خرج موشکهای بالستیک میتواند شامل مواد منفجره متعارف (مانند مواد منفجره یک پارچه، مهماتی که بستههای کوچک مواد منفجره را به یک منطقه وسیعتر و دارای الگو و شکل بهتر پرتاب میکنند یا مواد منفجره دارای سوخت هوا(، عوامل شیمیایی یا بیولوژیکی (به صورت یک پارچه یا به شکل مهمات) یا سلاحهای هستهای باشد.
موشکهای کروز میتوانند خرجهای مرگبار را در تمام این اشکال پرتاب کنند. اما موشکهای کروز امکان دیگری نیز برای پرتاب عوامل شیمیایی یا بیولوژیکی دارند: انتشار افشانهای. با پرواز در یک خط با زاویههای قائمه در جهت باد و پرتاب مداوم افشانهای، عوامل شیمیایی یا بیولوژیکی، یک موشک کروز میتواند نسبت به یک موشک بالستیک – در صورت وجود خرج یکسان – منطقه وسیعتری را تحت تأثیر قرار دهد.
محاسبات استاندارد، نشان میدهند که نوع موشک در پوشش مرگآور خرجهای کشتار جمعی، مؤثر است.
برای مثال، میتوان مقایسهای انجام داد بین موشک کروز که 500 کیلوگرم آنتراکس (anthrax) را به صورت افشانهای پرتاب میکند، با موشک بالستیکی که
همین میزان خرج را یک باره پرتاب میکند. برای آن مقدار آنتراکس که دست کم برای 50 درصد جمعیت بی حفاظ کشنده است، موشک کروز مساحتی 30 بار بزرگتر از موشک بالستیک را پوشش میدهد. ولی موشک بالستیک تقریبا نزدیک به 1500 کیلومتر مربع را با 50 درصد مرگآوری پوشش میدهد.
در دههی آتی، سلاحهای هستهای و شیمیایی کشورهایی مانند ایران در مقایسه با سلاحهای بیولوژیکی، منطقهی بسیار کوچکتری را – با خرج 500 کیلوگرمی – تحت تأثیر قرار میدهند. موشک بالستیکی که دارای 500 کیلوگرم مهمات حاوی عامل اعصاب VX باشد در منطقهای حدود یک کیلومتر مربع قدرت مرگ آوری دارد. این، تنها اندکی کمتر از مساحتی است که یک سلاح هستهای 10 کیلو تنی، میتواند قدرت مرگ آوری داشته باشد، یعنی بازده تقریبی یک خرج 500 کیلوگرمی که هستهای شده باشد.
به آسانی میتوان چنین نتیجهگیری کرد که: 1 – سلاحهای هستهای و شیمیایی برای آن نوع تواناییهایی که در کشورهایی نظیر ایران ممکن است در آینده نزدیک به آن دست یابند، تقریبا از تأثیرات یکسانی برخوردارند، 2 – عوامل بیولوژیکی (به ویژه در صورتی که از موشکهای کروز به صورت افشانهای پرتاب شوند) بسیار مرگ آورتر هستند. اما به هشدارهایی در این زمینه باید توجه کرد.
پرتاب موفقیت آمیز تا حد زیادی، بستگی به وضعیت هوا دارد؛ و حتی در صورت مساعد بودن وضعیت آب و هوایی پرتاب عوامل بیولوژیکی دشوار است. زیرا آنها را باید وارد قسمت پایین لایه وارونگی (حدود چند صد متر ارتفاع) در شب ساخت و به صورت ذراتی پراکنده کرد که قطرشان 1 تا 10 میکرون باشد، به گونهای که بتوانند جذب ریه انسان شوند. دستیابی به این هدف دشوار است، به ویژه با موشکهای بالستیک که کنترل ارتفاع دقیق رها کردن این عوامل برای آنها مشکل است. به علاوه، تأثیرات عوامل بیولوژیکی را میتوان با واکسیناسیون درمان با
آنتیبیوتیک، استفاده از ماسکهای صورت و اتاقهایی که دارای تهویه کنترل شده هستند، به میزان زیادی کاهش داد.
میزان قدرت مرگآوری عوامل شیمیایی نیز بستگی به وضعیت هوا دارد. اما زمان خاصی از روز یا اندازه ذرات در آن مؤثر نیست. بنابراین، پرتاب موفقیتآمیز آنها از عوامل بیولوژیکی آسانتر است. همچنین دفاع غیر فعال در برابر سلاحهای شیمیایی معمولا دشوارتر از دفاع در برابر عوامل شیمیایی است. برای مثال، برای دفاع در مقابل عوامل اعصاب که در برخورد با پوست اثر مرگ آور خود را پدید میآورند، لازم است کل بدن محفوظ بماند، نه فقط صورت. اما پادزهر، لباسهای مناسب و پناهگاههای دارای تهویهی کنترل شده، به میزان قابل ملاحظهای،از اثرات مرگبار عوامل شیمیایی میکاهند.
به همین دلیل است که برنامهریزان نظامی، سلاحهای هستهای را ترجیح میدهند. این سلاحها صرفنظر از وضعیت هوا یا دفاع غیر فعال ساده، آثار اطمینان بخش بیشتری به بار میآورند. همچنین برنامهریزان نظامی، احتمالا سیستم موشکهای کروز را برای پرتاب نسبت به موشکهای بالستیک ترجیح میدهند. موشکهای کروز نه تنها برای پرتاب عوامل بیولوژیکی از کارایی زیادی برخوردارند (در مورد عوامل شیمیایی کارایی آنها تا این درجه بالا نیست(، بلکه میتوانند خرج بیولوژیکی خود را خلاف جهت باد به هدف پرتاب کنند و بدین ترتیب دفاع محلی یا خنثی سازند. همچنین با توجه به هزینهی کمتر این موشکها، میتوان با یک بودجه نظامی معین، خرج بیشتری را با آنها پرتاب کرد.