جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

وضعیت زمین منطقه

زمان مطالعه: 3 دقیقه

تأثیرات منطقه عملیات به ویژه خصوصیات زمین و اقلیم منطقه در یک طراحی نظامی، امری بدیهی می‏باشد، خصوصا در نبردهای نیروهای اسلام که از زمین به عنوان یک عامل برتری‏ساز استفاده می‏شده است؛ بدین معنا که علاوه بر درک و در نظر گرفتن تأثیرات زمین، در انتخاب محل نبرد از آن خصوصیات نیز استفاده می‏شده است و این ناشی از تجربه‏های فرماندهان سپاه پاسداران در نبردهای محدود و در ادامه نبردهای وسیع بوده است. بر این اساس همواره و در هر عملیاتی به شناخت دقیق چهره زمین می‏پرداختند و این شناخت مربوط به کلیه پدیده‏های طبیعی و مصنوعی می‏گردید و در این منطقه نیز در طول

ماه‏های استقرار نیروهای سپاه پاسداران در محورهای عملیاتی، شناخت دقیق زمین از عمده‏ترین محورهای فعالیت اطلاعاتی محسوب می‏گردید و باید گفت به طور حتم یکی از دلایل اصلی موفقیت عملیات ثامن الائمه همین بوده است.

اولین ویژگی منطقه عملیاتی ثامن الائمه، همواری کامل و دشت بودن آن است. دشتی صاف که میدانی مناسب برای دید و تیر است، زیرا غیر از حاشیه رود کارون که پوششی از درختان نخل دارد، در بخش اعظم این منطقه عارضه‏ای طبیعی برای استتار نفر و تجهیزات نیست، خصوصا در روز که روشنایی منطقه هر هدف ثابت و متحرکی را آشکار می‏سازد. در چنین منطقه‏ای امکان بهره‏گیری از قدرت آتش علیه نیروهای حمله کننده فراهم است. در هنگام عملیات ثامن الائمه وجود تعدادی خاکریز و جاده‏های مواصلاتی با ارتفاع کم از سطح زمین، همچنین نخلستان‏های محدود در ساحل کارون تا حدودی وسعت میدان دید و تیر می‏کاست اما منطقه عملیاتی ثامن الائمه با خصوصیات فوق به ویژه در ماه اول فصل پاییز که بارندگی در آن پیش‏بینی نمی‏شود، می‏توانست جولان‏گاه واحدهای زرهی و مکانیزه دشمن (لشکر 3 زرهی) در اجرای مانورهای دل‏خواه و مقابله با نیروهای خودی باشد. بنابراین نیروهای پیاده در این منطقه در برابر حرکت نیروهای مکانیزه و زرهی بسیار آسیب‏پذیر بودند.

با توجه به مشخصات منطقه، عملیات می‏بایست در دل تاریکی شب انجام می‏شد، یعنی زمانی که دشمن در به کارگیری قدرت زرهی و آتش خود محدودیت داشت. ضمن این که می‏بایست زمان مورد نیاز نیروهای پیاده تک‏ور برای رسیدن به مواضعی مطمئن جهت دفع پاتک‏های دشمن نیز پیش‏بینی می‏گردید. در این باره برادر رحیم صفوی زمان پیشنهادی مسئولان ستاد عملیات را در جلسه‏ای با حضور سرهنگ ظهیرنژاد، ساعت یک بامداد اعلام کرد.

موانع موجود در منطقه عامل مهم دیگری در نحوه طراحی عملیات محسوب می‏گردید. رودخانه کارون، رودخانه بهمن شیر و هور شادگان به عنوان عوامل طبیعی و میدان‏های مین، سیم‏خاردار، تله‏های انفجاری به عمق 100 تا 150 متر عوامل مصنوعی منطقه را تشکیل می‏داده‏اند که مهم‏ترین و مؤثرترین آنها، رودخانه کارون بوده است چرا که این رودخانه عقبه نیروهای عراقی را بسته بود و تنها

ارتباط نیروهای عراقی مستقر در سرپل شرق کارون با غرب منطقه از طریق دو پل قصبه و حفار صورت می‏گرفت و بدین لحاظ این دو پل مهم‏ترین عوارض حساس منطقه به شمار می‏رفتند. از ابتدای امر، هر وقت مسئولان ستاد عملیات جنوب و فرماندهان محورهای عملیاتی به فرمان حضرت امام در مورد شکست حصر آبادان می‏اندیشیدند، به دنبال راهی برای رسیدن به پل‏های روی رودخانه بوده‏اند و موفقیت کار را در گرو دسترسی به این دو پل و آن هم در کوتاه‏ترین زمان می‏دانستند و لذا همواره دو جهت را در ذهن خود برای رسیدن به پل‏ها مجسم می‏کردند: یکی از سمت شمال سرپل و دیگری از سمت جنوب سرپل. در نتیجه می‏توان گفت قابل عبور نبودن رودخانه کارون سبب شد تا پل‏های نصب شده بر آن به عنوان اهداف اصلی عملیات در نظر گرفته شود و تمامی تلاش‏ها و فعالیت‏ها به سمت آنها معطوف شود. در کنار کارون مانع دیگر، هور شادگان بود که با محدود کردن میدان مانور در منطقه شمال سرپل و منطقه دارخوین، به عنوان عقبه‏ای مناسب برای نیروهای خودی باشد، لذا با توجه به چنین عقبه‏ای در شمال، بخش عمده قوا در جنوب استقرار یافت.