جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نگرانی امریکا و اتخاذ استراتژی جدید در منطقه (2)

زمان مطالعه: 8 دقیقه

نخستین واکنش مقام‏های رسمی امریکا در مورد جنگ، پس از عملیات طریق القدس و با مشاهده پیروزی ایران ابراز شد. پیروزی در عملیات فتح المبین بر نگرانی امریکایی‏ها افزود و همین مسئله سبب شد تا ضرورت اتخاذ استراتژی جدید مورد تأکید قرار گیرد. (1) با آغاز عملیات بیت المقدس، اظهارات مقام‏های امریکا نشان‏دهنده‏ی افزایش این نگرانی بود، (2) چنان که هیگ، وزیر خارجه وقت امریکا به طور رسمی مخالفت دولت امریکا را با هر گونه تحول در منطقه اعلام کرد:

»امریکا در برابر هر گونه تغییر اساسی در منطقه خلیج فارس که ناشی از جنگ عراق و ایران باشد،بی‏تفاوت نخواهد بود.«(3).

وی همچنین در دیدار با مقام‏های ترکیه گفت که پیروزی ایران در جنگ نگرانی‏های عمیقی را در خاورمیانه به وجود خواهد آورد.(4) در واقع، هر گونه تحول اساسی ناشی از

جنگ در منطقه می‏توانست متأثر از دو حادثه‏ی «سرنگونی حکومت بعث عراق» و یا «ادامه جنگ در داخل خاک عراق» باشد. در این زمینه، رادیو اسرائیل به نقل از مقام‏های امریکایی (5) گفت که خطر سرنگون شدن حکومت فعلی عراق – خواه در اثر شکست جنگی یا کودتای داخلی – پی‏آمدهای بسیار خطرناکی برای امنیت حوزه خلیج فارس خواهد داشت.(6) روزنامه واشنگتن پست نیز به نقل از مقام‏های امریکایی نوشت:

»نگرانی امریکا و کشورهای منطقه این است که ایران پس از پیروزی تشویق شده و می‏خواهد جنگ را به داخل خاک عراق بکشاند.«(7).

روزنامه نیویورک تایمز نیز به نقل از مقام‏های وزارت خارجه امریکا نوشت:

»امریکا این حادثه (پیروزی ایران) را شکست بزرگ روانی و نظامی برای رژیم صدام حسین می‏داند و کابینه ریگان در مورد احتمال حمله ایران به داخل خاک عراق و یا سرعت بخشیدن به فشارها و خرابکاری از داخل به قصد سرنگونی رژیم صدام، نگران است.«(8).

روزنامه واشنگتن پست همچنین به نقل از مقامات امریکایی، موقعیت ایران را برای ادامه جنگ در داخل خاک عراق مثبت ارزیابی کرده و نوشت که این اقدام می‏تواند در خلیج فارس پی‏آمدهای گسترده و ماندگار داشته باشد.(9) به همین دلیل، کاسپار واینبرگر، وزیر دفاع وقت امریکا به طور رسمی اعلام کرد:

»پیروزی ایران در جنگ با عراق به نفع امریکا نخواهد بود.«(10).

تغییر توازن در منطقه مهم‏ترین نتیجه‏ای بود که در صورت پیروزی ایران بر عراق، ایجاد می‏شد. پیدایش این وضعیت، اساسا با منافع حیاتی امریکا در منطقه مغایرت داشت.الکساندر هیگ، وزیر خارجه وقت امریکا در مورد احتمال تغییر موازنه (11) در منطقه و بهره‏برداری شوروی از پیروزی‏های ایران، گفت:

»این خطر بزرگ وجود دارد که جنگ به کشورهای همسایه نیز سرایت کند و هم اکنون هم مناسبات بین کشورهای عربی را تیره ساخته است. (12) از این گذشته امکان دارد دگرگونی‏های پیش‏بینی نشده و دور دستی را در موازنه منطقه به وجود آورد و به شوروی فرصت دهد، به گسترش نفوذ در منطقه بپردازد.«(13).

