جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خروج از پیمان NPT

زمان مطالعه: 9 دقیقه

از نظر قانونی، ایران می‏تواند سه ماه پس از اطلاع اولیه، از پیمان NPT خارج شود و برنامه‏ی سلاح‏های هسته‏ای خود را آغاز کند. با توجه به منطقه خطرناکی که

ایران در آن قرار دارد – از جمله: وجود تنش در روابط این کشور با افغانستان، بر سر کار ماندن حکومت صدام حسین در عراق و استقرار ناوگان آمریکا در خلیج فارس و آب‏های مجاور – ناظران محتاط، تصور می‏کنند در صورت وقوع برخی شرایط، ایران حاضر است برای آنچه که منافع حیاتی امنیت ملی خود می‏داند، بهای لازم را بپردازد.

با توجه به این که در مفاد پیمان NPT، اجازه خروج اعضا از پیمان پیش‏بینی شده است، ولی به نظر می‏رسد شرایط سختی بدین منظور، وضع شده باشد. بر این اساس، هر دولتی که در ایران بر سر کار باشد باید دلیل قانع کننده‏ای برای این اقدام ارائه دهد. به طور کلی، کشوری که عضو این پیمان است باید توضیح دهد که » رویدادهای فوق العاده‏ای که مرتبط با موضوع پیمان هستند، چگونه منافع حیاتی آن کشور را مورد تهدید قرار داده‏اند » . این گونه کشورها همچنین باید خروج خود را از سه ماه قبل اطلاع دهند. و نیز بیانیه‏ای منتشر کنند که در آن مورد رویدادهای فوق‏العاده‏ای که از نظر آن کشورها منافع حیاتی‏شان را به خطر انداخته است، توضیح داده شده باشد. (1) این شرایط ضرورتا بسیار مبهم هستند؛ بنابراین تصور این موضوع که ایران چه دلایلی برای اقدام خود ارائه خواهد داد، چندان دشوار نیست. برای مثال، به جریان افتادن مجدد برنامه سلاح‏های هسته‏ای عراق – با وجود صدور قطع نامه‏های شورای امنیت سازمان ملل که چنین اقدامی را منع می‏کند – بی گمان همان » رویداد فوق‏العاده » ای است که منافع دولت ایران را به خطر خواهد انداخت. ایران می‏تواند همین استدلال را در صورت وخامت چشم گیر روابطش با هند، پاکستان، اسراییل (سه قدرت هسته‏ای منطقه(، ارائه کند. همچنین ممکن است، تهران در استدلالی دیگر سیاست صریح‏تر آمریکا در رابطه با استفاده‏ی ایران از

سلاح‏های هسته‏ای در خلیج (فارس) را ضد منافعش تلقی کند، به ویژه در صورتی که این سیاست، در جریان مقابله‏ی فعال بین ایران و آمریکا در خلیج فارس اعلام شود.

اگر ایران به طور رسمی از NPT خارج شود و از شیوه‏ی تجویز شده پیروی کند، این امر خلاف قوانین بین‏المللی نخواهد بود. با این حال، در پیش بینی شرایط و نیز هزینه‏ها و منافعی که ممکن است دولت ایران را وادار به خروج از NPT کند، این امر اهمیت دارد که باید بین شرایطی که ممکن است بنابر منطق استراتژیک موجه به نظر برسند و شرایطی که ایران بیشتر به آنها اهمیت می‏دهد (یعنی تمایل این کشور به داشتن جایگاهی والا در سطح بین‏المللی و این که جدی گرفته شود(؛ تمایز قائل شد. این که چگونه جهان خارج، از جمله همسایگان منطقه‏ای ایران نسبت به خروج این کشور از NPT واکنش نشان خواهند داد، بیشتر به وضعیت روابط ایران با سایر کشورهای جهان – هنگام اتخاذ چنین تصمیمی – بستگی دارد. برای مثال، می‏توان استدلال کرد که برای همسایگان ایران، پذیرش نیروی هسته‏ای بارز و آشکاری که آن را یک دولت ملی گرا و مایل به همکاری با جهان خارج، با هدف کسب حیثیت بین‏المللی ایجاد کرده باشد؛ بسیار آسان‏تر خواهد بود تا این که چنین نیرویی را یک دولت مبارز (ایران(، با هدف رویارویی با تهدیدات مهم استراتژیک به وجود آورده باشد.

