جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حزب ‏الله و گروه‏های حامی انقلاب

زمان مطالعه: 4 دقیقه

اگر بخواهیم جریانی که به صورت گسترده و همه جانبه به رویارویی و مقابله‏ای جدی با ضد انقلاب مبادرت ورزید و طی مقطع زمانی مذکور حضوری فعال در صحنه کشور داشت، معرفی نماییم باید بگوییم که: «مردم» به طور عام و «حزب‏الله» به طور خاص در شهرها و پشت جبهه‏ها سنگرهای دفاع از حریم مقدس انقلاب اسلامی را گرم نموده و با نثار جان و مال خویش، بی‏دریغ، برخوردی مکتبی با ضد انقلاب از خود نشان دادند. تشکلی که هیچ نام و نشانی نداشت الا شعار «حزب فقط حزب‏الله – رهبر فقط روح‏الله» و حول این محور به راه‏پیمایی پرداخته و با حضور خویش در صحنه مراتب تبعیت از امام خمینی را به نمایش می‏گذاشتند. نیروهای این جریان وابستگی گروهی به هیچ حزب و جناح و سازمانی نداشتند و از قشرهای مختلف جامعه و طبقات مستضعف اجتماع تشکیل می‏شدند. هیچ مکان رسمی و مشخصی و هیچ آرمی نداشتند. هر جا و در هر نقطه‏ای که برای برخورد با ضد انقلاب نیاز بود با ساده‏ترین وسیله نقلیه خود را به آن اماکن و نقاط می‏رساندند. در شناسایی خانه‏های تیمی و کشف آنها، زیر نظر قرار دادن ترددهای مشکوک، جلوگیری از حمل و نقل سلاح و مهمات ضد انقلاب و…، نیروهای جلودار، همین «حزب‏الله» بود. مواضع حزب‏الله شامل همان مواردی می‏شود که امام خمینی طی بیانات و سخنرانی‏های خود اعلام می‏فرمودند. اما نکته‏ای که بسیار جالب توجه بود تبلیغات جبهه ضد انقلاب برعلیه جریان خط امام بود که همه حرکات و

اقدامات این نیروهای مردمی را منتسب به حزب جمهوری اسلامی، که یکی از گروه‏ها و تشکل‏های مدعی پیروی از امام خمینی در آن دوران بود، می‏نمود.

بدیهی است منتسب ساختن انگیزه اقدامات و مواضع یک جریان خودجوش و مردمی و فراگیر به مواضع یک حزب و گروه خاص هم باعث محدود نشان دادن آن جریان است و هم باعث می‏گردید که جریان حزب‏الله در دامی که به واسطه این تبلیغات مسموم برایش پهن شده بود بیفتد و به یکی از دو راه گام نهد یا برای رفع نمودن این «اتهام» ناچار به «دفاع از خود» شود که در این صورت داخل جبهه انقلاب و «خط امام» تشتت و صف‏بندی و اتلاف ایجاد می‏گشت و این مسئله برای ضد انقلاب حائز اهمیت بود؛ و یا به راه دوم که محدود بودن عده و عقاید و مواضع خود است قدم بگذارد که این مسئله نیز برای ضد انقلاب موفقیت فوق‏العاده‏ای را به همراه داشت که تبلیغات ناصواب آنها را جامه صحت می‏پوشاند و «باطل» آنها را «حق» جلوه می‏داد.

آنچه که «حزب‏الله» را در این عرصه یاری نمود و از کوران این حادثه و ابتلا به سلامت عبور داد، نحوه موضع‏گیری سنجیده و ظریف امام خمینی بود. امام با نشان دادن خط مشی اصولی به حزب‏الله، به گونه‏ای جریان مردمی حزب‏الله را در واقع این مقطع، پیشتاز نمود که بقیه گروه‏ها و احزاب را نیز قوت و قدرت جریان حزب‏الله در بر می‏گرفت و در واقع برای عقب نماندن از حرکت شتابنده و انقلابی جامعه، ناچار از هماهنگ ساختن خود با این حرکت انقلابی می‏شدند. این مسئله آثار جانبی و مستقیم دیگری نیز به همراه خود داشت که از آن جمله می‏توان به این نکته اشاره کرد که گروه‏های منحرفی هم چون «حزب توده ایران» و «جنبش مسلمانان مبارز» و «چریک‏های فدایی خلق – اکثریت -» در این وانفسای درگیری میان «خط امام» با جریان ضد انقلاب، خود را به عنوان حامیان «خط امام» معرفی و تبلیغ می‏نمودند و این تبلیغات، حربه‏ای زهرآلود را به ضد انقلابیون می‏داد که آنان جریانی را آلوده به انحرافاتی این چنینی معرفی نمایند. برخورد اصولی امام خمینی در نشان دادن جهت‏گیری‏های اصلی حزب‏الله باعث گردید که در این مقطع حزب توده ایران و چریک‏های فدایی خلق – اکثریت – به موضع‏گیری‏هایی کاملا انفعالی و مغایر با رنگ و بوی

