جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

روسیه

زمان مطالعه: 3 دقیقه

روسیه، در حال حاضر کشوری است که ایران او را دوست خود می‏داند. اگر روابط مسکو با غرب بحرانی شود و روابط ایران با غرب نیز بهبود پیدا نکند، ممکن است زمینه برای روابط گسترده‏تر نظامی بین دو کشور فراهم شود. اختلافات ایران و روسیه در مورد تقسیم دریای خزر باعث تضعیف رویکردهای یکسان دو کشور، نسبت به ترکیه و (ناتو(، طالبان و تاجیکستان نشده است. ایران در مورد رفتار روسیه در چچن از خود خویشتن‏داری نشان داده است و روسیه در مورد نقش خود در عرضه فن آوری هسته‏ای و غیره به ایران، در پی اثبات رفتار قانونی خود برآمده است. ایران که دیگر دارای هیچ گونه مرز زمینی با روسیه نیست، مسأله‏ی ارضی مهمی با این کشور ندارد. مسائل امنیتی تهران در شمال، حول منازعاتی دور می‏زند که ممکن است منجر به ورود سیل پناهندگان (آذربایجان / ارمنستان) شود و یا جنگ‏های داخلی که ممکن است گسترش پیدا کنند (تاجیکستان) و یا امکان

برخورد میان دولت‏ها بر منابع یا زمین (آسیای مرکزی(، وجود داشته باشد.

به طور کلی، سیاست ایران در این منطقه محافظه کارانه است و این کشور از مرزهای کنونی و حل و فصل مسالمت‏آمیز اختلافات حمایت می‏کند. هیچ گونه تهدید مهم امنیتی در چشم انداز آینده در این منطقه برای ایران متصور نیست.

دشوار است اگر نگوییم که به استثنای تهدید عراق، ایران هیچ مشکل امنیتی فوری یا جدی دیگری ندارد. افزون بر این، با توجه به جریانات داخلی در ایران، تمایل این کشور برای این که خطر افزایش نفوذ یا حمایت از عناصر خارجی را بر مبنای ایدئولوژیک بپذیرد، در حال کاهش است. بحث درباره نیاز ایران به سلاح‏های هسته‏ای، به نظر می‏رسد که از مسیر صحیح خارج شده است و این نگرش بازمانده از دورانی است که حکومت ایران خود را در محاصره دشمنان احساس می‏کرد و این تصور را داشت که همگان این کشور را خطا کار می‏دانند و درک درستی از آن ندارند و ایران، به هیچ نحو قادر به انتقال پیام خود به دیگران نیست. اینک هیچ یک از این شرایط وجود ندارد.

دسترسی به سلاح‏های متعارف همچنان برای ایران دشوار است. این مشکل را می‏توان با انجام اصلاحات اقتصادی و بهبود روابط با همسایگان و اروپا بر طرف کرد. ملاحظات دفاعی، چنین حکم می‏کنند که نیروهای متعارف، به ویژه از نظر تحرک و انجام عملیات مشترک، همچنان بهبود یابند. به دلیل مخارج مربوط به اجرای برنامه سلاح‏های هسته‏ای، توانایی‏های مهم برای حفظ امنیت هنوز هم کافی نیستند. در عین حال، برنامه سلاح‏های هسته‏ای ممکن است ایران را از توجه به حرفه‏گرایی نظامی – که هنوز فاقد آن است – دور کند. این امر همچنین ممکن است مشکلاتی از نظر کنترل به وجود آورد و مسائلی را در رابطه با دکترین، مطرح سازد که ارتش تاکنون نشانه اندکی از درک آنها به دست آورده است. در پیش گرفتن برنامه سلاح‏های هسته‏ای، همراه با ایجاد توانایی متعارف کار آسانی نیست. هر نوع گرایش

برای جایگزینی نیروی هسته‏ای به جای نیروهای متعارف بسیار خطرناک خواهد بود. در این رابطه پرسشی که مطرح می‏شود این است که توانایی شامل چه چیزی است: داشتن یک، سه یا ده‏ها سلاح هسته‏ای؟ چگونه توانایی ملی را می‏توان بدون یک برنامه گسترده و در چارچوب پیمان عدم گسترش سلاح‏های هسته‏ای ایجاد کرد؟ هزینه‏های خروج از این پیمان که ناشی از واکنش کشورهای اروپایی و دیگران است، چه خواهد بود؟ همچنین، رهبران ایران باید از خود بپرسند که آیا در صورت دستیابی به سلاح‏های هسته‏ای، دیگر کشورها دست به اقدامی مشابه نخواهند زد و » تأثیر خالص » چنین واکنش‏های زنجیره‏ای، بر امنیت ایران چه می‏تواند باشد؟

استدلال‏هایی که ایران برای کسب توانایی سلاح‏های هسته‏ای مطرح می‏کند، به مقابله با تهدید عراق و رفتارهای غیر قابل پیش‏بینی این کشور مربوط می‏شود. البته این نگرانی بجا می‏باشد. این استدلال‏ها عبارتند از: درخواست برای ادامه تلاش‏ها جهت کنترل برنامه‏های هسته‏ای عراق، اتخاذ راهکاری تسلیحاتی که در چارچوب پیمان باشد، بهره‏گیری از قدرت‏های بزرگ برای کسب تضمین‏های امنیتی، و تلاش برای یافتن راه‏هایی به منظور محترم شمردن منافع دولت آینده عراق. (1).


1) خطرات در پیش گرفتن راهکاری که تنها اندکی با توانایی کامل هسته‏ای فاصله داشته باشد در این است که در صورت عبور از آستانه، تنها به یک حرکت کوچک نیاز خواهد بود و این امر ممکن است تصمیم گیری را در قید و بند فشارهای داخلی و سیاست داخلی و نه الزامات استراتژیک قرار دهد.