– شماره سند شورای امنیت: 16186 / S
29 نوامبر 1983 (8 آذر 1362)
نامه مورخ 28 نوامبر 1983 نمایندگی عراق خطاب به دبیرکل
بنا به اطلاع دولت متبوعم، احتراما عطف به نامههای ایران خطاب به جناب عالی در تاریخهای 22 سپتامبر (S/16000(و 19، 23 و 28 اکتبر (S/16053، 16071، S/16104) و 2، 3 و 9 نوامبر 1983 (S/16117، S/ 16129، 16139) و به طور کلی در کلیه نامههای ایران، تلاش بیهودهای جهت استفاده از دستگاه سازمان ملل در ایجاد تبلیغات واهی نشان داده میشود. بنابراین یکبار دیگر با بازتاب ذهنیت بازاری رژیم ایران با اصول رفتاری تزویر و فریب مخصوص خود مواجه میباشیم.
در نامههای ایران درباره موضوع حملات علیه اهداف غیر نظامی فریاد بلند است در حالی که با استادی حقایق و پیشرفتهای مهم کتمان میشود که توجه جناب عالی را به موارد ذیل در این رابطه جلب مینمایم.
1- در ابتدا به اطلاع میرسانم که موضع عراق درباره موضوعاتی از جمله گزارش هیئت اعزامی جهت تحقیق درباره مناطق غیر نظامی ایران که مورد حملات نظامی واقع شده (سند مورخ 20 ژوئن 1983 و 43851 / S) و نیز در نامه مورخ 12 سپتامبر 1983
(15983 / S) اینجانب به وضوح بیان شده است. در نامه نخست ایران که در بالا ذکر شد، این موضع نادیده گرفته شده است.
2- حائز اهمیت است، یادآور شوم که در پاراگراف 3 نامه مورخ 12 سپتامبر خویش، خاطر نشان ساختم که در نامههای ایران طی اواخر می تا جولای، تصور میشد که این نامهها از آمادگی این کشور جهت همکاری با شورای امنیت حکایت دارد تا مناقشه با استفاده از ابزارهای صلح جویانه حل و فصل شود در حالی که ثابت شد که فریبی بیش نبوده، به خاطر اینکه رژیم ایران با کارشکنی در تلاشهای صادقانه شورا حرکت جدیدی را علیه صلح آغاز کرد و به جنگ تجاوزگرانهاش ادامه داده است. این ارزیابی بر اساس نامههای ایران که تحت بررسی قرار گرفت، انجام شده است. مطمئنا نمایندگی ایران وقتی که نامه خود را در مورخ 28 اکتبر ارسال کرد، نمیتوانست از طرح قطعنامه شورای امنیت (16092 / S) بیاطلاع باشد که حاوی اصول خاص در مورد موضوعات منعکس شده در گزارش هیئت بوده و چند روزی نیز درگیر مشورت با تعدادی از اعضای شورا در مورد طرح مذکور بود و از آن اطلاع کامل داشته است که شورا نیز دو روز بعد به آن رأی داد. وی هنوز این حقیقت را نادیده پنداشته و به دنبال پیشنهاد اعزام هیئت دیگری است که تنها دو روز پس از تصویب قطعنامه 540 شورای امنیت صورت میگیرد و در نامه مورخ 2 نوامبر خود جهت تحت فشار قرار دادن این سازمان با الفاظی تحت عنوان » رضایت آشکار » به سازمان ملل اکاذیبی را نسبت میدهد.
