با توجه به بیانات امام راحل (ره) شرایط جهاد ابتدایى را به شرح زیر مىتوان خلاصه کرد:
الف – منظور از جهاد «کشورگیرى» به مفهوم توسعه قلمرو پیام وحى و جهان شمولى دعوت اسلامى است.
ب – دولت اسلامى با وجود امام معصوم «علیهالسلام» و به امر امام تشکیل شود.
ج – جهاد ابتدایى مشروط به اذن معصوم «علیهالسلام «یا نایب امام است.
د – جهاد ابتدایى بر تمام مردانى که به حد بلوغ رسیده باشند، واجب است.
ه – افراد عاجز، افتاده و مملوک از افراد جانب، از جهاد ابتدایى معاف هستند.
بنابراین جهاد ابتدایى با شرایط فوق به منظور اعلاى کلمهى حق و توسعهى دامنهى هدایت و تبلیغ اسلامى و به اذن امام آغاز مىشود. لذا برداشتن موانع از قبیل شرک و کفر و بتپرستى، از لوازم اولیه جهاد است. آیات زیادى از قرآن کریم براى قتال بىدرنگ با کفار و مشرکین دستور مىدهد که به ذکر چند نمونه از آنها مىپردازیم:
1 – یا ایها الذین آمنوا قاتلوا الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا منکم غلظة و اعلموا ان الله مع المتقین. (1).
»اى اهل ایمان با کافران، هر کدام که به شما نزدیکتر است، شروع به جهاد کنید و باید کفار در شما درشتى و نیرومندى و پایدارى حس کنند،
و بدانید که خداهمیشه با پرهیزکاران است.»
»یلونکم» أى یقربون منکم، یعنى باید با همهى کفار قتال کرد و چون جنگ یکباره با همهى آنها ممکن نیست، باید از نزدیکترین آنها به لحاظ سرزمین یا خطرى که وقوع آن قویتر است، شروع به قتال نمود. به طورى که نبىاکرم «صلى الله علیه و آله» با یهود «بنىقریظه» و «بنىنضیر» قبل از فتح مکه پیکار کرد و نیز فتح مکه را قبل از جنگ هوازن انجام داد و با اهل فارس پیکار نکرد؛ بخاطر دورى آنها را از بیضهى اسلام و چون عبدالله بن عمر از قتال با دیلم سؤال نمود، رسول خدا «صلى الله علیه و آله» فرمودند:
علیکم بالروم (2).
بدین ترتیب منظور امام (ره) از کشورگیرى و فتح ممالک، بلاد کفار است که بر حکم آیهى فوق صراحت دارد.
2 – یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتم الذین کفروا زحفا فلا تولوهم الأدبار (3).
»اى اهل ایمان وقتى با کفار مواجه شدید، مبادا از بیم آنها، از جنگ بگریزید.»
علت این که خدواند متعال با صراحت و شدت تمام امر به قتال با کفار مىدهد، آن است که آنها نه تنها از قبول دعوت وحى رویگردان شدند، بلکه سد سبیل الله هم مىشوند، و آنان که مانع راه خدا مىشوند، هیچ گونه هویتى نزد خداى متعال ندارند.
به همین دلیل در مورد پیروزیهاى پیامبر اسلام «صلى الله علیه و آله» بر کفار مىفرماید:
فلم تقتلوهم و لکن الله قتلهم (4).
»اى مؤمنان! نه شما، بلکه خدا کافران را کشت.»
یعنى مؤمنان و رسول خدا، تنها آرایش ظاهر آنها را درهم مىکوبند و الا در معنا و باطن، کفار اصالتى نزد خدا ندارند و به دلیل هویت گم شده، تمامى تلاش آنها نیز بىثمر خواهد بود.
الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله اضل اعمالهم (5).
»آنان که به خدا کافر شدند و راه دین خدا را بر خلق بستند، اعمال
آنها باطل و تباه خواهد بود.»
3 – قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر و لا یحرمون ما حرم الله و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتاب حتى یعطوا الجزیة عن ید و هم صاغرون.(6).
»اى اهل ایمان با کسانى که به خدا و روز قیامت ایمان ندارند و آنچه را خدا و رسولش حرام کرده، حرام نمىدانند و به دین حق (اسلام) روى نمىآورند، قتال کنید؛ تا آنگاه که با حقارت تمام جزیهى پرداخت کنند.»
مرحوم مقداد معتقد است که این آیه، به قتال با اهل کتاب اشاره دارد و هر یک از اوصاف چهارگانهى مذکور در آیه، به تنهایى عامل وجوب قتال با آنهاست. اول این که آنها در نفس الامر به خدا معتقد نیستند؛ زیرا آنها خداى متعال را به صفتى مىستایند که محال است خدا با آن صفت، توصیف شود. مثل یهود که عزیز پیامبر را پسر خدا یا نصارى که حضرت مسیح را پسر خدا مىدانند. (7) همچنین به روز قیامت بواقع معتقد نیستند؛ زیرا مىگویند: آتش جهنم براى مدتى معدود فروزان است. (8) سوم این که آنها حرام نمىدانند آنچه را خدا حرام کرده است؛ مثل شرب خمر و گوشت خوک، چهارم آن که از دین حق، که اسلام باشد، اطاعت نمىکنند و ادعاى آنها در تحکیم مواضع دینىشان، به دلیل تحریف کتاب آسمانىشان، مطابق با حق نیست.(9).
تنها تخفیف براى اهل کتاب، پرداخت جزیه، در صورت قبول شرایط ذمه است.
در این جا چون در مقام تحلیل و تفسیر آیات جهاد نیستیم، وارد فلسفه احکام و جزییات آن نمىشویم. این سه آیه در زمینهى جهاد ابتدایى، به عنوان نمونه و براى تبیین و تأکید موضع امام راحل (ره) کافى است.
1) سورهى توبه، آیه 124.
2) کنز العرفان، ج 1، ص 356.
3) سورهى انفاق، آیه 15.
4) همان، آیهى 17.
5) سورهى محمد، آیه 1.
6) سورهى تویه، آیهى 29.
7) و قالت الیهود عزیز ابن الله و قالت النصارى المسیح ابن الله…. (سورهى توبه، آیهى 31(.
8) لن تمسنا النار الا ایاما معدودة (سورهى بقره، آیهى 80(.
9) کنز العرفان، ج 1، ص 362.