انگیزهی واقعی حقوق بینالملل در حفاظت و حمایت اموال فرهنگی در جریان مخاصمات مسلحانه، بر این فکر مبتنی بوده است که آثار فرهنگی بخشی از دارایی مشترک بشریت است و در صورت لزوم باید با فنون متناسب نگهداری شوند. اهمیت مسئله برای علما و صاحبنظران، حتی پیش از جنگ جهانی دوم نیز روشن بوده است. (1).
پیش از سال 1945، تنها چند ماده از مقررات بینالمللی به این امر اشاره میکرد، مانند مادهی 27 مقررات 1907 که براساس آن، در صورت محاصرهی نظامی یا بمباران، باید تا حد امکان تمامی اقدامات ضروری برای مصون داشتن بناهای ویژهی امور مذهبی، هنری، علمی و خیریه و نیز بناهای تاریخی به عمل آید و بدین منظور، مکانهای مزبور باید قبلا با نشانههای نمایان ویژه
تعیین شوند. برای نخستین بار، کنوانسیون لاهه مورخ 14 مه 1954 حفاظت از آثار و میراث فرهنگی را در صورت بروز جنگ مطرح و تنظیم کرد. براساس این کنوانسیون، حفاظت موارد زیر را شامل میشود:
»اموال فرهنگی (بناها و نواحیای که از نظر باستانشناسی اهمیت دارد، آثار هنری، مجموعههای علمی، آرشیو) و ساختمانها یا مکانهایی که این اموال در آنها نگهداری میشوند (موزه، کتابخانه، مخزن و مأمن) و محلههای تاریخی بعضی از شهرها… حفاظت نیز نگهداری و حفظ حرمت اموال فرهنگی را شامل میشود و دشمن باید از هر گونه اعمال خصمانه، سرقت، غارت یا برداشت متقلبانه از آنها خودداری کند.» (2).
همچنین بنابر توافقهایی که میان اعضای یونسکو (سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد) صورت گرفته است، مهمترین آثار باستانی و تاریخی هر کشور جزء میراث فرهنگی بشریت محسوب میشود. کنوانسیون لاهه تمامی کشورها را ملزم میکند که در زمان جنگ، از آثار و اموال فرهنگی حفاظت به عمل آورند. رژیم عراق در این زمینه نیز مانند دیگر موارد، مقررات و کنوانسیونهای بینالمللی را نادیده گرفت و از همان روزهای نخست جنگ تحمیلی، میراث فرهنگی و آثار باستانی ایران از جمله قلعه و موزهی شوش، بقعهی دانیال نبی (ع(، آثار سنگی شهر آپادانا در شوش، موزههای هفت تپه و آبادان، قلعهی سلاسل و پل باستانی شوشتر را زیر آتش توپخانه و بمباران هوایی خود قرار داد.
همچنین، مسجد ملاعلی شاه دزفول، یکی از مسجدهای قدیمی شهر دزفول، بر اثر حملات مکرر موشکی عراق به شهر دزفول صددرصد ویران و تخریب شد. مسجد جامع دزفول نیز به دلیل آنکه در شیوهی معماری آن به شرایط منطقهای اقلیمی و آب و هوایی گرم و سوزان خوزستان توجه شده است و پایهها و ستونهای سنگی شبستان قدیمی آن نیز همانند مسجدهای نخستین اسلام طراحی شده است، یکی از مسجدهای جالب و مهم قرن اول هجری و از آثار مهم معماری قدیم به شمار میرود؛ بخشهای شمالی و شمال شرقی این مسجد و بافت تاریخی آن نیز در حملات نظامی عراق به دزفول ویران شد. (3).
شهر دزفول از نظر کثرت آثار تاریخی و بقاع و آرامگاههای اسلامی شاید در ایران کمنظیر و همچون گوهر تابناکی است. دزفول نمونهی استثنایی و ارزشمندی از شهرهای دورهی اسلامی ایران و یکی از مراکز عمدهی فرهنگی اجتماعی خوزستان است که در جریان جنگ تحمیلی، بارها هدف حملهی موشکهای زمین به زمین عراق قرار گرفت و صدمات جبرانناپذیری به آن وارد شد.