صد در صد مکتبی و حزب‏الله و خط امام کشیده شوند و نیز «جنبش مسلمانان مبارز«، نشریه خود را در این برهه به وضعیتی نامتعادل کشاند. به طوری که نشریه «امت» در ابتدای راه برخورد حزب‏الله با ضد انقلاب، در 22 / 4 / 1360 در سر مقاله‏ای با عنوان «در دفاع از موجودیت انقلاب از پیامبر درس بگیریم«، از میان برخوردهای پیامبر اکرم (ص(، ندای «الیوم یوم المرحمه» ایشان را مناسب برای وضعیت به وجود آمده اعلام کرد و اعدام تروریست‏ها و بمب گزاران را محکوم نمود. (1) و در شماره‏های بعدی خود نیز مشغول زیگزاگ زدن شده و در «امت» 2 / 6 / 1360 طی سر مقاله‏ای با عنوان «درباره راست روی و چپ روی«، سازمان مجاهدین خلق را از حرکت عجولانه جهت رسیدن به جامعه توحیدی برحذر می‏دارد! (2).

به عبارت صریح‏تر،برخوردهای مکتبی حزب‏الله با وقایع و رخدادهای این مقطع، جنبش مسلمان مبارز را عاجز از همراهی صد در صد با «خط امام» در این برهه می‏نماید و عملا فریب تبلیغاتی این گروه را – که خود را در عداد گروه‏های خط امام القا می‏کرد – نقش بر آب نمود. بدیهی است برای آن که حزب توده و چریک‏های فدایی خلق نیز، تزویر تبلیغاتشان در «خط امام» جا زدن خود، رسوا گردد نیاز به اقدامی عملی و حساب شده داشت زیرا اگر برخورد با ضد انقلاب صرفا محدود به برخوردی سیاسی می‏شد اینان نیز مدعی همراهی با نیروهای خالص پیرو خط امام می‏گردیدند. در این رابطه می‏توان ادعا کرد که بیانات امام در 25 / 3 / 1360 و فراخوان حزب‏الله به صحنه برخورد با ضد انقلاب، در واقع این دو گروه را نیز عملا منفعل ساخت و «خط امام» را از «چماقی به نام حزب توده» خلاصی داد. فراخوان امام خمینی در آن روز، فرمان دفاع از حریم قرآن و حکم الهی بود و مقابله با مرتدین، و پر واضح است که در حرکتی با چنین غلظت مکتبی و دینی، هیچ جایی برای «حزب توده» و «اکثریت» باقی نمی‏گذاشت و اینان هیچ توجیهی برای همراهی با خط امام در این رابطه نمی‏توانستند بیابند.

به هر حال، جریان قوی، منسجم، مردمی و فراگیر «حزب‏الله» در این مقطع، همه تشکل‏ها و گروه‏های مذهبی و اسلامی مدعی پیروی از خط امام را به

دنبال خود می‏کشید و همه گروه‏ها و سازمان‏های اسلامی مانند: حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، نهضت زنان مسلمان، جامعه روحانیت مبارز و… در واقع متغیرهایی از تابع جریان «حزب‏الله» به رهبری امام خمینی بودند و تشکل خاصی توانایی هدایت این جریان را نداشت.


1) نشریه «امت» ارگان جنبش مسلمان مبارز، شماره 116، 22 / 4 / 1360.

2) نشریه «امت«، شماره 122، 2 / 6 / 1360.