این بحث با استفاده از اظهارات اسیران عراقی تحت عنوان «تحلیل نبردهای ایران اسلامی و بعثیان عراق«، نوشته اسیران عراقی، نگاشته شده است.
در نخستین ساعات روز اول عملیات، یگانهای زرهی و مکانیزه دشمن برای جلوگیری از حملهی نیروهای خودی به داخل تنگهی چزابه و ممانعت از پیشروی آنها، دست به پاتک زدند. مسدود بودن جاده بستان به شیب، سبب شد که نیروهای تقویتی دشمن از محور عماره – شیب وارد منطقه عملیاتی شوند. در این حال، نیروهای خودی تمام تلاشهای سنگین و اولیه نیروهای دشمن را در داخل تنگهی چزابه و نزدیکی پل سابله سرکوب کردند. در همین حال بمباران شدید شهر بستان در دستور کار نیروهای عراقی قرار گرفت.
دشمن برای بازپس گرفتن منطقه، در بعد از ظهر روز اول عملیات پاتکی را طرحریزی کرد که بر اساس این طرح قرار بود نیروهای دشمن با تاریک شدن هوا از سه محور حمله خود را آغاز کرده و در شهر بستان با یکدیگر الحاق کنند. هدف این پاتک بازپس گیری شهر و تمام منطقهی تصرف شده بود. قرارگاه نیروهای شیب از شمال و قرارگاه فرماندهی لشکر 5 مکانیزه از جنوب، فرماندهی این عملیات را بر عهده داشتند. این دو قرارگاه تابع سپاه چهارم ارتش عراق بودند. همچنین دشمن تصمیم گرفت علاوه بر پل سابله و پل تعاون، دو پل مهندسی دیگر برای عبور یگانها روی رودخانه سابله نصب کند.
یگانهای ستون اول شامل تیپ گارد ریاست جمهوری، تیپهای 31 و 32 نیروی مخصوص، تیپ 17 زرهی، تیپهای 36،19،18 و 39 پیاده و گروهانهای کماندو، قرار بود در محور پاسگاه شیب، تنگهی شیب و شهر بستان حرکت و پیشروی کنند.
یگانهای ستون دوم شامل تیپهای 12 و 30 زرهی، تیپ 25 مکانیزه، تیپ 48 پیاده، گردان دوم تیپ 96 پیاده قاطع البصره از جیشالشعبی، میبایستی در محور رودخانه نیسان، پل سابله و شهر بستان حرکت و پیشروی میکردند.
یگانهای ستون سوم شامل تیپ 16 زرهی، تیپهای 2 و 15 پیاده مکانیزه و یک گردان از تیپ 33 قرار بود در محور رودخانه نیسان، پل تعاون و شهر بستان پیشروی کنند.
بدین ترتیب، در ساعت 22، ستون اول دشمن که تیپ گارد پیشاپیش آن قرار داشت، پیشروی خود را از منطقه تجمع شیب آغاز کرد ولی در داخل تنگه با مقاومت شدیدی روبهرو شد. در این حال، با آنکه تیپ 32 نیروی مخصوص دشمن برای تقویت این ستون وارد عمل شد، ولی اوضاع بهبود نیافت. چنان که سرانجام ستون دشمن روز بعد با روشن شدن هوا و با وجود پیشروی نیروهای تیپ 17 زرهی عراق – که با نیروهای پیاده تقویت شده بودند – موفق به پیشروی نشد و عقبنشینی کرد. فرماندهی دشمن در ساعت 3 بامداد به تیپ الولید دستور داد، از پل سابله عبور کرده و سرپل را توسعه دهد تا نیروها از این محور بتوانند به سمت بستان حرکت کنند. توقف یگانهای ستون اول و کندی در پیشروی یگانهای ستون دوم سبب شد تا فرماندهی دشمن با استفاده از موفقیت به دست آمده در این محور، فرمان پیشروی به سمت بستان را صادر کند. یگانهای ستون سوم به طور کامل از اجرای مأموریت خود بازماندند، زیرا نتوانستند سرپل را اشغال یا حتی از آن عبور کنند.
در روز دوم عملیات، فرماندهی دشمن به یگانهای ستون دوم و سوم دستور عقبنشینی داد. علت شکست پاتک دشمن، بیشتر متأثر از عوامل زیر بود:
1- حجم فراوان یگانهای دشمن در منطقهای محدود.
2- سرعت و شتاب دشمن در طرحریزی پاتک.
3- مشارکت یگانهایی در پاتک که مورد تهاجم نیروهای خودی قرار گرفته بودند و از روحیه و انسجام لازم برخوردار نبودند.
4- مقاومت نیروهای خودی.
5- اجرای آتش مناسب روی دشمن.
6- به کارگیری مناسب سلاحهای ضدزره.
بدین ترتیب، تلاش دشمن در روز اول، شب دوم و روز دوم عملیات به شکست انجامید. تصرف پل سابله به دست یگانهای دشمن میتوانست تمام دستآوردهای عملیات را مورد تهدید قرار دهد. در روزهای بعد، دشمن با وجود تلاشهایش در تنگهی چزابه و پل سابله، موفقیتی کسب نکرد و نیروهای خودی پس از شش روز، منطقه تصرف شده را پاکسازی و تأمین کردند. نیروهای خودی در ادامه برای آزادسازی منطقه میان شمال رودخانه نیسان و جنوب رودخانه سابله، سعی در طرحریزی عملیات کردند ولی با عقبنشینی ناگهانی دشمن به شمال رودخانه نیسان، نیروهای خودی بدون اجرای عملیات بر منطقه مسلط شدند.