جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ناپدید شدن اسیران

زمان مطالعه: 8 دقیقه

گزارش‏های کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ ناپدید شدن اسیران را پس از ثبت نام تصدیق می‏کند. نمایندگان کمیته بین‏المللی صلیب سرخ در گزارشی به دو اسیر جنگی که پس از بازدید کمیته به محل نامعلومی منتقل شده بودند، اشاره می‏نمایند. کمیته دائمی قربانیان جنگی از طریق فرمانده بازداشتگاه به نمایندگان ICRC اطلاع داد که آنان طی بازدید بعدی خود از بازداشتگاه رمادی 1 یا الانبار، از آن دو اسیر بازدید خواهند کرد. کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ از این دو بازداشتگاه در تاریخ‏های 3 و 4 و 5 مرداد 1363 بازدید کرد، اما دو اسیر مزبور آنجا نبودند. (1).

همچنین نمایندگان ICRC از عراقی‏ها خواستند، باید بتوانند هر چه زودتر اسیر جنگی «نعمت ویس مرادیان» را در هر جایی که هست، ملاقات کنند. این اسیر از تاریخ 17 اسفند 1360 در اردوگاه خود مفقود شد. (2).

اسیر جنگی دیگری که در آذر یا دی 1363 از اردوگاه موصل 3 به بغداد فرستاده شده بود، تا زمان بازدید نمایندگان ICRC , پنجم فروردین 1364، هنوز به بازداشتگاه بازنگشته بود. (3) تعدادی از اسیران ایرانی پس از اینکه نمایندگان کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ آنها را ثبت نام می‏کردند، ناپدید می‏شدند. برخی از این افراد را احتمالا به اردوگاه‏های سری منتقل کرده‏اند یا بر اثر شکنجه به شهادت رسانده‏اند.

نماینده‏ی کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ در جمهوری اسلامی ایران با ارسال

یادداشتی در 24 فروردین 1360 به وزارت امور خارجه، سند تازه‏ای از جنایت‏های رژیم بعث عراق را افشا کرده‏است. براساس این یادداشت، نمایندگان کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ به هنگام بازدید از اردوگاه موصل در تاریخ 19 آبان 1359 (10 ماه نوامبر 1980) نام ده اسیر ایرانی را ثبت کرده‏اند، اما پس از آن تاریخ هیچ کس از سرنوشت این اسیران آگاه نشد. با پیگیری‏های نمایندگان کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ درباره ده فرد مزبور، رژیم عراق ادعا کرد این افراد را در تاریخ 18 فروردین 1360 (7 آوریل 1980) در منطقه‏ی «چومان» آزاد کرده است. با کوشش مجدد کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ، معلوم شد که فقط یکی از این ده نفر آزاد شده است، که او هم از سرنوشت دیگران بی‏اطلاع است. (4).

حتی اگر ادعای رژیم عراق مبنی بر آزاد کردن این اسیران را بپذیریم، آزاد کردن اسیران جنگی در منطقه‏ی جنگی، برخلاف کنوانسیون سوم ژنو بوده است. ماده‏ی 46 قرارداد سوم سال 1949 ژنو چنین مقرر کرده است: «دولت بازداشت کننده هنگامی که تصمیم به انتقال اسیران جنگی می‏گیرد، باید منافع خود اسیران را مورد توجه قرار دهد، به ویژه از این نظر که مشکلات بازگشت آنها به کشورشان مزید نشود. انتقال اسیران جنگی همواره با انسانیت و با وضعی صورت خواهد گرفت که بدتر از وضع انتقال سربازان دولت بازداشت کننده نباشد….«

همچنین در ماده‏ی 48 قرارداد سوم آمده است «اسیران جنگی در صورت انتقال باید رسما از حرکت و همچنین از نشانی جدید پستی خود آگاه شوند. این آگاهی باید قبلا با فرصت کافی به آنها داده شود که بتوانند لوازم خود را جمع و خانواده خود را مطلع کنند….«

