در این جبهه تیپ 8 مکانیزه ارتش عراق استقرار داشت؛ آرایش آن به سمت شمال بود و سه خط پدافندی داشت که جلوی خط اول مین ضد تانک و ضد نفر چیده بود. پشت هر یک از خطوط اول تا سوم یک گردان مکانیزه مستقر بود. خط پدافندی خودی را با خط اول عراق حدود 7 کیلومتر فاصله داشت. پس از اینکه گروه مهندسی 7 معبر در میدان مین باز کرد، نیروهای تکور همزمان به هر سه خط پدافندی دشمن حمله کردند، در حالی که در امتداد نهر شادگان نیز نیروهای دشمن از سمت راست خود هدف حمله قرار گرفته بودند.
مقاومت نیروهای عراقی در حد فاصل کارون و جاده آبادان – اهواز موجب پایداری خط اول دشمن شده بود، اما پیشروی رزمندگان در محور نهر شادگان – که گردان صلاح الدین را شکست داده و تا ساعت 3:30 بامداد پس از پنج کیلومتر پیاده روی به جاده رسیده بودند – عقبه نیروهای در حال مقاومت دشمن در جنوب محمدیه را به خطر انداخت یعنی در حالی که نیروهای دشمن در خط اول محور محمدیه مقاومت میکردند، خط سوم آنها از پهلو هدف حمله قرار گرفت و عراقیها به محاصره درآمدند. نیروهای محور شادگان سپس با پیشروی به سمت کارون، تا ساعت 5 صبح و روشن شدن آسمان، عقبه دشمن را کاملا بستند طوری که تا ساعت 6 صبح آخرین خط (خاکریز اول و دوم دشمن در جنوب محمدیه) پاکسازی گردید. در ادامه عملیات، رزمندگان
پس از 2 تا 5 / 2 کیلومتر پیشروی به پل قصبه دست یافتند و در ساعت 9 صبح در 800 متری جنوب پل پدافند کردند و با احتیاط به پل حفار نزدیک شدند، در حالی که پل مزبور همچنان در اختیار دشمن بود و نبرد در جبهه فیاضیه گره خورده بود. ارتش عراق که با سقوط پل قصبه، تنها امیدش به حفظ پل حفار بود، تلاش بسیاری برای تأمین این پل میکرد تا نیروهایش بتوانند عقب نشینی کنند. متقابلا رزمندگان محور دارخوین با مشاهده عقب نشینی دشمن از طریق پل حفار، به سمت جنوب ادامه مسیر داده و تا بعدازظهر به نزدیکی پل رسیدند در انتظار الحاق با نیروهای محور فیاضیه، به حفظ موقعیت پرداختند. در این حال تانکهای گردان المقداد، یعنی آخرین واحد زرهی باقی مانده دشمن در منطقه، با هجوم به رزمندگان اسلام میکوشیدند آنها را از کنار پل عقب بزنند تا بتوانند خود از طریق پل به غرب کارون عقب نشینی کنند.