جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شوروی (2)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

تهاجم عراق به ایران – گذشته از نتایج و عوایدی که می‏توانست برای روس‏ها در بر داشته باشد – سیاست خارجی شوروی را در برابر وضعیت دشواری قرار داد. استاد آکادمی وزارت خارجه شوروی «جنریک ترو فیمنکو» در مورد پیچیدگی جنگ ایران و عراق می‏گوید:

»این یک درگیری بسیار پیچیده است و شاید پیچیده‏ترین منازعه‏ای باشد که تاکنون در جهان سوم رخ داده است.«(1).

از نگاه مسکو، ایران که با انقلاب ضد امپریالیستی از مدار سیاست امریکا خارج شده و برای حفظ استقلال خود در ستیز با آن کشور بود، در یک سو قرار داشت و این،یک امتیاز مهم و استراتژیک برای روس‏ها محسوب می‏شد؛ در سوی دیگر، عراق به عنوان یک متحد سنتی با سیستم نظامی کاملا وابسته به مسکو قرار داشت که در صف‏بندی سیاسی منطقه به سود مسکو و در جبهه اعراب رادیکال عمل می‏کرد. ضمن این که بسیار روشن بود که عراق در چارچوب سیاست و منافع امریکا، ایران را مورد تهاجم قرار داده است. در چنین وضعیت دشوار سیاسی دستگاه سیاست خارجی شوروی در واکنش‏های اولیه نسبت به جنگ و به ویژه از سال‏های 1980 تا 1982 میلادی (1359 تا 1361) مسائل و مفاهیمی را مورد تأکید قرار داد که بیشتر حاوی «بی‏طرفی کامل» و «درخواست پایان جنگ از طریق مذاکره و راه‏های مسالمت‏آمیز» بود. (2).

همچنین، دستگاه تبلیغاتی شوروی برای فراخوانی ایران و عراق جهت پایان دادن به جنگ، بر بهره‏برداری طرف سوم و از بین رفتن امکانات دو کشور، تأکید می‏کرد. در واقع، بهره‏برداری امریکا از اوضاع متشنج منطقه برای افزایش حضور در منطقه، به لحاظ منافع استراتژیک به زیان شوروی بود. لذا آن‏ها همواره بر این مسئله پافشاری می‏کردند.

اعلام تعلیق فروش سلاح به عراق – که بر اساس قرارداد دو طرف اجرا می‏شد – آشکارترین موضع و اقدام شوروی برای نمایاندن مخالفت خود با تهاجم عراق به ایران بود. همچنین علی‏رغم سفر طارق عزیز معاون نخست وزیر عراق به شوروی، روس‏ها موضع مشخصی را در حمایت از عراق اعلام نکردند و این سفر نیز تأثیری در ارسال دوباره سلاح به عراق نداشت. البته با توجه به مقدار سلاح‏هایی که پیش از جنگ، به عراق واگذار شده بود، این اقدام شوروی تأثیر جدی و تعیین کننده‏ای در کاهش توان نظامی عراق نداشت، ضمن این که بنابر گزارش‏های خبرگزاری‏ها، برخی سلاح‏های روسی از طریق اروپای شرقی در اختیار عراق قرار می‏گرفت.

در واقع، مواضع و رفتار شوروی در برابر عراق، تلاش جدی روس‏ها برای جذب ایران و تحکیم روابط با آن کشور بود.(3) روس‏ها معتقد بودند که گرچه عراق به لحاظ نظامی بر ایران برتری دارد و اوضاع در داخل ایران نابسامان است، ولی این وضعیت به هیچ وجه نشانه تسهیل پیروزی عراق نخواهد بود. شوروی‏ها با تحلیلی که از اوضاع انقلابی حاکم بر کشور و پایگاه مردمی انقلاب داشتند، بر این باور بودند که جنگ به هیچ وجه منجر به از پا درآمدن انقلاب و جابه‏جایی قدرت در داخل کشور به سود امریکا نخواهد شد، بلکه سیاست ضد امریکایی ایران را تشدید خواهد کرد.

بر پایه این تحلیل، روس‏ها امیدوار بودند، تحولات حاصله از تشدید خصومت ایران و امریکا منجر به تمایل ایران به سوی همسایه شمالی – از طریق واگذاری سلاح و تجهیزات – شود. طبعا رسیدن به چنین نتیجه‏ای علاوه بر آن که امتیازات سیاسی – استراتژیکی در اختیار شوروی قرار می‏داد، می‏توانست مواضع ایران در مورد نهضت مردم مسلمان افغانستان را به نفع روسیه تعدیل کند.

بدین ترتیب هسته مرکزی سیاست خارجی شوروی درباره جنگ تحمیلی در سال‏های 1980 تا 1982 میلادی – که به «سیاست بی‏طرفی» مشهور شد -(4) این نکته را مورد توجه داشت که روس‏ها ضمن حفظ عراق در مدار سیاست شوروی، ایران را نیز جذب کرده و بدین ترتیب، موقعیت خود را در منطقه در برابر امریکا بالا برده و تثبیت کنند.


1) محی‏الدین مصباحی، مقاله چهارچوب مواضع شوروی، دبیرخانه کنفرانس بین‏المللی تجاوز و دفاع، بازشناسی جنبه‏های تجاوز و دفاع، جلد دوم، (تهران: چاپ اول، 1368(، ص 224.

2) برژنف در این باره گفت: «ما قصد مداخله در جنگ ایران و عراق را نداریم. ما خواستار حل سیاسی هر چه سریع‏تر آن هستیم.«(خبرگزاری پارس، «گزارش‏های ویژه«، 17 / 7 / 1359، به نقل از خبرگزاری فرانسه(.

3) پیشین.

4) مأخذ 45، ص 222.