به همین دلیل، امریکایی‏ها خواهان برقراری توازن در منطقه بودند و این امر تنها با جلوگیری از پیروزی ایران بر عراق امکان‏پذیر بود، در غیر این صورت، امریکا نمی‏توانست مهار اوضاع منطقه استراتژیک خلیج فارس را در دست بگیرد.(14) کیسینجر، در همین زمینه با تأکید بر ضرورت پایان دادن به جنگ برای حفظ توازن قوا،گفت:

»اگر عراق جنگ را برده بود، امروز نگرانی و وحشت در خلیج (فارس) نبود و منافع ما در منطقه به آن اندازه که اینک در خطر قرار دارد، مخاطره[آمیز]نمی‏شد. در هر حال، با توجه به اهمیتی که توازن قوا در این منطقه دارد، این به نفع ما است که هر چه زودتر آتش‏بس برقرار کرده و تدریجا به رژیم سازش کاری که در آینده احیانا جایگزین رژیم ایران می‏شود، نزدیک شویم.«(15).

بی‏تردید، مهار نتایج و تأثیرات پیروزی‏های نظامی ایران و جلوگیری از سقوط احتمالی حکومت بعث عراق، هسته مرکزی و محور ثقل تلاش‏های امریکا در آستانه فتح خرمشهر و پس از آن بود. در چنین اوضاعی، امریکایی‏ها تحولات ناشی از پیروزی‏های اخیر ایران را حتی از درگیری حل نشده اعراب و اسرائیل، بالقوه خطرناک‏تر و مهم‏تر ارزیابی می‏کردند.(16) وزیر خارجه وقت امریکا به دلیل همین نگرانی‏ها، در اجلاس ناتو در لوکزامبورگ با متحدان اروپایی امریکا در این زمینه بحث و گفت‏وگو کرد.(17).

بر پایه اطلاعات محرمانه سازمان جاسوسی امریکا، نیروهای عراقی در مرز از هم پاشیدگی قرار داشتند.(18) و امریکا نمی‏توانست از کنار این مسئله به سادگی بگذرد. روزنامه کریستین ساینس مانیتور در این زمینه نوشت:

»خطر گسترش جنگ به خارج از مرزهای ایران، ثبات منطقه را مورد تهدید قرار داده و امریکا به بررسی سیاست استراتژیکی دشمن در خلیج فارس پرداخته است.«(19).

هیگ،وزیر خارجه امریکا درباره استراتژی جدید و ابتکار عمل دیپلماتیک کشورش گفت:

»امریکا برای حفظ صلح خاورمیانه دست به سه ابتکار دیپلماتیک خواهد زد. اگر بخواهیم به یک نظم مسالمت‏آمیز بین‏المللی امیدی داشته باشیم، باید وقایع خاورمیانه را شکل دهیم و اکنون لحظه ورود امریکا در خاورمیانه است. امریکا برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق، فعال کردن مذاکرات خود مختاری فلسطین، رفع تهدید از آغاز جنگ حد و مرزی لبنان و اسرائیل، اقدام خواهد کرد. این ابتکارها به یکدیگر مربوط و با کشورهای دیگر نیز هماهنگ خواهد بود.«

وی سپس در مورد جنگ ایران و عراق افزود:

»بیم آن می‏رود که این درگیری به کشورهای همسایه گسترش پیدا کند و موجب تغییرات گسترده و غیر قابل پیش‏بینی در توازن نیروهای منطقه بشود و فرصتی برای افزایش نفوذ شوروی به وجود بیاورد. طی هفته‏های آتی و با افزایش فعالیت برای پایان دادن به این جنگ، ما نیز به همراه دیگر اعضای نگران جامعه بین‏المللی، نقش فعال‏تری را ایفا خواهیم کرد.«(20).

امریکایی‏ها در حالی که پایان بخشیدن به جنگ (21) را محور فعالیت‏های خود قرار داده بودند، (22) به دلیل نگرانی از ادامه جنگ و ناکامی در پایان دادن به آن، بخشی از تلاش‏های خود را برای تقویت و حمایت از عراق متمرکز کردند. در این راستا، سنای امریکا در اسفند 1360 نام دولت عراق را از فهرست کشورهای به اصطلاح تروریست خارج کرد (23) تا هیچ گونه مانعی برای کمک‏های اقتصادی و نظامی به عراق وجود نداشته باشد.(24).

تمایل امریکا به برقراری آتش‏بس به معنی، پایان عادلانه‏ی جنگ نبود، بلکه اساسا ادامه جنگ و پیروزی ایران بر عراق بر ضد منافع امریکا بود و تنها راه تأمین منافع امریکا، پایان جنگ، بدون برتری ایران بود. در این باره، وزیر دفاع وقت امریکا تأکید کرد:

»ما خواهان آن هستیم که این جنگ به طریقی پایان یابد که ثبات منطقه را بر هم نزند، چون پیروزی ایران یقینا در جهت منافع ملی ما نخواهد بود.«(25).

