در طرح کربلای 1 پیشبینی شده بود که نیروهای سپاه و ارتش میبایست با عملیات آفندی وسیع و انهدام گسترده قوای دشمن در این منطقه، توان رزمی و میل جنگجویی نیروهای متجاوز را به شدت کاهش دهند و برای اجرای آفند نهایی جهت بیرون راندن دشمن از سرزمینهای اشغالی آماده باشند.(1) اهداف این عملیات عبارت بودند از:
1- قطع ارتباط دشمن از شمال به جنوب با تصرف و تأمین تنگه چزابه؛ (2).
2- آزادسازی شهر بستان و 70 روستای دیگر؛
3- رسیدن به مرز بینالمللی در منطقه شیب و هور العظیم؛
4- آزادسازی منطقهای به وسعت نزدیک به 350 کیلومتر مربع(3).
در واقع، لازمه اجرای این مأموریت، تأمین سه هدف شامل بستان، غرب سوسنگرد تا هور و شمال رودخانه نیسان بود. این اهداف تأثیر متقابل و یکسانی بر یکدیگر داشتند و تأمین یکی از آنها بدون تأمین دو هدف دیگر و یا حداقل، هدف مجاور، ممکن نبود و نگهداری هدف را بینهایت مشکل و حتی غیر ممکن میساخت.(4).
1) پیشین.
2) سرلشکر محسن رضایی در این زمینه میگوید:»هدف از عملیات طریق القدس این بود که ما بین جبهه دزفول (غرب کرخه) و جبهه اهواز (جنوب غرب اهواز – غرب کارون) فاصله بیندازیم و در حقیقت تدارک رسانی سریع دشمن را از این دو جبهه طولانی کنیم…«.(سرلشکر محسن رضایی، درسهای تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق، دانشکده فرماندهی و ستاد دوره عالی جنگ، 12 / 7 / 1375(.
3) مأخذ 77، صص 118 و 119 و همچنین مأخذ 80، ص 50.
4) مأخذ 89، ص 6.