در این چارچوب، بررسی واکنش‏های بین المللی نسبت به فعالیت‏های هسته‏ای عراق، کره شمالی، هند، پاکستان و اسراییل، مفید خواهد بود. واکنش بسیار خصمانه‏ی جامعه بین‏المللی در برابر فعالیت‏های هسته‏ای عراق و کره شمالی تا حدودی از آنجا ناشی می‏شود که این دو کشور تعهداتشان را در قبال NPT نقض کرده‏اند. این واکنش، به دلیل رفتار جنگ طلبانه و ترس جامعه بین المللی از توانایی این کشورها، در استفاده از سلاح‏های هسته‏ای علیه یک یا چند همسایه خود می‏باشد. به عبارت دیگر، واکنش‏های شدید نسبت به برنامه سلاح‏های هسته‏ای

عراق و کره شمالی، حتی اگر آنها از امضا کنندگان NPT نیز نبودند، به همین اندازه شدید بود.

در پی به دست آمدن شواهدی مبنی بر این که اسراییل، هند و پاکستان قدرت هسته‏ای هستند، واکنش‏های گوناگون بین‏المللی علیه آنها نمایان شد. گرچه اسراییل هرگز به طور رسمی به توانایی هسته‏ای خود اعتراف نکرده است، اما سال‏هاست که همه می‏دانند که این کشور دارای بمب هسته‏ای می‏باشد و درباره‏ی تعداد و محل استقرار و نیز وسایل پرتاب این سلاح‏ها بحث‏های زیادی می‏شود. با وجود این که، بمب هسته‏ای اسراییل باعث نگرانی واقعی در بغداد و تهران نیز هست، اما سایر کشورهای جهان، با توجه به مشکلات امنیتی اسراییل و عدم حل و فصل منازعه‏ی اعراب و اسراییل، برای مجازات این کشور آمادگی ندارند.

واکنش بین‏المللی نسبت به بمب‏های هسته‏ای هند و پاکستان، شدیدتر و فعالانه‏تر بوده است، اما این واکنش‏ها کمتر از آن چیزی بود که یک دهه قبل انتظار می‏رفت. هنگامی که هر دو کشور (در مه 1998. م(، بمب‏های هسته‏ای خود را منفجر کردند، قوانین ملی ایالات متحده و ژاپن ایجاب می‏کرد که مجازات‏هایی علیه این دو کشور اعمال کنند، اما با نگاهی به گذشته، این امر تنبیه بیش از حد پاکستان تلقی می‏شد؛ چرا که این کشور چندان توانایی مقاومت در برابر این مجازات‏ها را ندارد. به علاوه، این امر قسمت اعظم قدرت چانه‏زنی ایالات متحده در روابط با پاکستان را از میان می‏برد. امروزه باید گفت، در حالی که نگرانی زیادی نسبت به ثبات شبه قاره‏ی هند وجود دارد، تمایل یا عزمی جهت اعمال تحریم‏های جهانی برای این کشورها دیده نمی‏شود و احتمال نمی‏رود که این نگرش به زودی تغییر کند.

با توجه به این مثال‏ها، ایران در کدام طبقه می‏گنجد؟ روشن است که ظهور ایران به عنوان یک قدرت هسته‏ای، بستگی زیادی به شرایط سیاسی بین المللی دارد.