3- همچنین حائز اهمیت است خاطر نشان گردد که بدگمانی، فریب و کجاندیشی رژیم ایران طی نامه مورخ 9 نوامبر نماینده خود این موضع را شفافتر کرده است. در آن نامه که موضوع مطرح شده، به نظر میرسد از آنجایی که به اصطلاح » حملات » پس از آن تصویب قطعنامه 540 شورای امنیت واقع شده و قطعنامه خواستار توقف حملات شده بود، و همچنین از آنجایی که عراق اعلام کرده است که قطعنامه را پذیرفته، نگارنده در پی نتیجه گیری است که این راهی نیست که از طریق آن بتوان به صلح دست یافت و زمانی به این هدف خواهیم رسید که شورای امنیت تشویق عراق را متوقف سازد. در این باره نماینده ایران و اربابانش در تهران نیازمند آنند که برخی از حقایق مطلع شوند. نخست آنکه موضع دولت عراق درباره قطعنامه 540، در پیوست نامه مورخ 1 نوامبر (16120 / S) روشن و آشکار است و هیچ سفسطهای نمیتواند این حقیقت را پنهان سازد و اگر صلحی برقرار شود به نفع طرفین خواهد بود، ثانیا این موضوع دقیقا در پاراگراف 1 پیوست نامه مذکور، مورد توجه بوده که به شرح ذیل میباشد:
دولت عراق میخواهد یادآور شود که همیشه از طرف ایرانی درخواست کرده است
که از حمله به اهداف غیر نظامی خودداری ورزد و نسبت به پیامدهای آن و اصرار جهت دست زدن به چنین اقداماتی، هشدار داده است. همچنین قبلا از طرف ایرانی دعوت کرده بود که نسبت به توافق ویژه تحت نظارت سازمان ملل و یا سایر مجامع بینالمللی جهت اجتناب از حمله به اهداف غیر نظامی، توجه لازم را بنماید.
بنابراین دولت عراق ضمن استقبال از پاراگراف 2 قطعنامه، آمادگیاش را جهت اجرای آن اعلام داشته است. در ضمن لازم است طرف دیگر با ضمانت شورای امنیت در یک قالب مؤثر نظارتی، قطعنامه را بپذیرد و نسبت به اجرای دقیق آن متعهد شود، همچنین دولت عراق بر پذیرش کنوانسیون 1949 ژنو تأکید نموده و بر این مهم حداکثر توجه و تأکید را دارد و ضرورت دارد دولت ایران علیرغم نقض کنوانسیون سوم ژنو جهت رعایت آن در مورد رفتار با اسیران عراقی جنگ گام بردارد.
از آنجایی که موضع ما ثابت و قطعی است اما رژیم ایران ستیزه جویی نموده تا بلکه بتواند خود را قاطعانه مقید نسازد. ثالثا، چه حسن نیتی در پاسخ نماینده ایران درباره اطلاعیههای رسمی ایران که به صورت پیوست در نامه مورخ 14 نوامبر (سند 16156 / S) منتشر شد، مشاهده میشود، آیا به وضوح نشان دهنده اقرار دولتش در ارتکاب تجاوز علیه عراق و ورود و اشغال سرزمین ما نمیباشد؟ آیا نماینده ایران میتواند اقرار خویش را در نامه 28 اکتبر خود، منکر شود؟
4- متذکر میشوم که در نامه مورخ 20 اکتبر خود (سند 16061 / S) به جناب عالی، و اعضای سازمان ملل اطلاع دادم که ایران حمله نظامی به مقیاس وسیعی را علیه عراق در بخش شمالی به منظور نفوذ به سرزمین تحت حاکمیت عراق و اشغال شهر پنجوین آغاز کرده است که در اینجا توجه شما را به پاسخ مورخ 23 اکتبر (16071 / S) نمایندگی ایران جلب مینمایم. در این نامه وی به قول معروف میخواهد درک » نادرست » من را درباره اراده جامعه بینالمللی » تصحیح » نماید. آیا من باید از نمایندگی ایران متشکر باشم نه به خاطر اینکه درک نادرست من را تصحیح کرده بلکه به این خاطر که برای من و جامعه بینالمللی دلیل دیگری را تراشیده و راهنماییهای منطقی پیچیده را ارائه کرده که نهایتا به همان موضع یعنی محکومیت رژیماش منتهی خواهد شد.
بدیهی است که جهت خاتمه جنگ ایران و عراق یک احساس و توافق بینالمللی وجود دارد و این در حالی است که تنها رژیم ایران است که گستاخانه در برابر این احساسات موضع گرفته است. همچنین در پاسخ به اتهام نمایندگی ایران مبنی بر این که عراق به طور یک جانبه موقعیت را آبستن جنگ نمود، مایلم توجه آن را به موضع
رسمی دولت متبوعم در نامه مورخ 10 ژوئن 1983 خود (15826 / S) و بیانیه وزیر امور خارجه عراق در مجمع عمومی اجلاس سی و هشتم سازمان ملل جلب نمایم. در آنجا عراق صراحتا اراده و موافقت قاطع خود را جهت تسلیم مدارک به داوری بیطرف، اعلام داشته تا مشخص سازد که چه کسی تجاوز و جنگ را آغاز کرده است.
