»سید الشهدا ء همه جا هست. کل ارض کربلا، همه جا محضر سید الشهداست…..«در این کلام نورانى امام (ره(، مفاهیم بلند و عمیقى نهفته است که درک درست آن، حقیقت عاشورا را رقم مىزند و جان تشنگان ولایت اهل بیت «علیهمالسلام» را سیراب مىکند. در مکتب عرفان وقتى صحبت از وجود و تفسیر آن مىشود، حقیقت ولایت باب افتتاح وجود است و به اسم اعظم الهى، اسماء و صفات الهى را به ظهور لایقهى خود مىرساند. در خارج به اسم «خلیفة الله«، حقایق امکانى و ماهیات کونیه را از رحمت واسعهى الهى بهرهمند مىسازد. بدین ترتیب، ولایت را مظهر اسم اعظم، مساوق اسم رحمان و مبدأ وجود انبساطى گویند. نکتهى مهم این که حقیقت ولایت در مقام الوهیت، حقایق ممکنه و اعیان خارجى را به قدر استعداد و قابلیت آنها بهرهمند مىسازد و اقتضاى هیچ یک از آنان را بىپاسخ نمىگذارد. در غیر این صورت، از احاطهى کامله خارج مىشود و این مغایر با شؤون کلیهى ولایت در مراتب مختلف عوالم است.
بعضى بر پیروان این مکتب خرده مىگیردند که شمول ولایت را هم عرض ذات حق تعالى مىدانند؛ در حالى که هیچ یک از اولیا الله مدعى آن نیستند؛ بلکه در مقام
انبساط رحمانى و تعین تعلقى، ولایت را منشاء وجود مىدانند و الا ذات احدیت غیب الغیوب است و دست همهى انبیاء و کمل اولیا از آن کوتاه است و بعضى نیز از روى عناد یا غفلت، بر مقام انبساطى ولایت خدشه وارد مىکنند؛ در حالى که قیام عاشورا مصداق بارزى است که جاى تاریکى، بر روشنى ادعاى اولیاى خدا باقى نمىگذارد و حقیقت بیان امام راحل (ره) را که فرمود: «سیدالشهداء همه جا هست«، مصباح منیر منازل قلوب مستعد مىسازد.