جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مقدمه (38)

زمان مطالعه: 7 دقیقه

احتمال تبدیل شدن ایران به یک قدرت هسته‏ای یا تقریبا هسته‏ای همچون اسراییل و عراق، از موضوعاتی است که دولت جدید آمریکا با آن رو به رو می‏باشد. بر همین اساس، موازنه استراتژیک جدیدی در خاورمیانه، به گونه‏ای مطمئن و آرام در حال ظهور است که می‏تواند پیامدهای دامنه داری برای منافع آمریکا در این منطقه‏ی حیاتی، در بر داشته باشد. در این زمینه مهم‏ترین نگرانی، از هم پاشیدن فرایند صلح اعراب و خارج از آن می‏باشد. در این باره دو موضوع از اهمیت ویژه‏ای برخوردارند: نخست، این احتمال که افزایش خشونت بین اسراییل و فلسطینی‏ها می‏تواند از کنترل خارج شده و موجب درگیری وسیع‏تری بین اعراب و اسراییل شود؛ دوم این که، تضعیف تحریم‏های سازمان ملل و نبود بازرسان سازمان ملل در عراق، و همچنین بالا بودن قیمت‏های نفت، توان صدام حسین را برای بازسازی برنامه‏های سلاح کشتار جمعی (1))WMD(و از جمله برنامه سلاح‏های هسته‏ای افزایش داده است.

این رویدادها، احتمال افزایش برنامه و راهکار دستیابی ایران به سلاح‏های

هسته‏ای را بیشتر می‏کند. مؤثرترین روش برای جامعه بین المللی جهت به تأخیر انداختن یا پیش گیری از برنامه سلاح‏های هسته‏ای ایران آن است که مطمئن شود عراق هرگز به طور جدی برنامه‏های هسته‏ای یا بیولوژیکی خود را بازسازی نخواهد کرد. در این باره، شهرام چوبین در مقاله خود، خواننده را متقاعد می‏کند که تنها تهدید نظامی جدی که تلاش ایران را در زمینه برنامه سلاح‏های هسته‏ای توجیه می‏نماید، تهدید از جانب عراق می‏باشد. متأسفانه شواهد کافی در این زمینه وجود دارد که عراق همچنان مصمم به ساخت سلاح هسته‏ای است. بنابراین، نگرانی‏های ایران باید بسیار جدی گرفته شود. اخیرا دو کتاب به چاپ رسیدند که یکی از آنها آخرین عضو هیئت UNSCOM، ریچارد باتلر و دیگری توسط خضر حمزه، فیزیکدان هسته‏ای عراقی – که در برنامه هسته‏ای عراق کرده است – به رشته‏ی تحریر درآمده. این دو کتاب به خوبی نشانگر مصمم بودن رهبری عراق به ادامه برنامه‏های هسته‏ای و دیگر سلاح‏های کشتار جمعی می‏باشد، که این امر نادیده انگاشتن معاهدات سازمان ملل به حساب می‏آید، معاهداتی که عراق یکی از طرف‏های آن به شمار می‏رود. این تصمیم همچنین با قطع‏نامه‏های شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی اتمی (2) (IAEA(- نهاد مأمور نظارت بر فعالیت‏های هسته‏ای عراق – تعارض دارد. (3).

از آنجا که گمان می‏رود ایرانی‏ها این کتاب‏ها را بخوانند، بنابراین، به نظر می‏رسد دلایل خوبی برای نگرانی از فعالیت‏های هسته‏ای عراق داشته باشند و در این راستا تعدادی از اقدامات متقابل جایگزین، از جمله راهکار سلاح‏های هسته‏ای از مد نظر قرار دهند. همچنین، باتلر در کتاب خود چنین استدلال می‏کند که سلاح‏های کشتار جمعی برای صدام که ادعا می‏کند برای رهبری جهان عرب فردی شایسته و تواناست، از اهمیت اساسی برخوردار است. (4).

او می‏نویسد: » ناکامی جامعه جهانی برای مقابله مؤثر با صدام حسین – مردی که مصمم است به هر قیمتی به سلاح‏های کشتار جمعی دست یافته، آنها را ذخیره کرده و حتی در صورت امکان، در تعقیب اهداف شخصی و سیاسی‏اش از آنها استفاده کند

– مسأله‏ی بسیار عمیقی است و بحرانی را در مدیریت امنیت جهانی پدید می‏آورد. » (4).

