جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

طرح مانور (32)

زمان مطالعه: 4 دقیقه

در طرح‏ریزی عملیات طریق القدس، بر پایه تجارب به دست آمده از عملیات‏های پیشین و شناختی که از تدابیر پدافندی دشمن مبنی بر «پدافند عمق‏دار» و پاتک‏های سریع و سنگین» وجود داشت، دستیابی به نیروهای احتیاط دشمن مورد تأکید قرار گرفت. (1) با توجه به این که مواضع دشمن در محور شمالی شامل رودخانه کرخه واقع در غرب تپه‏های الله اکبر به لحاظ وضعیت زمین، ضعیف بود و همچنین، دشمن درک روشنی از طرح عملیات این محور نداشت، لذا این منطقه به عنوان «تاکتیک ویژه عملیات» که عبور از منطقه رملی و دور زدن رده‏های دوم و سوم دشمن در عمق بود، مورد توجه سپاه قرار گرفت. (2).

در این حال، برادران قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش در جنوب، بنابر تفکر کلاسیکی، (3) عملیات در این محور را بسیار سخت و تا اندازه‏ای ناممکن می‏دانستند. در برآورد این قرارگاه از طرح مانور چنین آمده است:

»در شمال کرخه برای تک به دشمن و تأمین هدف خود در شمال بستان ما مجبور به عبور از مواضع بسیار مستحکم پدافندی دشمن هستیم که به شکل عصا بود که دارای 5 / 8 کیلومتر طول و در جنوب به مانع رودخانه کرخه و در شمال به تپه‏های رملی دامنه میشداغ متکی می‏گردد.«

در این برآورد همچنین با توجه به امکان مانور در این منطقه، آمده است:

»هرگونه مانور احاطه‏ای یا دورانی توسط نیروهای زرهی و مکانیزه غیر مقدور بوده و در صورت عدم موفقیت نیروهای پیاده و پاسدار – که باید به هر طریق در این مانع نفوذ کرده آن را ساقط نمایند – ما مجبور به اتخاذ تک جبهه‏ای به این مانع و تمرکز تلاش در چند نقطه برای رخنه در آن هستیم و بخوبی روشن است که تک جبهه‏ای نیروهای زرهی و مکانیزه به چنین مانع عظیمی اگر صد در صد با شکست توأم نباشد، با تلفات و ضایعات غیر قابل تصوری همراه خواهد بود.«

بنابراین تحلیل، نیروهای ارتش که بیشتر زرهی و مکانیزه بودند، با توجه به زمین منطقه، عقیده داشتند که امکان تک جبهه‏ای ناممکن است و عبور نیروهای سپاه از منطقه رملی را با توجه به مشکلات آن، تا اندازه‏ای دشوار می‏دانستند. به عقیده آن‏ها اگر عملیات از این محور صد در صد با ناکامی همراه نباشد، دست کم دارای تلفات و ضایعات غیر قابل تصوری خواهد بود. به همین دلیل در این برآورد تأکید شده است:

»مگر آن که این موانع قبل از هجوم یگان‏های تانک و مکانیزه با اجرای تک سریع و توأم با غافلگیری یگان پیاده و به ویژه سپاه پاسداران از زمین‏های رملی شمالی، تسخیر و سقوط کرده و با استفاده از معابر ایجاد شده در میادین مین و برداشتن سیم‏های خاردار و مواضع ضد تانک و بریدن خاکریز نیروهای مکانیزه و زرهی به خاکریزهای بعدی مانور نماید.«

بدین ترتیب، برادران قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش در جنوب طرح‏ریزی عملیاتی بر پایه عبور نیروهای سپاه از تپه‏های رملی در شمال را به عنوان محور اصلی تهاجم، نادرست ارزیابی کرده و بر این باور بودند که با ناکامی در این محور، به ناکامی در سایر محورها می‏انجامد؛ در صفحه 7 این برآورد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی آمده است:

»مشکل بزرگ کار ما تک سریع و غافلگیر کننده سپاه پاسداران و عناصر پیاده با دور زدن جناح شمالی و سرازیر شدن به سنگرهای متجاوز[ان]در داخل خاکریز است که باید دقیقا طرح‏ریزی، شناسایی، محاسبه تهیه و تدارک و سپس اجرا گردد.«

تردیدهای موجود در برآورد قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی سبب شد تا فرماندهی وقت این نیرو، سرهنگ صیاد شیرازی، پس از مطالعه این برآورد و تشکر از تهیه کنندگان آن، که بر اساس «آگاهی‏های علمی و تخصصی خود» و «واقعیت‏های موجود در میدان نبرد» آن را تهیه کرده بودند، نکاتی را به آن‏ها گوشزد کند که بسیار با اهمیت بود:

»همان طوری که کرارا تذکر داده‏ام بسیاری از کیفیت‏های رزمی کلاسیک یگان‏های ما حقیقت

ندارد و بسیاری کیفیت‏های رزمی جدید در صحنه‏های رزم ما ظهور کرده است که برادرانم تقریبا شناخت کاملی از آن نداشته و آن را در برآورد خویش منظور نمی‏کنند.«

شهید صیاد شیرازی همچنین در حاشیه متن برآورد نوشت:

»ترکیب مقدس نیروهای رزمنده ارتش و سپاه در صورتی که به خوبی به کار گرفته شود و هدایت گردند، بسیاری از موارد ذکر شده در بند معایب را خنثی می‏کند.«

در ادامه این حاشیه آمده است:

»با عدم شناختی که دشمن به این کیفیت‏ها دارد و پشتیبان واقعی ما خدا می‏باشد، حمله را آغاز و به یاری پروردگار یکتا، پیروزی شایسته را نصیب رزمندگان اسلام خواهیم کرد.«

بدین ترتیب، با وجود برخی تردیدها، طرح‏ریزی مانور عملیات از محورهای مختلف انجام گرفت که به آن اشاره می‏شود:


1) با استفاده از گزارش برادر داوود رنجبر از عملیات طریق القدس سند شماله 689، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ.

2) لازمه اجرای این تاکتیک، شناسایی عمق منطقه و دشمن بود که برابر تدبیر فرماندهی کل سپاه انجام گرفت. سرلشکر محسن رضایی در این زمینه می‏گوید: «ما این جا تقریبا به آن تاکتیک حضرت امیر – سلام الله علیه – در غزوه خیبر عمل کردیم؛ یعنی آمدیم از داخل رمل‏هایی که تقریبا احتمال داشت افراد از تشنگی هلاک شوند، نیروها را عبور دادیم.«(سرلشکر محسن رضایی؛ تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق، دانشکده فرماندهی و ستاد، دوره عالی جنگ، 12 / 7 / 1375(.

3) در این محور قرار بود ابتدا نیروهای سپاه وارد عملیات شوند و پس از انهدام دشمن و پاک سازی منطقه، نیروهای ارتش برای پشتیبانی از تک وارد عملیات شوند. گفتنی است که در برآورد قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی از وضعیت طرح کربلای 1، پس از ذکر محاسن و معایب طرح آمده است: «منطقی است اگر بپذیرم که پیروزی در این طرح چنان مزیت تاکتیکی و برتری نسبت به دشمن که مورد نظر است، به ما نخواهد داد که توان دشمن را برای ادامه جنگ در هم شکند.» بر همین اساس، پیشنهاد شد که نیروهای خودی، دشمن را در منطقه دیگری نیز مشغول کنند تا دشمن مجبور شود تلاش‏های خود را برای مقابله با این خطر به دو جبهه اختصاص دهد.