏هاى سپاه پاسداران در تاریخ 22 / 3 / 1367 طى عملیاتى با نام «بیت‏المقدس 7» به نیروهاى دشمن هجوم بردند و خسارات بسیارى را بر آنها و امکاناتشان وارد کردند. (72).

در روزهاى پایانى خرداد 1367 نیروهاى سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به کمک ارتش عراق به مهران و دهلران – که در کنترل پدافندى ارتش قرار داشت – حمله کردند. (73) پیش از این منافقین – پس از توافق جدید با رژیم عراق – در تایخ 8 / 1 / 1367 به فکه حمله کرده بودند. در بهار همین سال، بعد از نشست محرمانه‏ى رجوى و صدام، تجهیزات سنگین شامل تانک تى 55 و نفربرهاى پى. ام. پى در اختیار منافقین قرار گرفت و افسران عراقى آموزش فشرده‏اى را براى آنها برگزار کردند. (74) رجوى قبل از عملیات مهران طى نشستى براى تحریک و تشویق نیروهایش جهت حمله به خطوط ارتش، مى‏گوید: «توان یک یگان ما با 3 یا 4 یگان ارتش ایران برابر است، یک گردان براى درهم شکستن چند گردان کلاسیک ارتش.» (8) منافقین پس از حمله به مهران شعار «امروز مهران فردا تهران» را سر دادند.

در تاریخ 4 / 4 / 1367 تهاجم نیروهاى عراق به جزایر مجنون آغاز شد. (75) این حمله، اوج قدرت عراق بود. (48) و پس از آن با توجه به بازپس گیرى کلیه‏ى مناطق آزادشده، عراقى‏ها مواضع جدیدى اتخاذ کردند. نزار حمدون معاون وزیر خارجه عراق اعلام کرد: «زمان به نفع ایران نیست و در مرحله نهایى جنگ هستیم. عراق نمى‏تواند صرفا یک آتش‏بس را بپذیرد!» (76).

طه یاسین رمضان معاون نخست‏وزیر عراق نیز طى مصاحبه‏اى گفت: نتیجه جنگ در روزها، هفته‏ها و ماه‏هاى آینده روشن خواهد شد.» (8) تأکید نزار حمدون بر این مسئله که عراق از این پس تصمیم ندارد مساعى خود را در صحنه‏ى دیپلماتیک متمرکز کند، (77) نشان‏دهنده‏ى تصمیم عراق بر تداوم تهاجمات بود. چنان که نیروهاى عراقى حملات گسترده‏اى را به خطوط ارتش با هدف گرفتن اسیر و غنائم آغاز کردند. در این مرحله تعداد زیادى نیرو و مقدار بسیارى امکانات ارتشى به اسارت و غنیمت گرفته شد و در بغداد به نمایش گذاشته شد.

بنابر یک ارزیابى شتابزده درباره علل سقوط این مناطق در مرحله پایانى جنگ، مى‏توان به عوامل زیر اشاره کرد:

1- از سال 1362 ارتش درخواست کرد سپاه نیز در خطوط پدافندى مستقر شود. با این کار بخشى از توان تهاجمى سپاه زمین‏گیر شد. در نتیجه در سال 1367 نیروى متحرک و هجومى سپاه در بدترین موقعیت پدافندى، در مناطقى مانند فاو، شلمچه، مهران، جزایر مجنون، هور، ماؤوت و حلبچه زمین‏گیر شده بود.

2- عدم توسعه توان رزم جمهورى اسلامى به تناسب گسترش دامنه جنگ و به تبع آن رشد کند سازمان رزم سپاه، با ضرورت‏هاى جنگ هیچ گونه تناسبى نداشت.

3- متقابلا توسعه توان رزم عراق امکان پاسخگویى به حملات ایران در یک یا چند منطقه را مى‏داد. ضمن اینکه عراق قادر به آفند در چند منطقه به صورت همزمان بود.

4- استفاده‏ى گستاخانه‏ى عراق از سلاح‏هاى شیمیایى، به دلیل برخوردارى از حمایت تکنولوژیک و سیاسى – تبلیغاتى غرب، از عوامل مؤثر و مهم سقوط خطوط پدافندى خودى در این دوره است.

البته عوامل دیگرى در این زمینه مؤثر بوده است که باید به صورت جداگانه و در موقعیت مناسب بررسى شود.

در مجموع وضعیتى کاملا نگران‏کننده به وجود آمده بود. در همین حال امریکایى‏ها هواپیماى مسافربرى ایران را با 2 فروند موشک که از رزم ناو امریکایى وینسنس، مستقر در خلیج فارس شلیک شد، ساقط کردند. (78) این حادثه پیام روشن و قاطع امریکا مبنى بر تشدید جنگ در صورت عدم اقدام ایران براى خاتمه دادن به جنگ بود. چنان که ریگان رئیس‏جمهور وقت امریکا گفت که این فاجعه ضرورت دستیابى به برقرارى صلح را با حداکثر شتاب، دوچندان ساخته است. (79) سخنگوى کاخ سفید نیز گفت: امریکا مدت مدیدى است که تمایل به برقرارى تماس با ایران دارد و ما این تمایل را در هر موقعیتى ابراز کرده‏ایم. (80) مایکل آرماکاست معاون وزارت خارجه امریکا نیز تأکید کرد که امریکا از انعطاف ایران استقبال مى‏کند، اما ایران نمى‏تواند به

انتخاب خود بخش‏هایى از قطعنامه را بپذیرد. (81).