نوشته‏های خضر حمزه از صدام حسین و تمایل او به ساخت بمب، بسیار جذاب است. وی در کتاب خود تصویر بسیار وحشتناکی از عزم صدام حسین برای به دست آوردن سلاح‏های هسته‏ای و تلاش بی‏امان او برای نیل به این هدف، ارائه می‏دهد. دلایل زیادی مبنی برا ین که عراق در پی شکست نظامی در سال 1991 و تصویب قطع‏نامه‏های شورای امنیت سازمان ملل، برای مجازات این کشور، همچنان برنامه سلاح‏های هسته‏ای خود را حفظ کرده است، وجود دارد. از سال 1998 هیچ بازرسی در عراق حضور نداشته است و این موضوع نشان می‏دهد صدام ممکن است به اندازه کافی در برنامه‏های هسته‏ای خود پیشرفت کرده باشد و هم زمان با تضعیف تحریم‏ها و بالا رفتن قیمت‏های نفت، افزایش درآمدهای این کشور فرصت‏های بیشتری را برای خرید مواد قابل شکافت در بازارهای سیاه، جهت ساخت یک یا دو

بمب در اختیار عراق قرار دهند. دکتر حمزه بر این باور است که هنگامی که صدام بیش از یک بمب داشته باشد، احتمالا آن را آزمایش خواهد کرد. (5) جالب این که، انجام آزمایش هسته‏ای چه در داخل خاک عراق و چه در یک کشور ثالث مانند پاکستان، حمایت گسترده‏ی جهان اسلام را برخواهد انگیخت. حتی متحدین نزدیک آمریکا همچون مصر و اردن نیز شاهد حضور مردم خود در خیابان‏ها در استقبال از این تحول، به عنوان راهی برای مقابله با توانایی هسته‏ای اسراییل و حمایت آمریکا از اسراییل خواهند بود.

همه این رویدادها به طور جدی، بی ثباتی در ایران را دامن خواهد زد. گرچه ایرانی‏ها نیز با عدم حل و فصل منازعه اعراب و اسراییل دم از مخالفت با ایالات متحده و اسراییل می‏زنند، اما می‏دانند که این امر بیشتر برای آنها جنبه‏ی سیاسی و ایدئولوژیک دارد و نه جنبه‏ی حیاتی؛ یعنی موضوع اعراب و اسراییل، مسأله‏ای نیست که امنیت آنها را به خطر اندازد، بلکه عراق تهدیدی واقعی برای ایران ایجاد می‏کند و هر دولتی که در ایران سر کار باشد – صرف نظر از ماهیت رهبری آن – هر گونه تحول عمده در عراق را به طور جدی زیر نظر می‏گیرد. از این رو، روشن است که اگر نیروهای معتدل و میانه‏رو در تهران به رهبری خاتمی، سرانجام موفق به در دست گرفتن کلیه‏ی ابزارهای مهم قدرت از جمله نیروهای مسلح و انتظامی، قوه قضاییه و دستگاه‏های اطلاعاتی شوند، بعید است که نگرش آنها نسبت به عراق از برادران محافظه کارترشان چندان متفاوت باشد. در واقع، بیشتر اصلاح طلبان در زمینه ابراز احساسات ملی گرایانه، هم سویی قابل توجهی با محافظه کاران از خود نشان می‏دهند. این امر در این واقعیت بازتاب می‏یابد که برخی از سرسخت‏ترین

منتقدان مشارکت ایران در برنامه‏های بین‏المللی کنترل تسلیحات، دیدگاه‏های معتدل و اصلاح طلبانه‏ای در سیاست داخلی دارند.

