کشته شدن در راه خدا سرافرازى است
بر همه اقشار ملت تکلیف الهى و وجدانى است که با اتحاد کلمه و بدون هراسى از قدرتها و ابرقدرتها، هدف اسلامى خود را تعقیب و گلوى این ستمگر تاریخ (1) را بفشارند و با قاطعیت و جدیت به سوى هدف پیش روند که وعده خداوند به مستضعفین نزدیک است و کشتن و کشته شدن در راه خدا سرافرازى است. (2).
تاریخ 16 / 8 / 57
شهادت، افتخار است
من شهادت در راه حق و اهداف الهى را افتخار جاودانى مىدانم. (3).
تاریخ 1 / 9 / 57
اعتقاد به معنویت پشتوانه شهادت است
من نمىتوانم باور کنم که کسى مبادى معنوى نداشته باشد و براى مردم کوشش کند. من اصلا باورم نمىآید. اینهایى که مبادى معنوى دارند، اینهایى که خدا قایلند، آنهایى که جزا قایلند، آنهایى که عطا قایلند، اینهاتعقل دارد که یک کسى جان خودش را بدهد یک جان بالاتر بگیرد، همه چیزش را بدهد و از خدا زیادتر، آنقدرى که هیچ چشمى نمىتواند
ببیند و هیچ گوشى نمىتوان بشنود بگیرد. این معقول است که ما یکى بدهیم صد تا بگیریم. یک جانى که توى این کالبد محبوس است بدهیم، آزاد بشویم به جانى که الهى است، آزاد است، محیط است، همه چیز است، ارادهاش فعال است مىگوید بشو، مىشود، هرچه و هرکه بخواهد مىشود، یک همچو چیزى بگیرد. این معقول است که انسان در اینجا فداکارى کند و جانش را بدهد اما آن کسى که این مبادى را ندارد یا بسیار احمق است یا دروغ است مطلب. من مىگویم دروغ است مطلب، تعمیه است. اینکه «من براى مردم، براى توده دارم زحمت مىکشم«. (4).
تاریخ 1 / 11 / 57
شهادت عزت شماست
در این دلهاى شب با خداى تبارک و تعالى مناجات کنید، از خدا بخواهید که شما را توفیق بدهد، توفیق شهادت بدهد، توفیق عزت بدهد، شهادت عزت شماست، شما نترسید از هیچ چیز. (5).
تاریخ 14 / 12 / 57
شهادت، سعادت همیشگى
اگر نفس خودتان را تصفیه کردید، باک از هیچ چیز نداشته باشید، مردن چیز سهلى است، چیز مهمى نیست، این است که حضرت امیر سلام الله علیه مولاى همه، مىفرمود که من به موت آنقدر انس دارم که بیشتر از انسى که بچه به پستان مادرش دارد. (6) براى اینکه او فهمیده بود که دنیا چیست و ماوراء چیست، فهمیده بود که موت یعنى چه، موت حیات است، ما شهید دادیم لکن شهیدان ما زندهاند، پیش خدا زندهاند، آنجا رزق مىخورند، ابدى هستند آنها و ما هم از خدا مىخواهیم که موفق به شهادت بشویم، یک آن است و سعادت همیشگى، زحمت یک آن، سعادت همیشگى دنبالش، سعادت همیشگى.(5).
تاریخ 14 / 12 / 57
شهادت سعادت است
شهادت براى مسلم، براى مؤمن سعادت است. جوانهاى ما شهادت را سعادت مىدانند این رمز پیروزى است. آنها که مادى هستند و مادیگر، آنها هرگز شهادت را نمىخواهند، ولى جوانان ما شهادت را سعادت خودشان مىدانند، اول راحت خودشان مىدانند. این رمز پیروزى بود. آنها که گمان کردند مىتوانند در این برهه از زمان بین جوانان من، بین جوانان ما، بین عزیزان ما اختلاف بیندازند، در اشتباهند. جوانان ما همه به اسلام متوجهند، همه با ایمان راسخ به پیش مىروند. (7).
تاریخ 5 / 2 / 58
شهادت رهایى از زندان است
یکى از فرقهاى مکتب اسلام، مکتب توحید یا مکتبهاى انحرافى، مکتبهاى الحادى این است که رجال این مکتب شهادت را براى خودشان فوز عظیم مىدانند «یا لیتنى کنت معکم فافوز فوزا عظیما» (8) از شهادت استقبال مىکنند چون قایل هستند به اینکه ما بعد این عالم طبیعت، عالمهاى بالاتر، نورانىتر از این عالم است. مؤمن در این عالم در زندان است و بعد از شهادت از زندان بیرون مىرود. این یکى از فرقهایى است که بین مکتب ما، مکتب توحید با سایر مکتبهاست. جوانهاى ما شهادت را طالبند، علماى متعهد ما براى شهادت پیشقدم مىشوند. آنهایى که به خدا اعتقاد ندارند و به روز جزا، آنها باید بترسند از موت، آنها از شهادت باید بترسند. ما و شاگردان مکتب توحید از شهادت نمىهراسیم، نمىترسیم، بیایند امتحان کنند چنانچه امتحان کردند. (9).