ایران با توجه به وضعیت یاد شده، علاوه بر شتاب در تلاش‏هاى دیپلماتیک و شکایت از امریکا در دادگاه لاهه به خاطر سرنگون کردن هواپیماى مسافربرى ایران، دو اقدام اساسى انجام داد. نخست حکم امام خمینى مبنى بر انتصاب آقاى هاشمى به عنوان جانشین فرمانده کل قوا به منظور «ایجاد ستاد فرماندهى کل«، «هماهنگى ارتش و سپاه«، «تمرکز صنایع نظامى و تهیه مایحتاج نظامى و دفاعى«، «تمرکز امور تبلیغى و فرهنگى«، و «بهره‏بردارى صحیح از کمک‏هاى مردمى» (82) بود. اقدام دیگر، «اعلام بسیج عمومى» (83) براى دفاع در برابر تهاجمات عراق بود.

در این مرحله تداوم حملات عراق سبب گردید در منطقه شرهانى، زبیدات و ارتفاعات حمرین، قواى عراقى ضمن حمله به خطوط دفاعى نیروهاى ارتش تا عین خوش پیشروى کنند و در این حملات و همچنین حمله به مناطق سومار و میمک، در مجموع نزدیک به 17000 تن را اسیر کردند. با ادامه‏ى تهدیدات عراق براى حمله به مناطق جنوبى، (84) عقب‏نشینى از حلبچه بررسى شد و سرانجام به رغم نظرهاى متفاوتى که وجود داشت، نیروهاى خودى منطقه حلبچه را تخلیه کردند. (85) علاوه بر این، بنابه ملاحظات جدید و احتمال تداوم تهاجمات عراق و همچنین تشدید فشار بین‏المللى علیه جمهورى اسلامى، امام خمینى با یک تصمیم حساب شده و ناگهانى، اوضاع را به نفع ایران تغییر دادند و رئیس جمهورى اسلامى ایران در نامه‏اى به خاویر پرز دکوئیار دبیرکل وقت سازمان ملل، پذیرش قطعنامه را رسما اعلام کرد. خبر پذیرش قطعنامه روز دوشنبه 27 / 4 / 1367 ساعت 2 بعدازظهر از صداى جمهورى اسلامى ایران به شرح زیر قرائت شد:

»جمهورى اسلامى ایران طى پیامى خطاب به خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل اعلام نمود که با تأیید مجدد تلاش‏هاى انجام شده و اطمینان قلبى به اقدامات ایشان و به منظور یارى نمودن دبیرکل در جهت استقرار امنیت براساس عدالت، قطعنامه 598 را رسما پذیرفته است.» (86).

در نامه رئیس‏جمهور ایران به دبیرکل سازمان ملل به این مسئله اشاره شده است که جنگ اکنون ابعادى غیرقابل پیش‏بینى یافته و ضمن وارد کردن کشورهاى دیگر در جنگ، «قربانیان بى‏گناهى را در خود فروبرده است«. (87).

اقدام ایران و اهمیت آن واکنش‏هاى متفاوتى را برانگیخت. اعجاب و شگفتى مردم و همچنین تأسف و تألم آنها موجى از حزن و اندوه همراه با نوعى ابهام و حیرت را در میان رزمندگان اسلام و طرفداران انقلاب اسلامى در خارج از ایران برانگیخت. در واقع شکاف موجود میان آگاهى مردم از واقعیات جنگ و برترى‏هاى چشمگیر عراق در توان رزمى و تبلیغاتى که انجام مى‏گرفت و اذهان جامعه را شکل داده بود، مهم‏ترین عاملى بود که براساس آن مى‏توان وضعیت روحى و روانى مردم را توضیح داد.

»و اما درباره قبول قطعنامه که حقیقتا مسئله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصا براى من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه‏ى دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مى‏دیدم ولى به واسطه‏ى حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلا خوددارى مى‏کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور – که من به تعهد و دلسوز و صداقت آنان اعتماد دارم – با قبول قطعنامه و آتش‏بس موافقت نمودم و در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى‏دانم، و خدا مى‏داند که اگر نبود انگیزه‏اى که همه‏ى ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هرگز راضى به این عمل نبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود…«

امام خمینى در همین پیام این اقدام را به منزله‏ى نوشیدن جام زهر ذکر کرده و فرمودند:

»شما مى‏دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره‏ى خون و آخرین نفس بجنگم اما تصمیم امروز فقط براى تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضاى او از هر آنچه گفتم، گذشتم و اگر آبرویى داشتم با خدا معامله کردم.» (88).