اگر جو حاکم ایران بر دولت فشار زیادی وارد آورد تا راهکارهای هسته‏ای را مد نظر قرار دهد، چالش واقعی برای دولت هنگامی رخ خواهد داد که مجبور شود به سمت نقطه‏ای قدم بردارد که در آنجا باید آشکارا از خطوط قرمز گذشته و تعهدات خود را در زمینه عدم گسترش سلاح‏های هسته‏ای)NPT(نقض کند. در این صورت، دولت یا باید به طور رسمی و قانونی از پیمان خارج شود تا به جهانیان نشان دهد که در پی دستیابی به سلاح‏های هسته‏ای است، و یا این که با برنامه‏ای پنهانی، به فعالیت هسته‏ای بپردازد و این خطر را به جان بخرد که در صورت فاش شدن فعالیتش با خشم جامعه بین المللی و از جمله تحریم‏های بین‏المللی رو به رو خواهد شد. ابهام در مورد سیاست‏های هسته‏ای عراق احتمالا در تعیین تصمیمات ایرانی‏ها نقش مهمی خواهد داشت. اگر تهدید عراق بر طرف شود، ایران با هسته‏ای شدن چه آشکارا و چه پنهان، بهای سنگینی خواهد پرداخت و ممکن است به آن موقعیت یا قدرتی که امید دستیابی بدان را داشته است، برسد. جنبه‏های منفی برنامه تسلیحات هسته‏ای ایران بسیار قابل توجه هستند، علاوه بر این به گفته شهرام چوبین و فریده فرهی، ایجاد نیروی پشتیبان موشکی لازم، برای پرتاب این سلاح‏های هسته‏ای نیز کار آسانی نمی‏باشد. همانطور که در مقاله ریچارد اسپایر هم به آن اشاره شده است.

با توجه به این مطالب، » مرکز نیکسون » (6) برای درک بهتر نیازها و نگرانی‏های امنیتی ایران و همچنین یافتن راه‏هایی برای منصرف کردن ایران در پیش گرفتن برنامه سلاح‏های هسته‏ای، دست به فعالیت‏هایی زده است. با توجه به نگرانی‏هایی

که درباره فعالیت ایران در زمینه سلاح‏های شیمیایی و بیولوژیکی وجود دارد و برنامه موشکی این کشور نیز به خوبی جا افتاده است، مسأله سلاح‏های هسته‏ای بسیار مهم می‏باشد. سلاح‏های هسته‏ای، طبقه‏ای از سیستم‏های تسلیحاتی را تشکیل می‏دهند که به راستی موازنه‏ی قوا در منطقه را تغییر می‏دهند. بنابراین برای مطالعات ما، از اهمیت اساسی برخوردارند.

این متن، اولین مقابله درباره این موضوع است. مقاله‏های دیگری در پی خواهند آمد که به شماری از راهکارهای واقع بینانه‏ای که فرا روی ایران می‏باشد، اختصاص دارند، که در صورت تلاش ایران در تعقیب برنامه سلاح‏های هسته‏ای، به واکنش کشورهای همسایه از جمله اسراییل و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس می‏پردازند. چهار مقاله موجود در این کتاب تعدادی از این موضوعات را در بر می‏گیرند.

جفری کمپ (7) در نخستین مقاله خود، تحت عنوان » راهکارهای هسته‏ای ایران » چنین استدلال می‏کند که دولت ایران در رابطه با راهکارهای هسته‏ای خود با تعدادی معضل حاد رو به رو می‏باشد. از یک سو این کشور به دلیل تهدید عراق، برای برنامه‏های هسته‏ای خود دلایل واقعی دارد. و از سوی دیگر، کشوری است که یکی از طرف‏های پیمان عدم گسترش سلاح‏های هسته‏ای)NPT(محسوب می‏شود. با این همه، بیشتر دستگاه‏های اطلاعاتی آمریکا، بر این باورند که این کشور برنامه سلاح‏های هسته‏ای خود را به صورت پنهان – و غیر قانونی – در پیش گرفته است. نقض NPT برای ایران، خطر تحریم‏های بین المللی را در بر دارد. خروج رسمی و قانونی از پیمان، نشان دهنده نیت و قصد داشتن سلاح‏های هسته‏ای و یا استفاده از آنهاست، بنابراین احتمال واکنش‏های شدید آمریکا و کشورهای منطقه را بر خواهد

