جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مدیریت دینى در فرماندهى

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

فرماندهى، از ارکان مهم در سازمان نیروهاى مسلح است. فرمانده‏ى موفق کسى است که ساختار وجودى حوزه‏ى فرماندهى خود را با موازین و معیارهاى اسلامى سازمان دهد و دغدغه‏ى اصلى او، اجراى احکام دینى و فرامین امامت و ولایت باشد و در برخورد با نیروهاى تحت امر خویش، طعم شیرین اخلاق و فضایل اسلامى را به آنان بچشاند؛ به طورى که همگان او را به عنوان فردى ملتزم به احکام شریعت، الگوى خود قرار دهند. چنانچه یکى از اسرار موفقیت سپاهیان در صدر اسلام همین نکته بوده است. بین فرمانده و افراد تحت امر، رابطه‏ى اسلامى حاکم بود و مدیریت و هدایت فرماندهان در نفوذ معنوى در قلب و روح نیروها استوار بوده است. در چنین فضایى، نیروها صادقانه از فرماندهان خویش اطاعت مى‏کردند؛ به تعبیر امام راحل (ره) فرماندهان جنگهاى مسلمانان در صدر اسلام، هم امام محراب بودند و هم فرمانده‏ى میدان حرب:

»سردارهاى جنگهاى اسلامى، امام جماعت هم بودند. همان سردارى که مى‏فرستادند، حاکم کذا بود، یا مى‏فرستادند، رئیس لشکر کذا بود، امام جماعت هم بود، آنها صالح بودند.» (1).

بدین ترتیب فرمانده‏ى نیروهاى مسلح اسلام باید مؤمن و معتقد به ارزشهاى اسلامى باشد؛ اگر چنین نباشد، نمى‏تواند ارتشى مکتبى و الهى را سازماندهى کند. مولاى متقیان على «علیه‏السلام» وقتى مالک اشتر را به عنوان حاکم و فرمانده سپاه مصر

گسیل مى‏داشت: طى نامه‏اى به مردم آن سامان چنین فرمودند:

اما بعد بعثت الیکم عبدا من عباد الله لا ینام ایام الخوف و لا ینکل عن الاعداء ساعات الروع. (2).

»اما بعد، من یکى از بندگان خدا را به سوى شما فرستادم که به هنگام خوف، خواب به چشم راه نمى‏دهد و در ساعات ترس و وحشت، از دشمن هراسى ندارد.»


1) همان، ج 7، ص 131.

2) نهج‏البلاغه، نامه‏ى 12.