جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مقدمه‏ (1)

زمان مطالعه: 5 دقیقه

دنیاى جدید و عصر کنونى، که حامل تمدن و فرهنگى نوین در عرصه حیات بشرى است، نتیجه تحول در نگرشها، و ظهور جهان‏بینى و اندیشه‏هاى نوینى است که از رنسانس علمى و فرهنگى اروپا سرچشمه مى‏گیرند. دنیاى جدید، حاصل بینشها و نگرشهاى جدید به خدا، هستى، انسان و روابط اجتماعى آدمیان است. فرهنگ و تمدن جدید غرب، که بسان بهمنى غیرقابل کنترل، تمامى فرهنگهاى موجود را مورد تهدید قرار داده است، در آغاز جرقه‏اى بود که در اندیشه‏ى متفکران نوگراى غرب بوجود آمد، و اندک اندک صورتى اجتماعى به خود گرفت. این امر در سیر تحول تاریخى خود، با بهره‏مندى از زمینه‏هاى مناسب اجتماعى و فلسفى، از رشد و گسترش و بالندگى افزونترى بهره‏مند گردید. بررسى تاریخ تمدنها، این نکته را تأیید مى‏کند، که هر تمدن جدید، با اندیشه‏ها و نگرشهاى جدید آغاز مى‏شود. از این رو، انقلاب اسلامى ایران، به دلیل برخوردارى از اندیشه‏ها، آرمانها، نگرشها و ارزشهاى نوین خود – که براى فرهنگ و تمدن اومانیستى غرب، چندان قابل شناخت و هضم نیست – سرآغاز فرهنگ و تمدنى نوین خواهد بود. اندیشه‏ها و ارزشهاى انقلاب اسلامى، با سپرى شدن زمانى کوتاه – که

در مقایسه با گامهاى تاریخى تحولات تمدنها، چون لحظه‏اى زودگذر مى‏نماید – شکلى اجتماعى به خود گرفت و خیزشى همگانى را باعث گردید، و سرانجام موجبات تحقق نظام سیاسى – فرهنگى را فراهم ساخت.

بروز جنگ تحمیلى دوم در راستاى تحولات انقلابى ملت ما به شمار مى‏رود، چرا که اندیشه حاکم در جنگ، حفظ انقلاب و پیشبرد اهداف آن بود. این جنگ، از زاویه‏اى دیگر، تأثیر و نقش مهم در روند تکوین تمدن اسلامى جدید داشت. در این دوره‏ى تاریخى درخشان، ظرفیتهاى جدید و شگفت‏آور انقلابى معتقدان به اندیشه‏ها و ارزشهاى انقلاب اسلامى، پدیدار گردید. در این جنگ بینشها و ارزشهاى انقلاب، به رغم گستردگى عرصه‏ى نبرد و کثرت دشمنان و پیچیدگى روزافزون جنگ و سلاحهاى جنگى، به خوبى توانست از کیان اسلامى و ملى ما دفاع کند. اگر به این حقیقت، که دوران ما، دوران ظهور و بروز پیچیده‏ترین و مرموزترین اندیشه‏ها، در باب جنگ و مخاصمات مسلحانه انسانهاست. توجه کنیم، و دریابیم که امروزه کلیه فنون و دانشهاى بشرى به استخدام جنگ و امور دفاعى درآمده‏اند، عظمت و اقتدار اندیشه و تفکرى که دفاع هشت ساله‏ى ما را، به عنوان بزرگترین نبرد کلاسیک قرن، هدایت کرد، بیشتر هویدا خواهد شد. بدون تردید باید اذعان داشت که اندیشه و اقتدار معنوى حضرت امام خمینى (ره) به عنوان فرمانده کل قوا، مهمترین عامل هدایت‏گر این دفاع سرنوشت‏ساز و پیروز بود.

بازشناسى تفسیر و تحلیل اندیشه‏هاى حضرت امام خمینى (ره) بویژه اندیشه‏هاى دفاعى ایشان، ضرورتى انکارناپذیر و رسالتى مقدس در شرایط تاریخى معاصر است. اندیشه‏ها افکار و سیره عملى ایشان، به عنوان قرائتى نوین از آموزه‏هاى دینى، از منظر دین‏شناسى و دین‏پژوهى، عرصه‏اى وسیع، لاجرم و ضرورى، براى این گونه پژوهشهاست. از جانب دیگر بازشناسى و تدقیق در آراء و نظرات امام خمینى (ره(، به عنوان رهبیر کبیر انقلاب اسلامى، و به عنوان فردى که بزرگترین نقش را در ایجاد، هدایت و بالندگى این خیزش عظیم فرهنگى و تمدن‏ساز دارد، علاوه بر قدردانى و قدرشناسى، ضرورتى انکارناپذیر در مطالعات تاریخى مربوط فرهنگها و تمدنهاست.