اقدام ایران در پذیرش قطعنامه، بازتاب نسبتا وسیعى داشت. رابین رایت کارشناس مسائل منطقه، دلیل این تصمیم را ناامیدى ایران از راه‏حل نظامى ذکر کرد و وضعیت اقتصادى و تحولات اخیر جبهه‏هاى جنگ را مؤثر در این تصمیم‏گیرى دانست. (89) وزیر دفاع وقت امریکا، رویارویى امریکا با ایران را یکى از عوامل مؤثر در پذیرش قطعنامه به وسیله ایران دانست. (90) عراقى‏ها که اوضاع را به سود خود ارزیابى مى‏کردند و از اقدام ایران ناخشنود بودند، پذیرش قطعنامه را یک تاکتیک خواندند! (91) برخى از صاحب‏نظران غربى نیز واکنش عراق را قصد عملى عراق براى جلوگیرى از برقرارى آتش‏بس ارزیابى کردند (92) همچنین رادیو لندن با استناد به بیانیه نظامى عراق، خبر حمله نظامى وسیع برعلیه مواضع ایران را اعلام کرد. (93) امریکایى‏ها از اقدام ایران اظهار خرسندى کردند و سخنگوى وزارت خارجه امریکا اعلام کرد امریکا پذیرش قطعنامه 598 را توسط ایران خوش‏آمد مى‏گوید.(94) وایتهد معاون وزیر خارجه امریکا نیز اعلام کرد واشنگتن هفته گذشته پیامى براى ایران ارسال داشته و از تصمیم این کشور براى قبول قطعنامه 598 تقدیر کرده است. (95) امریکایى‏ها اقدام ایران را عامل مهمى در رفع موانع در روابط ایران و امریکا مى‏دانستند.(96) چنان که شولتز وزیر خارجه امریکا اعلام کرد امریکا مایل به تجدید مناسبات مستقیم با نمایندگان معتبر تهران است. (97).

تنها سه روز پس از اقدام ایران در اعلام پذیرش قطعنامه 598، عراقى‏ها در روز جمعه 31 / 4 / 1367 تهاجم خود را در منطقه جنوب آغاز کردند و در 30 کیلومترى شمال خرمشهر مستقر شدند.(98) این حرکت شتابزده شباهت زیادى به تهاجم آنها در آغاز جنگ داشت. هدف عراق از این اقدام وارد کردن ضربه سنگین نظامى به ایران، اشغال زمین و به اسارت گرفتن شمار بیشترى از نظامیان ایرانى بود تا به هنگام مذاکرات بعد از جنگ، از آنها به عنوان برگ برنده استفاه کند و در تبادل اسیران نسبت به ایران از موقعیت بهترى برخوردار شود. ضمن آنکه خرمشهر به شدت تهدید مى‏شد و اشغال مجدد آن امتیاز بزرگى براى عراق بود. (99).

وضعیت بسیار حساسى بود. خرمشهر در آستانه‏ى سقوط قرار داشت. سقوط مجدد خرمشهر ضربات روانى سنگینى بر مردم وارد مى‏کرد و ممکن بود ابتکار عملى را که امام با پذیرش قطعنامه به دست آورده بود، از دست برود. نگرانى‏هاى برخاسته از این وضعیت سبب شد امام خمینى توسط فرزندشان (حاج احمد آقا) پیامى را براى سپاه، تنها سازمان حاضر در صحنه، ارسال فرمایند که در آن آمده بود:

»اینجا نقطه حیاتى کفر و اسلام است، یعنى نقطه شکست و پیروزى، یا اسلام یا کفر است و باید متر به متر بجنگید و هیچ چیزى از هیچ کس پذیرفته نیست. اینجا نقطه‏اى است که یا موجب مى‏شود سپاه حیات پیدا کند دوباره در کشور و یا براى همیشه سپاه یک سپاه ذلیل و مرده‏اى بشود.» (100).

سپس حاج سید احمد آقا خطاب به برادر رحیم صفوى که پیام را یادداشت مى‏کرد، به این مسئله اشاره نمود که اگر خداى ناکرده در خرمشهر یک حادثه‏اى رخ بدهد، دیگر ما هیچ کارى نمى‏توانیم انجام دهیم. (8).

طولى نکشید که سیل نیروهاى بسیجى که از قبول قطعنامه به شدت متأثر بودند و امام خمینى را تنها مى‏دیدند، به یارى او شتافتند و راهى جبهه‏ها شدند تا به هر نحو ممکن در برابر دشمن بایستند، دشمنى که بسیار قدرتمندتر از روزهاى اول جنگ شده بود. بار دیگر بسیجیان با کمترین امکانات به میدان شهادت آمدند. جبهه‏اى که تنها سپاه بود و بسیج، اما نه در سازمان‏هاى از پیش تعریف شده، بلکه در هسته‏هایى خودجوش مرکب از فرماندهان لشکرهاى سپاه و رده‏هاى پایین‏تر و نیروهاى مردمى‏و بسیجى همه شانه به شانه در لابه‏لاى تانک‏هاى عراقى با سلاح سبک و آرپى‏جى، بدون اتکا به نیروى زرهى و توپخانه به دشمن یورش بردند و طى چند روز درگیرى سنگین، بخش بزرگى از قواى عراقى را منهدم و آنها را مجبور به عقب‏نشینى کردند.

