از قدیم الایام در خصوص امنیت ملى دو دیدگاه عمومى وجود داشته است؛ در یک دیدگاه توجه عمده به نگرشها، باورها، انگیزهها و ملاکهاست که از آن به دیدگاه ذهن گرایان یاد مىشود. از دید این گروه، امنیت ملى پدیدهاى ذهنى و فاقد مفهوم عینى و واقعى است و به اولویتهاى متفاوتى تجزیهپذیر است. امنیت ملى از این دیدگاه، مترادف با تصمیمات اقتدارآمیز تصمیم گیرندگان اصلى سیاسى در جهت تعیین نیازها و خواستههاى کشور، مىباشد. به عبارتى، تصمیمها و اقدامهاى سیاسى تصمیم گیرندگان سیاسى، معیارهایى هستند که باید منافع ملى و امنیت ملى بر اساس آنها مورد ارزیابى قرار گیرد. هانتینگتون از نظریه پردازان اصلى این دیدگاه مىباشد و امنیت ملى را مترادف با مجموعهى منافعى مىداند که تصمیم گیرندگان ملت انتخاب
مىنمایند. (1).
گروه دوم افرادى هستند که امنیت ملى را مساوى عوامل و منابع حیاتى کشور مىدانند که در عالم واقع تحقق خارجى دارند و حفظ موجودیت و ارتقاى آنها ملاک اصلى تحقق امنیت ملى در جامعه مىباشد. از دید این گروه امنیت، مفهومى است تجزیهناپذیر که قدرت، ضامن بقا و پویایى آن مىباشد. همچنان که اندیشمند اصلى این دیدگاه مىگوید: «در طول تاریخ، ملتها به طور روزافزونى در صدد استفاده از قدرت براى کنترل افکار انسانها بودهاند تا کسب قلمرو ارضى.» (2).
نکتهى قابل توجه در دو دیدگاه این است که هر دو به اعتقاد و شناخت خویش، امرى را ملاک امنیت ملى مىدانند که آن، در اولى تصمیم رهبران سیاسى، و در دومى مجموع منافعى است که تصمیم گیرندگان انتخاب مىکنند.
همچنین در هر دو دیدگاه، توجه عمده به ملاک و معیارهایى است که باید در رفتارها رعایت گردد.
برگشت هر دو رهیافت به نوع و محتواى تصمیم است؛ تصمیمى که بر اساس نمودار 3، نوع و چگونگى آن بستگى به حوزهى معرفتى و ارزشى دارد و در این حوزه، عواملى که زیرساختهاى اصلى، شیوه و نوع رفتار و کردار و گفتار و در یک کلام فرهنگ شخص را مىسازند، قرار دارند.
1) تهامى، امنیت ملى و تهدیدات، دانشگاه عالى دفاع ملى، 1380، ص 72 و فراهانى، علىاصغر، بررسى مفاهیم نظرى امنیت ملى، مرکز آموزش مدیریت دولتى، 1374، ص 11.
2) Hans J, Marjenthan, Politics Amony Nations , New York : Alfred A. Knopf. 1967. chap. 3.