شهر تاریخی شوشتر نیز چندین بار، هدف حملات هوایی دشمن قرار گرفت که بر اثر آن، بناهای بسیاری از جمله قلعهی سلاسل خسارتهای فراوانی دید. مجموعهی بزرگ قلعههای سلاسل شوشتر با تأسیسات نظامی، زیرزمین و سردابههای خود با شرایط زندگی تابستانی خوزستان متناسب است. با توجه به سبک معماری و شواهد معماری، در انتساب این مجموعه به پیش از اسلام تردیدی نیست؛ زیرا متون و منابع جغرافیایی از تصرف این دژ به دست سپاهیان اسلام خبر دادهاند. احتمالا، شهرت این قلعه به سلاسل از این امر ناشی میشود که در سال 365 هجری قمری حاکم شوشتر این دژ را پس از ویرانی، مجددا بازسازی کرد. پس از آن، در دورههای دیگر، نیز بازسازی شد و آنچه از آثار آن باقی مانده بود، با بمباران هوایی عراق نابود گردید.
شهر شوش و آثار و اموال فرهنگی آن هم بارها، هدف اصابت توپخانه و حملههای هوایی دشمن قرار گرفت که آخرین بقایای کاخ و کوشک عهد ساسانی موسوم به ایوان کرخه بر اثر این حملههای وحشیانه به تلی از خاک تبدیل شد. (4).
در حالی رژیم عراق حملههای توپخانهای، هوایی و موشکی ویرانگر خود را به شهرهای ایران گسترش داد که در بسیاری از آنها اموال فرهنگی گرانبها قرار داشت. این حملهها در حالی انجام شد که ضرورت نظامیای وجود نداشت. در بند 1 مادهی 4 قرارداد 1954، درباره احترام به اموال فرهنگی آمده است که طرفهای قرارداد ملزماند در صورتی که اموال فرهنگی در سرزمین آنها قرار گرفته باشد یا در سرزمین طرف دیگر، باید در حفظ و نگهداری آنها کوشش کنند؛ بدین نحو که از این اموال استفاده نکنند و به هنگام جنگ مسلحانه، آن را در معرض تضییع و تفریط قرار ندهند و از تخریب آنها خودداری کنند.
همچنین هر چند قرارداد مربوط به حمایت از میراث جهانی، فرهنگی و طبیعی، که کنفرانس عمومی یونسکو تدوین کرده (5)، مستقیما برای حمایت از اموال فرهنگی در زمان جنگ تدوین نشده، اما این حمایت در آن در نظر گرفته شده است. طبق تبصره 3 مادهی 6 این قرارداد:
»هر یک از دولتهای عضو قرارداد متعهد میشوند، هیچ گونه اقدامی انجام ندهند که مستقیم یا غیرمستقیم به میراث فرهنگی و طبیعی در نظر گرفته شده در مواد 1 و 2 قرارداد که در سرزمین دولت دیگر عضو این قرارداد قرار گرفته است، خسارت وارد آورد.» (6).
در مادهی 6 قرارداد 1954 لاهه آمده است: «طبق مقررات مادهی 16 اموال فرهنگی را میتوان به نشانههای ویژه مجهز کرد تا تشخیص آنها آسان شود.«
اما برای رژیمی که تمامی تلاش خود را بر آزار مردم به منظور تخلیهی شهرها معطوف کرد، آمبولانسها و بیمارستانها را هدف حمله قرار داد، مراکز تجمع مردم در مسجدها و تکیهها و نماز جمعه را بمباران کرد، مناطق مسکونی شهرها را هدف حملهی موشکی کور قرار داد. آیا علامتگذاری و مشخص کردن اموال فرهنگی جز تسهیل برای نابودی آن اموال فایدهی دیگری دارد؟
هیئت اعزامی یونسکو که به درخواست ایران و برای بازدید از خسارات وارد شده بر میراث فرهنگی به ایران سفر کرده بود، با مشاهدهی همین شواهد در استانهای درگیر جنگ تصدیق کرد که لازم است در مورد تواناییهای اجرایی کمیسیون (یونسکو) بحث و بررسی جدیتری صورت گیرد. (7).
در مادهی 8 قرارداد 1954 لاهه چنین مقرر شده است:
»اموال فرهنگی غیرمنقول را که اهمیت زیادی دارند، میتوان تحت حمایت ویژه قرار داد، مشروط بر آنکه:
الف) با مراکز صنعتی یا با هر هدف نظامی مهم که نقطهی حساس باشد،
مانند فرودگاه، ایستگاه رادیویی، مؤسساتی که برای دفاع ملی کار میکنند، بندر، ایستگاه نسبتا مهم راهآهن یا راههای ارتباطی مهم به حد کافی فاصله داشته باشد.
