جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دلایل توقف ارتش عراق و نظریات موجود

زمان مطالعه: 3 دقیقه

ارزیابی استراتژی نیروهای انقلابی و تلاش‏های سپاه می‏تواند پاسخی به این پرسش باشد که «چه عواملی در شکست ارتش عراق تأثیر داشت؟» در این زمینه تاکنون نظریات گوناگونی بیان شده است(1) که به اجمال به بخشی از آن‏ها اشاره می‏شود:

الف: پاره‏ای از دلایل توقف پیشروی ارتش عراق بنابر ملاحظات سیاسی و برخی محاسبات غلط نظامی دشمن بود؛ -که برخی از کارشناسان نظامی و اسیران عراقی آن را تأیید می‏کنند – به عنوان مثال، یکی از فرماندهان لشکر 10 ارتش عراق می‏گوید:

»ما برای پیشروی در منطقه غرب رودخانه کرخه، عمق محدودی را پیش‏بینی کرده بودیم، لیکن هشام فخری، فرمانده لشکر از ما سؤال کرد که چرا تصرف دزفول و مسجد سلیمان را در اهداف خود پیش‏بینی نکرده‏اید؟ نقشه وضعیت‏های خود را توسعه دهید و باید تا آنجا پیشروی کنیم. وقتی ما طی چهار روز به سهولت به ساحل رودخانه کرخه رسیدیم، اصرار داشتیم از رودخانه عبور کرده و جاده اهواز – اندیمشک را قطع و به سمت اندیمشک و دزفول پیشروی کنیم، لیکن فرمانده لشکر مخالفت کرد و ما احساس کردیم، تصمیم فرماندهی رده بالاتر این است که فعلا در مواضع تصرف شده متوقف شویم.«(2).

در واقع، دستور توقف در این محور به هیچ وجه با مقاومت نیروهای خودی در برابر نیروهای لشکر 10 ارتباطی نداشت، بلکه متأثر از ملاحظات سیاسی و نظامی دیگری بود که در سطح فرماندهی رده بالاتر ارتش عراق مورد توجه قرار گرفته بود.

ب: عامل اصلی در کند بودن پیشروی ارتش عراق و شکست آن‏ها، مقاومت نیروهای مردمی در شهرها بود؛ ارتش عراق عمق 50 تا 80 کیلومتری در غرب رودخانه کرخه را – بنا به گفته اسیران عراقی – در چهار روز طی کرد، حال آن که در محور خرمشهر فاصله هفت کیلومتری مرز تا پل نو را در هفت روز پشت سر گذاشت. به بیان دیگر، در منطقه غرب

کرخه، ارتش عراق به طور میانگین روزی 20 کیلومتر پیشروی کرده بود، حال آن که در محور خرمشهر روزی یک کیلومتر.

به این ترتیب، مقاومت مردمی در خرمشهر – در چارچوب استراتژی نیروهای انقلابی – سبب شد، ارتش عراق که تنها یک گردان نیروی مخصوص برای اشغال خرمشهر اختصاص داده بود، نیرویی افزون بر دو لشکر به منطقه اعزام کرده و سرانجام پس از 34 روز درگیری و توقف در برابر پایداری مردم، خرمشهر را اشغال کند. با این حال، یگان‏های متجاوز بر اثر مقاومت نیروهای مردمی و انقلابی در خرمشهر دچار تلفات، صدمات و ضعف روحی و در نتیجه، کندی پیشروی شدند که به سبب آن، حرکت کلی ارتش عراق نیز با ناهماهنگی روبه‏رو شد و سرانجام از دستیابی به اهداف خود ناکام ماند. (3) این کندی حرکت و پیشروی ارتش متجاوز عراق در سایر محورهایی که شهرها و مقاومت مردمی سر راه او بوده‏اند نیز دیده می‏شود؛ مثل آبادان، بستان، سوسنگرد، حمیدیه و گیلان غرب.


1) مأخذ 5، صص 90 – 59 مقاله «علل تهاجم و توقف اولیه عراق، بررسی نظریه‏های موجود» نوشته محمد درودیان.

2) مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، نوار مصاحبه فرمانده اسیر عراقی.

3) رژیم شاه به دلیل بر عهده داشتن مأموریت دفاع از منافع امریکا در منطقه و همچنین اعتماد امریکا به این حکومت – که متأثر از وابستگی شدید آن بود – ایران را به انبار تسلیحات تبدیل کرده بود. بخش هنگفتی از ارز حاصله از افزایش قیمت نفت در سال‏های پایانی عمر رژیم صرف خرید تجهیزات نظامی شد، بنابراین، در این زمینه هیچ گونه کمبودی در مرحله آغاز جنگ وجود نداشت و اگر مسئله‏ای بود، تنها در به کارگیری آن‏ها بود.برادران ارتشی به دلیل این که مأموریت دفاع از مرز و استقلال کشور را بر عهده داشتند و کلیه امکانات موجود دفاع کشور در اختیار آنان بود، ضمن بررسی علل پیشروی عراق، نقش ارتش در مقابله با نیروهای دشمن را مورد تأکید قرار داده‏اند و در مورد علل پیشروی ارتش عراق و استقرار در مواضع اشغالی، بر این باور هستند که «اگر دشمن در این مدت پیشروی کرده است به دلیل عدم برابر توان رزمی و برتری چشمگیر توان رزمی عراق در آغاز تهاجم بوده است. حداقل 1 به 10«(جزوه منتشره از ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، اداره آموزش، نقدی بر کتاب «از خونین شهر تا خرمشهر» سال 1373، ص 4) در این تحلیل اساسا عنصر اصلی در پیشروی نیروهای عراقی برتری توان رزمی عراق به نسبت 1 به 10 مورد تأکید قرار گرفته است. برادران ارتشی در عین حال در مورد عامل توقف ارتش عراق معتقدند: «عامل اصلی توقف حمله دشمن که برابر سوابق موجود در چندین مرحله اجرا و همواره ناکام ماند، به کارگیری کلیه توان ارتش شامل نیروی هوایی قهرمان و ناوگان هلی‏کوپتری نزاجا[…]که به علت عدم آسیب در طول انقلاب کماکان چهارمین قدرت جهان محسوب می‏گردید و با حملات مداوم و شکار تانک و ترکیب قدرت آتش آن با حجم عظیم آتش توپخانه که در هر مرحله به صورت سد آتش متجلی می‏گردید. و همچنین به کارگیری زرهی و پیاده که به سرعت بازسازی و به جبهه رهسپار می‏گردیدند، این عمل میسر شد.«(مأخذ پیشین(.در این جا نوعی تناقض مشاهده می‏شود، بدین معنا که پیشروی ارتش عراق به دلیل برتری آن‏ها به نسبت 1 به 10 ذکر می‏شود ولی در مورد نقش نیروهای ارتش به قدرت و توانایی آن‏ها مبنی بر «چهارمین ناوگان هلی‏کوپتری ارتش جهان» اشاره می‏شود! حال آن که اگر این ادعا اثبات شده بود، مسلما ارتش عراق در تصمیم‏گیری برای تهاجم به ایران دچار تردید می‏شد.