نخستین واکنش مقامهای رسمی امریکا در مورد جنگ، پس از عملیات طریق القدس و با مشاهده پیروزی ایران ابراز شد. پیروزی در عملیات فتح المبین بر نگرانی امریکاییها افزود و همین مسئله سبب شد تا ضرورت اتخاذ استراتژی جدید مورد تأکید قرار گیرد. (1) با آغاز عملیات بیت المقدس، اظهارات مقامهای امریکا نشاندهندهی افزایش این نگرانی بود، (2) چنان که هیگ، وزیر خارجه وقت امریکا به طور رسمی مخالفت دولت امریکا را با هر گونه تحول در منطقه اعلام کرد:
»امریکا در برابر هر گونه تغییر اساسی در منطقه خلیج فارس که ناشی از جنگ عراق و ایران باشد،بیتفاوت نخواهد بود.«(3).
وی همچنین در دیدار با مقامهای ترکیه گفت که پیروزی ایران در جنگ نگرانیهای عمیقی را در خاورمیانه به وجود خواهد آورد.(4) در واقع، هر گونه تحول اساسی ناشی از
جنگ در منطقه میتوانست متأثر از دو حادثهی «سرنگونی حکومت بعث عراق» و یا «ادامه جنگ در داخل خاک عراق» باشد. در این زمینه، رادیو اسرائیل به نقل از مقامهای امریکایی (5) گفت که خطر سرنگون شدن حکومت فعلی عراق – خواه در اثر شکست جنگی یا کودتای داخلی – پیآمدهای بسیار خطرناکی برای امنیت حوزه خلیج فارس خواهد داشت.(6) روزنامه واشنگتن پست نیز به نقل از مقامهای امریکایی نوشت:
»نگرانی امریکا و کشورهای منطقه این است که ایران پس از پیروزی تشویق شده و میخواهد جنگ را به داخل خاک عراق بکشاند.«(7).
روزنامه نیویورک تایمز نیز به نقل از مقامهای وزارت خارجه امریکا نوشت:
»امریکا این حادثه (پیروزی ایران) را شکست بزرگ روانی و نظامی برای رژیم صدام حسین میداند و کابینه ریگان در مورد احتمال حمله ایران به داخل خاک عراق و یا سرعت بخشیدن به فشارها و خرابکاری از داخل به قصد سرنگونی رژیم صدام، نگران است.«(8).
روزنامه واشنگتن پست همچنین به نقل از مقامات امریکایی، موقعیت ایران را برای ادامه جنگ در داخل خاک عراق مثبت ارزیابی کرده و نوشت که این اقدام میتواند در خلیج فارس پیآمدهای گسترده و ماندگار داشته باشد.(9) به همین دلیل، کاسپار واینبرگر، وزیر دفاع وقت امریکا به طور رسمی اعلام کرد:
»پیروزی ایران در جنگ با عراق به نفع امریکا نخواهد بود.«(10).
تغییر توازن در منطقه مهمترین نتیجهای بود که در صورت پیروزی ایران بر عراق، ایجاد میشد. پیدایش این وضعیت، اساسا با منافع حیاتی امریکا در منطقه مغایرت داشت.الکساندر هیگ، وزیر خارجه وقت امریکا در مورد احتمال تغییر موازنه (11) در منطقه و بهرهبرداری شوروی از پیروزیهای ایران، گفت:
»این خطر بزرگ وجود دارد که جنگ به کشورهای همسایه نیز سرایت کند و هم اکنون هم مناسبات بین کشورهای عربی را تیره ساخته است. (12) از این گذشته امکان دارد دگرگونیهای پیشبینی نشده و دور دستی را در موازنه منطقه به وجود آورد و به شوروی فرصت دهد، به گسترش نفوذ در منطقه بپردازد.«(13).
به همین دلیل، امریکاییها خواهان برقراری توازن در منطقه بودند و این امر تنها با جلوگیری از پیروزی ایران بر عراق امکانپذیر بود، در غیر این صورت، امریکا نمیتوانست مهار اوضاع منطقه استراتژیک خلیج فارس را در دست بگیرد.(14) کیسینجر، در همین زمینه با تأکید بر ضرورت پایان دادن به جنگ برای حفظ توازن قوا،گفت:
»اگر عراق جنگ را برده بود، امروز نگرانی و وحشت در خلیج (فارس) نبود و منافع ما در منطقه به آن اندازه که اینک در خطر قرار دارد، مخاطره[آمیز]نمیشد. در هر حال، با توجه به اهمیتی که توازن قوا در این منطقه دارد، این به نفع ما است که هر چه زودتر آتشبس برقرار کرده و تدریجا به رژیم سازش کاری که در آینده احیانا جایگزین رژیم ایران میشود، نزدیک شویم.«(15).