در حال حاضر، فرهنگ و تمدن غربى، با استفاده از مدرن‏ترین ابراز تبلیغى در زمینه‏هاى سخت‏افزارى و نرم‏افزارى و حقوق بین‏الملل نوین – که عمدتا ریشه در باورها و نگرشهاى فرهنگ غرب دارد – در تلاش است تا ارزشهاى خود را جهانى ساخته و

بدین وسیله، تک صدایى در عرصه‏ى فرهنگ و تمدن را، در گسترده‏ى گیتى تثبیت نماید. بعد از جنگ جهانى اول، جامعه‏ى ملل با تصویب میثاق آن جامعه، و بعد از جنگ جهانى دوم، سازمان ملل متحد با تصویب منشور ملل متحد، هدف اولیه و عمده خود را، به عنوان سازمانهایى بین‏الملل، در بسط و گسترش صلح و امنیت جهانى، از طریق مشارکت و همکارى کشورهاى عضو آن سازمانها اعلام کردند. اما خود به خوبى مى‏دانستند که پدیده‏ى تنازع، تخاصم و جنگ، همواره در حیات اجتماعى بشر وجود داشته و زدودن آن از زندگى او امرى ناممکن و محال مى‏باشد؛ اما به همان اندازه که وجود جنگ و دفاع ثابت بوده، همواره ماهیت آن در حال تغییر و حرکت به سوى پیچیدگیهاى روزافزون بوده است. از همین رو با تصویب اساسنامه این دو سازمان و دیگر سازمانى جهانى، و دیگر کنوانسیونهاى مربوط به جنگ، تلاش کرده‏اند، از عواقب وخامت‏بار جنگ کاسته و در برخى از موارد، صورت انسانى‏ترى به آن بدهند. بدین ترتیب، شاخه‏ى جدیدى از مطالعات حقوقى، در عرصه روابط بین‏الملل موجودیت یافت که در مراکز علمى، از آن به عنوان «حقوق مخاصمات مسلحانه«، یا «حقوق جنگ» یاد مى‏شود. به هر حال هدف از تدوین حقوق جنگ، اعم از حقوق قراردادى یا حقوق عرفى، منطبق ساختن جنگ با معیارهاى مدنیت امروزى است.

متأسفانه در تدوین قواعد بین‏المللى نوین جنگ، اندیشه و فرهنگ اسلامى، نقشى نداشته است، هر چند که در آموزه‏هاى صریح و کنایى و استنباطى دینى، پتانسیل بسیارى براى جهانى شدن آنها، و ورود در قواعد حقوقى بین‏المللى به چشم مى‏خورد، آنچنان که نخستین آثار علمى در زمینه حقوق بین‏الملل، نوشته‏ى مسلمانان بوده است. ما اگر بخواهیم روند آینده تمدن‏سازى خویش را به پیش ببریم، و در تعیین سرنوشت خود در عرصه روابط بین‏الملل مشارکت داشته باشیم، و گامى را در راستاى جهانى شدن ارزشها و باورهاى خود برداریم، راهى جز بازشناسى، تحلیل و تفسیر علمى و محققانه آراء و اندیشه‏هاى عالمان نواندیش دینى نداریم. ما اگر بخواهیم در تعیین نگرش و محتویات حقوق مخاصمات مسلحانه، در سحطى جهانى دخالت و مشارکت داشته باشیم، اولین و گسترده‏ترین و مهم‏ترین منبع ما، اندیشه‏ها و آراى دفاعى حضرت امام خمینى (ره) خواهد بود، چرا که اندیشه‏هاى آن حضرت در این باب، علاوه بر اتکاء بر منابع وحیانى، و متد و شیوه‏ى دقیق استنباط اجتهادى، از پیشتیبانى هشت سال بکارگیرى این آراء موثر و کارساز، در عرصه عمل و اقدام و فرماندهى عالى جنگ نیز برخوردار است؛ و چنین

منبعى، با این ویژگیها، تقریبا بى‏نظیر است.

ضرورت دیگر این امر، یعنى؛ بازشناسى و تحلیل اندیشه‏هاى دفاعى حضرت امام خمینى (ره(، ضرورت تدوین استراتژى دفاع ملى است.

متفکران علوم نظامى، استراتژى را، علم و فن توسعه و کاربرد قدرتهاى سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و نظامى ملت، به هنگام صلح و جنگ، و به منظور تأمین حداکثر پشتیبانى از سیاستهاى ملى، و افزایش احتمال پیروزى، و تقلیل احتمال شکست دانسته‏اند. با توجه به هدف بازدارندگى اقدامات و سازمانهاى نظامى، و اهمیت فوق‏العاده استراتژى دفاعى در تضمین پیروزیها و مقابله با بحرانها، ضرورى است که به منظور دستیابى به استقلال و تدوین استراتژى دفاعى، به فرهنگ دفاعى خودى توجه و عنایتى تام به عمل آید. در این راستا و در عرصه فرهنگ دفاع خودى، آراء و اندیشه‏هاى حضرت امام خمینى (ره(، از اهمیت بس والایى برخوردار است، چرا که تجربه امام راحل (ره) در مدیریت عالى یک نبرد بسیار مدرن و عظیم، در طول هشت سال دفاع مقدس، و توجه و اهتمام آن حضرت به ترسیم استراتژى دفاع همه جانبه، دلایل بسیار مستحکمى در اثبات این امر به شمار مى‏رود.

این اثر تلاشى آغازین، در راستاى تحقق این رسالت عظیم است. امیدواریم که با انتشار این اثر و دیگر آثار مربوط با موضوع آن، توانسته باشیم گامى هر چند کوچک، در راه احیاى این امر مهم، اما متأسفانه مغفول و متروک، برداشته باشیم. ضمن آنکه انتظار داریم که نویسندگان، متفکران و پژوهشگران عرصه‏هاى مرتبط با امور دفاعى، و محقققان و کاوشگران اندیشه‏هاى والا و راهگشاى حضرت امام خمینى (ره) نیز، ضمن نقد علم و محتوایى این اثر، خود نیز پاى در قلمرو تحقیق و تتبع، در موضوعات مرتبط با موضوع این کتاب گذاشته و به بالندگى، پالایش و تعمیق و استحکام و گسترش این مباحث بیفزایند. ان شاء الله.

مدیریت ادبیات و انتشارات