از دیگر ویژگیهاى مدافعان، روحیهى شهادتطلبى است؛ زیرا یک مدافع، بر اساس ایمان و عشق عمیق خود به خدا، همواره آرزوى شهادت و لقاى او را مىکند، هیجان عشق و اشتیاق لقاى حق، گاهى به جایى مىرسد که دلداگان، توان کتمان کردن آن را از دست مىدهند و بىصبرانه به میدان نبرد مىشتابند.
داستان «عمرو بن جموح» مثال بسیار خوبى در این باره است. هنگامى که جنگ «احد» آغاز شد، همهى مجاهدان و یاران رسول خدا «صلى الله علیه و آله» آمادهى نبرد شدند. «عمرو بن جموح» که پیرمردى ناتوان بود، با پاى لنگ در صحنهى اعزام حاضر شده. فرزندان و خویشانش او را از جهاد منع کردند؛ ولى او همچنان بر جهاد پافشارى مىکرد. تا این که ایشان را نزد رسول خدا «صلى الله علیه و آله» بردند تا مگر آن حضرت او را منصرف کند. وقتى رسول خدا صلى الله علیه و آله» شور و اشتیاق «عمرو» را دید، به فرزندانش فرمود: «مانع او نشوید؛ زیرا او اشتیاق شدیدى به جهاد دارد، شدید خداوند نعمت شهادت را نصیبش کرده باشد.» «عمرو بن جموح» خوشحال و خندان آمادهى جهاد شد و هنگامى که از شهر بیرون آمد، چنین دعا مى کرد:
اللهم ارزقنى الشهادة و لا تردنى الى اهلى
»خداوندا! شهادت را روزى من کن و مرا به خانوادهام بازمگردان.» (1).
یک مدافع مسلمان مىداند که هدف از جهاد، اعتلاى کلمهى حق در جهان است و پاداش این مجاهدت، جلب رضاى خدا و بهشت جاویدان است. فلذا اگر بر دشمن پیروز شوند، به سعادت و پاداش بزرگى دست یافتهاند و اگر شهید شوند، به جوار رحمت حق نایل خواهند آمد؛ یعنى، در هر دو صورت پیروزى و سعادت را نصیب خود خواهند کرد. روشن است که چنین منطقى، شکستناپذیر است و پیروزى مجاهدان و شکست دشمنان را رقم مىزند.
قرآن کریم نیز با تعبیرى زیبا از روحیهى شهادتطلبى، آن را هنر مردانى مىداند که زندگى آخرت و رضایت و خشنودى حق تعالى را، بر زندگى محدود و ناپایدار دنیا برگزیدند:
فلیقاتل فى سبیل الله الذین یشرون الحیوة الدنیا بالاخرة و من یقاتل فى سبیل الهل فیقتل او یغلب فسوف نوتیه اجرا عظیما (2) کسانى که حیات دنیا را با آخرت معامله مىکنند، باید در راه خدا بجنگند و کسى که در راه خدا بجگند، کشته شود و یا پیروز گردد، بزودى پاداش عظیمى به او عنایت خواهیم کرد.
امام راحل (ره) نیز با بهرهگیرى از این منطق مقدس و جاودانه، یک ملت را به
صحنهى معامله با خدا آورد؛ بویژه در دوران دفاع مقدس این منطق را اتکاى اندیشهى جوانان غیور و بااخلاص قرار داد؛ به طورى که همهى آحاد ملت با آشنایى به مکتب سرخ شهادت، رمز بقا و حیات ابدى را دریافته، سیلآسا صحنههاى نبرد را پر کردند و براى جانفشانى در راه اسلام و قرآن، سر از پا نمىشناختند. تا آن جا که امام راحل (ره) با استناد به همین روحیه، خطاب به دشمنان انقلاب اسلامى فرمودند:
»این کوردلان نمىبینند که در هر شهادتى و در هر جنایتى، ملت متعهد به اسلام و کشور، مصممتر و در صحنه حاضرترند؟ اینان پس از بمباران شهرها در جنوب و غرب و قتل عامهاى فجیع مردم بىپناه، فریاد جنگ جنگ تا پیروزى را نشنیدند که ملت وفادار، شهادت را در راه خداوند با آغوش باز پذیرا هستند؟» (3).
امام راحل (ره) با اشاعهى فرهنگ شهادتطلبى در مقابل زرق و برق سلاحهاى مدرن و تجهیزات موشکى دشمنان اسلام، به خلق استراتژى روشنى دست زد و شکستناپذیرى آن را طى هشت سال دفاع مقدس به اثبات رسانید. بدیهى است منطقى که در آن مرگ و حیات، هر دو به منزلهى پیروزى است، هرگز شکست نمىپذیرد:
»اگر ما نایل بشویم به فوز شهادت، باکى از این نداریم که در این صورت دریاى پرخروش عالم ما شکست بخوریم؛ شکست صورى، یا پیروز بشویم؛ پیروزى صورى. اگر ما در آن مرحله از سیرى که داریم، پیروز از کار درآییم، مرگ ما پیروزى است و حیات ما نیز پیروزى است.» (4).
1) واقدى: مغازى، ص 264.
2) سورهى نساء، آیه 74.
3) صحیفه نور، ج 15، ص 253.
4) همان، ج 14، ص 226.