بیتردید، مهار نتایج و تأثیرات پیروزیهای نظامی ایران و جلوگیری از سقوط احتمالی حکومت بعث عراق، هسته مرکزی و محور ثقل تلاشهای امریکا در آستانه فتح خرمشهر و پس از آن بود. در چنین اوضاعی، امریکاییها تحولات ناشی از پیروزیهای اخیر ایران را حتی از درگیری حل نشده اعراب و اسرائیل، بالقوه خطرناکتر و مهمتر ارزیابی میکردند.(16) وزیر خارجه وقت امریکا به دلیل همین نگرانیها، در اجلاس ناتو در لوکزامبورگ با متحدان اروپایی امریکا در این زمینه بحث و گفتوگو کرد.(17).
بر پایه اطلاعات محرمانه سازمان جاسوسی امریکا، نیروهای عراقی در مرز از هم پاشیدگی قرار داشتند.(18) و امریکا نمیتوانست از کنار این مسئله به سادگی بگذرد. روزنامه کریستین ساینس مانیتور در این زمینه نوشت:
»خطر گسترش جنگ به خارج از مرزهای ایران، ثبات منطقه را مورد تهدید قرار داده و امریکا به بررسی سیاست استراتژیکی دشمن در خلیج فارس پرداخته است.«(19).
هیگ،وزیر خارجه امریکا درباره استراتژی جدید و ابتکار عمل دیپلماتیک کشورش گفت:
»امریکا برای حفظ صلح خاورمیانه دست به سه ابتکار دیپلماتیک خواهد زد. اگر بخواهیم به یک نظم مسالمتآمیز بینالمللی امیدی داشته باشیم، باید وقایع خاورمیانه را شکل دهیم و اکنون لحظه ورود امریکا در خاورمیانه است. امریکا برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق، فعال کردن مذاکرات خود مختاری فلسطین، رفع تهدید از آغاز جنگ حد و مرزی لبنان و اسرائیل، اقدام خواهد کرد. این ابتکارها به یکدیگر مربوط و با کشورهای دیگر نیز هماهنگ خواهد بود.«
وی سپس در مورد جنگ ایران و عراق افزود:
»بیم آن میرود که این درگیری به کشورهای همسایه گسترش پیدا کند و موجب تغییرات گسترده و غیر قابل پیشبینی در توازن نیروهای منطقه بشود و فرصتی برای افزایش نفوذ شوروی به وجود بیاورد. طی هفتههای آتی و با افزایش فعالیت برای پایان دادن به این جنگ، ما نیز به همراه دیگر اعضای نگران جامعه بینالمللی، نقش فعالتری را ایفا خواهیم کرد.«(20).
امریکاییها در حالی که پایان بخشیدن به جنگ (21) را محور فعالیتهای خود قرار داده بودند، (22) به دلیل نگرانی از ادامه جنگ و ناکامی در پایان دادن به آن، بخشی از تلاشهای خود را برای تقویت و حمایت از عراق متمرکز کردند. در این راستا، سنای امریکا در اسفند 1360 نام دولت عراق را از فهرست کشورهای به اصطلاح تروریست خارج کرد (23) تا هیچ گونه مانعی برای کمکهای اقتصادی و نظامی به عراق وجود نداشته باشد.(24).
تمایل امریکا به برقراری آتشبس به معنی، پایان عادلانهی جنگ نبود، بلکه اساسا ادامه جنگ و پیروزی ایران بر عراق بر ضد منافع امریکا بود و تنها راه تأمین منافع امریکا، پایان جنگ، بدون برتری ایران بود. در این باره، وزیر دفاع وقت امریکا تأکید کرد:
»ما خواهان آن هستیم که این جنگ به طریقی پایان یابد که ثبات منطقه را بر هم نزند، چون پیروزی ایران یقینا در جهت منافع ملی ما نخواهد بود.«(25).