تهاجم عراق تأثیر فوق‏العاده‏اى بر جاى نهاد، ادعاهاى دروغین صلح‏طلبى این رژیم آشکارتر شد و عناصر مردد داخلى و افکار فریب‏خورده جهان به این

امر واقف شدند. ضمن آنکه نگرانى ناشى از حرکت اخیر عراق با توجه به زمینه روانى ویژه‏اى که امام آماده کرده بود، جو عمومى داخل کشور را یکباره دستخوش تحول کرد و سیل نیروهاى مردمى بسیار گسترده‏تر از روزهاى نخستین جنگ به جبهه سرازیر شدند. همچنین این اقدام عراق تغییر مواضع بین‏المللى را به زیان عراق و به سود ایران موجب شد. چنان که پنج عضو دائمى شوراى امنیت، عراق را براى نشان دادن انعطاف بیشتر تحت فشار قرار دادند. (101) به نوشته‏ى نیویورک تایمز، امریکا نیز عراق را براى برقرارى آتش‏بس تحت فشار قرار داد. (102).

عراقى‏ها در وضعیت جدید ضمن اعلام مقاومت در برابر فشار امریکا، مدعى بودند امریکا مى‏خواهد هرچه زودتر جنگ تمام شود تا با ایران ارتباط برقرار کند، (103) واکنش عراق در مجموع سبب گردید ایران پیروزى تبلیغاتى به دست آورد. (104) به همین دلیل برخى از تحلیل‏گران اقدام عراق در اشغال مجدد خاک ایران را یک «اشتباه محض» (105) قلمداد کردند. یک سرهنگ سابق ارتش عراق این اقدام عراق را یک اشتباه استراتژیک نامید و گفت:

»در موقعیتى که ایران از کمبود نیرو رنج مى‏برد و ابتکار عمل در اختیار رهبرى عراق بود، پیشروى نیروهاى عراق به سمت خوزستان منجر به «خروش ملى» و ایجاد شور و شوق در میان مردم ایران شد. همین نیروها طى یک هفته تلفات و خسارت‏هاى سنگینى به ویژه در محور جنوب، بر نیروهاى عراقى وارد ساختند و در این منطقه 18 تیپ زرهى و مکانیزه که اصل قدرت عراق را تشکیل مى‏دادند، مورد تهاجم نیروهاى داوطلب ایرانى قرار گرفتند و با عقب‏نشینى مقدار زیادى منهدم شدند.» (106).

در جبهه‏ى جنوب هنوز ارتش عراق به طور کامل تا خط مرزى عقب زده نشده بود که حدود ساعت 14:30 روز 3 / 5 / 1367 سازمان مجاهدین خلق (منافقین) همراه با ارتش عراق هجوم مشترکى را از طریق سرپل ذهاب به طرف شهر «کرند» آغاز کردند. (107) آنها عملیات خود را با هدف براندازى شروع کردند با این تصور که اوضاع بین‏المللى کاملا به زیان ایران مى‏باشد و همانند

وضعیتى است که آلمان در اواخر جنگ جهانى دوم گرفتار آن شده بود. وضعیت نظامى ایران را به دلیل تهاجمات پى‏درپى عراق از هم پاشیده ارزیابى مى‏کردند و همچنین اوضاع داخلى ایران را به دلیل تحولات نظامى و پذیرش قطعنامه 598 آسیب‏پذیر مى‏دانستند. براى همین، منافقین مى‏پنداشتند یک ضربه و شوک نظام جمهورى اسلامى را فروخواهد ریخت و این تنها فرصتى است که در اختیار دارند. (74) رجوى در همان زمان طى تحلیلى گفته بود که نباید این فرصت تاریخى را از دست بدهیم و باید حمله کنیم و در شرایطى که رژیم نیروى جنگى ندارد، کار را تمام کنیم! (74) مریم رجوى نیز در جمع نیروهاى حمله‏کننده اظهار کرده بود: وقتى از جبهه برویم آن طرف‏تر کسى نیست که جلوى ما را بگیرد. (74) رجوى در پاسخ به سؤالات حاضرین در همین نشست مى‏گوید:

»جمع‏بندى نهایى در میدان آزادى!» (74).

منافقین طرح خود را در یک نشست 24 ساعته آماده کردند و در تاریخ 31 / 4 / 1367 توجیه صورت گرفت و نام عملیات را «فروغ جاویدان» گذاشتند. (74).

سخنگوى سازمان منافقین استراتژى سازمان را وارد کردن هرچه بیشتر تلفات و باز کردن راه براى یک انقلاب عمومى ضد (امام) خمینى ذکر کرد! (108) در یکى از رسانه‏هاى غربى استراتژى منافقین «ایجاد منطقه آزاد شده» اعلام شد. (109).