اگر برنامه هسته‏ای ایران در بحبوحه‏ی جنگ با عراق و یا در زمان وجود بحران در روابطش با ایالات متحده – هنگامی که [حضرت] آیت الله خمینی هنوز صحبت از صدور انقلاب می‏کرد – مطرح می‏شد، احتمالا با تنبیه شدید بین‏المللی رو به رو می‏شد؛ حتی اگر ایران خروج رسمی خود را از NPT اعلام می‏کرد. بر عکس، اگر نیروهای معتدل، قدرت بیشتری در تهران به دست آوردند و نشان دهند که علاقه‏مند به همکاری با غرب هستند و اختلاف مهم خود را با ایالات متحده بر سر تروریسم و فرایند صلح اعراب و اسراییل حل کنند، آنگاه ممکن است جامعه بین المللی برخی اشکال هسته‏ای شدن قانونی ایران را آسان‏تر تحمل کند، به ویژه اگر دیگر جنبه‏های روابط نیز بهبود یابد.

با استفاده از نمودار 1، معضلات و واکنش‏هایی را که نسبت به برنامه‏های ساخت سلاح هسته‏ای ایران ممکن است ایجاد شود، می‏توان مورد بررسی قرار داد:

نمودار 1

واکنش‏ها: نسبت به برنامه سلاح‏های هسته‏ای ایران

برنامه: برنامه علنی (ایران رسما از NPT خارج می‏شود(.؛ دولت میانه رو (بهبود روابط با آمریکا و غرب(: تلاش‏های عمده، از جمله انگیزه‏هایی برای بازداشتن دولت ایران. اما بعید است که از زور و یا تحریم‏های بین‏المللی استفاده شود.؛ دولت رادیکال (روابط بسیار تیره با آمریکا و غرب) احتمال وقوع بحران بسیار جدی، به ویژه با آمریکا، اسراییل و کشورهای میانه رو عرب. برنامه: برنامه پنهانی (ایران تعهدات NPT را نقض می‏کند(.؛ دولت میانه رو (بهبود روابط با آمریکا و غرب(: وقوع بحران بسیار جدی، احتمال قوی مجازات‏ها و تحریم‏های سازمان ملل. دولت رادیکال (روابط بسیار تیره با آمریکا و غرب(: غیر قابل قبول‏ترین نتایج. وقوع بحران‏های عمده، اجتناب ناپذیر می‏شود از جمله تحریم‏های سازمان ملل و استفاده احتمالی از زور.

در نمودار 1، چهار شرط جایگزین که به موجب آنها ممکن است ایران

برنامه‏ی سلاح‏های هسته‏ای را به اجرا درآورد، به همراه واکنش‏های احتمالی جامعه بین المللی نسبت به چنین تحولی، ارائه شده است. دو شرط به نوع دولت حاکم بر ایران و دو شرط به نوع فعالیت هسته‏ای ایران مربوط می‏باشد.

در مورد نوع دولت، نخست فرض شده که ایران دارای دولتی میانه‏رو است که اختیار تصمیمات مهم امنیت ملی را در دست دارد (مانند دولت آقای خاتمی) و همچنین موفق به کنترل تشکیلات نظامی، دستگاه‏های اطلاعاتی و قوه قضاییه شده و در نتیجه، مخالفین عمده محافظه کار خود را از میدان به در کرده باشد. پیش‏بینی می‏شود که این دولت توجه خود را بیشتر به بازسازی اقتصاد ایران و برقراری مجدد روابط با کشورهای جهان و از جمله ایالات متحده معطوف سازد. با این حال، انتظار نمی‏رود که روابط این دولت با ایالات متحده عادی شود، ولی احتمالا این روابط از آنچه که امروز هست، صمیمانه‏تر خواهد بود. دولت میانه رو ایران احتمالا تلاش خواهد کرد تا موانع مهم موجود بر سر نگرش ایران و رفتار این کشور نسبت به اسراییل را بر طرف سازد. این همان دولتی است که ایالات متحده امیدوار است در ایران بر سر کار آید، دولتی که بتوان با آن بر سر برخی از موضوعات به ویژه در زمینه اقتصادی، همکاری کرد.

