جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نقش فرهنگ در توسعه‏ى اقتصادى کشور

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

توسعه را عموما به افزایش تولید مبتنى بر افزایش ظرفیت‏هاى تولیدى بر پایه‏ى یک تکنولوژى بومى و پیش رونده در دراز مدت که باعث تغییرات کیفى در ساختار سیاسى، اجتماعى، نظامى و اقتصادى گردد، درجه‏ى فقر و اختلاف بین فقیر و ثروتمند را کاهش داده و توزیع درآمد را متعادل‏تر سازد، تعریف مى‏کنند. (1) سخن در این است که نقش فرهنگ در این فرآیند چه مى‏تواند باشد؟ اصولا آیا فرهنگ را مى‏توان در مقولات توسعه به کار برد؟ و آیا استعمال لفظ توسعه‏ى فرهنگى و یا فرهنگ توسعه درست است؟

طبق تعریفى که از فرهنگ ارایه کردیم و آن را به شیوه‏ى زندگى و رفتار افراد جامعه مستند نمودیم. هر نوع رفتارى که از افراد ناشى مى‏شود به دنبال اندیشه و باورهایى است که تکیه‏گاه این رفتار را تشکیل داده و صحت این نوع رفتار را توجیه و تجویز مى‏کنند. گرچه رفتارهاى متأثر از فرهنگ عمدتا از ضمیر ناخودآگاه سرچشمه مى‏گیرند و نقش اندیشه و باورها در شکل‏گیرى و درخواست آنها مشهود نمى‏باشد، باید این نکته را توجه نمود که هیچ رفتارى از انسان بدون این دو پایه‏ى فکرى و ارزشى صادر نمى‏شود، هرچند انسان متوجه آنها نگردد. همچنان که بسیارى از رفتارهاى فیزیولوژیک بدن بدون تصمیم و توجه عقلانى صورت مى‏گیرد – مثلا براى تشنگى و گرسنگى تصمیم

گرفته نمى‏شود – بسیارى از رفتارهاى اجتماعى و فردى نیز بدون طى فرآیند تصمیم گیرى عقلایى، انجام مى‏شوند و تصور الویه و ابتدایى در این است که همه‏ى آنها عقلایى و داراى پشتوانه‏ى فکرى و ارزشى هستند. ولى در مرحله‏ى ثانوى به محض طرح سؤالى در خصوص علت بروز رفتارى خاص، به دنبال دلایل آنها رفته و استنادهاى ارزشى و فکرى آنها را بازگو مى‏کنند. (2).


1) عباسلو، محمد، توسعه‏ى اقتصادى، دانشگاه عالى دفاع ملى، 1372، ص 6.

2) میرسپاسى، ناصر، مدیریت استراتژیک منابع انسانى، 1379، ص 44.