این اظهارات به خوبی روشن میساخت که امریکاییها برای پایان دادن به جنگ در پی راهحلی بودند که از ارائه هر گونه امتیازی که موقعیت برتر سیاسی – نظامی جمهوری اسلامی را به رسمیت بشناسد و تثبیت کند، خودداری شود. زیرا از نظر آنها پیروزی ایران در صحنه جنگ و یا در پشت میز مذاکره، اساسا با منافع ایالات متحده در تضاد بود. بنابراین، استراتژی جدید امریکا نه تنها دورنمای روشنی را برای برقراری صلح و ثبات در منطقه ترسیم نمیکرد، بلکه اساسا با هدف نادیده گرفتن حقوق ایران همراه با حمایت همه جانبه از عراق،پیگیری میشد. بعدها، نیویورک تایمز در مورد علت کمک امریکا به عراق نوشت:
»تصمیم امریکا به کمک حیاتی به بغداد آن هم در اوایل جنگ هشت ساله با ایران، نتیجه اخطار آژانسهای (متعدد) جاسوسی امریکا پیرامون این مطلب بود که عراق در آستانه ساقط شدن توسط ایران است.«(26).
در این مرحله، تلاشهای دیپلماتیک امریکا با هدف کنترل پیروزیهای ایران و حمایت از عراق طی تماس با برخی از کشورهای عربی آغاز شد.(27) امریکاییها همچنین در تماس با کشورهای اسلامی، ضرورت مهار فعالیتهای نظامی ایران را یادآور شدند.(28) در این حال، رادیو لندن اعلام کرد که امریکا در صدد کسب حمایت کشورهای اسلامی مانند پاکستان، ترکیه، مالزی، اندونزی و الجزایر است.(29) کمکهای امریکا به عراق در این مرحله علاوه بر حذف نام عراق از فهرست کشورهای تروریست، شامل لغو تحریم فروش تجهیزات به عراق، (30)، توافق برای برقراری روابط دیپلماتیک، (31) ترغیب مصر برای کمک نظامی به عراق، ترغیب کشورهای عرب به افزایش کمک مالی و حمایت سیاسی از عراق و کمک اطلاعاتی امریکا به عراق بود. حمایتهای امریکا از عراق با هدف افزایش اعتماد به نفس عراق برای حفظ و مهار اوضاع در برابر ایران، انجام میگرفت که نتایج مهمی برای این کشور در پی داشت.
1) نگاه کنید به بازتاب عملیات فتح المبین در همین کتاب.
2) روزنامه لوس آنجلس تایمز نوشت: «حمله ایران که روز جمعه آغاز شد برای امریکا از اهمیت بسیاری برخوردار است و چنین به نظر میرسد که پیروزی ایران آرامش دوستان امریکا را در منطقه به هم خواهد زد.«(خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 16 / 2 / 1361(.
3) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 29 / 2 / 1361، خبرگزاری آلمان به نقل از روزنامه الاهرام.
4) پیشین، به نقل از روزنامه گونش چاپ ترکیه، منابع دیپلماتیک در بروکسل.
5) خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از یک دیپلمات امریکایی گفت: «سقوط رژیم عراق خواه به دنبال یک شکست نظامی و خواه به علت یک خرابکاری داخلی، عواقبی پیشبینی نشده ولی مطمئنا بسیار وخیم بر ثبات خلیج فارس – که منطقهای حیاتی برای واشنگتن به حساب میآید – به دنبال خواهد داشت.«(خبرگزاری جمهوری اسلامی «گزارشهای ویژه» 4 / 3 / 1361، خبرگزاری فرانسه(.
6) مأخذ 173، به نقل از رادیو اسرائیل، 3 / 3 / 1361.
7) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 17 / 2 / 1361.
8) روزنامه جمهوری اسلامی، 5 / 3 / 1361.
9) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 8 / 3 / 1361، به نقل از رادیو امریکا، 7 / 3 / 1361.
10) مأخذ 188، به نقل از خبرگزاری رویتر.
11) روزنامه انگلیسی زبان اینترنشنال تریبون چاپ فرانسه در مورد تغییر توازن در منطقه نوشت: «این دومین بار است که طی سه سال گذشته تعادل قدرت در خاورمیانه بر هم میخورد. اولین بار با امضای قرارداد کمپ دیوید مصرف نقش رهبری خود را در جهان عرب از دست داد و عملا از سوی کشورهای عرب به کنار گذاشته شد… جمهوری اسلامی[نیز]قصد دارد به ایفای نقش قدرت اول و پر کردن جای خالی رهبری در خاورمیانه عربی بپردازد.«(خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 12 / 3 / 1361(.
