جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عملیات توکل

زمان مطالعه: 6 دقیقه

یکی از عملیات‏های مهم در منطقه شرق کارون از نظر حجم کاربرد نیرو و وسعت منطقه عملیاتی، عملیات توکل است. از آن جا که این عملیات را ارتش جمهوری اسلامی طراحی و اجرا کرد، بهتر دیده شد که شرح آن براساس گزارش برادران ارتش که در کتاب «هشت سال دفاع مقدس» (جلد سوم) درج شده است مورد بررسی قرار گیرد. در این کتاب می‏خوانیم:

بعد از تقویت فرماندهی اروند (1) و در اختیار گرفتن نیروی قابل ملاحظه از عناصر زمینی و ژاندارمری کشور، این فرماندهی تصمیم گرفت تلاش خود را به عقب راندن نیروهای دشمن از شرق رودخانه کارون به کار اندازد و از 25 آذر ماه این تلاش به طور جدی آغاز گردید.

در این کتاب در مورد مأموریت فرماندهی اروند آمده است:

»فرماندهی عملیات اروند در منطقه مربوط (ماهشهر، آبادان، دارخوین) دفاع می‏کند و آماده می‏شود با عملیات تصرفی، نیروهای دشمن را در منطقه مربوطه نابود سازد و خرمشهر را آزاد کند و حمله را تا ترمیم خط مرز از شلمچه تا پاسگاه کیلومتر 25 ادامه دهد.«

در ادامه با توجه به بررسی توان رزمی نیروهای خودی و دشمن که بیانگر برتری کامل نیروهای عراق است چنین نوشته شده است:

»برای انجام این مأموریت سه راه کار آفندی در نظر گرفته شد که عبارت بودند از:

– حمله در سمت سلیمانیه (2) به مارد از شمال به جنوب.

– حمله به مواضع عراقی‏ها از محورهای ماهشهر – آبادان به خط سرپل دشمن.

– حمله از جنوب به شمال از محور کرانه بهمن شیر به سمت خط سرپل دشمن.«

پس از تجزیه و تحلیل می‏افزاید:

»تلاش در محور ماهشهر – آبادان در شمال جاده با تیپ 37 زرهی اجرا گردد و یک تلاش در محور شمالی – جنوبی توسط گروه رزمی 246 تانک از سلیمانیه[سلمانیه]به سمت جنوب و یک تلاش فرعی دیگر به وسیله عناصر تیپ 2 پیاده قوچان و سایر واحدهای مستقر در کرانه شمالی بهمن شیر از جنوب به شمال به سمت خاکریزهای خط سرپل اجرا گردد.«

مأموریت در نظر گرفته شده در طرح عملیاتی توکل برای فرماندهی اروند عبارت بود از:

»عقب‏نشینی نیروهای دشمن از شرق کارون و شکستن محاصره آبادان و ادامه حمله به سمت غرب و عقب راندن نیروهای دشمن از جمهوری اسلامی ایران در این منطقه و ترمیم خط مرز.«

برای اجرای این مأموریت پنج مرحله پیش‏بینی شده بود که مرحله اول و دوم آن شامل عقب راندن نیروهای دشمن به غرب کارون و تأمین کرانه شرقی رودخانه کارون می‏شد و در طرح مانور چنین پیش‏بینی شده بود که ابتدا تیپ 37 زرهی از شرق به غرب، گروه رزمی 246 تانک از شمال به جنوب به خط سرپل دشمن حمله نموده و نیروهای دشمن را به غرب کارون عقب برانند. در این مرحله عناصر فرماندهی آبادان – ماهشهر فقط از جزیره آبادان دفاع می‏کردند و بعد از موفقیت نسبی دو ستون شرقی و شمالی، این فرماندهی نیز از جنوب به شمال در کرانه شرقی کارون حمله می‏کرد و در مرحله دوم کرانه شرقی رودخانه به وسیله یگان‏های فرماندهی اروند تأمین می‏شد و مراحل بعدی ادامه حمله در غرب کارون بود.

در کتاب «هشت سال دفاع مقدس (جلد سوم(» آمده است:

»حمله در اولین دقایق آغاز روز بیستم دی ماه شروع شد و تا نزدیکی ظهر همان روز ادامه یافت ولی به علت عدم توان رزمی نیرو و مسائل دیگر مؤثر در عملیات، موفقیتی به دست نیامد و عناصر فرماندهی اروند با تحمل تلفات نسبتا سنگین به مواضع قبلی خود عقب‏نشینی کردند.» (3).