مواضع ما مطابق با اصول منشور میباشد که از سوی جامعه بینالمللی پذیرفته شده و در زمرهی اصولی است که بر عدم استفاده از زور در حل و فصل مسالمت آمیز مناقشات تأکید دارد. ولی آیا تا حال حاضر نمایندگی ایران توانسته است تعهدات مشابهی را از طرف رژیمش ارائه دهد یا اینکه ادراکش این است که اینها نادرست بوده و نیاز به تصحیح دارد، وی به خوبی پند خواهد گرفت که انرژی خویش را باید برای خود و رژیمش و نیز برای خیراتی که در کشورش شروع شده، صرف نماید.
5- همچنین، بسیار مضحک است که نمایندگی ایران طی نامه مورخ 28 اکتبر خود درباره به اصطلاح پیشروی بیشتر در وضعیت جبهه، به طور تخیلی عنوان نموده است که نیروهای نظامی عراق شهر پنجوین را تخریب کرده و فرماندهی مشترک نیروهای مسلح ایران سه علت را برای این اقدام عراق مطرح ساخته که عبارت بودند از:
الف – عراق انتظار داشت که ایران شهر را در تاخت و تاز قرار دهد.
ب – عراق میخواست اقدامات خودش را بهانه قرار دهد تا حملات علیه غیرنظامیان بیگناه ایران را آغاز کند.
ج – عراق با بررسی این وضعیت فرصت را مغتنم شمرده تا شهر را تخریب سازد و آن را به نیروهای ایران نسبت دهد.
… در ابتدا مطلبی اظهار نکردیم تا وقتی که به اصطلاح این پیشروی مورد ملاحظه قرار گرفت و از آن مطمئن شدیم که طی نامه مورخ 20 اکتبر خود به اطلاع اعضای سازمان ملل رساندم که ایران تجاوزش را به بخش شمالی جبهه در منطقه پنجوین در تاریخ فوق آغاز کرد. همچنین متوجه شدیم که اطلاعیههای رسمی ایران که پیوست نامه مورخ 14 نوامبر اینجانب میباشد به تجاوز ایران و ورود به داخل خاک تحت حاکمیت عراق و اشغال آن، اقرار کرده است. اگر کلیه این موارد کنار هم گذاشته شود چه چیزی از حمله نظامی وسیع ایران در منطقه پنجوین که در تاریخ 3 نوامبر یعنی سه روز پس از تصویب قطعنامه 540 شورای امنیت، به منظور اشغال دوباره خاک عراق آغاز شد، استنباط میگردد؟ به صورتی که موقعیت آن زمان را در نامه خود (16122 / S) متصور ساختهام.
بر اساس مطالب فوق مشخص است که نخستین دلیل بنا به اظهارات فوق مورد
» ظن » فرماندهی مشترک ایران است که بنا به اقرار خود، تعهدات خویش را در عملیات تجاوزگرانه آمرانه نقض کرده است. اگر از زاویه دیگر نظر افکنیم چرا باید عراق به دنبال بهانه و فرصت زمانی باشد در حالی که موضعش را در مناقشه نظامی خود با ایران در کلیه زمینهها به طور آشکار و در فواصل مختلف تبیین نموده است. به نظر میرسد که تنها یک راه وجود داشته باشد که در آن وهم و خیال ایران قابل درک باشد که با توجه به ذهنیت ایجاد شده و تمایل به جنگ افروزی و خونریزی، رژیم ایران ظاهرا فکر میکند که در… سایرین نیز سهیم هستند، از همین رو رژیم ایران باید متوجه باشد که هیچ کس نمیتواند حقیقت را کتمان سازد.
ریاض القیسی – نمایندگی دائمی عراق در سازمان ملل