جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دارخوین، جبهه عشق

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

بدون شک مهم‏ترین ویژگی رزمندگان اسلام، «خدایی شدن» بود که با حضور در سنگرهای مقاومت در وجود آنها رشد کرد و در قالب صحنه‏های عشق و ایثار تجلی یافت. در حقیقت امام خمینی در هدف اصلی خود که «انسان‏سازی» بود، مخصوصا در صحنه‏های مختلف دوران دفاع مقدس، موفق شده بود و خود در بهترین تعابیر به این رشد خدایی سربازان امام زمان (عج) اشاره می‏فرمود. جبهه دارخوین نه تنها از این امر مستثنا نبود بلکه به خاطر حضور شهید مصطفی ردانی‏پور در بهترین وضعیت ممکن قرار داشت و روح تعبد و بندگی، شب زنده‏داری و توسل به اهل‏بیت در بهترین حالت جلوه‏گر بود:

»من هیچ چیزی را مانند نماز شب خواندن بچه‏ها ندیدم. مقید بودم شب‏ها به سنگرها سرکشی کنم. کمتر سنگری بود که در آن نماز شب خوانده نشود. گریه می‏کردند و از خدا می‏خواستند که عملیات بشود. روحیه و قوت ایمان نیروها عجیب بود. خودسازی آنها، ایمان آنها و قلب آنها در اختیار امام بود.» (1).

از آن جا که هدف از تقویت ابعاد عرفانی و معنوی رزمندگان در جبهه اسلام، رسیدن به روحیه جنگ‏جویی خداپسندانه و در معنای بهتر روحیه شهادت‏طلبی است، رزمندگان جبهه دارخوین هم از لحظه ورود به منطقه و استقرار در سنگرهای دفاعی برای همین منظور سوق داده شده و تربیت می‏شدند به گونه‏ای که هرچه از زمان حضورشان می‏گذشت مهار و کنترل آنها مشکل‏تر می‏شد و بر اجرای عملیات علیه مواضع دشمن پافشاری می‏کردند. «عملیات فرمانده کل قوا» که در فصل بعدی به آن خواهیم پرداخت نتیجه کار مداوم و محوری رزمندگان و فرماندهان آنها در خودسازی برای رسیدن به خصلت‏های انسانی است؛ خصلت‏هایی که از دارخوین، «جبهه عشق» ساخت.


1) مأخذ 12.