به هر صورت، بلافاصله پس از اطلاع مردم از هجوم منافقین؛ بسیجى‏ها سیل‏وار راهى غرب کشور شدند و به همراه یگان‏هاى سپاه پاسداران، راه را بر منافقین بستند و از روبه‏رو و پهلو به آنها حمله کردند و سازمان نظامى منافقین را متلاشى کردند. منافقین با آشکار شدن ناتوانى و برملا شدن آثار توهمات خود، با بر جاى گذاشتن کشتگان و اسیران بسیار، مجددا به داخل خاک عراق فرار کردند. رادیو لندن طى تفسیرى گفت: «هدف از این حمله هرچه باشد ظاهرا تأثیر مثبت و مطلوبى در داخل ایران نداشته است.» (110).

بدین ترتیب با حضور گسترده نیروهاى مردمى در جبهه‏ها و پیام امام به سپاه پاسداران براى مقاومت و رفع تهاجم عراق و منافقین، سرانجام عراقى‏ها

پس از تحمل تلفات و عدم موفقیت در لشکرکشى مجدد به خاک ایران و ناامیدى از کارآیى منافقین به عنوان یک عامل تعیین‏کننده، با برقرارى آتش‏بس موافقت کردند و در تاریخ 29 / 5 / 1367 میان ایران و عراق آتش‏بس برقرار شد. رابین رایت متخصص مسائل منطقه، در تحلیلى نوشت: براى ایران اجراى آتش‏بس رسمى نخستین گام از اجراى استراتژى گسترده براى آغاز مرحله‏اى جدید در انقلاب آن کشور است. هدف از این استراتژى آن است که آن بقاى انقلاب اسلامى اهمیت بیشترى یافته است.

بدین ترتیب جنگ ایران و عراق پس از هشت سال در حالى پایان یافت که على‏رغم حمایت همه‏جانبه‏ى غرب و شرق از عراق، که قدرت نظامى این کشور را به نحوى چشمگیر افزایش داده بود، دستاورد مهمى عاید عراق نشد.

عدم موفقیت عراق در جنگ و باقى ماندن مشکلات ژئوپلتیک این کشور، عراق بعد از جنگ را در وضعیت ویژه‏اى قرار داد. حمایت فوق‏العاده غرب و شرق از عراق در زمینه انواع تسلیحات به خصوص سلاح‏ها و تجهیزات پیشرفته و کشتار جمعى و همکارى با این کشور براى دستیابى به سلاح‏هاى غیرمتعارف و حتى ایجاد زمینه مناسب براى ساخت سلاح‏هاى اتمى، به همراه جنبه‏هاى روانى و ویژگى‏هاى شخصى سران رژیم عراق، پس از جنگ توان متراکم و تهدیدکننده‏اى از عراق ساخته بود که کشورهاى منطقه و همجوار، خصوصا عربستان و اسرائیل را در معرض تهدید جدى قرار مى‏داد. این مسئله در تجاوز عراق به کویت به وقوع پیوست و در یک حرکت مشکوک – که در آن فریب خوردن رژیم عراق دور از ذهن نیست – ارتش عراق، کویت را اشغال کرد و این اقدام زمینه‏اى شد که حامیان عراق – که صرفا براى مقابله با انقلاب اسلامى، رژیم صدام را تا این حد تجهیز کرده بودند – پس از پایان جنگ اوضاع را مساعد دیدند که آنچه را با ثروت کشورهاى حوزه خلیج فارس در اختیار عراق گذاشته بودند، مجددا با امکانات همین کشورها همه را منهدم کنند. انهدامى که طى چندین سال گذشته ادامه داشته و هنوز هم غرب از آن احساس تهدید مى‏کند.


1) محمد درودیان، شلمچه تا حلبچه، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1376، فصل دوم.

2) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 218، 2 / 8 / 1366، رادیو امریکا، 1 / 8 / 1366.

3) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 217، 1 / 8 / 1366،اوکلى، سخنگوى وزارت خارجه امریکا.

4) مأخذ 2، اوکلى، سخنگوى وزارت خارجه امریکا.

5) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 219، 3 / 8 / 1366.

6) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 22، 5 / 8 / 1366، خبرگزارى آلمان، 4 / 8 / 1366.

7) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 222، 6 / 8 / 1366، رویتر، 5 / 8 / 1366.

8) پیشین.

9) محى‏الدین مصباحى، «چارچوب مواضع شوروى«، بازشناسى جنبه‏هاى تجاوز و دفاع جلد دوم، تهران: دبیرخانه کنفرانس بین‏المللى جنبه‏هاى تجاوز و دفاع، نشر سپهر، 1368، ص 233.

10) آنتونى کردزمن و آبراهام آر. واگنر، درس‏هایى از جنگ مدرن – جلد دوم: جنگ ایران و عراق، ترجمه حسین یکتا، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1376، ص 228.

11) پیشین، ص 299.

12) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 328، 2 / 11 / 1365، خبرگزارى تاس، 21 / 11 / 1365.

13) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 296، 20 / 10 / 1365،رادیو امریکا، 19 / 10 / 1365.

14) مأخذ 9.

