سلاحهای هستهای از نظر نظامی مفید نیستند. اثر بازدارندگی این سلاحها برای مقابله با دیگر سلاحهای هستهای و یا احتمالا در برابر استفاده از زور در سطح
گسترده علیه منافع اساسی کاربرد دارد. این سلاحها انعطافپذیر یا همه منظوره نیستند؛ آنها را نمیتوان جانشین سلاحهای متعارف کرد. در برابر تعهدات کوچک، نمیتوان به این سلاحها متکی شد. سلاحهای هستهای جز بازدارندگی، هیچ فایده نظامی دیگری ندارند. آنها از نظر سیاسی نیز از مطلوبیت برخوردار نیستند. عدم اطمینان نسبت به واکنش سایر دولتها، به ویژه دولتهای دارند سلاحهای هستهای تنها میتواند موارد کاربرد احتمالی سلاحهای هستهای را محدود سازد.
سلاحهای هستهای به همان اندازه که برای حل مسائل به کار میروند، خود مشکل ساز نیز هستند. این سلاحها پر هزینه بوده و باعث میشوند توجه به تواناییهای نظامی سلاحهای متعارف – که برای تهدیدهایی که ایران احتمالا با آنها رو به رو خواهد شد، مناسبتر هستند – کاهش یابد. این سلاحها مسائل پیچیدهای در رابطه با دکترین و کنترل به وجود خواهند آورد؛ از جمله مشکلات موجود در زمینهی روابط با دکترین و کنترل به وجود خواهند آورد؛ از جمله مشکلات موجود در زمینهی روابط رهبران نظامی و غیر نظامی – همان طور که مشکلات متضادی که هند و پاکستان با آنها رو به رو هستند – نشان میدهد. دولتی که در پی سلاحهای هستهای است، باید نتایج کلی را در نظر داشته باشد، یعنی به واکنش نظامی دیگر کشورهای منطقه و پاسخ سیاسی قدرتهای بزرگ توجه کند. خروج از پیمان NPT – که تاکنون سابقه نداشته است – دارای زیانهای فراوان و منافع اندکی است. ایران در نبود تهدیدی عمده از جانب همسایهای هستهای، باید مراقب باشد که راهکاری برای پیشبرد برنامه هستهای خود اتخاذ کند که چندان پیشرفته نباشد. این اشتباه است، اگر رهبران ایران تصور کنند که سلاحهای هستهای منزلت یا مشروعیتی به آنان خواهد بخشید تا به کمک آن بتوانند از انجام اصلاحات داخلی عمده که برای بازگرداندن کشور به مسیری صحیح ضروری است، اجتناب کنند.