جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مهار بحران با مدیریت و تدبیر امام خمینی

زمان مطالعه: 4 دقیقه

با ظهور تدریجی آثار ناشی از ناکامی نظامی بنی‏صدر و تشدید درگیری‏های سیاسی، امام خمینی با تأکید بر ضرورت حفظ آرامش در داخل،(1) به این نکته اشاره کردند که:

»دشمن‏های ما شاید اهمیت به این اختلافات داخلی بیشتر بدهند تا هجوم نظامی.«(2).

امام سپس در جای دیگر خطاب به دولتمردان فرمودند:

»ما نباید حالا که گرفتار هستیم، باز به پیروزی هم نرسیده‏ایم، نباید این مردم را سستشان کنیم.«(3).

امام خمینی با درکی که از سیاست‏های مخاصمه جویانه امریکا علیه ایران به ویژه پس از اشغال لانه جاسوسی داشتند، و با توجه به ماهیت حرکت‏های جدید و شکل‏گیری ترکیب جدیدی از ضد انقلاب، در یک جمع‏بندی فرمودند:

»امروز تمامی آنان که علیه جمهوری اسلامی متحد شده‏اند، با واسطه یا بدون واسطه در رابطه با امریکا می‏باشند.«(4).

در این روند، نزدیکی منافقین و بنی‏صدر و وقوع حادثه 14 اسفند نقطه تعیین کننده‏ای برای آغاز برخورد امام با بنی‏صدر بود، چنان که حاج سید احمد خمینی در این باره گفت:

»در جریان دانشگاه (14 اسفند(، من مرتب اخبار را به امام می‏رساندم. برای ما خیلی روشن بود که تمام این کارهای کمیته و غیره دروغ است. البته بنی‏صدر هم با این کارهایش گور خودش را کند. از همان زمان بود که امام تصمیم گرفتند که دیگر کار را تمام کنند، حتی یک بار صریح به من گفتند دیگر کار او تمام شده و دیگر ایشان امیدوار نیست.«(5).

در واقع، آنچه را که بنی‏صدر برای خود نقطه شروع حرکت می‏دانست و به آن امیدوار بود، به منزله نقطه پایان حیات سیاسی وی به شمار می‏رفت.

امام ابتدا تلاش کردند میان حرکات سیاسی بنی‏صدر و مسئولیت وی در قوای نظامی تفاوت قائل شوند و در ضمن، حساب گروهک‏ها را از بنی‏صدر جدا کنند، به همین دلیل، ایشان در نخستین واکنش آشکار در برابر فاجعه 14 اسفند، در پاسخ به پیام آیت الله گلپایگانی، خطاب به گروه‏ها و دسته‏های منحرف سیاسی و غیر سیاسی تأکید کردند که با آن‏ها برخورد اسلامی خواهد شد و به شرارت‏های ضد اسلامی پایان خواهند داد.(6) امام همچنین یازده روز پس از این حادثه، در پیامی به مردم و مسئولان با تأکید به ادامه فرماندهی بنی‏صدر بر کل قوا، در مورد مسائل جنگ فرمودند:

»مسائل دفاع در شورا طرح و رسیدگی می‏شود و پس از تصویب، تصمیم در اجرا با فرماندهی کل قوا است و قوای مسلح باید اوامر ایشان را اجرا نمایند.«(7).

امام با تشکیل هیئت سه نفره برای حل اختلافات میان بنی‏صدر و دولت، به ارتش درباره سوء استفاده‏هایی که ممکن است از آن بشود، هشدار دادند تا کلیه توهمات بنی‏صدر مبنی بر کسب حمایت ارتش در برخورد داخلی در هم شکسته شود. ایشان همچنین بر ضرورت حفظ روابط ارتش با ملت تأکید فرمودند:

»توجه داشته باشید که خدای نخواسته یک وقتی اسباب این نشود که ملت ایران بگوید که این ارتش، ارتش کذایی است و به اسلام کاری ندارد و این طور چیزها. شما وقتی قدرت دارید که ملت دنبال شما باشد.«(8).

امام با هشدار به ارتش در مورد جدا شدن از ملت، فرمودند:

»شما از ملت هستید، جدا نیستید. اگر حساب خودتان را همان طوری که در سابق بود از ملت جدا کنید، ملت به شما پشت خواهد کرد و برای شما دوام نخواهد بود.«(9).

ایشان در جای دیگری در جمع فرماندهان نظامی و اعضای شورای عالی دفاع خطاب به

ارتش فرمودند:

»ارتشی که ملت باهاش مخالف است، نمی‏تواند این ارتش باشد، چنان که ملتی هم اگر ارتشش باهاش مخالف باشد، نمی‏تواند زندگی کند. کوشش کنید پیوند خودتان را با ملت هر چه می‏توانید تقویت کنید.«(10).

