جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مواضع مجمع عمومی سازمان ملل متحد

زمان مطالعه: 3 دقیقه

حفظ و اعاده‏ی صلح و امنیت بین‏المللی مسئولیت انحصاری شورای امنیت نیست؛ زیرا هدف اصلی سازمان ملل متحد حفظ صلح و امنیت جهانی است و این هدف ایجاب می‏کند که تمامی ارکان سازمان ملل، به ویژه مجمع عمومی، که فراگیرترین رکن سازمان ملل متحد است، در حفظ صلح مشارکت کند، اما برای اینکه به صورت مؤثر با عواملی که صلح و امنیت جهانی را به خطر می‏اندازد، مقابله شود، وظیفه‏ی اصلی پاسداری از صلح را به شورای امنیت سپردند و امکان دست زدن به اقدام‏های اجرایی را برایش پیش‏بینی کردند. بدین ترتیب مسئولیت دیگر ارکان، به ویژه مجمع عمومی، درباره مهم‏ترین هدف سازمان ملل متحد، مسئولیتی ثانوی و تبعی است.

در مورد جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، مجمع عمومی که براساس مواد 11، 10 و 13 منشور و به دلیل عدم اقدام سریع و مؤثر شورای امنیت، امکان بررسی مسئله را داشت، تا 25 ماه واکنشی از خود نشان نداد. سرانجام نیز با صدور قطعنامه‏ای، که چیزی جز تکرار مواضع شورای امنیت نبود، سکوت خود را شکست (قطعنامه 3 / 37 A مورخ 22 اکتبر 1982 برابر با 30 مهر 1361(. مجمع عمومی، این قطعنامه را «پیامدهای طولانی شدن درگیری مسلحانه بین ایران و عراق» نامید. عنوان قطعنامه نشان می‏داد که این ادامه‏ی مناقشه است که مجمع را به صدور قطعنامه مجبور می‏کند نه آغاز جنگ و تجاوز (1) بی‏گمان، نام قطعنامه بر آن دلالت دارد که مجمع عمومی، بیش از شورای امنیت، از عراق جانب‏داری کرده؛ زیرا به طور تلویحی، ایران را به دلیل نپذیرفتن قطعنامه شورا، مسئول ادامه‏ی جنگ دانسته است. زمانی که عراق با تهاجم همه‏جانبه‏ی خود حدود 16000 کیلومتر مربع از خاک ایران را به اشغال درآورد، مجمع سکوت کرد. پس از این قطعنامه نیز مجمع عمومی در برابر استفاده‏ی مکرر عراق از سلاح‏های شیمیایی که واکنش منفی شورای امنیت را به دنبال داشت، سکوت کرد.

از مجمع عمومی، که در آن تمام کشورهای عضو سازمان ملل متحد، با یک حق رأی حضور دارند و هیچ کشوری از «حق وتو» برخوردار نیست، این توقع منطقی بود که بنا به ساختار دموکراتیک خود، به صورت مؤثر و عادلانه‏تری با کل جنگ یا برخی از جوانب اساسی آن برخورد کند، به ویژه زمانی که مشاهده کرد، قطعنامه‏های شورای امنیت کارآیی لازم را ندارد (در واقع، شورای امنیت وظایف خود را به طور کامل انجام نداد(، می‏توانست با استفاده از اختیارات خود، طبق قطعنامه‏ی «اتحاد برای صلح» در مورد تجاوز عراق به ایران اقدام کند، اما از برداشتن گام مؤثری در این زمینه خودداری کرد. (2) در واقع، مجمع عمومی می‏توانست از کشورهای دیگر درخواست کند که از ارسال عوامل و تجهیزات شیمیایی به طرف‏های درگیر خودداری کنند، اما با سکوت خود تکرار جنایت‏های رژیم عراق را امکان‏پذیر کرد.

در کارنامه‏ی غیرقابل قبول مجمع در مورد جنگ عراق علیه ایران، نکته‏های منفی دیگری نیز وجود دارد. انتخاب نماینده‏ی عراق به ریاست سی و ششمین اجلاس مجمع عمومی ملل متحد در سال 1981، یعنی همان زمانی که بخش‏های وسیعی از خاک جمهوری اسلامی ایران در اشغال عراق بود، از جمله‏ی این نکته‏های منفی است که ایران ضمن اعتراض بدان، آن را شکستی جدی برای سازمان ملل متحد و اصول مورد قبول سازمان اعلام کرد.

پیش از آن، در سال 1980، ریاست کمیته‏ی ویژه‏ی افزایش کارآیی اصل عدم توسل به زور در روابط بین‏المللی – که از کمیته‏های فرعی کمیته‏ی ششم (کمیته حقوقی مجمع عمومی) است – بر عهده‏ی نماینده عراق بود. در سال 1985 نیز، در اجلاس چهلم مجمع عمومی، ریاست کمیته‏ی ششم به نماینده‏ی عراق سپرده شد. هر چند این سه انتخاب منع قانونی نداشت، اما از

نظر اخلاقی، زیبنده‏ی مجمع عمومی نبود؛ زیرا عراق درگیر جنگ با یک کشور دیگر عضو ملل متحد بود و چنین انتخابی به منزله‏ی طرفداری از این کشور (عراق) تلقی می‏شد.

بدین ترتیب، مجمع عمومی از آغاز تهاجم سراسری به جمهوری اسلامی و اشغال بخش وسیعی از خاک ایران و در دیگر موارد، از جمله حمله به شهرهای بی‏دفاع و به کار بردن سلاح‏های شیمیایی علیه شهروندان غیرنظامی و نظامیان ایرانی و…، که نقض بارز موازین حقوق بشردوستانه‏ی بین‏المللی بود، به جز یک مورد – که ذکر شد – هرگز به وظیفه‏ی قانونی خود عمل نکرد و به عبارت دیگر، موضع جانبدارانه‏ی خود را از عراق تا آخر جنگ حفظ کرد.


1) مأخذ 1، ص 108.

2) قطعنامه‏ی «اتحاد برای صلح» به شماره (377A (V، که در زمان جنگ کره در تاریخ 3 نوامبر 1950 در مجمع عمومی تصویب شد، بدین مضمون بود که هر گاه شورای امنیت نتواند برای مقابله با نقض صلح یا تجاوز اقدام کند، مجمع عمومی در جلسه‏ی فوق‏العاده فوری‏ای نسبت به اعزام نیروی نظامی به مناطق بحرانی تصمیم‏گیری می‏کند.