شرط دوم در این تحلیل، وجود دولتی رادیکال در ایران است، یعنی دولتی که در آن صدای اعتدال و میانه‏روی خاموش و یا حتی به کلی نابود شده است. این نوع دولت، دشمنی شدیدی با ایالات متحده و اسراییل دارد و حمایت لفظی و مادی شدیدی از حزب الله و سازمان‏های فلسطینی، مانند حماس و جهاد اسلامی به عمل می‏آورد. (2) در حالی که این دولت ممکن است روابط مصلحت گرایانه با همسایگان

اصلی خود داشته باشد، خصومت آن با غرب سوء ظن شدیدی در پایتخت‏های کشورهای نزدیک، مانند ترکیه و عربستان سعودی و به ویژه اسراییل پدید خواهد آورد.

در ارتباط با نوع برنامه هسته‏ای ایران نیز، دو برنامه هسته‏ای بنیادی را می‏توان مورد تحلیل قرار داد: برنامه علنی و برنامه مخفی. در مورد نخست یعنی برنامه علنی، فرض شده است که ایران به طور رسمی تعهدات خود را نسبت به پیمان NPT کنار خواهد گذاشت و بدین منظور از سه ماه خروج خود را از پیمان اطلاع داده و دلایل رسمی خروج خود را نیز در بیانیه‏ای اعلام خواهد کرد. همچنین فرض می‏شود که ایران، کلیه خطرات و مشکلات مربوط به خارج شدن از پیمان را محاسبه کرده است، اما مصمم است که از نص قانون پیروی کرده و در نتیجه از نقض تعهدات خود در قبال پیمان خودداری کند.

شرط دوم، یعنی برنامه مخفی دقیقا حالت معکوس دارد. در این شرط فرض بر این است که ایران با نقض تعهدات خود در قبال پیمان NPT، برنامه سلاح‏های هسته‏ای خود را پیش برده بو فعالیت‏های غیر قانونی خود را از بازرسان IAEA پنهان نگه می‏دارد. این رفتار شبیه رفتار کره شمالی و عراق است. این دو کشور برنامه‏های مخفی خود را با نقض تعهداتشان نسبت به پیمان NPT انجام می‏دهند.

با این چهار شرط، امکان حدس چگونگی واکنش جامعه‏ی بین‏المللی نسبت به برنامه علنی یا مخفی تسلیحاتی ایران، در صورت حاکم بودن یک دولت میانه‏رو یا رادیکال، فراهم خواهد شد:

1 – اگر دولتی میانه‏رو بر ایران حاکم باشد و رسما از NPT خارج شود، پیش‏بینی می‏شود، این کشور قوانین بین المللی را نقض نخواهد کرد، اما نگرانی شدیدی در جامعه بین المللی به ویژه در غرب و در منطقه بروز کند. در این حالت می‏توان انتظار داشت که تلاش گسترده‏ای برای منصرف کردن ایران از اجرای برنامه‏اش انجام

پذیرد. این تلاش، می‏تواند شامل ارائه انگیزه‏های مثبت از جمله همکاری امنیتی، همکاری اقتصادی و برخی اقدامات دیگر برای متقاعد کردن دولت میانه‏رو باشد، دولتی که روابط بهتری با آن برقرار شده است. اما جامعه بین المللی هنوز نگران امنیتی وضعیت این کشور است و با تمام توان جز در زمینه‏ی برنامه هسته‏ای ایران، به این کشور کمک خواهد کرد. در صورتی که این تلاش با شکست مواجه شود، بعید است که اعمال زور یا تحریم‏های چند جانبه مورد استفاده قرار گیرد. احتمالا جامعه بین المللی استدلال خواهد کرد که یک دولت دوست به اندازه سایر کشورها نسبت به تأمین امنیت خود حق دارد، به ویژه اگر که هیچ یک از قوانین بین المللی را نقض نکرده باشد. با این حال، کشورهایی مانند اسراییل و عربستان سعودی، در مورد چنین تحولی نگران خواهند شد؛ و این نگرانی بیشتر به این دلیل است که امکان دارد دولت میانه‏رو تغییر کند و جای خود را به دولتی تندروتر بدهد. بر پایه این فرض، بعید است که آنها بتوانند در برابر چنین تحولی دست به اقدامی آشکار بزنند، بلکه آنها باید به استراتژی‏های بازدارندگی تکیه کنند.