15) واگذارى تجهیزات به عراق به نحوى چشمگیر و بى‏سابقه افزایش یافت. بنابر نظر آنتونى کردزمن در طول جنگ جمعا 50 میلیارد دلار تسلیحات جنگى به عراق تحویل شد (کنفرانس خلیج فارس، بررسى منافع و راه‏هاى موجود امریکا 21 / 6 / 1369، واشنگتن(. فرانسه در کمتر از 2 سال، تسلیحاتى به ارزش 6 / 5 میلیارد دلار به عراق ارسال کرد. چین، انگلستان، آلمان، برزیل، مصر، کلمبیا، اسپانیا، امریکا و بسیارى از کشورهاى دیگر تسلیحات شیمیایى بسیارى با تکنولوژى پیشرفته در اختیار عراق قرار دادند. پس از تشدید درگیرى میان عراق و کویت، عراقى‏ها مدعى شدند جنگ را به تنهایى انجام داده‏اند. پس از تشدید درگیرى میان عراق و کویت، عراقى‏ها مدعى شدند جنگ را به تنهایى انجام داده‏اند. ابوغزاله معاون سابق رئیس جمهورى و وزیر دفاع مصر در گفت‏وگو با رادیو کویت اعلام کرد: همه مى‏دانند که تنها کویت و عربستان بیش از 60 میلیارد دلار به عراق کمک کرده‏اند و ادعاى عراق در مورد اینکه جنگ را به تنهایى شروع کرد یک دروغ بزرگ است و دولت‏هاى عرب در طول جنگ کمک‏هاى فراوانى به عراق کردند (روزنامه کیهان، 7 اسفند 1369(. شوروى در بین سال‏هاى 88-1986 (67-1365) سلاح‏هایى به ارزش تقریبى 8 / 8 تا 2 / 9 میلیارد دلار شامل 2000 تانک (از جمله 800 تانک تى. 72(، 300 هواپیماى جنگنده، حدود 300 موشک زمین به زمین از نوع اسکاد. بى و هزاران قطعات توپخانه سنگین و نفربرهاى مسلح به عراق تحویل دادند (محى‏الدین مصباحى، اتحاد جماهیر شوروى و جنگ ایران و عراق از برژنف تا گورباچف، مجله سیاسى دفاعى، ویژه‏نامه جنگ، تابستان و پاییز 1375(. طه یاسین رمضان به خبرگزارى مصر گفت: «شوروى‏ها در کنار ما هستند و در توسعه نیروهاى مسلح ما شرکت دارند.» (خبرگزارى جمهورى اسلامى، گزارش‏هاى ویژه، 14 / 4 / 66، خبرگزارى فرانسه، 13 / 4 / 66(.

16) مأخذ 10، ص 392.

17) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 207، 21 / 7 / 1367،.

18) مأخذ 10، ص 394.

19) حجت‏الاسلام سید محمد خاتمى در جلسه‏اى با حزب‏الله مجلس گفت: «تداوم حملات عراق به مراکز اقتصادى ایران و کاهش قیمت نفت سبب گردید درآمد ارزى ایران در سال 65 اندکى بالاتر از 5 میلیارد دلار برسد که از این مقدار 3 میلیارد دلار به قواى مسلح اختصاص یافت و با 2 میلیارد و خرده‏اى کشور اداره شد.» (روزنامه اطلاعات، 9 / 12 / 1375(.

20) مأخذ 10، ص 301.

21) محسن رضایى، «تجزیه و تحیل جنگ ایران و عراق«، در دانشکده فرماندهى و ستاد سپاه پاسداران (دوره عالى جنگ(، 12 / 11 / 1374.

22) مأخذ 22.

23) وزارت ارشاد اسلامى، «بولتن بررسى مطبوعات جهان«، شماره 1196، مجله‏ى تایم، 3 / 9 / 1365، به نقل از ویلیام اسمیت.

24) محدود بودن جنگ به مرزهاى دو کشور ایران و عراق و عدم مداخله‏جویى جدى امریکا و شوروى، وضعیتى را براى ایران به وجود آورد که در اینجا به عنوان خلأ استراتژیک از آن یاد مى‏شود. عراق با گسترش دامنه جنگ با هدف بین‏المللى کردن آن، تدریجا اوضاع را براى ایران دشوار کرد و از سال 1366 امریکا و شوروى ایران را عملا تحت فشار قرار دادند.

25) مأخذ 22، بهار 1375.

26) محسن رضایى، «تجزیه و تحلیل استراژى دفاع مقدس«.

27) مأخذ 1، فصل سوم.

28) سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در همین روند در بهار 1367 یک گزارش اطلاعاتى، همراه با یک جمع‏بندى براى استخبارات عراق تهیه کردند. در این گزارش تأکید شده بود که ارتش ایران توان آفندى ندارد و به همین دلیل در مواضع پدافندى استقرار یافته است. همچنین ارتش عراق تشویق شده بود به مواضع دفاعى این نیروها حمله کند. (اظهارات یکى از اعضاى منافقین که در یکى از این عملیات‏ها به اسارت درآمد(.

29) اظهارات یکى از اعضاى منافقین که به اسارت درآمده است.

30) کنت آر. تیمرمن، سوداگرى مرگ، ترجمه احمد تدین، تهران، خدمات فرهنگى رسا، 1373، ص 488.