در گزارش دیگری از ICRC چنین آمده است: «نمایندگان کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ گفتند به شدت نگران سه نفر از جمله یک افسرند که از اردوگاه رمادی به جایی منتقل شده‏اند که نمایندگان ICRC نمی‏توانند از آنان بازدید کنند. سروان محمود (فرمانده اردوگاه) گفت نمایندگان صلیب سرخ در بازدید

آینده‏شان از اردوگاه رمادی آنها را خواهند دید.» نمایندگان اصرار کردند که یا باید از این سه اسیر در محلی که نگهداری می‏شوند، بازدید کنند یا باید آنها را فورا به اردوگاه رمادی بازگردانند. نمایندگان ICRC تأکید کردند که انتقال اسیران به محل‏های نامعین برخلاف ماده‏ی 126 قرارداد سوم ژنو است.» (5).

ماده‏ی 126 قرارداد سوم ژنو راجع به رفتار با اسیران جنگی مقرر می‏کند: «نمایندگان (صلیب سرخ) یا مأموران دولت‏های حامی مجاز خواهند بود به تمامی مکان‏های اقامت اسیران جنگی، به ویژه به محل‏های توقیف و بازداشت و کار آنها بروند و به تمامی مکان‏هایی که مورد استفاده اسیران جنگی است نیز حق ورود خواهند داشت. همچنین اجازه خواهند داشت به محل‏های حرکت و عبور و ورود اسیران انتقالی بروند و بدون حضور شاهد با اسیران، به ویژه با معتمد آنها و در صورت لزوم با مترجم صحبت کنند.«

در 27 آبان 1363 نیز دو اسیر جنگی به زندانی نامعلوم منتقل شده بودند. (6) همچنین نمایندگان ICRC جویای روشن شدن وضع اسیر عباس‏علی جمالی‏اصل، فرزند رضا، به شماره‏ی کارت شناسایی 770 شدند. وی در تاریخ 8 مهر 1360 به بازداشتگاهی در بغداد، که در دسترس ICRC قرار ندارد، منتقل شده بود. فرمانده اردوگاه در پاسخ به نمایندگان ICRC گفت که وی بنا به دستور مقامات بالا به بغداد منتقل شده است. (7) بدین ترتیب، هنگامی که نمایندگان کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ ضمن اعتراض به این وضعیت، خواستار جزئیات وضع اسیرانی می‏شدند که به بغداد منتقل و در زندانی که نمایندگان ICRC را به آن راه نبود، برده شده بودند، تنها پاسخ مقامات و فرماندهان اردوگاه این بود که آنها برای پاره‏ای امور اداری منتقل شده‏اند. (8).

اما تمامی اسیران بر این امر واقف بودند که این افراد را برای انجام بازجویی و تخلیه اطلاعاتی به بغداد برده‏اند و آنها را با رفتارهای غیرانسانی و وحشیانه و بسیار فجیع و دل‏خراش شکنجه کرده‏اند.

ماده‏ی 70 کنوانسیون سوم چنین مقرر می‏کند: «اسیران جنگی حداکثر تا یک هفته پس از اسارت و ورود به بازداشتگاه اصلی یا عبوری و بستری شدن

در بیمارستان باید بتوانند کارتی را که حاوی مشخصات آنهاست، برای آگاهی خانواده‏های خود و آژانس مرکزی اطلاعات اسیران جنگی پر کنند.«

با وجود این مقررات، حکومت عراق از ثبت نام بسیاری از اسیران ایرانی جلوگیری و آنها را در اردوگاه‏های مخفی نگهداری می‏کرد. «الکساندر هی«، رئیس کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ جهانی، درباره این موضوع در کنفرانس بین‏المللی «مانیل» اعلام کرد: «عده‏ای از اسیران جنگی ایران در عراق از دسترس صلیب سرخ دور نگه داشته شده‏اند و شناسایی زندانیان ناقص و به طور کلی با تعویق همراه بوده است.» (9) وی ضمن دومین دیدارش از بغداد از 29 مارس تا 14 آوریل 1981، طی مذاکراتی که با مقامات عراقی داشت، مسائل عمده‏ای را که نمایندگان کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ با آن روبه‏رو بودند، مطرح کرد و تعهدات مقامات عراقی را طبق کنوانسیون‏ها از جمله دسترسی به تمام اسیران جنگی، تفکیک آنها از غیرنظامیان در اردوگاه‏ها، بازگرداندن یکجانبه‏ی غیرنظامیان به میهنشان و احترام به مقررات کنوانسیون سوم ژنو در مورد شرایط نگهداری اسیران جنگی را با آنها در میان گذاشت. (10).

