به طور کلى، کشورهاى «جهان سوم» – در مفهوم جامعه شناختى آن – و به طور خاص، کشورهاى «خاورمیانه«، هدفهاى سرزمینى عمدهى استکبار جهانى هستند. دلایل متعدد سیاسى، اقتصادى و ژئوپلیتیک که پیشتر به پارهاى از آنها اشاره شد، لزوم دستیازى استکبار را به این مناطق حساس – در نزد آن – توجیهپذیر جلوه مىدهد. در منطقهى حساس خاورمیانه، نوک اصلى پیکان تهاجم به طرف جمهورى اسلامى ایران است. حکومتى که با ارایهى متد جدید فکرى و زندگى در جهان، خصوصا در منطقهى خاورمیانه که 70 درصد ذخایر دنیا را در خود جاى داده است، زمینهى استفادهى ارزان از منابع طبیعى و بازار مصرف کالاهاى لوکس دشمن را از بین برد. ایران با پیروزى انقلاب اسلامى کعبهى آمال مسلمین و مستضعفین و تنها جایگاه نه شرقى و نه غربى قرار گرفت و هرم استکبار که در آن، ایران شاهین ترازوى غرب قرار گرفته بود، در هم شکست. (1) پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، استکبار براى دستیابى دوباره به موقعیت قبلى ایران در منطقه، به انواع طرحهاى مبارزاتى علیه انقلاب اسلامى دست زد؛ مانند: طرحهاى کودتا و براندازى آشکار و تجزیه در کردستان، خوزستان و گنبد، ترور شخصیتهاى مذهبى،علمى و سیاسى؛ مثل: شهیدان بهشتى، مطهرى، مفتح، دستغیب، رجایى و باهنر، و در نهایت با بسیج تمام امکانات و تجهیزات نظامى، هشت سال جنگ ویرانگر را تحمیل کرد. استکبار که با هیچ یک از این ترفندهاى ظاهرى نتوانست ارادهى ملت شریف ایران را سست کند و یا در هم بکوبد به ناچار اینک به جبههاى
روى آورده است که سنگر مشخصى نداشته و در عین حال ریشه و اساس و بنیان این ارادهى آهنین را که همان ایمان، فکر، اخلاق، هنجارها و باورهاى مردم و در یک کلام فرهنگ آنها باشد، نشانه گرفته است. استکبار به خوبى فهمیده است که اگر در این جبهه به پیروزى برسد بقیهى جبهها خود به خود سقوط خواهد نمود، چرا که استقلال فرهنگى، مادر همهى استقلالهاست و بدون آن استقلال سیاسى، اقتصادى و نظامى اسمایى بىمسما و شعارهایى بىپشتوانه است. (2).
1) عزتى، عزتالله، مقاله ایران لولاى تامین امنیت جهان در قرن 21، روزنامه خراسان، 13 / 5 / 79.
2) امام خمینى، صحیفهى نور، جلد 15، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، ص 243.