31) وزارت ارشاد اسلامى «بولتن بررسى مطبوعات جهان«، شماره‏ى 1308، تایمز لندن، 21 / 1 / 1367، به نقل از مایکل ایوانس.

32) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 8، 8 / 1 / 1367،آسوشیتدپرس، 7 / 1 / 1367.

33) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 365، 29 / 12 / 1366، رادیو لندن، 28 / 12 / 1366.

34) سند شماره 208834 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: معاونت اطلاعات نیروى دریایى سپاه، گزارش «اگر من بودم مى‏زدم«، 1367، به نقل از ریچارد مورفى.

35) کیانورى دبیر کل حزب منحله توده در مصاحبه با روزنامه جمهورى اسلامى (6 / 11 / 1371) گفت: «وزیر خارجه شوروى به آقاى ولایتى گفته است شما به محض اینکه حمایت از افغان‏ها را قطع کنید، ما هم حملات عراق به ایران را متوقف مى‏کنیم.«.

36) روزنامه‏ى کیهان، 28 / 11 / 1375.

37) مرکز مدارک فرهنگى انقلاب اسلامى، صحیفه نور: مجموعه رهنمودهاى امام خمینى، تهران، وزارت ارشاد اسلامى، جلد 1369،20، ص 194 و 195.

38) واحد مرکزى خبر، «بولتن رادیوهاى بیگانه«، 29 / 1 / 1367، رادیو امریکا، 27 / 1 / 1367.

39) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 11، 11 / 1 / 1367، واشنگتن پست، 10 / 1 / 1367.

40) این در حالى است که عراق در همین سال بیش از 15 میلیارد دلار (75 برابر ایران) سلاح و تجهیزات نظامى‏دریافت کرد.

41) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 363، 27 / 12 / 1366، خبرگزارى رویتر.

42) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 349، 13 / 12 / 1366، رادیو امریکا، 12 / 12 / 1366، و روزنامه نیویورک تایمز.

43) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى15، 15 / 1 / 1367، رادیو امریکا، 14 / 1 / 1367، و شیرین هانتر معاون بخش خاورمیانه، مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک در واشنگتن.

44) معاونت سیاسى سپاه پاسداران، «بولتن بررسى«، اردیبهشت 1367، ص 9.

45) چنان که سردار رضایى مى‏گوید. «در جلسه‏اى در دى ماه 1366 گفته‏ایم اگر در اسفندماه در جنوب حمله نکنیم، دشمن به جنوب حمله مى‏کند (ولى راه‏کارهاى جنوب بسته است(. دشمن مى‏داند ما در جنوب ابتکار عمل نداریم. اگر در شمال سلیمانیه عمل نشود تا پایان بهار وضع خوبى نخواهیم داشت. من تأکید داشتم زمستان باید در غرب کار کنیم. فرماندهان عملیاتى مى‏گفتند در جنوب نمى‏توانیم عملیات انجام دهیم (و باید) تا فصل بهار (صبر کنیم شاید راه‏کارى باز شود(.» (دانشکده‏ى فرماندهى و ستاد سپاه پاسداران) دوره عالى جنگ (19 / 11 / 74(.

46) مأخذ 22، 19 / 11 / 1374.

47) مأخذ 10، ص 464.

48) مأخذ 22، 26 / 11 / 1374.

49) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 34، 3 / 2 / 1367، روزنامه تایمز، 2 / 2 / 1367.

50) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 106، 13 / 4 / 1367، خبرگزارى رویتر، به نقل از یک تحلیل‏گر خاورمیانه.

51) مأخذ 9، ص 229.

52) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 34، 3 / 2 / 1367، رادیو امریکا، 2 / 2 / 1367، به نقل از روزنامه تایمز لندن.

53) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 37، 6 / 2 / 1367، پاریس، ژون آفریک.

54) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 41، 10 / 2 / 1367،خبرگزارى رویتر، به نقل از خبرگزارى تاس.

55) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 57، 26 / 2 / 1367، رادیو لندن، 25 / 2 / 1367.

56) مأخذ 47، ص 6.

57) طه یاسین رمضان با تهدید ایران مبنى بر اینکه استراتژى عراق نابود کردن تمامى تأسیسات نفتى ایران است، نشان داد عراقى‏ها در اندیشه تداوم تهاجم به ایران هستند.

58) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى32، 1 / 2 / 1367.

59) برنارد نیوز در نیویورک تایمز نوشت: تحلیل‏گران پنتاگون به وجود تحولات عمده‏اى در ارتش عراق پى بردند و به تجدیدنظر در تفکر خود پرداختند. (نشریه هفتگى ایران تایمز، 9 / 2 / 1376(.

60) مأخذ 10، ص 389.

61) وزارت ارشاد اسلامى، «بررسى مطبوعات جهان«، شماره‏ى 1317، 4 / 3 / 1367، به نقل از روزنامه الدستور چاپ انگلیس (7 مه 1988 برابر با 7 / 2 / 1367(.

62) برنارد نیوز، نیویورک تایمز، هفته‏نامه ایران تایمز، 9 / 2 / 1367.