کمیته بین‏المللی صلیب سرخ نیز در گزارش سال 1983 خود، ضمن اشاره به فعالیت‏های حمایتی در عراق و بازدیدهایش از اردوگاه‏های انبار، رمادی و سه اردوگاه موصل در سال 1983 و ثبت نام 7592 اسیر، آورده است: «کمیته در مورد سرنوشت اشخاصی که هنوز اجازه‏ی دسترسی به آنان را ندارد (برای نمونه وزیر نفت ایران) و بیشتر اسیران جنگی که در اوایل جنگ به اسارت گرفته شده بودند، نگران است. نمایندگان کمیته مرتبا فهرست نام چند صد اسیر جنگی را که معروف بدان نام‏ها بودند، اما از آنها مخفی نگه داشته می‏شدند، به مقامات عراقی نشان می‏دادند، اما کمیته سرانجام توانست تعداد دوازده نفر از آنها را در اردوگاه‏ها ملاقات کند. این مشکل اساسی در یادداشت 9 مه نماینده‏ی عمومی خاورمیانه و همچنین رئیس کمیته هنگام بازدیدش از عراق مطرح شده است.» (11).

کمیته ICRC در بیانیه‏ی 13 فوریه 1984، طی سومین استمداد خود از تمامی دولت‏های امضا کننده‏ی کنوانسیون‏های ژنو، بار دیگر یادآور شد که تعداد زیادی از اسیران ایرانی، که بعضی از آنها در آغاز جنگ اسیر شده‏اند، مرتبا در جریان بازدیدهای صلیب سرخ مخفی نگه داشته می‏شوند. (12).

در مورد مخفی نگه داشتن اسیران که تعداد زیادی از آنها غیرنظامی بوده‏اند، پاسخ آقای الکساندر هی رئیس کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ در پاسخ به نامه‏ی همسر آقای مهندس بوشهری حکایت از آن دارد که رژیم عراق برخلاف قرارداد سوم ژنو به مخفی نگه داشتن اسیران ایرانی اقدام کرده است. (13).

همچنین نامه‏ی لوچیا ویلیگر، یکی از مسئولان صلیب سرخ، به آقای صدرالدین صدر، مدیر کل روابط بین‏المللی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ 13 فوریه 1986 بیانگر وجود تعداد زیادی اسیر ایرانی در زندان‏های رژیم عراق است که نمایندگان صلیب سرخ اجازه نیافتند از آنها دیدار کنند. در این نامه آمده است:

»همان طور که می‏دانید، ICRC به سرنوشت وزیر نفت ایران و همراهانشان به مانند ایرانیان دیگری که گمان می‏رود مقامات عراقی به اسارت گرفته، اما هرگز نمایندگان ICRC آنها را ندیده‏اند، علاقه‏مند است. این موضوع مرتبا با مأموران عراقی مطرح شده و مداخله‏ی بی‏شمار ICRC سرانجام به انتقال قریب به صد اسیر ایرانی به اردوگاه‏ها منجر شد که نمایندگان کمیته‏ی مزبور از آنها بازدید کرده بودند. آخرین بار چنین انتقالی در پایان سال 1983 صورت گرفت و سیزده اسیر از مکانی که از دسترس نمایندگان ICRC دور بود، به اردوگاه انبار انتقال یافتند؛ جایی که کمیته‏ی مزبور برای نخستین بار از آنها بازدید به عمل آورد.«

در این باره در گزارش دیگری از ICRC آمده است: «کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ از یک بند اردوگاه که در سمت چپ در ورودی قرار داشت؛ جایی که صدها اسیر جنگی محبوس بودند، بازدید نکرد.» (14).