در این کتاب درباره تحلیل کلی عملیات آمده است:

»به علت این که حمله در شرایط نابرابر از نظر توان رزمی انجام گرفت و به علاوه تیپ 37 زرهی در عملیات ماه‏های قبل در منطقه غرب دزفول و جنوب غربی اهواز ضرباتی از دشمن خورده بود لذا با همه پشتیبانی‏هایی که از این واحد به عمل آمد و با وجود این که دشمن عملا نشان داد از نظر روحی ضعیف می‏باشد ولی هنگام شروع عملیات، واحدهای تیپ 37 زرهی جسارت و کارآیی لازم از خود نشان ندادند در نتیجه به علت عدم رعایت توصیه‏های به عمل آمده مبنی بر این که بایستی اولین عمل در تاریکی شب مستحکم نمودن شانه‏های رخنه و پیش‏روی محتاطانه و استفاده از سدهای خاکی در جلو واحد قبل از پایان یافتن تاریکی شب و شروع روشنایی روز باشد، عملا به این توصیه‏ها توجه ننموده و با وجود پیش‏روی نسبی خسارات و زیان‏هایی به این واحد وارد شد (4).

در بررسی عملیات توکل به عنوان یکی از سه عملیات وسیع ارتش جمهوری اسلامی در جلگه خوزستان که در ماه‏های اول جنگ انجام گرفت، هر چند که امروزه سؤال‏های زیادی همچون علل اجرای این عملیات در شرایط نابرابر، علل انتخاب محور ماهشهر به عنوان تمرکز تلاش اصلی، علل عدم توجه لازم به عقبه محدود عراق، بررسی رودخانه کارون در تعیین مانور صحیح، علل عدم دست‏یابی به کوچک‏ترین موفقیت در تصرف حداقل اهداف پیش‏بینی شده حتی در مرحله

اول عملیات با توجه به کاربرد وسیع نیروهای ارتش در منطقه (5) و این سؤال که در اوضاع موجود در زمان عملیات توکل، چگونه فرماندهی اروند اهداف نیروها را تأمین مرزهای غربی در جلگه خوزستان تعیین می‏نماید، می‏تواند مطرح و به طور حتم پاسخ این سؤال‏ها که برخی از آنان در کتاب هشت سال دفاع مقدس (جلد سوم) آمده است، می‏تواند بیانگر بسیاری از واقعیت‏ها در وضعیت نیروهای موجود در منطقه به ویژه سیستم فرماندهی ارتش در آن زمان باشد که در این جا با خودداری از تحلیل این موارد، صرفا به تأثیراتی که این عملیات در روند جنگ داشت، خصوصا تجارب حاصل شده، اشاره می‏کنیم.

منطق حکم می‏نمود که از تجارب این عملیات به نحو احسن در سایر عملیات استفاده گردد که طبیعی است و لازمه آن بررسی ابعاد مختلف عملیات و علل این ناکامی بعد از شناخت کامل از جزئیات طرح و شیوه اجرا می‏توانست باشد، اما عدم برقراری ارتباط بین سپاه و ارتش به عنوان دو نیروی نظامی به دلیل بینش مسئولان نظامی کشور، مانعی بس بزرگ برای مسئولان و فرماندهان سپاه در کسب تجارب این عملیات محسوب می‏گردید اما به هر حال تجارب زیر – که مواردی کاملا واضح و بدیهی بود – می‏توانست نقش بسیار ارزنده‏ای در طراحی عملیات «ثامن الائمه» برای طراحان سپاه به همراه داشته باشد.

تانک‏های سوخته تیپ 37 زرهی بر روی جاده ماهشهر – آبادان، هر چند که دل هر رزمنده‏ای را به درد می‏آورد، اما نشان این واقعیت بود که محل تلاش

اصلی نمی‏بایست در پیشانی سرپل عراق در نظر گرفته شود چرا که در این حالت نیروهای تلاش اصلی با تمامی توان موجود دشمن در داخل سرپل مواجه و به طور حتم با عدم موفقیت مواجه می‏گردند. هر چند که این مطلب با توجه به وضعیت منطقه عملیاتی کاملا روشن می‏نمود اما این عملیات می‏توانست هر گونه تردیدی را از ذهن طراحان عملیاتی خارج نماید، به طوری که برادر صفوی و برادر رشید به عنوان دو تن از طراحان اصلی عملیات ثامن الائمه، از محل تلاش اصلی نیروهای ارتش در عملیات توکل کاملا ابراز تعجب می‏نمایند و توجه خود را بیش‏تر به پل‏های روی رودخانه کارون و قطع آنها، آن هم از جناحین، معطوف داشته و می‏گویند که از ابتدا ما به این نقطه ضعف سرپل عراق توجه داشته و می‏دانستیم با قطع این پل‏ها، سرپل عراق از بین خواهد گرفت.