63) محى‏الدین مصباحى، «شوروى و جنگ ایران و عراق و چارچوب‏ها و اهداف«، مجله‏ى سیاست دفاعى، شماره‏ى 4، سال چهارم، تابستان و پاییز 1375، ویژه‏نامه جنگ تحمیلى، ص 203 تا 206.

64) ایران 150 تا 200 فروند هواپیما بیشتر نداشت.

65) ارتش عراق 450 فروند هلى‏کوپتر در اختیار داشت.

66) وزارت ارشاد اسلامى، «بولتن بررسى مطبوعات جهان«، شماره‏ى 1317، 4 / 3 / 1367، به نقل از روزنامه اسپرسو (24 آوریل 1988، 4 / 2 / 1367(.

67) دفتر سیاسى سپاه، «بولتن رویدادها و تحلیل«، شماره 44، 6 / 3 / 1367، ص 8.

68) مأخذ 67.

69) مأخذ 68.

70) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 73، 11 / 3 / 1367، رادیو لندن، به نقل از روزنامه واشنگتن پست.

71) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 93، 31 / 3 / 1367، رادیو امریکا 30 / 3 / 1367، به نقل از نیویورک تایمز.

72) دفتر سیاسى سپاه، «بولتن رویدادها و تحلیل«، شماره 45، 25 / 4 / 1367،ص 16.

73) پیشین، ص 12.

74) مأخذ 31.

75) مأخذ 73، ص 13.

76) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 103، 10 / 4 / 1367، آسوشیتدپرس، 9 / 4 / 1367.

77) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى97، 4 / 4 / 1367،خبرگزارى فرانسه 3 / 4 / 1367.

78) مأخذ 73، ص 28.

79) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 110، 17 / 4 / 1367، رادیو امریکا، 16 / 4 / 1367.

80) پیشین، رویتر، 16 / 4 / 1367، مارلین فیتزواتر.

81) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 117، 24 / 4 / 1367،رویتر، 23 / 4 / 1367.

82) مأخذ 73، ص 1 و 2.

83) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 111، 18 / 4 / 1367، رادیو لندن، 17 / 4 / 1367.

84) مأخذ 10، ص 443.

85) مأخذ22، 26 / 12 / 1374.

86) [دفتر] نخست‏وزیرى، «بررسى روند تحولات صلح«، حمید فرهادنیا، ص 112.

87) پیشین، ص 123.

88) مأخذ 39، ص 239،238، و 241.

89) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 122، 29 / 4 / 1367، رادیو آمریکا، 28 / 4 / 1367.

90) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 124، 31 / 4 / 1367، خبرگزارى رویتر، 30 / 4 / 1367، به نقل از هارلد براون.

91) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 121، 28 / 4 / 1367،خبرگزارى فرانسه، خبرگزارى عراق، 27 / 4 / 1367، به نقل از لطیف جاسم (وزیر اطلاعات عراق(.

92) مأخذ 94، روزنامه‏ى گاردین.

93) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 125، 1 / 5 / 1367، رادیو لندن، 31 / 4 / 1367.

94) مأخذ 93.

95) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 127، 3 / 5 / 1367،خبرگزارى رویتر، 2 / 5 / 1367.

96) مأخذ 94، به نقل از مقامات وزارت خارجه.

97) مأخذ 94.

98) دفتر سیاسى سپاه «بولتن رویدادها و تحلیل«، شماره‏ى 46، 29 / 5 / 1367.

99) مأخذ 97، رسانه‏هاى انگلیسى، 31 / 4 / 1367.

100) سند شماره‏ى 1710 / د، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، دفترچه ثبت جنگ راوى قرارگاه مرکزى (حمیدرضا فراهانى(، ص 53، 1 / 5 / 1367.

101) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 134، 10 / 5 / 1367،رادیو لندن، به نقل از دیپلمات‏هاى غربى.

102) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 140، 16 / 5 / 1367، رادیو امریکا، 15 / 5 / 1367.

103) پیشین، نیویورک تایمز، به نقل از مقامات عراقى.

104) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 139، 15 / 5 / 1367، به نقل از هانس هاتیوکوبیلس، تحلیل‏گر مؤسسه مطالعات استراتژیک لندن،14 / 5 / 1367.

105) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 126، 2 / 5 / 1367، به نقل از دان کار، یکى از ناظران جنگ مؤسسه مطالعات استراتژیک لندن، 1 / 5 / 1367.

106) روزنامه السفیر، مقاله‏ى احمد زبیدى، 29 / 8 / 1369، ترجمه سفارت جمهورى اسلامى در بیروت.

107) دفتر سیاسى سپاه، «بولتن رویدادها و تحلیل«، شماره‏ى 46، 29 / 5 / 1367، ص 16.

108) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه» شماره‏ى 133، 9 / 5 / 1367، دیلى تلگراف، به نقل از سخنگوى منافقین، 8 / 5 / 1367.

109) مأخذ 106، ایندیپندنت، 6 / 5 / 1367.

110) خبرگزارى جمهورى اسلامى، نشریه «گزارش‏هاى ویژه«، شماره‏ى 135، 11 / 5 / 1367، رادیو لندن، 10 / 5 / 1367.