در یکی از گزارش‏های ICRC نیز اعلام شده است: «بسیاری از اسیران اظهار کرده‏اند که پای عده‏ی زیادی از غیرنظامیان و سربازانی که دستگیر و بازداشت شده‏اند، هرگز به اردوگاه‏های موصل، رمادی و انبار نرسیده و ICRC را از این گونه دستگیری‏ها باخبر نکرده و به آنها اجازه نداده‏اند از مکان‏هایی که این گونه اسیران نگهداری می‏شوند، بازدید کنند. ICRC باید فورا اجازه یابد تا از این اشخاص بازدید شود.» (15).

در این باره به اظهارات چند تن از اسیران آزاد شده اشاره می‏شود:

– «یک روز صبح، تمامی اسیران را در العماره جمع و در گروه‏های سی نفری بر زیل‏های ارتشی سوار کردند. خودروها به راه افتادند و پس از یک ساعت، در مقابل ساختمان‏های بزرگی متوقف شدند. سپس، همه را از خودروها پیاده کردند و داخل ساختمان بردند و به ترتیب روی زمین نشاندند. طولی نکشید که سر و کله‏ی چند افسر بعثی با چند ساواکی فراری و پناهنده‏ی ایرانی پیدا شد، یکی یکی همه را برانداز کردند و چند نفر را از جمع بچه‏ها بیرون کشیدند و تنها به دلیل اینکه ریش داشتند و متهم بودند که پاسدار انقلاب می‏باشند، آنها را به نقطه‏ی نامعلومی بردند و تا آخر اسارت، از آنها به ما خبری نرسید.» (16).

– «در مدت ده، دوازده روزی که در پادگان بصره بودیم، عراقی‏ها هر روز تعدادی از بچه‏ها را شکنجه می‏کردند تا پاسداران، فرماندهان و روحانیان را معرفی کنند… یک روز آمدند و تعدادی از برادران را به جرم پاسدار، روحانی و فرمانده بودن بیرون بردند. پس از آن دیگر آنها را ندیدم.» (17).

– «در اردوگاه، نخستین برخورد ما با یک سرگرد عراقی بود که به اتفاق یک ایرانی به سراغ ما آمدند. آنها مقابل ما ایستادند و شروع به فحاشی به انقلاب و روحانیت و علما کردند، البته معلوم بود که با این حرکت قصد دارند

ببینند که چه کسی واکنش نشان می‏دهد تا او را از بقیه جدا کنند. کسی که از جمع اسیران جدا می‏شد خدا می‏دانست چه سرنوشتی در انتظار اوست؛ چرا که نامش در فهرست صلیب سرخ ثبت نمی‏شد و عراقی‏ها هر زمانی که می‏خواستند می‏توانستند او را شکنجه یا اعدام کنند. حدود 32 نفر را از میان ما 200 اسیر جدا کردند و دیگر هیچ خبری از آنها به دست ما نرسید. هر چند بعدها، موضوع را به اطلاع صلیب سرخ رساندیم، اما بی‏فایده بود.» (18).

همچنین چند تن از اسیرانی که در سال 1363 به ایران بازگشتند، (19) مشاهدات خود را چنین بیان کردند: «زمانی که می‏خواستند آزادمان کنند، ما را به منطقه‏ای به نام وزیریه در بغداد آوردند. در آنجا دیوار بلندی بود که ظاهرا در پشت آن عده‏ی زیادی نگه‏داری می‏شدند. در نخستین دقیقه‏های ورود ما به محل، چند سنگ ریز از آن سوی دیوار پرتاب شد و یک نفر با صدای بلند ما را مورد خطاب قرار داد و گفت: برادران اگر آزاد شدید و به ایران رفتید، بگویید حدود 150 نفر را از اوایل جنگ به این محل آورده‏اند و تاکنون نمایندگان کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ از ما بازدید نکرده‏اند و خانواده‏ی ما از محل ما و حال ما خبر ندارند.» (20).

