شهادت طلبى مفهومى مقدس است که در وهلهى اول ریشه در «دین» دارد. تاریخ نشان داده است که ایدئولوژیهایى که ریشه در «دین» داشتهاند موثرترین و بیشترین انگیزهها را در افراد ایجاد نمودهاند. آنها مردم را به مبارزه با مشرکان و معاندان و جلب رضاى الهى و رستگارى اخروى و عدالتجویى و فداکارى و شهادت در این طریق دعوت نمودهاند.
البته از این علاقه و رغبت دینى مردم، سوء استفادههاى زیادى نیز توسط متظاهران به دین صورت گرفته است که خود حدیث مفصل دارد.
تاریخ زندگى انبیاء نشان مىدهد که آنها در تبلیغ و ترویج رسالت خود ایثار و از جان گذشتگىهاى فراوانى نمودهاند. توهینها، تهدیدها، تحقیرها، شهادتها، تبعیدها، شکنجههاى روحى و جسمى، ترورهاى فیزیکى و شخصیتى را متحمل شدهاند. بسیارى
از پیروان انبیاء نیز به تبع آنان، در معرض مصیبتها و بلایا، توسط زورمداران، مترفان، ملحدان، مشرکان و سفیهان قرار گرفتهاند، اما از اعتقادات خود عدول نکردند. (1) تعداد زیادى از انبیاء در مبارزات شرکت کردند. براستى انبیاء بدنبال چه مقاصدى بودند و چه آرمانهاى مشترکى داشتند؟ صرف نظر از تحریفاتى که بعدا در کتب بعضى از آنها صورت گرفت، اما مسلم است که پیام همه انبیاء یکى بود. آنها از سوى یک خدا آمده و بسوى همان خدا دعوت مىکردند و در واقع مبشر و مصدق یکدیگر بودند. اگر چه تفاوتهاى ظاهرى که ناشى از مقتضیات زمان، ویژگیهاى روحى و مردمى و تفاوتهایى که بخاطر سطح تعلیمات و رشد مردم در تعالیم آنها وجود داشت اما خلاصه و عصاره تعالیم آنها مشترک بود. اصول تبلیغ آنها توحید نظرى و علمى، توجه انسان به مبدأ هستى، گسترش آئین خداپرستى، نفى خودکامگى و عبودیت غیر خدا، حرکت در مسیر عدل و اعتدال با توجه به تعالیم وحى و استفاده بهینه از نعمات الهى و حیات طیبه و در نهایت توجه به مقصد و غایت سیر تکاملى بشر و زندگى جاویدان و توجه به معاد بود. روش دعوت و تبلیغ آنها براساس محبت و کرامت و تبشیر و تنذیر بود. اگر چه براى دفاع از آئین خود، گاهى نیز مجبور به جهاد و مبارزه شدهاند.
از هابیل بعنوان اولین شهید تاریخ یاد مىشود. او به قصد قربت و تعالى، بهترین هدیهى خود را به درگاه الهى پیشکش نمود که البته مورد پذیرش خداوند واقع شد و در پى آن به ناحق توسط برادرش کشته شد و نامش به عنوان اولین شهید تاریخ ثبت شد. حضرت نوح (ع) در ترویج رسالت خود از تهدیدهاى مشرکان نهراسید و آنها بارها او را به قتل تهدید نمودند. (2) حضرت ابراهیم (ع) از طرف بتپرستان مورد آزار و اذیت قرار گرفت و بارها تهدید به قتل و تبعید و سنگسار شد. (3) در عین حال او با اطمینان قلبى دست از دعوت خود بر نداشت. تا جایى که نمرود، پادشاه ستمگر زمان تصمیم مىگیرد او را به جرم دعوت به یکتاپرستى و نفى خدایان ساختگى درون آتش سوزان اندازد اما او از این مرگ
استقبال مىکند اگر چه به امر الهى از آتش نجات مىیابد اما داستان شهادت طلبى او زبانزد همه مىگردد. «حضرت اسماعیل (ع) نیز از مرگ نمىهراسد و امر الهى را اجابت مىکند و به استقبال قربانى شدن مىرود اگر چه خداوند قربانى دیگرى را جایگزین او مىکند.
اما اصل ماجراى او که استقبال از فرمان الهى و کشته شدن در این مسیر است، جاى تحسین همگان را بر مىانگیزد و او بخاطر قبول شدن در امتحان الهى به «ذبیحالله» معروف مىشود و آن روز «عید قربان» نام مىگیرد.
1) بعنوان نمونه خداوند در سوره آلعمران، آیه 146 مىفرماید: و کاین من نبى قاتل معه ربیون کثیر و هنوا لما اصبابهم فى سبیلالله و ما ضعفوا و ما استکانوا والله یحب الصابرین. چه بسیار رخ داده که پیغمبرى جمعیت زیادى از پیروانش در جنگ کشته شده و با اینحال اهل ایمان با سختیهائى که در راه خدا به آنها رسیده مقاومت کردند و هرگز بیمناک و زبون نشدند و سر زیر بار دشمن فرو نیاوردند و راه صبر پیش گرفتند که خداوند صابران را دوست مىدارد.
2) اى نوح اگر بس نکنى و دست از گفتار خود برندارى سنگسار مىشوى. سوره شعرا، آیه 116.
3) 1- گفتند او را بسوزانید تا معبودهاى خودتان را یارى کرده باشید. انبیاء 68.2- اى ابراهیم آیا از خدایان من بیزار هستى و اگر بازنایستى سنگسارت مىکنم.