این اظهارات به خوبی روشن می‏ساخت که امریکایی‏ها برای پایان دادن به جنگ در پی راه‏حلی بودند که از ارائه هر گونه امتیازی که موقعیت برتر سیاسی – نظامی جمهوری اسلامی را به رسمیت بشناسد و تثبیت کند، خودداری شود. زیرا از نظر آن‏ها پیروزی ایران در صحنه جنگ و یا در پشت میز مذاکره، اساسا با منافع ایالات متحده در تضاد بود. بنابراین، استراتژی جدید امریکا نه تنها دورنمای روشنی را برای برقراری صلح و ثبات در منطقه ترسیم نمی‏کرد، بلکه اساسا با هدف نادیده گرفتن حقوق ایران همراه با حمایت همه جانبه از عراق،پی‏گیری می‏شد. بعدها، نیویورک تایمز در مورد علت کمک امریکا به عراق نوشت:

»تصمیم امریکا به کمک حیاتی به بغداد آن هم در اوایل جنگ هشت ساله با ایران، نتیجه اخطار آژانس‏های (متعدد) جاسوسی امریکا پیرامون این مطلب بود که عراق در آستانه ساقط شدن توسط ایران است.«(26).

در این مرحله، تلاش‏های دیپلماتیک امریکا با هدف کنترل پیروزی‏های ایران و حمایت از عراق طی تماس با برخی از کشورهای عربی آغاز شد.(27) امریکایی‏ها همچنین در تماس با کشورهای اسلامی، ضرورت مهار فعالیت‏های نظامی ایران را یادآور شدند.(28) در این حال، رادیو لندن اعلام کرد که امریکا در صدد کسب حمایت کشورهای اسلامی مانند پاکستان، ترکیه، مالزی، اندونزی و الجزایر است.(29) کمک‏های امریکا به عراق در این مرحله علاوه بر حذف نام عراق از فهرست کشورهای تروریست، شامل لغو تحریم فروش تجهیزات به عراق، (30)، توافق برای برقراری روابط دیپلماتیک، (31) ترغیب مصر برای کمک نظامی به عراق، ترغیب کشورهای عرب به افزایش کمک مالی و حمایت سیاسی از عراق و کمک اطلاعاتی امریکا به عراق بود. حمایت‏های امریکا از عراق با هدف افزایش اعتماد به نفس عراق برای حفظ و مهار اوضاع در برابر ایران، انجام می‏گرفت که نتایج مهمی برای این کشور در پی داشت.


1) نگاه کنید به بازتاب عملیات فتح المبین در همین کتاب.

2) روزنامه لوس آنجلس تایمز نوشت: «حمله ایران که روز جمعه آغاز شد برای امریکا از اهمیت بسیاری برخوردار است و چنین به نظر می‏رسد که پیروزی ایران آرامش دوستان امریکا را در منطقه به هم خواهد زد.«(خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 16 / 2 / 1361(.

3) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 29 / 2 / 1361، خبرگزاری آلمان به نقل از روزنامه الاهرام.

4) پیشین، به نقل از روزنامه گونش چاپ ترکیه، منابع دیپلماتیک در بروکسل.

5) خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از یک دیپلمات امریکایی گفت: «سقوط رژیم عراق خواه به دنبال یک شکست نظامی و خواه به علت یک خرابکاری داخلی، عواقبی پیش‏بینی نشده ولی مطمئنا بسیار وخیم بر ثبات خلیج فارس – که منطقه‏ای حیاتی برای واشنگتن به حساب می‏آید – به دنبال خواهد داشت.«(خبرگزاری جمهوری اسلامی «گزارش‏های ویژه» 4 / 3 / 1361، خبرگزاری فرانسه(.

6) مأخذ 173، به نقل از رادیو اسرائیل، 3 / 3 / 1361.

7) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 17 / 2 / 1361.

8) روزنامه جمهوری اسلامی، 5 / 3 / 1361.

9) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 8 / 3 / 1361، به نقل از رادیو امریکا، 7 / 3 / 1361.

10) مأخذ 188، به نقل از خبرگزاری رویتر.

11) روزنامه انگلیسی زبان اینترنشنال تریبون چاپ فرانسه در مورد تغییر توازن در منطقه نوشت: «این دومین بار است که طی سه سال گذشته تعادل قدرت در خاورمیانه بر هم می‏خورد. اولین بار با امضای قرارداد کمپ دیوید مصرف نقش رهبری خود را در جهان عرب از دست داد و عملا از سوی کشورهای عرب به کنار گذاشته شد… جمهوری اسلامی[نیز]قصد دارد به ایفای نقش قدرت اول و پر کردن جای خالی رهبری در خاورمیانه عربی بپردازد.«(خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 12 / 3 / 1361(.