تاریخ 14 / 2 / 58
ما شهادت را حیات مىدانیم
ما شهادت را براى خودمان حیات مىدانیم. دوستان ما شهادت را براى خودشان زندگى مىدانند. مکتب اسلام اینطور است. این مکتب اسلام است که شهادت را زندگى
مىداند. این مکتب اسلام است که این بچه را پیش من مىنشاند و از حلقوم او مىشنویم که ما براى شهادت حاضریم. (10).
تاریخ 15 / 2 / 58
شهادت عامل پیروزى است
اسلام است که این پیروزى را حاصل کرده، شهادت است که این پیروزى را حاصل کرده، شهادت هم حفظ اسلام است، از اول اسلام با شهادت پیش برده، حالا هم که مىبینید که جوانهاى ما شهادت را مىخواهند. همین امروز هم که من این بیرون ایستاده بودم یک جوان برومندى فریاد مىکرد از آنجا که شما دعا کنید که من شهید بشوم. این حس بود که ما را پیش برد، این حس شهادت بود و این حس جلو آمدن براى اسلام و شهادت بود که ما را به پیروزى رساند.(11).
تاریخ 11 / 3 / 58
شهادت زندگى است
اسلام شهادت را براى خودش زندگى مىداند. کسى که شهادت را زندگى دانست براى خودش، زندگى ابدى دانست براى خودش، این در مقابل غیر مىایستد و آخر نفس را مىکشد و شهادت طلب مىکند. (12).
تاریخ 23 / 3 / 58
شهادت میراث اولیا
بدخواهان ما گمان نکنند که جوانهاى ما از مردن، از شهادت باکى دارند. شهادت ارثى است که از اولیا ما به ما مىرسد. آنها باید از مردن بترسند که بعد از مرگ، موت را فنا مىدانند. ما که بعد از موت را حیات بالاتر از این حیات مىدانیم چه باکى داریم. (13).
تاریخ 2 / 6 / 58
شهادت عزت ابدى است
برادران من! خواهران من! عزیزان من! مصمم باشید، از ترور نترسید، از شهادت
نترسید و نمىترسید. شهادت عزت ابدى است، حیات ابدى است. آنها از شهادت بترسند و از مردن بترسند که مردن را تمام مىدانند و انسان را فانى، ما که انسان را باقى مىدانیم و حیات جاودانه را بهتر از این حیات مادى مىدانیم، براى چه بترسیم. (14).
تاریخ 22 / 6 / 58
فداکارى در راه اسلام آسایش فکرى است
مشاهدهى معلولین، مشاهدهى مادرهاى داغدیده، پدرهاى فرزند از دست داده، برادرهاى برادر کشته شده و بالاخره شهدایى که در راه اسلام از دست رفتهاند براى ما هر روز یک روز عاشورا است و من نمىدانم چطور از شما برادرها و خواهرها که عزیزان خودتان را که عزیزان ما هم بودند از دست دادید، چطور تسلیت بگویم و چطور عذرخواهى کنم. شما مىدانید که اسلام آنقدر عزیز است، آنقدر بزرگ است که پیغمبر اسلام و اهلبیت آن بزرگوار، هستى خودشان را، همه چیز خودشان را در راه اسلام فدا کردند. ما هم که پیرو آیین مقدس هستیم و پیرو پیغمبر اسلام و ائمه اسلام هستیم، اگر یک مقدارى فداکارى کنیم و در راه اسلام همانطور که آنها فداکارى کردند، ما هم فداکارى کنیم، براى ما هرچند سخت باشد لکن یک آسایش فکرى است.(15).
تاریخ 9 / 7 / 58
شهادت چراغ هدایت ملتهاست
شهادت در راه خداوند، زندگى افتخارآمیز ابدى و چراغ هدایت براى ملتهاست.(16).
تاریخ 11 / 8 / 58
شهادت هدیهى الهى است
شهادت یک هدیهاى است که از جانب خداى تبارک و تعالى براى آن کسانى که لایق هستند. (17).