2 – اگر دولتی رادیکال در ایران رسما تحت شرایط مشابه از پیمان NPT خارج شود، احتمالا بحرانی جدی به ویژه در روابط این کشور با ایالات متحده، اسراییل و کشورهای میانه‏روی عرب بروز خواهد کرد. بنابراین فرض، یک دولت رادیکال در ایران، مخالف منافع عمده‏ی غربی‏ها در ایران تلقی خواهد شد و شرایط برای خروج از پیمان هر چه باشد، احتمالا اقدامات شدید بین‏المللی را در پی خواهد داشت تا این دولت از پیش بردن برنامه‏اش باز داشته شود، حتی اگر تعهداتش را در قبال پیمان NPT نقض نکرده باشد. این امر شامل افزایش و تشدید محدودیت‏ها در زمینه دستیابی به فن‏آوری با کاربرد دوگانه خواهد بود و حتی ممکن است تحت بعضی شرایط، استفاده از زور نیز مد نظر قرار گیرد گرچه این راهکارهای جنجال برانگیز، بالقوه خطرناک خواهند بود.

3 – اگر دولتی میانه‏رو برنامه هسته‏ای خود را به صورت پنهانی پیش برد، مسأله‏ی امنیتی تقریبا به همان اندازه جدی است که یک دولت رادیکال، برنامه‏ای علنی را به اجرا در می‏آورد. تجربه نقض NPT توسط کره و عراق، برای بیشتر کشورهای غربی و بسیاری کشورهای دیگر به منزله ناقوس مرگ NPT است مگر این که فعالیت کشور ناقض NPT، جلوگیری شده و یا آن کشور تنبیه شود. بنابراین، در صورت بروز چنین امری یک بحران جدی پدید خواهد آمد و به احتمال قوی تحریم‏های بین‏المللی علیه ایران اعمال خواهد شد. البته روشن نیست که آیا شورای امنیت، از اعمال این تحریم‏ها به اندازه کافی حمایت خواهد کرد یا نه؟! با وجود این، حتی روس‏ها نیز نسبت به برنامه پنهانی ایران که تعهدات مربوط به پیمان را نقض کند نگران خواهند شد و ایالات متحده و غرب احتمالا برای تنبیه ایران متحد خواهند شد.

4 – روشن است که غیر قابل قبول‏ترین و خطرناک‏ترین فرض، دولت رادیکال است که به طور پنهانی برنامه هسته‏ای خود را انجام دهد. این امر به ناچار منجر به بحرانی بزرگ خواهد شد. در صورت بروز این امر، بار دیگر این احتمال وجود دارد که فشارهای زیادی برای وضع تحریم‏ها، به شورای امنیت سازمان ملل وارد آید. با این حال امکان توسل به زور نیز وجود دارد و بی گمان شماری از کشورها، به ویژه اسراییل و ایالات متحده، این راهکار را به طور جدی مد نظر قرار خواهند داد. این بدترین حالت برای ایران است که به عنوان یک قدرت هسته‏ای مطرح شود؛ موضوعی که خطرناک‏ترین و بی ثبات کننده‏ترین پیامدها را در پی خواهد داشت.


1) پیمان عدم گسترش سلاح‏های هسته‏ای، ماده 10.

2) یادآور می‏شود، طرح این مباحث چیز جدیدی نیست و معمولا از سوی رسانه‏های کشورهای خارجی مطرح می‏شود و حاکی از پیگیری مداوم اهدافی است که در برابر جمهوری اسلامی ایران دنبال می‏کنند.