12) در این مورد در صفحات بعد توضیح داده خواهد شد در عین حال، حمایت سوریه و لیبی از ایران موجب نگرانی امریکا و به عنوان تیره شدن مناسبات کشورهای عربی ذکر شده است.

13) مأخذ 194، به نقل از رادیو امریکا، 5 / 3 / 1361، وال استریت ژورنال.

14) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 25 / 1 / 1361، به نقل از کریستین ساینس مانیتور، چاپ امریکا 219 – روزنامه واشنگتن پست، 3 / 4 / 1361.

15) روزنامه واشنگتن پست،3 / 4 / 1361.

16) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 6 / 4 / 1361، خبرگزاری کویت به نقل از مقامات وزارت خارجه امریکا.

17) پیشین.

18) روزنامه اطلاعات 21 / 2 / 1361،ضمیمه سیاسی، به نقل از مجله‏ی اشپیگل چاپ آلمان.

19) مأخذ 194، به نقل از رادیو امریکا، 5 / 3 / 1361.

20) پیشین، به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس.

21) روزنامه سووتیسکایا روسیا چاپ شوروی با تأکید بر پایان دادن به جنگ نوشت: «ادامه جنگ ایران و عراق تنها به نفع امریکا است که برای دخالت نظامی در منطقه خلیج فارس مترصد فرصت مناسب می‏باشد و پنتاگون تاکنون انجام یک عملیات وسیع را طرح‏ریزی کرده است.«(خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 13 / 3 / 1361، خبرگزاری فرانسه(.

22) سخنگوی رسمی وزارت خارجه امریکا اعلام کرد: «امریکا هشدار خود را به آتش‏بس فوری مرتبا ادامه داده و خواستار رسیدگی به راه‏حل مسالمت‏آمیز می‏باشد.«(خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 4 / 3 / 1361، رادیو امریکا، 3 / 3 / 1361(.

23) جیمز بیل در کتاب «عقاب و شیر می‏نویسد: «با عملیات نظامی موفقیت‏آمیز ایران در سال 1982 میلادی و حملات متعاقب آن به عراق، سیاست‏گذاران امریکایی از پیروزی ایران به هراس افتادند. امریکا از اواسط سال 1983 میلادی، اقدام به حمایت از عراق نمود.«(جیمز بیل، عقاب و شیر، جلد دوم، ترجمه مهوش غلامی، انتشارات شهرآب، بهار 1371، ص 488(.

24) مأخذ 210، خبرگزاری آلمان به نقل از روزنامه الاهرام.

25) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 1 / 3 / 1361، خبرگزاری رویتر به نقل از کاسپر واینبرگر.

26) روزنامه نیویورک تایمز، 26 ژانویه 1992 (6 / 11 / 1370(.

27) مأخذ 173، به نقل از رادیو ترکیه، 3 / 3 / 1361.

28) پیشین، خبرگزاری فرانسه به نقل از یک مسئول وزارت خارجه امریکا.

29) مأخذ 173، به نقل از رادیو لندن، 3 / 3 / 1361.

30) مشاور کمیته روابط خارجی سنای امریکا دراین مورد گفت: «این عمل امریکا به منظور تنبیه ایران و باز کردن راهی برای عراق از بن‏بست موجود می‏باشد. ایران در جنگ با عراق از برتری محسوسی برخوردار است و این واقعه ناخوشایندی برای امریکا است.«(مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از خونین شهر تا خرمشهر، نوشته محمد درودیان، بهار 1372، ص 186)در این مرحله، وزارت بازرگانی امریکا – با وجود اعتراض برخی از اعضای کنگره امریکا – اجازه نامه‏ای برای فروش هواپیماهای باری «ان – 100» به عراق را برای شرکت لاکهید صادر کرد. برابر گزارش آسوشیتدپرس، این هواپیماها نوع غیر نظامی باری «سی – 130» محسوب می‏شوند که مورد استفاده نظامی هم واقع می‏شود.(خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 6 / 3 / 1361، آسوشیتدپرس(.

31) معاون وزیر خارجه امریکا در امور خاورمیانه گفت: «ما معتقدیم که از سر گرفتن روابط دیپلماتیک میان عراق و امریکا به نفع دو کشور است.«(خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارش‏های ویژه«، 29 / 2 / 1361 – روزنامه النهار چاپ بیروت(.