جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

طراحی مانور مرحله پنجم عملیات

زمان مطالعه: 3 دقیقه

در این مرحله مهم‏ترین تلاش عملیات به محور شمالی پاسگاه زید در حد فاصل دژ مرزی عراق و مواضع مثلثی شکل دشمن معطوف شد تا با گرفتن سر پل، زمینه برای اجرای عملیات بعدی فراهم شد.

در طرح مانور مرحله پنجم عملیات پیش‏بینی شده بود که برای حفظ مواضع متصرفه با تدابیر ویژه‏ای، خاکریزی در دو جناح عملیات

احداث شود و خط مقدم نیز با استفاده از مواضع مثلثی و احداث خاکریز از رأس مثلث‏ها به همدیگر، تأمین شود. در طرح مانور پیش‏بینی شد که قرارگاه فتح با پنج تیپ از سپاه و دو تیپ از ارتش عهده‏دار تلاش اصلی باشد و قرارگاه فجر با تیپ المهدی در شمال منطقه، مأموریت انهدام نیرو و تأمین جناح راست قرارگاه فتح را انجام دهد.

به دلیل شرکت نداشتن یگان‏های زرهی در این مرحله، مانور چنین طراحی شده بود که نیروهای پیاده‏ی خودی در جناحین خود به یک مانع عمده تکیه داشته باشند که در صورت پیشروی و تصرف مناطق مورد نظر، امکان پدافند از دو سمت عملیات مقدور باشد و چون منطقه عملیاتی فاقد عوارض طبیعی بود، مقرر شد که حمله در شب اجرا شود و با زدن خاکریز در همان شب، جناحین عملیات تأمین گردد. برای این منظور، دو خاکریز به موازات هم طراحی شد که 10 کیلومتر طول خاکریزها و فاصله آنها از هم در حدود 15 کیلومتر بود و نیروهای عمل کننده پس از پیشروی می‏بایست در داخل این محدوده محصور شده از جلو با تکیه بر مواضع مثلثی و در جناحین بر خاکریزهای احداث شده، پدافند نمایند. با توجه به کار عظیم مهندسی که می‏بایست در ناحیه‏ای بسیار محدود و حساس انجام می‏شد، توجه قرارگاه مرکزی (کربلا) و شخص محسن رضایی معطوف به توان مهندسی یگان‏های فتح و مخصوصا تیپ امام حسین (ع) با تکیه بر توانایی فردی «حاج رضا حبیب الهی» بود.

حاج رضا حبیب الهی بعد از اینکه به مأموریت توجیه شد، برای اجرای آن در گام اول چند دسته از رزمندگان داوطلب شهادت انتخاب کرد، دستگاه‏های مهندسی از قبیل لودر و بولدوزر را تحویل گرفت و راننده آنها را از میان افراد داوطلب شهادت و آماده‏ترین آنها برگزید. نیروها سپس با آموزش و تمرین فشرده آماده کار شدند.

قرارگاه با آگاهی از سنگینی و کندی کار احداث خاکریزها در آن میدان آتش و درگیری و اینکه نمی‏شد منتظر پیشروی کامل نیروها ماند تا پس از پیشروی آنها کار مهندسی را شروع کرد، زیرا وقت‏گیر

بود و هوا روشن می‏شد، در طراحی خودکار بدیع و متهورانه‏ای را در نظر گرفت. این چنین که تعدادی از دستگاه‏های مهندسی (لودر و بولدوزر) را به همراه عده‏ای از نیروهای پیاده که کار اصلی‏شان حفاظت از این دستگاه‏ها بود، قبل از پیشروی نیروها از دو جناح چپ و راست به مواضع دشمن فرستاده تا نزدیکی مثلثی‏ها که اهداف اصلی عملیات بود پیشروی کرده و از آنجا به موازات هم بدون توجه به پیشروی نیروهای خودی، از عمق خاک دشمن به طرف خط خودی شروع به زدن خاکریز کنند (1) (2).


1) یکی از کارهای بسیار مهم در احداث خاکریز، نقش دقیق و حساس راهنماها بود که می‏بایست دستگاه‏ها را درست در مسیر موردنظر هدایت می‏کردند که کار بسیار مشکلی بود، زیرا در زمانی که آتش دشمن به طور مداوم روی این دستگاه‏ها کار می‏کند و انواع گلوله‏ها، خمپاره‏ها و تیربارها هر جنبنده‏ای را هدف می‏گیرد، هماهنگ کردن چندین دستگاه مهندسی بسیار مشکل است. حبیب‏الهی به راهنماها توضیح داده بود که در شب تاریک که دشمن هوشیارانه آتش می‏کند و منطقه پر از نیروی دشمن است، هدایت راننده‏های لودر و بولدوزر سخت است. آنان در بحبوحه‏ی عملیات – که هر جنبنده‏ای از انجام امور عادی عاجز است – باید با آن ماشین‏های عظیم‏الجثه که هدف مناسب و راحتی برای تیرهای مستقیم است، در دل دشمن کار کنند؛ لذا ممکن است راننده برای دوری از تیر مستقیم تانک‏ها، تیربارها و… مقداری عقب‏تر بیاید و یا به چپ و راست متمایل شود، ولی باید دقت داشت راننده‏ها را به هر صورتی که شده در یک خط قرارداد تا طبق گرای تعیین شده کار خاکریز پیش برود. چند شبانه روز برای این کار تمرین شد.

2) سند شماره‏ی 20957 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: محسن رخصت طلب، راوی: قرارگاه فتح در عملیات رمضان، نوار شماره‏ی 31582، ص 4 تا 8 و 11تا 15.