12) در این مورد در صفحات بعد توضیح داده خواهد شد در عین حال، حمایت سوریه و لیبی از ایران موجب نگرانی امریکا و به عنوان تیره شدن مناسبات کشورهای عربی ذکر شده است.
13) مأخذ 194، به نقل از رادیو امریکا، 5 / 3 / 1361، وال استریت ژورنال.
14) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 25 / 1 / 1361، به نقل از کریستین ساینس مانیتور، چاپ امریکا 219 – روزنامه واشنگتن پست، 3 / 4 / 1361.
15) روزنامه واشنگتن پست،3 / 4 / 1361.
16) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 6 / 4 / 1361، خبرگزاری کویت به نقل از مقامات وزارت خارجه امریکا.
17) پیشین.
18) روزنامه اطلاعات 21 / 2 / 1361،ضمیمه سیاسی، به نقل از مجلهی اشپیگل چاپ آلمان.
19) مأخذ 194، به نقل از رادیو امریکا، 5 / 3 / 1361.
20) پیشین، به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس.
21) روزنامه سووتیسکایا روسیا چاپ شوروی با تأکید بر پایان دادن به جنگ نوشت: «ادامه جنگ ایران و عراق تنها به نفع امریکا است که برای دخالت نظامی در منطقه خلیج فارس مترصد فرصت مناسب میباشد و پنتاگون تاکنون انجام یک عملیات وسیع را طرحریزی کرده است.«(خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 13 / 3 / 1361، خبرگزاری فرانسه(.
22) سخنگوی رسمی وزارت خارجه امریکا اعلام کرد: «امریکا هشدار خود را به آتشبس فوری مرتبا ادامه داده و خواستار رسیدگی به راهحل مسالمتآمیز میباشد.«(خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 4 / 3 / 1361، رادیو امریکا، 3 / 3 / 1361(.
23) جیمز بیل در کتاب «عقاب و شیر مینویسد: «با عملیات نظامی موفقیتآمیز ایران در سال 1982 میلادی و حملات متعاقب آن به عراق، سیاستگذاران امریکایی از پیروزی ایران به هراس افتادند. امریکا از اواسط سال 1983 میلادی، اقدام به حمایت از عراق نمود.«(جیمز بیل، عقاب و شیر، جلد دوم، ترجمه مهوش غلامی، انتشارات شهرآب، بهار 1371، ص 488(.
24) مأخذ 210، خبرگزاری آلمان به نقل از روزنامه الاهرام.
25) خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 1 / 3 / 1361، خبرگزاری رویتر به نقل از کاسپر واینبرگر.
26) روزنامه نیویورک تایمز، 26 ژانویه 1992 (6 / 11 / 1370(.
27) مأخذ 173، به نقل از رادیو ترکیه، 3 / 3 / 1361.
28) پیشین، خبرگزاری فرانسه به نقل از یک مسئول وزارت خارجه امریکا.
29) مأخذ 173، به نقل از رادیو لندن، 3 / 3 / 1361.
30) مشاور کمیته روابط خارجی سنای امریکا دراین مورد گفت: «این عمل امریکا به منظور تنبیه ایران و باز کردن راهی برای عراق از بنبست موجود میباشد. ایران در جنگ با عراق از برتری محسوسی برخوردار است و این واقعه ناخوشایندی برای امریکا است.«(مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از خونین شهر تا خرمشهر، نوشته محمد درودیان، بهار 1372، ص 186)در این مرحله، وزارت بازرگانی امریکا – با وجود اعتراض برخی از اعضای کنگره امریکا – اجازه نامهای برای فروش هواپیماهای باری «ان – 100» به عراق را برای شرکت لاکهید صادر کرد. برابر گزارش آسوشیتدپرس، این هواپیماها نوع غیر نظامی باری «سی – 130» محسوب میشوند که مورد استفاده نظامی هم واقع میشود.(خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 6 / 3 / 1361، آسوشیتدپرس(.
31) معاون وزیر خارجه امریکا در امور خاورمیانه گفت: «ما معتقدیم که از سر گرفتن روابط دیپلماتیک میان عراق و امریکا به نفع دو کشور است.«(خبرگزاری جمهوری اسلامی، «گزارشهای ویژه«، 29 / 2 / 1361 – روزنامه النهار چاپ بیروت(.