لشکر فتح سپاه شامل تیپهای 25 کربلا با 16 گردان، 8 نجف با هشت گردان. نیروهای ارتش شامل لشکر 92 با یک تیپ، تیپهای 55 هوابرد تحت امر عملیاتی لشکر 92 و 37 زرهی شیراز (1).
در مجموع، سپاه پاسداران با 100 گردان نیرو و ارتش جمهوری اسلامی ایران با 43 گردان اعم از پیاده، زرهی و مکانیزه در عملیات شرکت کردند. در این عملیات سپاه 160 دستگاه تانک و نفربر غنیمتی و ارتش 460 دستگاه تانک و نفربر سازمانی خود را به کار گرفتند. علاوه بر آتش پشتیبانی توپخانه، هوانیروز و نیروی هوایی ارتش نیز بر حسب مأموریت و استعداد خود در عملیات مشارکت داشتند. به طور کلی، حضور رو به گسترش
سپاه و سازماندهی نیروهای مردمی در سازمان تیپ (2) و لشکر سبب شد که توان رزمی نیروهای خودی افزایش یابد. (3).
1) این تیپ تحت کنترل قرارگاه نصر و در محور علی گره زد به دشت عباس وارد عمل شد که در مرحله دوم نیز موفقیتی نداشت.
2) در صفحه 116 کتاب دفاع مقدس: از انتشارات نیروی زمینی ارتش – آمده است: «سپاه پاسداران با بهرهبرداری از انگیزه علاقمندی نیروهای مسلح مردمی که متعاقب موفقیت حاصله در عملیات ثامن الائمه ایجاد شده بود، یگانهایی در سطح تیپ تشکیل و در عملیاتهای بعدی شرکت داد«. در جلد اول کتاب نقش ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس، با استناد به طرح شماره یک عملیات کربلای 2 در اواخر دی ماه 1360، با ذکر فرضیات و توضیح آن، آمده است: «در فرضیات پیشبینی شده بود که الف: سپاه پاسداران و نیروهای بسیج مردمی نیرویی شامل حداقل 9000 نفر آماده و تا پایان عملیات کربلای 2 هماهنگ با یگانهای ارتشی در عملیات شرکت مینمایند.» در این کتاب سپس آمده است: «فرضیات نشان میدهد که نیروهای سپاه پاسداران هنوز سازماندهی نشده بود و تلاش میکرد با بسیج نیروهای مردمی، استعداد پیشبینی شده تأمین گردد.«چنان که ملاحظه میشود در این زمینه در منابع منتشره ارتش تناقض وجود دارد، چنان که در کتاب دفاع مقدس زمان تشکیل سازمان تیپ در سپاه بعد از عملیات ثامن الائمه (ع) ذکر شده است، ولی در جلد اول کتاب نقش ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس حتی در دی ماه 1360 و پس از عملیات پیروزمندانه طریق القدس که اساسا با اتکا بر تدبیر و خلاقیت نیروهای سپاه در محور شمالی و از تپههای رملی، انجام شد باز هم به عدم سازماندهی نیروهای سپاه اشاره شده است.
3) در صفحه 194 جلد اول کتاب نقش ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس آمده است: «با حضور نیروهای بسیج مردمی و سپاه پاسداران در صحنههای نبرد، توان رزمی و تهاجمی جبههها تقویت شده بود…» سپس در همین صفحه آمده است: «برآوردهای انجام شده نشان میداد که توان رزمی ارتش جمهوری اسلامی ایران به تنهایی برای وارد آوردن ضربه سرنوشتساز به ارتش متجاوز کافی نیست…«.ضرورت هماهنگی ارتش و سپاه با توجه به افزایش سازمان سپاه در مقایسه با ارتش، از جمله موضوعاتی بود که مورد بحث و بررسی قرار گرفت. افزون بر این، ایجاد قرارگاه مشترک با نام «کربلا» عملا برای افزایش هماهنگی در هدایت عملیات صورت گرفت. در این زمینه در کتاب نقش ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس سال 1371، ص 130، آمده است: «پس از انتخاب منطقه و تصویب آن، کار طرحریزی آغاز و با استفاده از تجارب حاصله در عملیات طریق القدس به جای دو قرارگاه فرماندهی جداگانه سپاه پاسداران و نیروی زمینی، یک قرارگاه مشترک برای انجام طرحریزی، هدایت، کنترل و فرماندهی عملیات با نام «قرارگاه عملیاتی کربلا» تشکیل و به ترتیب به اجرای هر چه صحیحتر و کاملتر اصل «وحدت فرماندهی» نزدیک شد تا اشکالات عملیات قبلی در زمینه مذکور به وجود نیاید.«البته، با وجود این که در این کتاب بر وجود دو قرارگاه جداگانه در هدایت عملیات به هنگام اجرای عملیات طریق القدس اشاره شده است ولی در همین کتاب در صفحه 116 در بند 3 گزارش عملیات طریق القدس در مورد قرارگاه هدایت کننده عملیات آمده است: «قرارگاه مقدم نزاجا[نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی]در جنوب«.