انگیخت. سطح و ماهیت این واکنش، بستگی به ماهیت دولت ایران خواهد داشت. در حال حاضر، احتمالا ایران به طور پنهانی برنامه‏ی هسته‏ای خود را تعقیب می‏کند و مراقب است که از خطوط قرمز عبور نکند تا باعث وضع تحریم‏های بین‏المللی نشود. شهرام چوبین در مقاله‏ی خود تحت عنوان » محیط استراتژیک ایران و سلاح‏های هسته‏ای » ، به بررسی فایده سلاح‏های هسته‏ای – با توجه به قابلیت کاربردشان – در وضعیت امنیتی کنونی ایران می‏پردازد. به عقیده‏ی وی، هواداران سلاح‏های هسته‏ای در ایران استدلال‏های کلی گرایانه‏ای ارائه می‏کنند. آنها ویژگی‏های محیط استراتژیک را نادیده می‏گیرند. چوبین از طریق تحلیل مسائل استراتژیکی که ایران در رابطه با کشورهای هم مرزش با آنها مواجه است، چنین نتیجه می‏گیرد که به استثنای عراق، خطر دیگری که با برنامه سلاح‏های هسته‏ای قابل مهار باشد، ایران را تهدید نمی‏کند. به نظر چوبین، ایران احتمالا راهکار هسته‏ای خود را در صورت تجدید تهدید عراق، برای خود محفوظ نگاه خواهد داشت، اما در غیر این صورت سلاح‏های هسته‏ای برای منافع ایران زیانبار خواهند بود.

فریده فرهی در مقاله خود تحت عنوان » داشتن یا نداشتن؟ » که در مورد بحث داخلی پیرامون سلاح‏های هسته‏ای می‏باشد، به بررسی بحث عمومی فزاینده در ایران (درباره‏ی احتمال در پیش گرفتن برنامه سلاح‏های هسته‏ای و این که این بحث، چه مفهومی برای سیاست خارجی ایران می‏تواند داشته باشد(، می‏پردازد. به نظر او، در حالی که ممکن است بحث عمومی به طور مستقیم بر فرایند تصمیم گیری در پشت صحنه تأثیر نگذارد، با این حال روشنگر » افکار گوناگونی » خواهد بود که تصمیم گیرندگان ایرانی با آنها سر و کار دارند. کسانی که مخالف برنامه سلاح‏های هسته‏ای هستند، ضمن اشاره به هزینه‏های سنگین اقتصادی و محدودیت‏های تکنولوژیکی این برنامه، استدلال خود را بر این ایده بنا می‏نهند که به هنگام آسیب

دیدن روابط بین المللی، امنیت نیز کاهش می‏یابد. از سوی دیگر، هواداران برنامه هسته‏ای بر مبنای نظریه واقع گرایانه روابط بین الملل، استدلال می‏کنند که سیاست خارجی ایران باید کمتر به روابط عمومی بپردازد و بیشتر به فکر قدرت چانه‏زنی باشد. با این تفاسیر، هر دو دیدگاه معتقدند که پای بندی ایران به پیمان‏های بین المللی همچون NPT و CWC دست آوردی برای این کشور نداشته است.

مقاله ریچارد اسپایر، با عنوان » موشک‏های ایران و ظرفیت آن‏ها » ، به بحث درباره جنبه‏های فنی برنامه‏های موشکی ایران و راهکارها و محدودیت‏های حاصل از آنها می‏پردازد. همچنین نویسنده در مقاله‏ی خود به بررسی تفاوت بین موشک‏های بالستیک و کروز بر حسب برد، ظرفیت و دیگر متغیرها می‏پردازد. وی سپس انتخاب‏های ایران را در مورد توانمندی پرتاب تسلیحات متعارف، بیولوژیکی، شیمیایی و هسته‏ای را به وسیله موشک‏ها مورد توجه قرار می‏دهد.

جفری کمپ

مدیر برنامه‏های استراتژیک منطقه‏ای


1) Weapons Of Mass destruction.

2) International Atomic Energy Agency.

3) Richard Butler , The Greatest Threat: Iraq , Weapons Of Mass destruction and the crisis of global security (public affairs:New York ,2000(. Khidhir Hamza With jeff stein, saddams bombmaker: The Terrifying Inside Story Of the Iraqi Nuclear and Biological Weapon Agenda (Scribner: New York , 2000(.

4) Botler , p. Xix.

5) Khidhier Hamza, On the Record Remarks at 34 Carnegie Endowment for International peace, Issue Brief, vol, 111, No.34.November 21, 2000.

6) Nixon Center.

7) Geoffrey Kemp.