در گزارش‏های دیگری از کمیته‏ی ICRC آمده است: «تعداد زیادی از اسیران ایرانی که بعضی از آنها از آغاز جنگ اسیر شده‏اند، هنوز از دید کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ دور و مخفی نگه داشته می‏شوند. اسیران مزبور حتی از حقوق طبیعی‏شان محروم‏اند، فهرست نام‏هایی که کمیته بین‏المللی صلیب سرخ مدعی حیات آنهاست، تحویل مقامات عراقی می‏شود.» (21).

همچنین در گزارش هیئت اعزامی دبیر کل سازمان ملل، در اسفند 1363 آمده است: «ما تعداد اسیران جنگی مخفی نگه داشته شده را برابر صدها تن تخمین می‏زنیم.» (22).

گزارش‏های متعدد از جمله گزارش کمیته‏ی بین‏المللی صلیب سرخ نشان می‏دهد که مقامات عراقی هرگز قرارداد سوم ژنو را رعایت نکردند و این کمیته توانست با اطمینان اعلام کند که مقامات عراقی صدها تن از اسیران ایرانی را در محل‏های مخفی زندانی کرده‏اند که نمایندگان کمیته بین‏المللی صلیب سرخ هرگز نتوانستند به این مکان‏ها بروند. از جمله در گزارش استمدادیه این کمیته در تاریخ 7 می 1983 آمده است:

»تعداد مهمی از نظامیان، غیرنظامیان، سرباز، افسر از آغاز جنگ تا به امروز، در مراکزی که ICRC به آنجا دسترسی ندارد، نگه‏داری می‏شوند.» (23).


1) همان، گزارش از اردوگاه رمادی 2، 27 تا 29 مرداد 1363.

2) همان، گزارش از اردوگاه رمادی 1، 1 تا 4 فروردین 1363.

3) همان، گزارش از اردوگاه موصل 3، 3 تا 5 فروردین 1364.

4) همان، گزارش 24 فروردین 1360.

5) همان، گزارش از اردوگاه رمادی 1، 31 خرداد و 1 تا 2 تیر 1360.

6) همان، گزارش 26 تا 28 آبان 1363.

7) همان، گزارش از اردوگاه موصل 1، 2 تا 4 آبان 1360.

8) همان، گزارش 7 تا 9 تیر 1360.

9) روزنامه اطلاعات، 19 / 8 / 1360، ص 13.

10) همان.

11) مأخذ 53، ص 58.

12) گزارش سالانه ICRC، سال 1984، ص 61.

13) متن نامه‏ی آقای الکساندر هی در صفحه 59 درج شده است.

14) مأخذ 76، گزارش از اردوگاه رمادی 2، 26 تا 27 اردیبهشت 1363.

15) مأخذ 76، گزارش از اردوگاه انبار 4 تا 5 آذر 1360.

16) محسن بخشی: پشت میله‏های رمادی، تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1372، ص 12.

17) مأخذ 15، ص 229.

18) ابوالقاسم حسینی و دیگران، سال‏های سخت اسارت، تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1372، ص 22.

19) اسامی این اسیران که در تاریخ 3 / 6 / 1363 به ایران بازگشتند عبارتند از:1 – حمزه ولی‏پناه، فرزند آزادخان 2 – عبدل خوشبخر، فرزند احمد 3 – رمضان شعاع‏حسینی فرزند احمد.

20) مأخذ 76، گزارش از اردوگاه صلاح‏الدین، 13 فوریه 1984.

21) آرشیو جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، اطلاعیه مطبوعاتی شماره 1480.

22) آرشیو اسناد جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، گزارش هیئت اعزامی دبیر کل سازمان ملل از اردوگاه اسیران جنگی، 18 اسفند 1363.

23) مأخذ 94، گزارش استمداد ICRC، 7 می 1983.