پس از واگذاری مأموریت به لشکر 25 کربلا، نیروهای اطلاعات این لشکر شناسایی منطقه را به طور مستمر و با جدیت شروع کردند و چون برای عملیات 4 هدف (پاسگاه ابوذکر، روستای ابولیله، برکه مختار و کمین دژبانی در عقبه دشمن) مشخص شده بود، شناساییها از 4 محور آبراهای صف، خیطه، معارج و اعظم انجام میشد. با پیشرفت کار و تسلط نیروها بر منطقه عملیات مقرر گردید که برای هر هدف 2 معبر شناسایی شود، لذا کار شناسایی در 8 معبر ادامه یافت.
نیروهای شناسایی با لباس غواصی و شنا در زیر آب خود را تا نزدیکیهای دشمن میرساندند، اما دشمن از ساعت 9 شب تا روشنایی صبح حدود هر نیم ساعت با کلیه سلاحهای خود مانند ضدهوایی، تیربار و خمپاره، روی نیزارها و آبراهها آتش میریخت که برای رزمندگان مشکلات زیادی ایجاد میکرد و احتمال تلفات نیروها را افزایش میداد. (1) با این حال بنابر تأکید فرمانده لشکر مبنی بر
شناسایی کامل مواضع دشمن، در مجموع 150 تیم شناسایی به منطقه اعزام شد که با تلاش آنها هیچ نقطه ابهامی در شناسایی مواضع دشمن باقی نماند.
1) در واقع شناسایی در هور، دشواری و معضلات فراوان داشت، زیرا از یک سو وجود آبراههای متعدد و از سوی دیگر کمینهای احتمالی دشمن که بعضا به صورت سیار بود و همچنین مواضع و موانع دشمن به منزله عوامل بازدارنده در شناسایی ایجاد مشکل میکردند. بر این اساس، گم شدن عناصر شناسایی (اوایل کار) امری غیرمنتظره نبود چنانچه بارها عناصر شناسایی راه خود را گم کرده، سپس با شنا کردن مسافتی طولانی و گاه در صورت خستگی مفرط، با خواباندن نیها و استراحت بر روی آن، خود را آرام آرام به مواضع خودی میرساندند.برای مثال برادر بشارت که بعدا به شهادت رسید، از قبل از عملیات بدر به مرخصی نرفته بود، وی مرتبا به صورت داوطلبانه به شناسایی میرفت و تقریبا رکورد شناسایی و نیز گم شدن در هور و ماندن در آب را شکسته بود. وی یک بار بیش از 65 ساعت، یعنی چیزی نزدیک به 3 شبانهروز در هور سرگردان بود و بالاخره شناکنان خود را به مواضع نیروهای خودی رسانید. غیر از گم شدن نیروها، مسئله برخورد با کمین دشمن و شهادت نیز وجود داشت. چنان که یکی از شبها سه نفر غواص با یک بلم به شناسایی رفته، دو تن از آنها در نقطهای در نزدیکی مواضع دشمن از بلم بیرون آمدند، نفر سوم در لابهلای نیزار همراه بلم به انتظار میایستد، دو نفر غواص راه خود را به طرف پاسگاه ابوذکر ادامه میدهند و در این میان به موانع دشمن برخورد میکنند. در این اثنا وقتی برادران شناسایی در فاصله 100 متری با دشمن، قرار میگیرند، ناگهان با رگبار آتش عناصر عراقی مواجه میشوند. برادران بلافاصله به زیر آب میروند تا از آتش دشمن در امان باشند، اما یکی از برادران بر اثر اصابت تیر به شهادت میرسد و میان سیم خاردار حلقوی گیر میکند برادری که همراه وی بوده هر چه سعی میکند تا برادر شهید را به عقب منتقل کند، موفق نمیشود؛ لذا او را در لابهلای نیزار استتار نموده، مبادرت به پخش کردن آب خونآلود که بر اثر اصابت تیر ایجاد شده بود، مینماید و سپس به نزد برادر دیگری که در انتظار بوده بر میگردد و روز بعد با امکانات بیشتر جهت انتقال جنازه برادر شهید مراجعه میکنند که خوشبختانه دشمن متوجه نمیشود و لذا انتقال جسد به عقب با موفقیت انجام میگیرد.