انبیا و اولیا، خونشان را براى حفظ مکتب دادند.
انبیا و اولیا و همه خونشان را دادند براى حفظ این، همه براى حفظ مکتبشان خونهایشان را دادند، چه انبیاى سابق و چه نبى اکرم که همه تاریخش را مىدانید، همه چیزشان را دادند براى اینکه حفظ بشود این مکتب و یک وقت اعوجاجى در آن پیدا نشود. (1).
تاریخ 17 / 4 / 1358
تمام انبیا براى اصلاح جامعه آمدهاند.
تمام انبیا براى اصلاح جامعه آمدهاند، تمام. و همه آنها این مسئله را داشتند که فرد باید فداى جامعه بشود. فرد هرچه بزرگتر باشد، بالاترین فرد که ارزشش بیشتر از هر چیز است در دنیا، وقتى که با مصالح جامعه معارضه کرد این فرد باید فدا بشود. (2).
تاریخ 18 / 6 / 1360
بتشکن جهان به ما آموخت که فرزند خود را فدا کنید و عید بگیرید
عیدى که انسانهاى آگاه را به یاد قربانگاه ابراهیمى مىاندازد، قربانگاهى که درس فداکارى و جهاد را در راه خدا بزرگ – را – به فرزندان آدم و اصفیا و اولیاى خدا مىدهد. عمق جنبههاى توحیدى و سیاسى این عمل را جز انبیاى عظام و اولیاى کرام علیهم الصلوة
والسلام و خاصه عبادالله کس دیگرى نمىتواند ادراک کند. این پدر توحید و بتشکن جهان به ما و همهى انسانها آموخت که قربانى در راه خدا پیش از آنکه جنبه توحیدى و عبادى داشته باشد جنبههاى سیاسى و ارزشهاى اجتماعى دارد. به ما و همه آموخت که عزیزترین ثمرهى حیات خود را در راه خدا بدهید و عید بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید و دین خدا را و عدل الهى را برپا نمایید. به همه ما ذریه آدم فهماند که مکه و منى قربانگاه عاشقان است و اینجا محل نشر توحید نفى شرک؛ که دلبستگى به جان و عزیزان نیز شرک است. به فرزندان آدم درس آموزنده جهاد در راه حق را داد که از این مکان عظیم نیز فداکارى و از خود گذشتن را به جهانیان ابلاغ کنید. به جهانیان بگویید در راه حق و اقامه عدل الهى و کوتاه کردن دست مشرکان زمان باید سر از پا نشناخت و از هر چیزى حتى مثل اسماعیل ذبیح الله گذشت که حق جاودانه شود. (3).
تاریخ 12 / 6 / 1362
سیره انبیا بر مبارزه تا پاى جان بوده است
من نمىگویم به ما خسارت وارد نشد، اما ارزش ندارد که انسان ارزش انسانى خودش را، ارزش اسلام را حفظ بکند ولو اینکه شهید هم مىداد. البته پیغمبر هم شهید داد، انبیا هم همین طور. سیرهى انبیا بر این معنا بوده است، سیرهى بزرگان بر این معنا بوده است که معارضه مىکردند با طاغوت ولو اینکه زمین بخورند، ولو اینکه کشته بشوند و یا کشته بدهند. (4).
تاریخ 1 / 10 / 1362
سیره انبیا مبارزه تا مرز شهادت بوده است
پیغمبر هم شهید داد، انبیا هم همین طور. سیرهى انبیا بر این معنا بوده است، سیرهى بزرگان بر این معنا بوده است که معارضه مىکردند با طاغوت ولو اینکه زمین بخورند، ولو اینکه کشته بشوند و یا کشته بدهند. ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد، در مقابل ظالم بایستد و مشتش را گره کند و توى دهنش بزند و نگذارد که اینقدر ظلم زیاد بشود،
این ارزش دارد. (5).
تاریخ 1 / 10 / 1362
ابراهیم (ع) قربانى کردن اسماعیل (ع) را ایثار نمىدانست
مسئله قربانى فرزند یک باب است که به حسب البته دید نوع بشر، مسئله مهمى است، لکن آن چیزى که مبدأ این عمل مىشود، آن چیزى که مقابله مابین پدر و پسر را در آن جامعه متحقق مىکند، این یک مسائل قلبى و روحى و معنوى است، فوق این مسائلى که ماها مىفهمیم، ما هم مىگوییم که ایثار کرد، قربانى کرد و واقعا این طور بوده است، خوب! مهم هم هست. لکن آیا در نظر ابراهیم (ع) هم ایثار بوده است؟ ابراهیم هم در نظرش این بوده است که حالا یک چیزى، تحفهاى مىبرد پیش خدا؟ اسماعیل هم سلام الله علیه در نظرش بوده که یک جانفشانى دارد مىکند براى خدا؟ یا مسئله این نیست. این مسئلهاى است که تا نفسانیت انسان هست، خودیت انسان هست، ایثار اسمش هست. من ایثار مىکنم در راه خدا فرزندم را، من ایثار مىکنم در راه خدا خودم را. این، براى ما مهم است و زیاد مهم است، براى ابراهیم نیست مسئه این، ایثار نیست. ابراهیم خودى نمىبیند تا ایثارى کرده باشد، اسماعیل خودى نمىبیند تا ایثار کرده باشد. ایثار این است که من هستم و تو هستى و عمل من و براى تو و ایثار. این، در نظر بزرگان اهل معرفت و اولیاى خدا شرک است، در عین حالى که در نظر ما کمال بزرگى است، ایثار بزرگى است. (6).
تاریخ 15 / 6 / 1363
انبیاى عظام از آدم تا خاتم فداکاریهاى جانفرسا نمودهاند
حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، که انبیاى عظام از آدم علیهالسلام تا خاتم الانبیین صلى الله علیه و آله و سلم در راه آن کوشش و فداکارى جانفرسا نمودهاند و هیچ مانعى آنان را از این فریضه بزرگ باز نداشته و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه سلام علیهم صلوات الله با کوششهاى توانفرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیدهاند. (7).
تاریخ 15 / 3 / 1368
1) بیانات امام خمینى در جمع وعاظ و روحانیون تهران – صحیفه نور – جلد 8 – ص 69.
2) بیانات امام خمینى در جمع کاروانهاى عازم بیتالله الحرام صحیفه نور – جلد 15 – ص 148 – 49.
3) پیام امام خمینى به زائران بیتالله الحرام – صحیفه نور – جلد 18 – ص 87.
4) بیانات امام خمینى در دیدار با رئیس جمهور و روساى مجلس و دیوانعالى کشور و ستاد مشترک ارتش – صحیفه نور – جلد 18 – ص 195.
5) بیانات امام خمینى در دیدار با رئیس جمهور و روساى مجلس و دیوانعالى کشور و ستاد مشترک ارتش – صحیفه نور – جلد 18 – ص 195-196.
6) بیانات امام خمینى در جمع رؤساى جمهورى، مجلس، دیوانعالى کشور و نخستوزیر – صحیفه نور – جلد 19 – ص 54.
7) وصیتنامه سیاى – الهى رهبر کبیر انقلاب اسلامى – صحیفه نور – جلد 21 – ص 176.