ب) مورد استفاده نظامی قرار نگیرد.» (8).
مسجد جامع عتیق اصفهان با گنبد بزرگ و مرتفعی که پایهگذاری آن به نیمهی قرن دوم هجری برمیگردد، یکی از بارزترین بناهای سطح شهر اصفهان و کاملا قابل شناسایی است و هیچ یک از شرایط یاد شده بر آن مترتب نبود، شلیک راکت هواپیما – دو بار در یک روز – بر این بنا چه معنایی داشت؟ البته شهرهای تاریخی اصفهان، کرمانشاه، همدان و ارومیه بارها، هدف حملههای هوایی دشمن قرار گرفتند و به بخشهای زیادی از آثار تاریخی آنها خسارت وارد شد. در جریان نخستین تجاوز دشمن به سرزمین ایران اسلامی، بازار شهر کرمانشاه، تکیهی معاون الملک که دارای نقاشیهایی از وقایع مذهبی روی کاشی است و نفاست و ارزش فرهنگی فوقالعادهای دارد، تکیهی بیگلربیگی، تپهی هگمتانه در شهر همدان و بازار شهر ارومیه، هدف حمله قرار گرفتند و آسیبهایی جدی به آنها وارد شد. (8).
تمام این اعمال تجاوزکارانه برخلاف موازین و مقررات پروتکل نخست 1977 صورت گرفت. طبق مادهی 53 این پروتکل: «در مقررات قرارداد 1954 لاهه طی مخاصمات جنگی این اقدامات ممنوع است:
الف) هر نوع عمل خصومتآمیز علیه بناهای تاریخی، آثار هنری یا مکانهای فرهنگی که میراث فرهنگی و ذهنی ملتهاست.
ب) استفاده از مکانهای فرهنگی، مدارس، دانشگاهها، عبادتگاهها، مسجدها و… به منظور انجام اقدامات نظامی علیه دشمن ممنوع است. به عبارت دیگر، این مکانها نباید به عنوان سنگر، انبار مهمات و… مورد استفاده قرار گیرند.
ج) اموال را موضوع تلافی و جبران قرار دادن.«
اما این قوانین (قرارداد 1954 لاهه) در طول هشت سال جنگ و حملات نظامی عراق به کشور ایران هیچ کارآیی نداشت. براساس مواد فصل نخست
مقررات اجرایی همین کنوانسیون و پیرو درخواست ایران، سازمان یونسکو تعیین کمیسر کل اموال فرهنگی را پیشنهاد و فرد مورد نظر خود را از میان فهرست بینالمللی نام شخصیتها انتخاب کرد، اما طرف مقابل نسبت به این کنوانسیون پایبند نبود و به حملههای خود به شهرهای ایران ادامه داد که طبعا، اموال فرهنگی نیز از این حملهها در امان نماندند و خسارتهای فراوانی را متحمل شدند. آنچه برای رژیم عراق اعتبار نداشت، مقررات بینالمللی بود، حتی کنوانسیونهایی که این رژیم از اعضای آن به شمار میرفت.
1) مأخذ 57، ص 148، به نقل از دو ویشر، حفاظت بینالمللی از اشیاء هنری و بناهای تاریخی، نشریهی حقوق بینالمللی و تطبیقی، 1953.
2) مأخذ 57، ص 149.
3) سید احمد موسوی، میراث فرهنگی و جنگ تحمیلی: سازمان میراث فرهنگی، 1377، ص 33.
4) همان، ص 55.
5) قرارداد مزبور از 17 / 12 / 1975 تا 6 / 9 / 1983 اعتبار یافت و تاکنون 77 دولت به آن پیوستهاند.
6) در مواد 1 و 2 قرارداد، اموال فرهنگی و طبیعی مشخص شده است.
7) دبیرخانه کنفرانس بینالمللی تجاوز و دفاع، بازشناسی جنبههای تجاوز و دفاع، جلد 2 «مقالهی جنگ تحمیلی و میراث فرهنگی» نوشتهی مهدی حجت، تهران: 1368، ص 373.
8) همان، ص 377.