تاکتیک ویژه در عملیات طریقالقدس، عبور از منطقه تپههای رملی بود که بر پایه خلاقیت، ابتکار عمل و شجاعت نیروهای مردمی و انقلابی طراحی شده بود و نقش اصلی و تعیین کنندهای در کسب پیروزی داشت. دشمن پیش از عملیات، سمت اصلی تک نیروهای خودی را تک جبههای با اتکا بر جاده سوسنگرد – بستان پیشبینی میکرد؛ ضمن اینکه درک روشنی از میزان نیروهای شرکت کننده نیز نداشت. لذا، با وجود هوشیاری در مورد اجرای عملیات، از لحاظ تاکتیکی غافلگیر شد. این ویژگیهای تاکتیکی سبب شد تا در عملیات طریقالقدس پس از پیشروی نیروهای خودی، دشمن بلافاصله از مناطق تصرف شده عقبنشینی کند. سردار محسن رضایی در این زمینه گفت:
»من به برادرها گفتم که اگر ما تنگهی چزابه را بگیریم و پشت رودخانه کرخه پدافند کنیم، دشمن از این منطقه عقبنشینی
میکند، تقریبا یک هفته، ده روز بعد، دیگر دشمن خودش این جا عقبنشینی کرد.» (1).
ضربه قاطعی که در این عملیات به لحاظ ویژگیهای تاکتیکی بر دشمن وارد شد، نتایج اساسی و استراتژیکی در پی داشت، چنان که بر اثر این ضربه، دشمن تعادل خود را از دست داد و پس از آن دیگر نتوانست این تعادل را بازیابد. درباره ابعاد و ویژگیهای این عملیات و نتایج آن، یکی از کارشناسان نظامی غربی میگوید:
»عملیات طریقالقدس، نتایج مهم عملیاتی را دربر داشت. با این تلاش وسیع ایرانیها در جنگ، تا این مرحله، قدرت برنامهریزی عملیاتی و مهارتهای فرماندهی و کنترلشان تا حدود زیادی افزایش یافت. در واقع، این عملیات بیانگر لیاقت ایرانیها در ایجاد و کنترل عملیات نظامی مختلف، در سطح وسیع بود. ثانیا پاتک بستان، ایران را قادر ساخت برای نخستین بار با موفقیتی چشمگیر، تاکتیکهای موج انسانی (2) را – که تاکتیک حاکم بر جبهههای جنگ شد – به مرحله آزمایش درآورد.» (3).
در واقع نتایج ناشی از حضور مردم در صحنه نبرد و تبیین استراتژی جدید در جنگ به تحقق شیوه جدیدی از جنگ انجامید که غربیها از آن بیشتر به عنوان، «تاکتیک موجهای انسانی» نام میبرند. تاکتیکی که در مرحله آزمایش با موفقیت چشمگیری همراه شد. این ملاحظات سبب شد تا نقش سپاه و نیروهای مردمی در روند جنگ از جایگاه بالایی برخوردار شده و موقعیت سپاه در جنگ تثبیت شود.
آنتونی کردزمن کارشناس نظامی امریکایی، درباره تاکتیک این عملیات و تأثیر آن در روند جنگ، نوشته است:
»عملیات طریقالقدس از لحاظ تاکتیکی هیچ تفاوتی با عملیات گذشته ایرانیان نداشت، با این حال فرماندهان سپاه پاسداران و
روحانیون متقاعد شدند که پاسداران میتوانند بدون طرحریزیهای پیچیده نظامی و پشتیبانی ارتش، از طریق حمله مستقیم و با استفاده از احساسات مذهبی در جنگ پیروز شوند.» (4).
در حالی که پیروزی در عملیات حاصل پیچیدگی طرح و عملیات و ویژگی تاکتیکی آن بود و همین مسئله به غافلگیری دشمن انجامید، کردزمن با نگاهی مغرضانه، این ابعاد را انکار میکند. در این حال، ویلیام اف هیکمن – یکی از فرماندهان نیروی دریایی امریکا – استفاده از نیروی پیاده را یک تغییر استراتژیکی عمده نام نهاده و نوشته است:
»در این عملیات که ایرانیها آن را عملیات طریقالقدس نامگذاری کردند، یک تغییر استراتژیکی عمده به چشم میخورد. ایرانیها به استراتژی استفاده از نیروهای پیاده و سرمایهگذاری روی احساسات آنها، جهت غلبه بر کمبود تجهیزات نظامی روی آوردهاند.» (5).
بدین ترتیب، علاوه بر شکلگیری تاکتیک جدید عملیاتی و بلوغ و تکامل آن، ذهنیت و باورهای غلط دشمن دربارهی توان نیروهای خودی نیز درهم ریخت، طوری که برای ادامهی حضور در مناطق اشغالی دچار تردید شد و برای تصمیمگیری در این زمینه نیاز به زمان داشت. حمله دشمن به پل سابله و سپس عقبنشینی از شمال رودخانه نیسان، به اعتقاد برخی از صاحبنظران نظامی، نخستین تحول در باور و نگرش دشمن بود که ظاهر شد، ولی فرماندهی دشمن زمانی توانست در این مورد تصمیم بگیرد که بخش گستردهای از توان نظامیاش منهدم شده بود و به ناچار شکست سنگینی را پذیرفت.
همچنین تدبیری که برای حمله به نیروهای دشمن اتخاذ گردید، تهاجم به عمق مواضع عراقیها در ردههای دوم و سوم پدافندی بود که همزمان با هجوم به خط مقدم انجام پذیرفت طوری که نیروهای دشمن فرصت حرکت دادن و جابهجایی نیروهای در عمق خود را
پیدا نکردند و این مهم به نحو احسن در محور شمال کرخه انجام شد.
1) مأخذ شمارهی 1.
2) استفاده از اصطلاح «تاکتیکهای موج انسانی» برای نخستین بار در این عملیات به کار گرفته شد. در واقع استراتژی جدید ایران با تکیه بر نیروهای پیاده شهادتطلب، منجر به استفاده از این عنوان شد. به نظر میرسد عدم درک روشن از ماهیت استراتژی و تاکتیکهای جدید جمهوری اسلامی، در به کار بردن این لفظ مؤثر بوده است.
3) افرایم کارش، «جنگ ایران و عراق، یک تحلیل نظامی«، ادلفی پیپر، بهار 1987.
4) آنتونی کردزمن و آبراهام واگنر، درسهایی از جنگ مدرن، جلد دوم: جنگ ایران و عراق، ترجمه حسین یکتا، ص 146 (منتشر نشده(.
5) ویلیام اف هیکمن، «ارتش از هم پاشیده و از نو متولد شده در سال 1982«، ترجمه گروه تحقیق خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 20 / 12 / 1360.