بنی‏صدر که در مرحله جدید اوضاع را کاملا به سود خود ارزیابی می‏کرد و در نظر داشت با اتکا به مردم، خیز نهایی را برای کسب قدرت بردارد، هرگز تصور نمی‏کرد که سخنان امام چه تأثیرات تعیین کننده‏ای بر افزایش حضور نیروهای مردمی در صحنه انقلاب و جدا شدن مردم از وی خواهد داشت. امام با هشدار به بنی‏صدر در مورد نتیجه حضور مردم، به نکته‏ای اشاره کردند که تا پیش از وقوع آن، هرگز قابل تصور نبود:

»بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار (11) حاصل بشود؛ از آن روز بترسید که ممکن است یکی از ایام الله، خدای نخواسته باز پیدا بشود.«(2).

یکی از دیگر اقدامات برجسته امام در برخورد با بنی‏صدر، مربوط به مسئله جنگ بود. ایشان با توجه به این مهم و توهماتی که بنی‏صدر در مورد نقش انحصاری خود داشت، در جلسه‏ای که با حضور افراد مختلف تشکیل شده بود، فرمودند:

»این فکر را از مغزت در کن که اگر تو نباشی این جنگ می‏خوابد. من خودم این جنگ را بخوبی اداره می‏کنم.«(12).

امام در تداوم این برخورد، بنی‏صدر را در تاریخ 20 / 3 / 1360 از فرماندهی کلی نیروهای مسلح بر کنار کردند؛ اقدام بسیار مهمی که بنی‏صدر هرگز تصور آن را نمی‏کرد. چنان که رادیو لندن نیز طی تحلیلی، از برخورد امام به عنوان بزرگ‏ترین ضربه به بنی‏صدر یاد کرد. (13).

اطمینان لازم را در نیروهای نظامی برای ادامه فعالیت به وجود آورد. از سوی دیگر، امام در برخورد با مسئله جنگ – با توجه به نتایج و تجارب مرحله پیشین – بر نکاتی تأکید فرمودند که پایه‏های شکلگیری مرحله جدید جنگ و آزادسازی مناطق اشغالی را فراهم کرد.


1) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای امام خمینی، جلد 13، (تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(، ص 232.

2) پیشین.

3) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای امام خمینی، جلد 14، (تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(، ص 20.

4) پیشین، ص 62.

5) انتشارات پیام آزادی، سرگذشت‏های ویژه از زندگی امام خمینی، جلد دوم، (تهران: فروردین 1362(. صص 6 – 5.

6) مأخذ 76. ص 126.

7) پیشین، ص 128.

8) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای امام خمینی، جلد 15، (تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(، ص 8.

9) مأخذ 74، ص 121.

10) مأخذ 81، ص 8.

11) سرانجام در 25 خرداد 1360 امام مردم را برای حضور در صحنه فراخواندند و در نقطه‏ای که ضد انقلاب با تجمع خود برای مخالفت با لایحه قصاص در نظر داشت ضربه آخر را وارد کند، امام با اتکال به قدرت خدا و با تکیه بر حضور مردم در صحنه سیاسی طومار ضد انقلاب را در هم پیچید به گونه‏ای که بنی‏صدر راهی نداشت جز آن که با لباس زنانه و به همراه رجوی و خلبان شاه از کشور فرار کند.

12) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در مکتب جمعه، جلد 3، صص 28 – 27، نماز جمعه، 12 / 4 / 1360.

13) ویلیام اف هیکمن (از فرماندهان نیروی دریایی امریکا) در مورد تأثیر برخوردهای امام در جذب ارتش و عدم حمایت ارتش از بنی‏صدر می‏نویسد: «هم زمان با تشدید حملات سیاسی علیه بنی‏صدر، میزان نفوذ وی بر ارتش نیز کاهش یافت. اگرچه بنی‏صدر در تمامی طول جنگ مهم‏ترین شخصیت غیر روحانی حامی ارتش به شمار می‏رفت، ولی وقتی آیت الله خمینی از او خلع ید کرد، ارتش به کمک وی نیامد، که این نشانه بارزی از موفقیت رژیم روحانی در زمینه کسب نفوذ در نیروهای مسلح بود و باعث فراهم آمدن مقدمات ظهور آتش به عنوان یک ارگان اسلامی شد.«(ویلیام اف هیکمن، «ارتش هم پاشیده و از نو متولد شده ایران در سال 1982«، ترجمه گروه تحقیق، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 20 / 12 / 1363(.