نیروهای خودی پس از درک موقعیت و نحوهی گسترش قوای لشکر گارد، حملهی شبانهای را از سه محور طراحی کردند:
1 – جادهی البحار به سه راهی کارخانه نمک.
2 – از جاده شنی به پشت دشمن.
3 – از مقابل، روی جادهی استراتژیک فاو – بصره و اطراف آن.
براساس این طرح، رزمندگان در تاریکی شب، هنگامی که نیروهای لشکر گارد در حال استراحت بودند آرایش مناسبی گرفتند و با غافل گیری به دشمن یورش بردند و به طور همه جانبه لشکر گارد را هدف تهاجم قرار دادند.
این حمله، که همراه با اجرای انبوه آتش توپخانه، ادوات و سلاحهای سبک انجام گرفت، برای قوای دشمن کاملا غیره منتظره بود لذا عرصهی نبرد، به گونهای بر آنها تنگ شده بود که قادر به کوچکترین حرکت نبودند.
صبح روز 24 / 11 / 64، ساعت 5:30، در حالی که هنوز هوا به طور کامل روشن نشده بود، دشمن برای عقب زدن نیروهای خودی و به منظور پشتیبانی از لشکر گارد، اقدام به حمله شیمیایی کرد، لیکن بمبهای شیمیایی در میان دو تیپ از لشکر گارد جمهوری فرود آمد و به 70 % از این نیروها آسیب رساند. به طوری که بسیاری از آنان بینایی خود را از دست دادند. پس از این واقعه، نیروهای گارد سخت وحشت زده شده، مرتب در خواست کمک میکردند. با تلاش پیگیر فرماندهی لشکر گارد، تیپ 443 برای کمک به منطقه درگیری اعزام شد، لیکن در همان آغاز
ورود هدف حمله قوای اسلام قرار گرفت و پس از انهدام یک گردان از آنها، بقیه پا به فرار گذاشتند. گذشته از این، با پیشروی رزمندگان اسلام تا کارخانه نمک و تصرف مقر لشکر 26 ارتش عراق در محوطه کارخانه نمک، فرماندهی سپاه هفتم که وحشت زده شده بود منطقه را ترک کرد. در این بین نیروهایی که در محاصره قرار داشتند، سعی زیادی میکردند که از معرکه بگریزند، لیکن تدبیر مناسب فرماندهان سپاه و نیز آتش پر حجم و قدرتمند توپخانه، امان دشمن را بریده بود. فرماندهی نیروهای محاصره شده، در گزارشی به فرماندهی رده بالاتر، چنین اعلام میکند:
»درگیری بسیار شدید است و نیروها در محل خود مقاومت میکنند! نیروهای مهندسی که قرار بوده امشب سنگرسازی گردانها را حل نمایند؛اکثرشان فرار کردند، گردانها وضع بسیار بدی میگذرانند. ما از تمام جهات و از چهار طرف در محاصرهی دشمن قرار گرفتهایم. احتیاج به یک تیپ زرهی داریم که راه باز شود. لازم است این تدبیر سریع انجام گیرد. به فرماندهی لشکر 26 بگویید یک گردان مکانیزه و توپخانه بفرستد که ما را پشتیبانی کنند. باید از جاده ساحلی (جاده فاو – البحار) نیروی کمکی برای تیپ 3 و 4 بفرستید، هر چند گران تمام شود.«(1).
فرمانده این تیپ در گزارش دیگری نیز چنین میگوید:
»وضعیت ما بسیار بد و سخت میباشد. آتش توپخانه روی ما مؤثر است و تلفات افزونتر میشود. فعلا در مواضع خود مقاومت میکنیم ولی به داد ما برسید.»
پس از بسته شدن راههای کمک و به نیروهای در حال محاصره و ناامیدی فرماندهان دشمن از امکان اعزام نیروی کمکی، فرمانده لشکر گارد به فرماندهان تیپ 3 و 4، به عنوان آخرین راه حل، “جنگ و گریز” و فرار را توصیه میکند:
»شما با جنگ و گریز بیایید بیرون، چون خبر محاصره به بغداد رفته است. شما اگر میتوانید آبروی لشکرتان را بخرید و بیایید
عقب، ما کاری نمیتوانیم بکنیم.«(2).
پس از ابلاغ این دستور، باقی ماندهی نیروهای دشمن با ناامیدی، دست به تکاپو زدند و پس از ساعاتی جنگ و گریز، حدود ساعت 2 بعد از ظهر، تنها تعداد اندکی از نیروهای لشکر گارد ریاست جمهوری صدام توانستند از مهلکه جان سالم بدر برند و اکثریت این نیروی ویژه به هلاکت رسیدند.
1) مأخذ شماره 3، ص 203.
2) مأخذ شماره 3، ص 204.