ضعف نیروهای ارتش در شکستن خطوط دشمن و رخنه در مواضع ارتش عراق، با توجه به حجم نیروهای مانوری و آتش‏های پشتیبانی، می‏توانست تداعی کننده مطالب بسیار مهمی از چگونگی نبرد با قوای ارتش عراق باشد. لذا فرماندهان سپاه پاسداران از ابتدای جنگ در عملیات شکستن خطوط دشمن خصوصا عبور از موانع با دیدی بسیار جامع‏تر برخورد نمودند به طوری که محورهای عملیاتی سپاه در اطراف سرپل علاوه بر احداث کانال‏های مختلف، شناسایی‏های بسیار دقیق از مواضع دشمن در جهت موفقیت شکستن خطوط اولیه دشمن به عمل آوردند.

در پی عدم موفقیت عملیات توکل و در عملیات دیگر نیروهای ارتش در کرخه (پل نادری) و منطقه کرخه کور، فرماندهان سپاه این مطلب را با تمامی وجود درک نمودند که تفکر کلاسیک به دور از ابتکارات و خلاقیت‏ها و عدم توجه به توانایی‏های حقیقی نیروهای خودی یا به صورت دیگر نگرش سنتی و آکادمیک به جنگ از موانع موفقیت در نبرد محسوب می‏گردد و باید براساس واقعیت‏های میدان نبرد، که خود در درون آن به مبارزه مشغول بودند، به مقابله با دشمن پرداخت و مهم‏ترین این واقعیت‏ها اولا توان الهی نیروهای مردمی در جنگ است و ثانیا از جایی باید دشمن را مورد هجوم قرار داد و به گونه‏ای باید بر او یورش برد که ضعف‏های نیروهای خودی را به حداقل رسانده و بتوان در مقابل توانایی‏های دشمن خصوصا در ابعاد زرهی و آتش، به موفقیت دست یافت. پس از این که سپاه

پاسداران انقلاب اسلامی با اتکا به فرامین رهبر انقلاب و سازمان‏دهی نیروی عظیم مردمی نقش اصلی خود را در جنگ یافت، عمده طرح‏های ارائه شده سپاه بر این اساس استوار است، لذا از عوامل مهمی که مسئولان سپاه را به این طرز تفکر رسانید و بنای طرح‏های آنان قرار گرفت تجربیات برگرفته از نحوه عملکرد ارتش، خصوصا در ماه‏های اول جنگ، از جمله عملیات توکل است.


1) از 27 مهرماه 1359 یک فرماندهی به نام اروند در ماهشهر عملا شروع به کار کرد و هدایت عملیات منطقه خرمشهر و آبادان و ماهشهر و شادگان و دارخوین را در رابطه با نیروهای ارتش به عهده گرفت. فرماندهی اروند با فرمانده ژاندارمری کشور و با مشاورت جانشین رئیس ستاد مشترک بود.

2) منظور از سلیمانیه، همان سلمانیه در جبهه دارخوین است. در منابع و نقشه‏ها به هر دو نام اشاره شده است. ولی در جبهه دارخوین فقط نام سلمانیه به کار گرفته می‏شد.

3) گفتنی است که به طور کلی از محور سلمانیه (جبهه دارخوین) هیچ عملیاتی صورت نگرفت و اصولا گروه رزمی 246 فاقد توان عملیاتی در این حد بود. و اشاره به عملیات توکل، عملیاتی است که تنها در جبهه ماهشهر شکل گرفت.

4) قبل از این که عدم موفقیت به نیروهای عمل کننده تیپ 37 زرهی مربوط شود باید علت اصلی شکست را در آشفتگی طرح عملیات که نقطه ضعف آن عدم تناسب مانور با توان یگان رزم است، جست و جو کرد.

5) نیروهای به کار گرفته شده در این عملیات براساس اطلاعات کتاب هشت سال دفاع مقدس به قرار زیر است:- تیپ 37 زرهی شامل عناصر سازمانی تیپ- یک گردان امداد ژاندارمری- گردان 246 تانک (منهای یک گروهان)- یک گردان پیاده از لشکر 21 حمزه- یک فرماندهی عملیات نامنظم شامل دو گروهان ژاندارمری- گردان 303 شامل گروهان ژاندارمری خرم آباد، شیراز، بندر لنگه و 15 نفر بر پی ام پی از لشکر 92 زرهی- یک آتشبار 105 میلی متری و یک آتشبار 130 میلی متری- یک گردان مختلط توپ خانه 105 میلی متری و 155 میلی متری- یک گروه توپ خانه شامل چهار آتشبار توپ خانه صحراییظاهرا بخشی از نیروی مورد اشاره شامل نیروهای آبادان و دارخوین هم می‏شود که اصلا وارد عملیات نشدند.