جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

على و سیاست‏هاى اقتصادى

زمان مطالعه: 2 دقیقه

سیاست‏هاى اقتصادى را عموما شیوه‏اى مى‏دانند که دولت و جامعه براى رسیدن به اهداف راهبردى، از آنها پیروى مى‏کند؛ مثل: «رشد اقتصادى، ثبات اقتصادى، توزیع عادلانه‏ى منابع، حفظ آزادى اقتصادى و توزیع بهینه‏ى

درآمدها. (1) براى تبیین سیاست‏هاى اقتصادى امام (ع) نوشتار جداگانه‏اى نیاز است. از آنجا که در این بخش در صدد آشنایى با نظرات حکومتى امام (ع) در مباحث اقتصادى هستیم، با ذکر سخنى از «عوض محمود کفرادى» یکى از اقتصاددان‏هاى اسلامى در این مورد اکتفا مى‏کنیم:

»فرمان مالک اشتر در برگیرنده‏ى بسیارى از مبانى و اصول کلى سیاست‏هاى مالى جدید است، که میان مالیات و هزینه‏هاى درآمد با توسعه‏ى اقتصادى هماهنگى ایجاد مى‏کند و روشن مى‏سازد که هزینه کردن در جهت بهبود خدمات رفاهى و حفظ آن منجر به توسعه‏ى اقتصادى مى‏گردد، همان گونه که در آینده، افزایش درآمدها را به دنبال دارد. چنانچه دولت در این بخش هزینه نکند، نه تنها توسعه‏ى اقتصادى صورت نمى‏گیرد بلکه، بخش زیادى از فعالیت‏هاى دیر یا زود دچار انحلال مى‏شود.» (2).

امام (ع) از اجراى سیاست‏هاى اقتصادى دو هدف کلى را دنبال مى‏کردند:

الف: اصلاح مردم؛

ب: آبادانى کشور.

این ارتباط، در دایره‏اى قابل تجسم است که یک قطب آن را اصلاح مردم و قطب دیگرش را آبادانى کشور تشکیل مى‏دهد و در دو طرف قوس دایره، سیاست‏هاى اصلاحى مردم و سیاست‏هاى مربوط به آبادانى کشور قرار دارند. این دو هدف ارتباط تنگاتنگى با هم دارند، چرا که آبادانى کشور، اصلاح مردم را به دنبال دارد و اصلاح مردم، آبادانى بیشتر کشور را در پى خواهد داشت.

در حالى که جامعه‏ى بیمار، به علت ضعف در استفاده از منابع طبیعى، توانایى تولید و آبادانى را از دست مى‏دهد و هر روز بر مشکلاتش افزوده مى‏گردد، جامعه‏ى سالم با غلبه بر مشکلات و دفع موانع تولید، مى‏تواند خوراک، پوشاک و نیازهاى دیگر خود را از دل زمین بیرون کشد و با سرمایه گذارى در تولید محصولات صنعتى، زمینه‏ى لازم را براى رفاه و اصلاح جامعه فراهم ساخته، امکان به کارگیرى آنها را با بهره‏ورى بیشتر فراهم سازد.

امام (ع) در توزیع درآمدها و بیت‏المال، با اقتدا به سیره‏ى پیامبر اسلام (ص) سیاست مساوات را در پیش گرفته بودند. (3) ایشان سیاست‏هاى مالیاتى خویش را بر پایه‏ى نرم خویى و ملاطفت (برخورد متناسب با شخصیت مالیات دهندگان و…) به هنگام جمع آورى مالیات، (4) تجاوز نکردن از حد مطلوب در گرفتن مالیات، (5) بخشودگى مالیات‏ها در موقع نیاز مردم، (6) و رعایت مساوات در اخذ مالیات (4) پایه ریزى کرده بودند.

نظر حضرت (ع) در قیمت گذارى و خرید و فروش بر این بود که

معاملات به آسانى صورت گیرد و بر موازین عدل استوار باشد، به گونه‏اى که در ارزش گذارى، نه فروشنده زیان ببیند و نه برخریدار اجحاف شود. فروشنده باید در سودى که براى کالا تعیین مى‏کند با خریدار مدارا کند و معیار قیمت گذارى، بر اساس عدالت و انصاف صورت گیرد. (7).


1) حائرى، اندیشه‏هاى اقتصادى در نهج‏البلاغه، ص 65.

2) کفرادى، عوض محمود، سیاسة الانفاق العام، چاپ قاهره، ص 79، به نقل از اندیشه‏هاى اقتصادى در نهج‏البلاغه، ص 66.

3) نهج‏البلاغه، خطبه‏هاى 126 ، 127 و 196.

4) نهج‏البلاغه نامه‏ى 25.

5) نهج‏البلاغه حکمت 468 و نامه 25.

6) نهج‏البلاغه نامه‏ى 53.

7) نهج‏البلاغه، نامه‏ى 53: «ولیکن البیع سمحا بموازین عدل و اسعار لا تجحف بالفریقین من البائع و المبتاع.«، براى اطلاع بیشتر از سیاست‏هاى مالى حضرت به کتاب اندیشه‏هاى اقتصادى در نهج‏البلاغه، صص 67 – 78 مراجعه شود.