تاریخ 11 / 8 / 58
شهادت فخر ملت ماست
ملت سى و پنج میلیونى ما با مکتبى بزرگ شدهاند که شهادت را سعادت و فخر مىدانند و سر و جان را فداى مکتب خود مىکنند. (18).
تاریخ 5 / 2 / 59
شهادت فوز عظیم است
ما شهادت را یک فوز عظیم مىدانیم و ملت ما هم شهادت را به جان و دل قبول مىکند و از جنگ نخواهیم هراسید و مرد جنگ هستیم، لکن مایل نیستیم به اینکه جنگ واقع بشود. (19).
تاریخ 17 / 7 / 59
شهادت «در راه خدا رفتن» است
انسان که باید این راه را برود و مردنى است، چه بهتر که این سعادت را تحصیل کند و امانت را به صاحب امانت بسپرد، موت اختیارى، شهادت، رسیدن به خدا در لباس شهید و با ایدهى شهدا. در بستر مردن، مردن است و چیزى نیست، لکن در راه خدا رفتن شهادت است و سرفرازى و تحصیل شرافت براى انسان و براى انسانها. (20).
تاریخ 13 / 1 / 60
شهادت بازگشتى انتخاب شده است
ما از خدا هستیم همه، همه عالم از خداست، جلوه خداست و همه عالم به سوى او برخواهد گشت، پس چه بهتر که برگشتن اختیارى باشد و انتخابى و انسان انتخاب کند. شهادت را در راه خدا و انسان اختیار کند موت را براى خدا و شهادت را براى اسلام. (21).
تاریخ 13 / 1 / 60
شهادت میراث اولیاست
مگر شهادت ارثى نیست که از موالیان ما که حیات را عقیده و جهاد مىدانستند و در
راه مکتب پرافتخار اسلام با خون خود و جوانان عزیز خود از آن پاسدارى مىکردند به ملت شهیدپرور ما رسیده است؟ مگر عزت و شرف و ارزشهاى انسانى، گوهرهاى گرانبهایى نیستند که اسلاف صالح این مکتب، عمر خود و یاران خود را در راه حراست و نگهبانى از آن وقف نمودهاند؟ (22).
تاریخ 9 / 4 / 60
شهادت آزادى روح است
ما براى چه نگرانى داشته باشیم، مایى که به تکلیف خودمان داریم عمل مىکنیم. نگرانى آن باید داشته باشد که برخلاف مسیر حق است. آن باید نگرانى داشته باشد که اگر چنانچه کشته بشود، به عقیده خودش این است که نابود شده است و به عقیده ما این است که به جهنم رفته است. ما چرا نگرانى داشته باشیم؟ ما که اگر شهید بشویم قید و بند دنیا را از روح برداشتیم و به ملکوت اعلى و به جوار حق تعالى رسیدیم، چرا نگران باشیم؟ مگر مردن هم نگرانى دارد؟ مگر شهادت هم نگرانى دارد؟ ما دوستانمان که شهید شدند در جوار رحمت حق هستند، چرا براى اینها دلتنگ باشیم؟ دلتنگ باشیم که از دیار قید و بندى خارج شدند و به یک فضاى وسیع و در تحت رحمت حق تعالى واقع شدند؟ (23).
تاریخ 10 / 4 / 60
هدف معنوى، رمز معماى شهادت است
گمان ندارم کسى بتواند ادعا کند که ملتى جز ملت عظیمالشأن ایران از کوچک و بزرگ و زن و مرد سراسر کشور اینگونه پشتیبان قواى مسلح خود باشند و ایثارگر و داوطلب به جبهههاى جنگ براى فداکارى و شهادت سبقت گیرند و گمان ندارم هیچ معیارى جز عقیدت به مکتب و ایثار در راه خدا و هدف معنوى قادر به حل این معما باشد. (24).
تاریخ 29 / 1 / 61
خون شهید محفوظ است
از اول که این نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى به پیروزى رسید همهى قشرهاى امت چه قواى نظامى و انتظامى و چه پاسدارى عزیز و چه جهاد سازندگى و چه کمیتهها، همه قشرهاى ملت با هم دست برادرى دادند و به پیش رفتند. چقدر شهید دادند و چقدر مجروح و چه خانوادههایى جوانهاى خودشان را در راه اسلام از دست دادند، لکن نباید ما بگوییم که از دست دادند. آنکه محفوظ است، آنکه براى همه محفوظ است، آن خدمتى است که در راه اسلام و آن خونى است که در راه اسلام ریخته شود. اسلام از اول براى همین امر قیام کرده است که به این مستمندان عالم در مقابل ستمگران خدمت کند و این ستمگران را به جاى خود بنشاند و شما اشخاصى هستید که پیرو یک همچو اسلام عزیز هستید و به این پیروى باید ادامه بدهید. (25).
تاریخ 1 / 3 / 62
شهادت از عسل شیرینتر است
بکوشید تا حجاب خودیت را بردارید و جمال جمیل او، جلوعلا را ببینید، آنگاه است که هر مشکلى آسان و هر رنج و زحمتى گواراست و فدا شدن در راه او احلى از عسل بلکه بالاتر از هر چیز به گمان آید.(26).
تاریخ 22 / 11 / 62
شهادت اوج بندگى است
اذناب آمریکا باید بدانند که شهادت در راه خدا مسئلهاى نیست که بشود با پیروزى یا شکست در صحنههاى نبرد مقایسه شود، مقام شهادت خود اوج بندگى و سیر و سلوک در عالم معنویت است، نباید شهادت را تا این اندازه به سقوط بکشانیم که بگوییم در عوض شهادت فرزندان اسلام، تنهاخرمشهر و یا شهرهاى دیگر آزاد شد، تمامى اینها خیالات باطل ملیگراهاست و ما هدفمان بالاتر از آن است. (27).
تاریخ 29 / 4 / 67
1) محمدرضا پهلوى آخرین شاه ایران.
2) پیام امام خمینى به ملت غیور ایران – صحیفه نور – جلد 3 – ص 44.
3) پیام امام خمینى به ملت شجاع ایران – صحیفه نور – جلد 3 – ص 227.
4) بیانات امام خمینى پیرامون افشاى جنایات شاه – صحیفه نور – جلد 4 – ص 252 – 235.
5) بیانات امام خمینى در جمع گروهى از اعضاى سپاه پاسداران – صحیفه نور – جلد 5 – ص 142.
6) »والله لابن أبىطالب انس بالموت من الطفل بثدى أمه«، نهجالبلاغه، خطبه پنجم.
7) بیانات امام خمینى در جمع کارکنان و کارمندان گمرک – صحیفه نور – جلد 6 – ص 92.
8) اى کاش من با شما بودم و به رستگارى عظیم مىرسیدم، زیارت وارث، مفاتیحالجنان.
9) بیانات امام خمینى در مراسم بزرگداشت مقام استاد مطهرى – صحیفه نور – جلد 6 – ص 111 – 112.
10) بیانات امام خمینى در جمع پاسداران انقلاب اسلامى صحیفه نور جلد 6 – ص 114.
11) بیانات امام خمینى در جمع گروهى از بانوان اهواز – صحیفه نور – جلد 7 – ص 46 – 47.
12) بیانات امام خمینى در جمع فرماندهان و درجهداران – صحیفه نور – جلد 97 – 7.
13) بیانات امام خمینى خطاب به امت مسلمان ایران – صحیه نور – جلد 8 – ص 269.
14) بیانات امام خمینى در جمع اقشار مختلف مردم – صحیفه نور – جلد 9 – ص 102.
15) بیانات امام خمینى در جمع گروهى از فرماندهان نیروى زمینى ارتش – صحیفه نور – جلد 9 – ص 240.
16) پیام امام خمینى به مناسبت شهادت آیتالله قاضى طباطبایى – صحیفه نور – جلد 10 – ص 110.
17) بیانات امام خمینى در جمع گروهى از زندانیان سیاسى رژیم گذشته – صحیفه نور – جلد 10 – ص 111.
18) پیام امام خمینى به ملت ایران – صحیفه نور – جلد 12 – ص 58.
19) مصاحبه امام خمینى با خبرنگاران خارجى – صحیفه نور جلد 13 ص 116.
20) بیانات امام خمینى در جمع خانوادههاى شهدا و معلولین – صحیفه نور – جلد 14 – ص 160.
21) بیانات امام خمینى در جمع خانوادههاى شهدا و معلولین – صحیفه نور – جلد 14 – ص 161.
22) پیام امام خمینى به مناسبت 72 شهید بزرگ انقلاب اسلامى – صحیفه نور – جلد 15 – ص 51.
23) بیانات امام خمینى در جمع روحانیون تهران – صحیفه نور جلد 15 – ص 54.
24) پیام امام خمینى به مناسبت روز ارتش – صحیفه نور – جلد 16 – ص 135.
25) بیانات امام خمینى در جمع مسئولان و اعضاى جهاد سازندگى سراسر کشور – صحیفه نور – جلد 17 – ص 257 – 258.
26) پیام امام مناسبت پنجمین سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى – صحیفه نور – جلد 18 – ص 230.
27) پیام امام به مناسبت سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه 598 – صحیفه نور – جلد 20 – ص 236.